سرویس سیاست مشرق - «وبلاگ مشرق» خوانشی روزانه در لابهلای اخبار و مطالب رسانههای کشور است. ما درباره این خوانش البته تحلیلها و پیشینههایی را نیز در اختیار مخاطبان محترم میگذاریم. شنبه تا چهارشنبه، ۷:۳۰ دقیقه صبح با بسته خبری-تحلیلی مشرق همراه باشید...
***
اموال آستان قدس آری، اموال دانشگاه آزاد نه!
شیون حامیان «حقوقهای نجومی» برای اموال آستان قدس رضوی!
وی در بخشی از یادداشت خود مینویسد: فارغ از نگاه دولتها از دیرباز به بارگاه رضوی و اهمیت آستان قدس که بیشتر برای حکمرانان، بهرهگیری اقتصادی و مقبولیت معنوی در میان عوام است، عموم مردم هدایای زیادی، در قالب نذر و وقف به سوی این مکان ارزشمند سرازیر میکنند. هم نذر و هم وقف در آموزههای اسلامی و شیعی جایگاه اقتصادی ویژهای دارد و به تبع آن احکام و مقررات شرعی خاصی هم برای تحویلگرفتن، نگهداری و هزینهکردن آنها وجود دارد که علیالقاعده، متولیان منصوب حکومتی با دقت و وسواس نسبت به رعایت قوانین و مقررات شرعی آن اقدام میکنند. وقتی سخن از درآمد پیش میآید، خیلیها منتظرند با اعداد و ارقام و میزان دریافتیها روبهرو شوند، مخصوصا درآمدها و ثروت آستان قدس رضوی که در اذهان بسیاری از مردم، اعداد و ارقامی واقعا نجومی است. اما نهتنها نگارنده که بیشتر علاقهمندان، هیچ اطلاع نزدیک به واقعیتی از آن ندارند.
وی در بخش پایانی مطلب خود نیز تصریح میکند: درباره درآمدهای آستان قدس رضوی، حرفهای زیادی برای گفتن هست که بیشتر از این، یادداشت را به درازا میکشد، لذا در همین حد بسنده میکنم و امیدوارم متولیان مربوطه و مسئولان ذیربط در هزینهکردن درآمدهای ناشی از نذر و وقف به آنچه در مسئولیت شرعیشان هست عمل کرده و از کارهای متفرقه پرهیز کنند![۱]
*روزنامه اصلاحطلب شرق، متأسفانه از چند ماه قبل و به بهانه دروغ املاک نجومی و یا حادثه پلاسکو، اقدام به فضاسازی گستردهای علیه محمدباقر قالیباف شهردار تهران کرد چون احتمال میداد که رقیب اصلی رئیسجمهور روحانی، شهردار تهران باشد.
این روزنامه اما پس از طرح شدن نام حجتالاسلام رئیسی بعنوان رقیب جدید رئیسجمهور نیز اقدام به القای دوقطبی شدن فضای انتخابات با حضور حجتالاسلام رئیسی کرد[۲] و اکنون نیز شاهدیم که به منظور تخریب این پدیده انتخاباتی، به طرح تشکیک در درآمدهای آستان قدس رضوی که تولیت آنرا حجتالاسلام رئیسی بر عهده دارد، میپردازد.
در اشاره به یادداشت آقای ایزدی، قابل ذکر است که این قبیل حرفها و حساسیتهای تازه بروز کرده اما در مقابل سؤالات بیشماری قرار دارند که اگر مدعیان این حرفها در مقام پاسخگویی به آن سؤالات قرار گیرند، یقیناً حقایق زیادی بر مردم منکشف خواهد شد...
_مثلاً سؤال اول این است که چرا از نظر اصلاحطلبان و رسانههای آنها مسئله مهمی به نام «حقوقهای نجومی» قابلیت پیگیری گسترده و اقتراح ندارد؟!
_سؤال دیگر اینکه چرا حساسیتهایی شبیه به آنچه که ایزدی درباره داراییهای آستان قدس رضوی مطرح کرده در دوران مرحوم واعظ طبسی مطرح نمیشد؟ و ایضاً چرا این سؤالات تا همین ۲ هفته پیش و قبل از اعلام کاندیداتوری از سوی حجتالاسلام رئیسی محلی از بحث نداشتند؟!
