به گزارش مشرق، نمایندگان پارلمان ترکیه روز شنبه دوم بهمن ماه سال ۹۵ با ۳۳۹ رأی لایحه جنجالی تغییر قانون اساسی این کشور را تصویب کردند که راه را برای برگزاری همه پرسی تأیید قانون اساسی جدید باز میکرد. لایحهای که به موجب آن زمینه برای افزایش اختیارات رئیسجمهور در پارلمان ترکیه فراهم شده و نظام سیاسی ترکیه از پارلمانی به ریاست جمهوری مبدل میشود.
لایحه افزایش قدرت رئیسجمهور به اردوغان که از سال ۲۰۰۲ تا ۲۰۱۴ سمت نخستوزیر ترکیه را داشت و از سال ۲۰۱۵ رئیسجمهور ترکیه است، این امکان را میدهد که طول دوره ریاستجمهوریاش را دستکم تا سال ۲۰۲۹ افزایش دهد.
لایحه اصلاح قانون اساسی ترکیه در مجموع ۱۸ ماده را در برمیگیرد که مرحله اول بررسی آن در روز دوشنبه (۱۶ ژانویه) از سوی پارلمان این کشور به پایان رسید و نمایندگان پارلمان با کلیات آن موافقت کردند. طبق قانون اساسی ترکیه این رأیگیری بایستی در مرحله دوم نیز انجام میشد و در دور دوم نیز اکثریت سهپنجم آرا، یعنی ۳۳۰ رأی از مجموع ۵۵۰ رأی را به دست میآورد.
از همین رو دوباره درباره تک تک ۱۸ ماده اصلاحیه پیشنهادی قانون اساسی تصمیمگیری و تصویب شد. سپس در بامداد روز شنبه (۲۱ ژانویه) مجموع طرح به رأی پارلمان گذاشته شد و با ۳۳۹ رأی موافق به تصویب رسید. بنابراین، قانون اساسی جدید ترکیه با تأیید اردوغان در روز یکشنبه ۲۷ فروردین به همهپرسی گذاشته خواهد شد.
طرح پیشنهادی شامل چه تغییراتی در قانون اساسی ترکیه است؟
کمیسیون قانون اساسی پارلمان ترکیه با بررسی بیش از ۱۰۰ ساعت از بسته پیشنهادی ۲۱ مادهای حزب حاکم «عدالت و توسعه» ۱۸ ماده از آن را تصویب کرد و تعداد ۳۳۹ نماینده به بسته ۱۸ مادهای تغییر قانون اساسی رأی موافق و ۱۴۲ نفر نیز به آن رأی مخالف دادند. در این بین اگر بخواهیم به مهمترین موضوع در این ۱۸ بند اشاره کنیم باید اختیاراتی را که به ریاست جمهوری داده شده مورد توجه قرار دهیم. مهمترین مصوبات کمیسیون قانون اساسی پارلمان ترکیه عبارتند از:
- رئیسجمهور میتواند وابستگی و روابط حزبی داشته باشد.
- رئیسجمهور اختیار منحل کردن مجلس ملی ترکیه را خواهد داشت.
- رئیسجمهور میتواند مستقیماً معاونان ریاست جمهوری و وزیران را عزل و نصب کند.
- عزل و نصب مدیران ارشد کشوری از اختیارات رئیسجمهور خواهد بود.
- رئیسجمهور اختیار اعلام وضعیت اضطراری و بسیج عمومی در کشور را به شرط کمتر از ۶ ماه خواهد داشت.
- شرط متولد ترکیه بودن برای ریاست جمهوری حذف و داشتن تابعیت ترکیهای برای رئیسجمهور بودن کافی خواهد بود.
- نامزدی نظامیان در انتخابات مجلس ممنوع خواهد شد.
- تعداد نمایندگان مجلس ترکیه از ۵۵۰ به ۶۰۰ نفر افزایش خواهد یافت.
- حداقل سن برای نمایندگی مجلس از ۲۵ سال به ۱۸ سال کاهش خواهد یافت.
مهمترین تغییرات قانون اساسی ترکیه حذف سمت نخستوزیری و تمامی ارگانهای وابسته به آن و دادن اختیارات بسیار وسیعتر به رئیسجمهور است. رئیسجمهور به تنهایی مأمور تشکیل کابینه میشود و جالب است که طبق قانون جدید وی نیازی به ارائه برنامههای دولتش به مجلس ندارد. عجیبتر اینکه، وزرای انتخابی رئیسجمهور دیگر بدون نیاز به رأی اعتماد از مجلس این کشور مستقیماً روی کار خواهند آمد. بدین ترتیب دیگر چیزی به نام رأی اعتماد وجود نخواهد داشت. این به معنای تضعیف قدرت نظارت و رسیدگی پارلمان این کشور بر دولت است.
