به گزارش مشرق به نقل از هافینگتون پست، در آن زمان آمریکا استفاده از زور علیه سوریه را در پاسخ به اتهامات مربوط به استفاده نظام اسد از تسلیحات شیمیایی در حومه دمشق مورد بررسی قرار داده بود. ترامپ آن زمان با انتشار پیامی در توئیتر اعلام کرد " به رهبر بسیار نادان ما، به سوریه حمله نکن، اگر این کار را انجام دهی اتفاقات بدی خواهد افتاد و آمریکا از این جنگ چیزی به دست نخواهد آورد. "
اوباما گرچه علنا اعلام کرده بود که استفاده نظام اسد از تسلیحات شیمیایی خط قرمز است و اگر سوریه از این خط قرمز عبور کند، مستلزم اقدام نظامی آمریکا خواهد بود، ولی در نهایت حاضر به حمله به سوریه نشد، بیشتر به خاطر هشدارهای جیمز کلاپر مدیر اطلاعات ملی آمریکا که گفته بود اطلاعات مربوط به حمله شیمیایی در غوطه چندان قطعی نبوده است.
اوباما در مصاحبه ۲۰۱۶ با آتلانتیک به این مساله اشاره کرد که " در واشنگتن یک راهکار وجود دارد که روسای جمهور قرار است از آن تبعیت کنند. این راهکاری است که از استقرار سیاست خارجی ناشی می شود. و این راهکار واکنش ها به اتفاقات مختلف را تجویز می کند، و این واکنش ها تمایل زیادی به واکنش های نظامی دارد. " وی افزود: گرچه راهکار واشنگتن می تواند در طول زمان برای مقابله با بحران مفید باشد، ولی می تواند یک تله باشد که منجر به تصمیم های بدی شود.
خط قرمز اوباما برای استفاده از سلاح های شیمیایی، همراه با اظهارات گرم و لفاظی های مشاوران نزدیکش از جمله جان کری، اشاره به واکنش نظامی داشت ولی این مساله بیشتر شبیه تله بود. در نهایت، اوباما تصمیم به عقب نشینی گرفت. رسانه ها، جمهوریخواهان و حتی دموکرات ها از این تصمیم اوباما استقبال کردند.
با این حال، در نوامبر ۲۰۱۶ ترامپ از عدم اقدام اوباما و اجتناب وی از تبعیت از راهکار واشنگتن به شدت انتقاد کرد. شرایط در سوریه نسبت به ۲۰۱۳ کاملا تغییر کرده است. داعش بخش های وسیعی از سوریه و عراق را تصرف کرده و در شهر رقه خلافت ایجاد کرده اند. تلاش های آمریکا برای برکناری اسد از قدرت هیچ ثمری نداشته و این مساله روسیه را به دخالت در سوریه در سپتامبر ۲۰۱۵ مجبور کرده است.
ترامپ، جمهوریخواهان و دموکرات ها اعلام کردند که آمریکا باید تمرکز خود را بر روی شکست تروریست های داعش بگذارد به جای اینکه به دنبال تغییر نظام سوریه باشد.
ترامپ در این باره گفت: نگرش من این است که شما در حال جنگ با سوریه هستید، سوریه نیز در حال جنگ با داعش است، شما باید از شر داعش خلاص شوید. روسیه اکنون کاملا با سوریه متحد است... ما در حال حمایت از شورشیان علیه سوریه هستیم. اگر آمریکا به اسد حمله کند، در واقع با روسیه وارد جنگ شده است.
با گذشت بیش از دو ماه از فعالیت دولت جدید ترامپ، این طور به نظر می رسید که او نیز مانند رئیس جمهور قبلی آمریکا عمل کرده و راهکار واشنگتن را در قبال بحران سوریه عملی نخواهد کرد. دولت ترامپ پس از استقرار نظامیان جدید در سوریه و عراق برای مقابله با داعش، به صورت علنی اعلام کرد که سیاست آمریکا در قبال سوریه تغییر کرده است.
برای اولین بار، اوباما در اوت ۲۰۱۱ تغییر نظام سوریه را پیش شرط توقف جنگ داخلی اعلام کرد ولی مقا م های آمریکایی بعدا تاکید کردند که این دیگر اولویت واشنگتن نیست. نیکی هیلی نماینده آمریکا در سازمان ملل ۳۰ مارس این مطلب را عنوان کرد. وی گفت: این مساله درباره تغییر اولویت های ماست، اولویت اصلی ما دیگر تمرکز بر روی تغییر اسد نیست. رکس تیلرسون وزیر خارجه آمریکا نیز تاکید کرد که وضعیت آینده بشار اسد توسط مردم سوریه تعیین خواهد شد.