_و پرسش دیگر اینکه اگر جریان سیاسی خاص یا همان اصلاحطلبان مدعی رسیدگی به اموال عمومی هستند چرا هیچگاه درباره اموال «دانشگاه آزاد» و یا «روزنامه اطلاعات» و یا «موسسه تنظیم و نشر آثار امام (ره)» و چند مؤسسه خاص دیگر سؤالی ندارند و نمیپرسند؟!
البته پر واضح است که نه روزنامه شرق، نه آقای ایزدی و نه ستاد اصلاحات هیچ پاسخی به این سؤالات نخواهند داد که همین بیپاسخی و اصرار بدون مدرک بر منتسب کردن تخلف به حجتالاسلام رئیسی و محمدباقر قالیباف، قضاوت بهتری را برای مردم در رأی منفی به وضع موجود و منادی آن یعنی رئیسجمهور روحانی فراهم خواهد کرد.
چند سال قبل شبکه ضد انقلاب بیبیسی فارسی نیز تلاش کرده بود تا در قالب مستندی سیاسی، یکی از نهادهای کلان نظام را متهم به استفاده از داراییهای کمیته امداد امام خمینی کند...
گفتنیست، برخورد سیاسی جریان خاص و رسانههای آن با مقولاتی که مرتبط با رقبای اصلاحطلبان هستند و در عین حال سکوت آنها راجع به قضایای همچون «سیل سیستان و بلوچستان» و «سیل اخیر آذربایجان» اعتراضات زیادی را در میان فعالان مدنی، سیاسی و رسانهای برانگیخته است.
معترضان از این میگویند که ملاک اصلاحطلبان و رسانههای آنها برای پرداختن به موضوعات فقط رقبای سیاسی هستند و مابقی مفاهیم حتی اگر جان مردم هم باشد اما برای جریان خاص بیارزش است.
***
تئاتر کاندیداتوری جهانگیری و ناراستی اصلاحطلبان!
«پس از بحث های فراوان در شورای عالی انتخاباتی اصلاح طلبان آقای دکتر روحانی به اتفاق آراء به عنوان کاندیدای اصلاح طلبان برای انتخابات ریاست جمهوری تعیین شد که در همان جلسه اعضای شورای عالی معتقد بودند که باید از ظرفیت انتخابات برای معرفی چهره های اصلاح طلب نیز استفاده شود.»
وی میافزاید: تاکید بر آن بود که در کنار آقای روحانی چهرههای اصلاح طلبی نیز حضور داشته باشند تا هم از ظرفیت انتخابات برای معرفی چهره ها و شخصیت های اصلاح طلب استفاده شود و هم صدای اصلاح طلبان انعکاس وسیع تری داشته باشد. از طرفی با هر نوع خطری که بخواهد بن بستی ایجاد کند، مقابله شود.
مرعشی همچنین میگوید: از آن لیست (نامزدهای) پیشنهادی اصلاحطلبان، آقای روحانی، آقای جهانگیری را مناسب دانستند و ایشان(جهانگیری) نیز بنا به خواست شورای عالی اصلاحطلبان، شخصیتهای بزرگی مانند آقای خاتمی، آقای موسوی خوئینی ها، آقای نوری، آقای عارف و نهایتا با تائید آقای حسن روحانی در انتخابات ریاست جمهوری ثبت نام کردند.[۳]
*اصلاحطلبان و چهرههای شهیر آنها متأسفانه در انتخابات اخیر، ناراستیهای بزرگی را با مردم صورت داده و نمایشهای تلخی را به اجرا گذاشتهاند...
مثلا آنها مؤکداً به مردم نمیگویند که بارها اعلام کردهاند رئیسجمهور روحانی کاندیدای رسمی آنها نیست و برای او ستاد انتخاباتی هم تشکیل نمیشود! (به این دلیل که آقای روحانی اصلاحطلب نیست، کارنامه رأیآوری ندارد و اصلاحطلبان هم نامزد موجّهی برای معرفی در انتخابات ۹۶ ندارند.)
