سرویس سیاست مشرق - «وبلاگ مشرق» خوانشی روزانه در لابهلای اخبار و مطالب رسانههای کشور است. ما درباره این خوانش البته تحلیلها و پیشینههایی را نیز در اختیار مخاطبان محترم میگذاریم. شنبه تا چهارشنبه، ۷:۳۰ دقیقه صبح با بسته خبری-تحلیلی مشرق همراه باشید...
***
شلیکهای مداوم توپخانه اصلاحطلبان علیه شورای نگهبان برای ۴ سال دیگر!
حسین کمالی، از فعالان اصلاحطلب و از وزرای دولت مرحوم هاشمی، در بخشی از گفتوگوی خود با ویژهنامه نوروزی نشریه نسیم بیداری در اشاره به ردّ صلاحیت مرحوم هاشمی در سال ۹۲ اظهار کرده است:
«شیوهای که در ردّ صلاحیتهای انتخاباتی انجام میشود، برای نظام هزینهساز است»!
*جریان سیاسی خاص، در آستانه انتخابات ریاست جمهوری دولت دوازدهم، حملات گستردهای را علیه شورای محترم نگهبان ترتیب داده است.
قبل از کمالی، مصطفی تاجزاده، از فعالان فتنه سال ۸۸ نیز طی اظهاراتی در نشریه موصوف و در اشاره به شورای نگهبان گفته بود:
یکی از مشکلات انتخابات ایران همین نوع رفتاری است که شورای نگهبان قانون اساسی در تأیید یا رد صلاحیت نامزدها انجام می دهد و موجب این می شود تا لایه های مختلف جامعه نگران شوند و به قول شما استرس داشته باشند که آیا کاندیدا یا کاندیداهای مورد نظرشان مجوز حضور در انتخابات را به دست می آورند یا نه؟
او افزوده بود: البته فلسفه تشکیل شورای نگهبان این بود که مانع تخلف های احتمالی دولت شود تا دولتی که مامور برگزاری انتخابات است، این فرصت را نداشته باشد که مخالفین خود را رد کند و همچنین ابزار تخلف و تقلب هم از قوه مجریه گرفته شود. متأسفانه این وظیفه قانونی به اهرمی برای فشار به منتقدان تک صدایی تبدیل شده است و چون تشخیص اینکه چه کسانی می توانند در انتخابات نامزد شوند، با ضابطه و حساب و کتاب معلومی نیست، طبیعیست که مردم ناراضی شوند!
تاجزاده همچنین در پاسخ به این جمله خبرنگار که «البته کار از نارضایتی گذشته و به نگرانیای جدی رسیده است» می گوید: خب! حق دارند...[۱]
«محمدرضا خاتمی» دیگر فعال اصلاحطلب و برادر رئیس جمهور اسبق نیز در ویژه نامه نسیم بیداری، خطبه غرّایی علیه شورای نگهبان ایراد کرده و طی اظهاراتی گفته بود: من بعنوان مخالف باید بتوانم نشان بدهم روشی که در طول ده الی بیست سال گذشته شورای نگهبان داشته، به ضرر مملکت شده است که متأسفانه در فضای فعلی چنین حالتی امکان پذیر نیست.[۲]
برخی تحلیلگران معتقدند حملات شدید این روزهای اصلاحطلبان علیه شورای نگهبان برای زمینهسازی در جهت انتخابات سال ۱۴۰۰ صورت میگیرد زیرا آنها از بابت تأیید صلاحیت رئیسجمهور روحانی مطمئن هستند.
به سخن دیگر اینکه آنها تقلّا میکنند با این حملات، زمینه را برای رد شدن کاندیدای جریان خاص از فیلتر شورای نگهبان در انتخابات ۱۴۰۰ مهیا کنند.
گفتنیست، حسین کمالی، قبل از برگزاری انتخابات هفتم اسفند در سال ۹۴ نیز درباره شورای محترم نگهبان گفته بود: «نقشی که برای شورای نگهبان در این مجموعه در نظر گرفته شده نقش پدری است و باید شورای نگهبان در این نقش انجام وظیفه کند»!
همین فرد در آن مقطع و در جای دیگری گفته بود: «شورای نگهبان نباید نقش ممیزی و انتخابگر را در انتخاباتهای مختلف ایفا کند».
***
عشق عارف و تنفر ستاد اصلاحات در پرونده «کاندیدای پوششی»
«مصطفی معین» وزیر علوم دولت اصلاحات در بخشی از مصاحبه خود با شماره سهشنبه گذشته روزنامه آفتاب یزد در اشاره به مسئله کاندیدای پوششی یا ضربهگیر اصلاحطلبان برای رئیسجمهور روحانی در انتخابات ماه آینده گفته است:
اگر چنین موضوعی از منظر نگاه تشکیلاتی و مبتنی بر تحزب و اداره کشور توسط احزاب در آینده باشد- که نگاه من هم این هست – کار غیر منطقی و غیر عقلانی نیست. اگر ما نظم فکری داشته و آیندهنگر باشیم و بخواهیم سازمان یافته با مسائل برخورد کنیم، چنین موضوعی (نامزد شدن یک کاندیدای پوششی) یک ضرورت خواهد بود. البته این کار باید با هماهنگی خود رئیسجمهور باشد تا او احساس نکند که قرار است آراء تقسیم شود. با این کار اصلاحطلبان میتوانند یک کادرسازی هم انجام دهند.