این سیاست جدید تنها ۵ روز طول کشید. عصر ۴ آوریل تصاویری از ادلب توسط فعالان ضد دولت سوریه منتشر شد که نشانگر قربانیان زیادی بود که فعالان ضد دولت سوریه مدعی بودند به خاطر قرارگرفتن در معرض سلاح های شیمیایی در خان شیخون جان خود را از دست داده اند.
تصاویر مربوط به مرگ غم انگیز این افراد بلافاصله در رسانه های آمریکایی منتشر شد و کارشناسان انتقادات شدیدی را نسبت به این جنایات هولناک و فجیع مطرح کردند. کشورهای غربی نیز با استناد به تصاویر منتشر شده توسط فعالان مخالف دولت اسد، نظام دمشق را به ارتکاب این حمله شیمیایی متهم کردند. ترامپ نیز این تصاویر و صحنه ها را مشاهده کرد و تاسف عمیق خود را از مرگ غیرنظامیان سوری به خصوص کودکان اعلام نمود.
نیکی هیلی نیز با استفاده از این تصاویر، سخنرانی پرشوری را در شورای امنیت انجام داد و در مواجهه به روسیه تهدید کرد که آمریکا اقدام نظامی یکجانبهای را علیه سوریه انجام خواهد داد اگر شورای امنیت در واکنش نشان دادن به دولت سوریه ناکام شود.
در سال ۲۰۱۳ نیز اوباما با تصاویر مشابهی از مرگ غیرنظامیان سوری در حومه دمشق روبرو شد و از مقام های ارتش خواست تا گزینه های نظامی مختلف علیه سوزیه را بررسی کنند. اوباما گزینه های نظامی مختلفی را دریافت کرد تا نظام اسد را هدف قرار دهد ولی با دخالت جیمز کلاپر مدیر اطلاعات ملی از این اقدام منصرف شد، کلاپر معتقد بود که اطلاعاتی که حمله شیمیایی در سوریه را به دولت اسد مرتبط می کند، چندان قطعی و قابل استناد نیست.
ترامپ نیز مانند اوباما از مشاوران امنیت ملی اش خواست تا گزینه های اقدام نظامی را بررسی کنند. ولی بر خلاف اوباما، منتظر تحقیقات نهایی سرویس های اطلاعاتی اش درباره آنچه که واقعا در خان شیخون اتفاق افتاده، نماند. ترامپ تحت تاثیر تصاویر منتشر شده از قربانیان حمله شیمیایی، عصر ۶ آوریل در حالی که برای دیدار با رئیس جمهور چین در فلوریدا آماده می شد، دستور حمله موشکی به سوریه را صادر کرد.
ظرف چند ساعت ۲ ناوشکن نیروی دریایی آمریکا ۵۹ فروند موشک کروز توماهاوک را که هر یک ۱.۴۱ میلیون دلار هزینه دارد، به سوی پایگاه هوایی الشعیرات در مرکز سوریه شلیک کردند. این پایگاه مرکز ۲ اسکادران از جنگنده های روسی سوخو ۲۲ بود که برای ارتش سوریه فعالیت می کرد.
هدف از حمله آمریکا ۲ چیز بود، ارسال پیام به دولت سوریه و متحدانش – به گفته تیلرسون "که رئیس جمهور آمریکا قصد دارد اقدام قاطعی را برای مقابله با حملات شیمیایی انجام دهد و هدف دیگر به گفته سخنگوی ارتش آمریکا، "کاهش توانایی دولت سوریه برای تحویل تسلیحات شیمیایی. "
علاوه بر این، ماه عسل سیاست دولت ترامپ که اخیرا درباره تغییر نظام سوریه اعلام شده بود، به پایان رسید. ترامپ در این باره گفت: حیلی خیلی محتمل است که نگرش من درباره سوریه و اسد به طور قابل توجهی تغییر کند.
بنابر این بازنگری در ساختارهای سیاسی و مسیر در یک مدت زمان بسیار کوتاه، خیره کننده است. ترامپ در واقع تغییر اندکی از مسیر قبلی خود نداشته بلکه ۱۸۰ درجه سیاست های خود را در قبال سوریه تغییر داده است. سیاست قبلی یعنی عدم دخالت و گرفتار شدن در امور داخلی سوریه و شکست تروریست های داعش و بهبود روابط با روسیه، جای خود را به مداخله نظامی مستقیم با نیروهای ارتش سوریه و تقابل با ارتش روسیه مستقر در سوریه داده است.
طبیعتا، چنین تغییر بزرگ سیاسی را تنها می توان با یک واقعیت جدید گرفته شده از حقایق اثبات شده توجیه کرد. حمله شیمیایی ادعا شده یک واقعیت جدید نبوده است. حملات شیمیایی در سوریه قبلا نیز انجام شده است آن هم علی رغم تلاش های جامعه بین المللی برای خلع سلاح شیمیایی سوریه از سال ۲۰۱۳ تاکنون.