دستیابی به جایگاه فرماندهی کل قوای این کشور در کنار اختیارات اشاره شده، قدرتی فراتر از تمامی رؤسای جمهور این کشور را به اردوغان خواهد داد؛ چرا که این اختیارات حتی در طول دوران حساس جنگهای «مصطفی کمال آتاتورک» بنیانگذار نظام جمهوریت در ترکیه نیز یکجا و به صورت قانونی به وی تنفیذ نشده بود.
هدف اصلی اردوغان از سیستم ریاستی در ترکیه چیست؟
رجب طیب اردوغان بعد از افزایش قدرت با کسب عنوان ریاست جمهوری در سال ۲۰۱۵ به این نتیجه و عزم رسید که با تغییر قانون اساسی ترکیه، سیستم سیاسی این کشور را از سیستم پارلمانی به یک سیستم ریاست جمهوری تبدیل کند. تغییر قانون اساسی یکی از محوریترین اقداماتی بود که اردوغان به شدت آن را پیگیری میکرد و اعتقاد داشت که سیستم قوه مقننه و مجریه در ترکیه با توجه به مشکلاتی که در تعریف وظایف نخستوزیری و ریاست جمهوری وجود دارد نمیتواند جوابگوی نیازهای شرایط امروز ترکیه باشد.
البته هدف اردوغان از تغییر سیستم پارلمانی به سیستم ریاست جمهوری به مراتب مهمتر از اصل این طرح است. هدف اردوغان نه بر مسند ریاست جمهوری نشستن بلکه بر مسند خلافت نشستن است و اردوغان تلاش میکند که بالاتر از مقام ریاست جمهوری برای خودش یک مقام معنوی و رهبری تعریف کند و به نوعی با خلافتی که با مدرنیزه گره خورده برای خودش یک جایگاه خاص و معنوی تعریف کند و در آنجا علاوه بر اینکه مردم ترکیه را با تصدی ریاست جمهوری هدایت کند، بتواند در منطقه و بر برخی از کشورهایی که قبلاً جزو امپراتوری عثمانی بودند اعمال نفوذ داشته باشد. رفتار و کنشهای مختلف اردوغان در سالهای اخیر نشان داده که وی تغییر کرده و اردوغانی که به دنبال دموکراتیزه کردن ترکیه، آزادیهای سیاسی و شرایطی که تمام گروههای مذهبی و قومی بتوانند آزادانه خواسته و مطالبات خود را بیان کنند بود الآن به یک اقتدارگرا و تمامیتخواهی تبدیل شده که به دنبال تکقطبی کردن جامعه ترکیه است.
لایحه سیستم ریاستی چگونه در مجلس ترکیه به تصویب نهایی رسید؟
بر اساس قانون اساسی ترکیه، برای آنکه پیشنویس قانون اساسی جدید ترکیه در پارلمان این کشور تصویب شود، باید دستکم ۳۳۰ نماینده یعنی سهپنجم نمایندگان به آن رأی مثبت دهند. بعد از این مرحله، رئیسجمهوری ترکیه آن را امضاء و برای تصویب نهایی به همهپرسی خواهد گذاشت. اما اگر ۳۶۷ نماینده یعنی دو سوم نمایندگان پارلمان به پیشنویس قانون اساسی جدید ترکیه رأی مثبت دهند، دیگر به برگزاری همهپرسی نیازی نخواهد بود و با امضای رئیسجمهوری به اجرا درخواهد آمد.
حزب «حرکت ملیگرا» به رهبری «دولت باغچلی» و حزب حاکم «عدالت و توسعه» ترکیه بر سر تغییر قانون اساسی این کشور به توافق رسیدند و توانستند با ۳۳۹ رأی موافق آن را در مجلس تصویب کنند اما حزب «جمهوریخواه خلق» و حزب «دموکراتیک خلقها» از مخالفان سرسخت این تغییرات بودند.
مسئلهای که در این خصوص اهمیت دارد این است که حزب حاکم «عدالت و توسعه» و حزب «حرکت ملیگرا» ترکیه که در ارتباط با اصلاحات قانون اساسی با یکدیگر ائتلاف کردهاند، در مجموع ۳۵۶ کرسی پارلمان ترکیه را در اختیار داشتند.