نکتهای که در کلام اصلاحطلبانی همچون الویری، عربسرخی، حقشناس، حاجی و دیگران تکرار شده است.
آنها همچنین به مردم و حتی به شخص رئیسجمهور روحانی نمیگویند که این کار آنها به معنی عدم حضور رسمی و مسئولیتآور در انتخابات است.
به این معنی که اگر آقای روحانی بازنده انتخابات باشد؛ اصلاحطلبان میتوانند مدعی باشند که در انتخابات شکست نخوردهاند و روحانی هم هرگز کاندیدای آنها نبوده است! (همانطور که در سال ۹۲ نیز بدون حتی یک برگه حمایت رسمی، اما بعد از پیروزی روحانی أناشریک گفتند!)
ناراستی دیگر اصلاحطلبان با مردم و حتی با رئیسجمهور روحانی در بحث «کاندیدای پوششی» است.
پیش از این و طبق اظهارات کسانی همچون محمدرضا عارف، گفته میشد که اساساً اصلاحطلبان بعنوان یک طیف سیاسی بایستی که در انتخابات نماینده داشته باشند و این نماینده البته حامی رئیسجمهور روحانی باشد و دست آخر نیز به نفع او کنار برود.
البته ستاد اصلاحات در همین مسئله نیز با مناقشات بزرگی مواجه بود.
برخی از چهرههای جریان خاص اساساً بحث کاندیدای پوششی را یک مسئله انحرافی میدانستند، عده دیگری از آن با عنوان پاتکی برای دفاع از هویت اصلاحطلبی یاد میکردند و کسانی هم بودند که میگفتند اگر یک اصلاحطلب کاندیدا بشود، کنار رفتن او به مصلحت نخواهد بود.
مثلا علی تاجرنیا، از فعالان اصلاحطلب طی یادداشتی در روزنامه الکترونیکی امید ایرانیان نوشته بود: «اگر چهرههای مطرح اصلاحطلبان کاندیدا شوند، کنار رفتنشان به مصلحت نیست. در شرایطی دکتر عارف ایثار بزرگی کردند که به نفع ملت و مجموعه کشور تمام شد. تکرار این کار در این شرایط و در حد شخصیتهای طراز اول اصلاح طلبی به صلاح نیست.»[۴]
اما جدای از تمام حواشی بحث کاندیدای پوششی، آنچه که در ماجرای ثبت نام آقای جهانگیری برای حضور در انتخابات ریاست جمهوری و بعنوان مکمل رئیسجمهور روحانی رخ داد نیز هیچیک از این قال و مقالها نبود و ستاد اصلاحات در این قضیه هم دامن خود را از رجس قرار گرفتن در کنار احتمال شکست روحانی بالا گرفت.
کما اینکه ستاد اصلاحات اولاً هرگز و بصورت رسمی (مثلا با انتشار بیانیه و یا رفتارهایی که برای موسوی مرتکب شد) آقای جهانگیری را بعنوان کاندیدای رسمی خود معرفی نکرده و نخواهد کرد.
و ثانیاً آنها اساساً آقای جهانگیری و عمدهای از کارگزارانیهای دیگر را اصلاحطلب هم نمیدانند چه اینکه خود بارها گفتهاند که اصلاحطلب کسی است که هزینه داده باشد نه کسی که با نظام اسلامی کار میکند و حتی میتواند رابط رهبری نظام هم باشد.
اینکه جریان سیاسی خاص، روزی بصورت علیالرأس حقیقت را به مردم خواهد گفت یا اینکه تاریخ در این رابطه سخن میگوید، را باید منتظر ماند و تماشا کرد.
گفتنیست، جریان سیاسی خاص طی ۱۵ سال گذشته در هیچ انتخاباتی، نتوانسته رأی اکثریت مردم ایران را از آن خود کند.
***
۱_ http://sharghdaily.ir/News/۱۱۸۹۴۴
۲_ http://www.mashreghnews.ir/news/۷۰۹۳۸۰
۳_ http://www.isna.ir/news/۹۶۰۱۲۷۱۱۲۷۱
۴_ http://www.mashreghnews.ir/news/۶۹۸۶۵۰