علاوه بر این، واکنش سریع دولت ترامپ به حمله شیمیایی سوریه بدون آنکه منتظر نتایج تحقیقات مستقل بین المللی باشد، تردیدهای زیادی را به وجود آورده است. هنوز به درستی معلوم نیست که چه اتفاقی در خان شیخون رخ داده است. سئوالات زیادی مطرح است که چه کسی مسئول انتشار مواد شیمیایی است که موجب مرگ بسیاری از غیرنظامیان شده است.
هیچ کس منکر این واقعیت نیست که یک فروند جنگنده سوخو ۲۲ سوریه یک ماموریت بمباران را در صبح ۴ آوریل در این منطقه انجام داده است. فعالان مخالف دولت سوریه روایتی را شایع کرده اند که نیروی هوایی سوریه اقدام به پرتاب بمب شیمیایی به سوی غیرنظامیانی کرده اند که در صبح زود هنوز خواب بودند.
یک بخش مهم از اطلاعات که تا حد زیادی در رسانه های جریان اصلی به آن اشاره شده این است که در منطقه خان شیخون جایگاه چندانی برای تروریست های مخالف دولت سوریه وجود نداشته است. تا فوریه ۲۰۱۷، خان شیخون توسط یک گروه حامی داعش موسوم به لواء الاقصی اشغال شده بود و بیشتر به خاطر منابع و نفوذ سیاسی در بین مردم اهمیت داشته است.
وزارت دفاع روسیه مدعی است که این گروه تروریستی از تاسیسات این منطقه برای تولید خمپاره های شیمیایی و مین های زمینی استفاده می کرده است. در واقع جنگنده سوری در این حمله تاسیسات و انبارهای تسلیحات شیمیایی تروریست های حامی داعش را بمباران کرده است.
در حلب نیز روس ها لابراتوارهای تولید تسلیحات را کشف کردند که خمپاره و مین های زمینی را با گاز کلر و فسفر سفید پر کرده بودند. النصره نیز سابقه طولانی در تولید و استفاده از سلاح های شیمیایی دارد. حمله شیمیایی ۲۰۱۳ در حومه دمشق توسط عامل اعصاب خردل با درجه پایین انجام شده بود که به صورت محلی تولید و استفاده شده است. در حالی که حمله حلب در سال ۲۰۱۶ با استفاده از گاز کلر و فسفر سفید بوده است. اگر روس ها درست گفته باشند، و تاسیسات ساخت بمب در خان شیخون در صبح روز ۴ آوریل در حال تولید و ذخیره سازی تسلیحات شیمیایی بوده، پس این اختمال معتبر است که گازهای شیمیایی به وسیله باد به کل منطقه منتشر شده است.
البته روایت های اعلام شده از سوی دولت سوزیه و روسیه از سوی رسانه های آمریکایی و دولت ترامپ در نظر گرفته نشده است. این مساله نیز منطقی به نظر نمی رسد که چرا بشار اسد باید با این حمله با استفاده از سلاح شیمیایی به منطقه ای که هیچ ارزش نظامی ندارد، همه چیز را به خطر بیندازد، آن هم در شرایطی توازن قوا به نفع دولت سوریه تغییر کرده است.
رسانه های خبری آمریکایی مثل سی ان ان ظاهرا برای ادعاهای بی ارزش، اهمیت و ارزش بیشتری قائل شده اند تا انجا که مدعی شده اند حضور افسران روس در این پایگاه هوایی نشان می دهد که روسیه از توانایی و قابلیت جنگ شیمیایی سوریه آگاه بوده است.
برای حفظ این منطق، افکار عمومی آمریکا و سیاستگذاران از یک روش تبلیغاتی پیچیده استفاده می کنند که شامل تصاویر ویدئویی ارائه شده از سوی مخالفان دولت سوریه است.
بسیاری از تروریست های وابسته به تحریر الشام، بازماندگان جنگ حلب هستند و آشنایی زیادی با ابزارهای تبلیغات گسترده دارند تا نظر افکار عمومی در کشورهای غربی را طوری تغییر دهند که فشارها در مخالفت با دولت بشار اسد افزایش یابد. از این ابزارها برای تبلیغات گسترده علیه دولت سوریه در حادثه حمله شیمیایی خان شیخون نیز استفاده شده است. در خصوص بسیاری از فعالان مخالف دولت سوریه نیز ابهامات و سئوالات زیادی وجود دارد، از جمله کلاه سفیدها، که با پول تامین شده توسط آمریکا آموزش دیده و به تاکتیک های دستکاری شبکه های اجتماعی مجهز شده اند.