در حقیقت، باید گفت، در حال حاضر ۳۱۷ کرسی از ۵۵۰ کرسی پارلمان در اختیار حزب حاکم «عدالت و توسعه» است که یکی از آنان رئیس مجلس است و نمیتوانست در رأیگیری شرکت کند. آرای این حزب با آرای حزب «حرکت ملیگرا» که در مجموع ۳۹ کرسی پارلمان را در اختیار دارد به ۳۵۵ کرسی میرسد.
اخباری که از داخل حزب «عدالت و توسعه» به گوش میرسید برای اردوغان ناخوشایند بود. شنیدهها حاکی از آن بود که ۱۸ نماینده حزب «عدالت و توسعه» رأی منفی به تغییر قانون اساسی خواهند داد. از حزب «حرکت ملیگرا» هم شنیده میشد که حداقل ۲۰ نفر از آنان رأی منفی خواهند داد. طبق قانون اساسی ترکیه، لازم است که رأیگیری در مجلس ترکیه به صورت مخفی انجام گیرد، بنابراین اگر رأیگیری در مجلس به صورت مخفی و به درستی اجرا میشد اردوغان حداکثر ۳۱۷ رأی موافق برای تغییرات قانون اساسی داشت که این آرا برای برگزاری رفراندوم کافی نبود.
بنابراین اردوغان تمام تلاش و تهدیدات خود را برای راضی کردن آن ۱۸ نماینده مخالف انجام داد و تمام تدابیر لازم را انجام داد تا رأیگیری مخفی به معنای واقعی اجرا نشود و مخالفان اردوغان در داخل حزب عدالت و توسعه نتوانند به راحتی رأی منفی به تغییر قانون اساسی بدهند. به طوری که در هنگام رأیگیری برای هر یک نماینده ۱۰ نماینده مسئول کنترل رأی مثبت وی بودند. حتی آرای «احمد داود اوغلو» نخستوزیر سابق و «جمیل چیچک» رئیس مجلس سابق ترکیه هم به شدت کنترل میشد. بسیاری از نمایندگان حزب عدالت و توسعه و حزب حرکت ملیگرا از ترس اینکه متهم به وابستگی به تشکیلات گولن شوند نمیتوانستند مخالفت خود با تغییر قانون اساسی را علنی مطرح کنند و به این لایحه رأی منفی دهند.
آیا مردم ترکیه در رفراندوم برای برقراری سیستم ریاستی رأی مثبت خواهند داد؟
فضاسازی اردوغان و حزب «عدالت و توسعه» از اوضاع داخلی و خارجی ترکیه در شرایطی که ناامنیهای داخلی در چند سال اخیر رو به رشد بوده و بحران سیاسی و امنیتی حاکم بر آنکارا که همچنان رو به افزایش است اهدافی چون همراه کردن مردم با سیستم ریاستی را در پی دارد.
در هر صورت با شناختی که نسبت به اردوغان وجود دارد میتوان اینگونه پیشبینی کرد که وی توانایی همراه سازی بخش عمدهای از جامعه ترکیه را با استفاده از فضای بحرانی حاکم بر این کشور دارد و اگر احزاب جمهوریخواه و بدنه سکولار و لائیک نتوانند فضاسازی علیه این رأیگیری داشته باشند و نتوانند افکار عمومی را نسبت به نیت اردوغان روشن کنند، تغییر قانون اساسی میتواند حتی در رفراندوم فردا رأی لازم مردمی را بیاورد و از آن پس شاهد این باشیم که ترکیه از سیستم پارلمانی وارد سیستم ریاستی شده است.
تعریف سیستم پارلمانی و ریاستی و پیشینه آن در جهان
نظام سیاسی ریاستی به نظامی گفته میشود که در رأس آن قوه مجریه و شخص رئیسجمهور قرار دارد که با رأی مستقیم مردم انتخاب میشود و قوه مجریه از درون پارلمان انتخاب نمیشود و بین دو قوه مجریه و مقننه تفکیک وجود دارد. هم اکنون در ۳۸ کشور جهان ساختار نظام سیاسی ریاستی برقرار است.