او همچنین میافزاید: در هر صورت میشود این کار را کرد و کاندیدای پوششی داشت تا اگر اتفاق غیر منتظرهای افتاد زمینه و صحنه خالی نباشد و هم در آن زمانی که لازم است رئیسجمهور را حمایت کرده یا با هماهنگی با خود آقای روحانی به نفع ایشان کنار بکشد. همه اینها جزء تدابیر سیاسی و انتخاباتی است که عقلانی و منطقی هم هست.[۳]
در همین حال، محمدرضا عارف، دیگر چهره اصلاحطلب و رئیس شورایعالی سیاستگذاری اصلاحطلبان نیز به تازگی گفته است که شورای عالی سیاستگذاری اصلاحات در کنار آقای روحانی گزینه دیگری نیز در نظر دارد که نتیجه نهایی در هفتههای آینده اعلام خواهد شد. [۴]
*اظهارات معین و عارف بعنوان اصلاحطلبان غیر ستادی و حاشیهای در حالی است که چهرههای شاخص اصلاحطلب طی هفتههای اخیر بارها و بارها مخالفت خود را با طرح مسئله کاندیدای پوششی اعلام کرده و حتی در مصاحبههای مختلف خود در ویژه نامههای نوروزی طرح این مسئله را یک «بحث انحرافی» نیز دانستهاند که نباید در منصه عمومی مطرح شود.
مسئله کاندیدای پوششی یا ضربهگیر اصلاحطلبان برای رئیسجمهور روحانی از ماهها قبل در حالی مطرح شده است که اساساً و بر طبق اعلام مرتضی الویری و فیضا... عربسرخی، حتی شخص رئیسجمهور روحانی هم کاندیدای رسمی اصلاحطلبان در انتخابات آینده نیست و بر طبق اعلام چند تن دیگر از معاریف اصلاحطلب، ستاد انتخاباتی هم برای ایشان تشکیل نمیشود!
در کنار این مسئله، موضعگیریها و فعالیتهای ستادی اصلاحطلبان برای «انتخابات شورای شهر» نیز دیده میشود که با جمع این دو معنا در کنار یکدیگر و آنالیز آنها این معنا هویدا میشود که اصلاحطلبان اساساً و همچون سال ۹۲ (در مقطع پس از ردّ صلاحیت مرحوم هاشمی) قصدی برای حضور رسمی در انتخابات ریاست جمهوری سلا ۹۶ را ندارند و هدف خود را بر انتخابات شورای شهر و سپس انتخابات ریاست جمهوری سال ۱۴۰۰ تمرکز دادهاند.
شاهد مثال آنکه اصلاحطلبان در سال ۹۲ هم اعلام میکردند که آقای عارف کاندیدای ما نیست و برای آقای روحانی نیز حتی یک بیانیه رسمی حمایتی هم صادر نکردند و دست آخر نیز عارف را مجبور کردند از صحنه انتخابات و بدون اعلام حمایت از روحانی کنار برود.
گزارههای مذکور در یکی از نتایج خود گویای آن هستند که مسئله نامزد پوششی نیز یک مقوله مورد رضایت ستاد جریان خاص و تئوریسینهای اصلی این جریان از قبیل آقایان تاجزاده، حجاریان، عبدی و سایرین نیست و نامزد پوششی در واقع نامزد اصلاحطلبانی نظیر آقای عارف و کواکبیان و معین و چند تن دیگر است که از نظر اصلاحطلبان ستادی با عنوان اصلاحطلبان هزینهنداده یا اصلاحطلبان بدلی شناخته میشوند.
بر همین اساس میتوان پیشبینی کرد که اساساً یا نامزد پوششی هرگز به فرجام نمیرسد و معرفی نخواهد شد و یا اینکه اگر هم شخصی با حمایت آقای عارف بعنوان نامزد پوششی در انتخابات ثبت نام کند هرگز با اقبال جریان خاص مواجه نمیشود و شاهد ردّیههای علیه او از جانب ستاد اصلاحات خواهیم بود.
در اقتفای این تحلیل، لازم به ذکر است که پیش از این و در شمارههای قبلی وبلاگ مشرق، به کرّات این توضیح را ارائه کردهایم که ستاد اصلاحات و تئوریسینهای اصلی این جریان، به دلیل عملکرد ضعیف رئیسجمهور روحانی و عدم توانایی وی برای تحقق مطالبات اصلاحطلبان؛ بازی چندگانهای را در قبال وی طراحی کردهاند که بر اساس آن اگر رئیسجمهور روحانی بازنده انتخابات باشد؛ جریان خاص نیز اعلام خواهد کرد که او کاندیدای رسمی ما نبوده پس بنابراین «شکست روحانی شکست ما نیست» و اگر آقای روحانی پیروز انتخابات باشد، میتوانند اعلام أناشریک کرده و به حیات نباتی خود در دولت دوازدهم نیز ادامه دهند.