تناقض های منتشر شده در سطح رسانه های خبری مخالف دولت سوریه نیز کاملا آشکار است. همان اوایل، رسانه های خبری مخالف اسد حادثه خان شیخون را حمله ای با استفاده از عامل اعصاب سارین اعلام کردند. سارین یک ماده بی رنگ و بی بو است که به صورت مایع یا بخار پراکنده می شود ولی شاهدان عینی تاکید کرده اند که پس از حمله شیمیایی در خان شیخون یک بوی تند و ابرهایی به رنگ آبی و زرد در منطقه مشاهده شده است.
در حالی که شبکه های خبری از جمله سی ان ان از استفاده از گاز سارین در حمله شیمیایی خبر داده اند ولی هنوز هیچ سند و مدرکی برای اثبات این ادعا ارائه نشده است. اعتبار تصاویر گرفته شده از سوی کلاه سفیدها و سایر مخالفان دولت سوریه نیز با ابهام و سئوالات زیادی روبرو است.
عدم استفاده کلاه سفیدها از لباس های محافظ در برابر تسلیحات شیمیایی در زمان امداد رسانی به قربانیان نیز یک نشانه دیگر است که مواد شیمیایی استفاده شده در این حمله ظاهرا سارین در سطح نظامی نبوده است. اگر چنین بود، امدادرسانان نیز قربانی شده بودند.
بیش از ۲۰ نفر از قربانیان این حادثه به بیمارستان های ترکیه منتقل شده اند، ۳ نفر از آنها بلافاصله جان خود را از دست دادند. بر اساس اعلام وزیر دادگستری ترکیه، کالبد شکافی نشان می دهد که علت مرگ این افراد قرار گرفتن در معرض مواد شیمیایی بوده است. سازمان جهانی بهداشت نیز اعلام کرده است که علائم و نشانه های قربانیان حاکی از آن است که در معرض گاز کلر و خردل (سارین) قرار داشته اند. رسانه های آمریکایی با استناد به اظهارات وزیر دادگستری ترکیه و بیانیه سازمان جهانی بهداشت به این نتیجه رسیده اند که قطعا دولت سوریه در این حمله دست داشته است، در حالی که با قرارگرفتن در معرض سلاح های شیمیایی النصره نیز همین علائم آشکار شده است.
علاوه بر این، اگر النصره از همان سارین با درجه غلظت پایین که در غوطه در سال ۲۰۱۳ استفاده کرده بود این بار نیز در خان شیخون استفاده کرده باشد، بسیاری محتمل است که برخی از قربانیان علائمی مانند سارین داشته باشند. نمونه های خون گرفته شده از قربانیان می تواند ارزیابی دقیق تری از این حادثه نشان دهد. البته این نمونه گیری ها توسط نیروهای النصره گرفته شده و به بازرسان بین المللی واگذار شده است.
رسانه های آمریکایی آشکارا از روایت ارائه شده توسط گروه های وابسته به القاعده که سابقه زیادی در استفاده از سلاح های شیمیایی در سوریه دارند و تلاش زیادی برای سرنگونی نظام اسد می کنند، استقبال کرده و همین روایت را در رسانه های خبری خود گسترش می دهند. این رسانه ها عمدا سعی می کنند تا نظر القاعده در حمله شیمیایی اخیر را تایید کنند و توجه کمتری به دیدگاه های مقام های روسی و دولت سوریه داشته باشند.
مجرمان واقعی در اینجا دولت ترامپ، و خود شخص ترامپ است. سابقه ترامپ در اهمیت قائل شدن برای آنچه که از تصاویر تلویزیونی می بیند در مقایسه با آنچه که دستگاه های اطلاعاتی اعلام می کنند، و آشنا نبودن وی با ظرافت ها و پیچیدگی های سیاست امنیت ملی و خارجی شرایطی را ایجاد کرده است که ترامپ تحت تاثیر تصاویر منتشر شده از قربانیان خان شیخون که از سوی طرفداران النصره منتشر شده، قرار بگیرد. البته تحت تاثیر قرار گرفتن ترامپ به واسطه انتشار این تصاویر چندان تعجب آور نیست چرا که سابقه وی در فعالیت در توییتر و موضع گیری در برابر هر مساله و موضوعی بدون بررسی و تحقیق کامل این مساله را تایید می کند. تاریخ نشان خواهد داد که ترامپ، مشاورانش و رسانه های خبری آمریکا فریب القاعده و نیروهای وابسته به آن را خورده اند.
دیگر پیروز در این قضیه، داعش است، که از حمله آمریکا به پایگاه هوایی سوریه سود برده است تا تهاجم دیگری را علیه ارتش سوریه در اطراف شهر پالمیرا آغاز کند. قطع روابط روسیه و آمریکا به این معناست که در آینده نزدیک، هماهنگی و همکاری بین روسیه و آمریکا برای مقابله با داعش که قبلا وجود داشت، فعلا مشاهده نخواهد شد و این مساله به نفع تروریست های داعش خواهد بود.