اما در نظامهای پارلمانی، نخستوزیر به عنوان رئیس قوه مجریه از نتایج انتخابات پارلمانی تعیین میشود و پس از اینکه انتخابات پارلمانی برگزار شد رهبر حزبی که بیشترین کرسیهای پارلمان را از آن خود کرده است دست به تشکیل دولت میزند که این حکومت میتواند تکحزبی یا ائتلافی باشد.
در صورتی که حزب پیروز انتخابات از اکثریت لازم پارلمانی برای تشکیل کابینه برخوردار باشد دیگر نیازی به ائتلاف نمیبیند و در غیر این صورت حزبی که بیشترین کرسیهای پارلمان را دارد با احزاب نزدیک به خود وارد رایزنی میشود و در ازای اعطای امتیازاتی به یک یا چند حزب کوچکتر دیگر، دست به تشکیل دولت ائتلافی میزند.
یکی از آفات نظامهای پارلمانی عدم ثبات دولتها است به نحوی که در کشوری همچون ایتالیا از زمان جنگ دوم جهانی تاکنون بیش از ۶۰ دولت تغییر کردهاند (به طور متوسط هر سال یک دولت) و این تغییر مداوم دولتها ثبات لازم را برای پیشبرد برنامهها و سیاستهای حکومت مستقر با چالش روبرو میکند.
با این حال اردوغان در ۱۵ سال گذشته رهبر حزبی بوده که با در اختیار داشتن اکثریت قاطع کرسیهای پارلمانی بدون نیاز به تشکیل دولت ائتلافی، در رأس یک حکومت تکحزبی بوده و از این جهت مشکلی برای ثبات دولت خود برای پیشبرد و اجرای برنامهها و سیاستهای مورد نظرش نداشته است.
نظام ریاستی چه آفاتی برای ترکیه دارد و موافقان و مخالفان این سیستم چه میگویند؟
ریاست جمهوری در کشوری مانند ترکیه که دارای احزاب مختلف و تنوع مذهبی و قومی خاصی است میتواند عنصر فشار بر اقلیتهای قومی و مذهبی باشد.
مخالفان سیستم ریاستی معتقدند که اردوغان قصد دارد با تغییر سیستم حکومتی به نظام ریاستی از ترکیه یک روسیه جدید بسازد.
مخالفان معتقدند اردوغان قصد دارد تا سیستمی را ایجاد کند که رئیسجمهور بدون مصوبه پارلمان، وزرا و مقامات عالیرتبه کشور را منصوب کند، حکم اجرایی شدن قوانین را صادر و هر زمان که صلاح بداند بتواند پارلمان را منحل کند. مخالفان این سیستم را سیستم «پوتینیسم» مینامند، سیستمی که در آن قدرت سیاسی و اقتصادی در دست یک فرد است و پارلمان هم سازمانی عقیم و ناکارآمد محسوب میشود.
«متین فیضیاوغلو» رئیس کانون وکلای ترکیه معتقد است که نظام ریاست جمهوری مدنظر رجب طیب اردوغان، شبیه به نظام «سلطانی» است که ۶۰۰ سال در این کشور حاکم بوده است.
در مقابل، اردوغان و طرفداران وی با دفاع از نظام ریاستی میگویند با تغییر نظام پارلمانی به نظام ریاستی امکان پیشرفت هرچه بیشتر کشور و رهایی از زد و بندهای پارلمانی وجود خواهد داشت. آنان معتقدند در نظامهای پارلمانی چون دولت برآمده از پارلمان است، لذا سیستم تفکیک قوا کامل نیست و به درستی اجرا نمیشود. در حقیقت هرچند پارلمان بر دولت نظارت دارد، اما دولت از بدنه پارلمان تشکیل شده است و از این رو چارچوب کلی و درستی برای تفکیک قوا در نظامهای پارلمانی وجود ندارد. از این رو اردوغان ضرورت تفکیک قوا از طریق تغییر در نظام سیاسی ترکیه را مطرح میکند. وی معتقد است اگر ترکیه به دنبال دموکراسی پیشرفته و نظارت مردم بر قدرت است باید به سمت تغییر نظام سیاسی از پارلمانی به ریاستی حرکت کند.
هر دو حزب اپوزیسیون ترکیه، حزب «جمهوریخواه خلق» که یک حزب چپ میانهرو است و حزب «دموکراتیک خلقها» که از طرفدار کُردهای این کشور است مخالف سرسخت اصلاح قانون اساسی و انتقال این همه قدرت به رئیسجمهور هستند. به باور آنها این اقدام به استقرار یک نظام دیکتاتوری جمهوریمحور میانجامد.