هدف گذاری اصلاحطلبان بر انتخابات شورای شهر و انتخابات سال ۱۴۰۰ نیز در این پازل تحلیلی نمود بیشتری دارد.
*منبع عکس: ایسنا
***
چرا برجام بیدستاورد است؟ چون «عمق فاجعه زیاد است»!
سعید لیلاز، از فعالان سیاسی و اقتصادی اصلاحطلب به تازگی در یک مصاحبه با خبرگزاری ایلنا در مورد اینکه مردم چیزی را از دستاوردهای برجام حس نکردند و هنوز رکود وجود دارد، گفته است:
«اتفاقا همین امر نشان دهنده عمق فاجعه است. در واقع وضعیت به قدری خراب بوده که با تمام این اقدامات صورت گرفته در چهار سال گذشته هنوز به سطح صفر هم نرسیدیم وگرنه تمام کارشناسان اذعان دارند که شرایط ما نسبت به ۴ سال قبل تغییر زیادی داشته است.»
*این اظهارات آقای لیلاز درحالیست که شخص وی ۳ سال قبل و پس از مکالمه تلفنی نابجای آقای روحانی با رئیس جمهور سابق آمریکا مدعی شده بود که این تماس تلفنی تورم مواد غذایی را کاهش داده است!
لیلاز همچنین قبل از انعقاد توافق موقت ژنو در سال ۹۲ (که متأسفانه هیچ دستاوردی نداشت و بر شمار تحریمها هم افزود) مدعی شده بود که این توافق فوریترین مشکلات کشور را حل میکند و مثلاً دریافتهای ارزی ایران را تا ۱۰۰ درصد افزایش میدهد.
این فرد، همچنین در حالی پیرامون عدم لمس دستاوردهای برجام توسط مردم سخن گفته است که در اواخر سال گذشته طی یادداشتی اقتصادی و بلندبالا در روزنامه شرق با عنوان «سال ۹۵، مافوق انتظار»! به تشریح دستاوردهای اقتصادی دولت آقای روحانی در سال ۹۵ پرداخت و حتی آمارها را بسیار درخشان و خیرهکننده عنوان کرد.
جالب آنکه لیلاز در تمام طول این یادداشت به کلماتی مثل «برجام»، «توافق هستهای» و یا «مذاکرات» نیز هیچ اشارهای نکرد! [۶] (روندی که به تازگی توسط اصلاحطلبان و دولتیها درباره حذف برجام از ادبیات انتخاباتی آغاز شده است)
با اطلاع مخاطبان محترم از این توضیحات و گفتههای سابق آقای لیلاز، به نظر میرسد صحبتهای وی درباره علت بیدستاوردی برجام برای مردم تنها مشتی توجیه برای فرار از پاسخگویی است.
پاسخگویی کسانی که بیشترین وعدهها و ابراز خوشبینیها را نسبت به برجام آقای روحانی ابراز کردند اما اکنون و در هنگامه یومالحساب، از پاسخگویی طفره میروند و انتظار اقبال رأی مردم در انتخابات را هم دارند.
قبل از لیلاز، اسحاق جهانگیری، معاون اول رئیسجمهور روحانی نیز در اظهاراتی، شرایط کشور را «شرایط ته درّه» معرفی کرده و مدعی شده بود که با اقدامات دولت، تنها کمی از ته درّه بالاتر آمده ایم.
جالب آنکه آقای جهانگیری، زمانی در پسابرجام ابراز کرده بود که عدهای مانع تحقق دستاوردهای برجام شدهاند.
سعید لیلاز نیز در مقطعی در پسابرجام اینطور گفته بود که مشکلات دولت با برجام حل نمیشود و به یک «فراتوافق»! نیاز است. [۷]
نکته اساسی در سرتاسر این تراژدی غمانگیز آنست که آیا مردم در انتخابات سال ۹۲ میدانستند که قرار است در پایان ۴ سال وعده و وعید برجامی و سیاهنمایی از خدمات دولتهای گذشته، از جانب دولت و سمپاتهایش اینطور بشنوند که اوضاع فاجعه است و در شرایط ته درّه هستیم!؟
***
۱_http://www.mashreghnews.ir/news/۷۰۳۹۳۲
۲_http://www.mashreghnews.ir/news/۷۰۴۷۹۴
۳_http://aftabeyazd.ir/news.php?id=۶۸۲۹۰
۴_http://fna.ir/TFAFBP
۵_ http://noandish.com/fa/news/۵۵۴۲۶
۶_ http://www.mashreghnews.ir/news/۷۰۱۹۳۱
۷_ http://www.farsnews.com/۱۳۹۴۰۷۰۳۰۰۰۸۶۳