به گزارش مشرق به نقل از خبرنامه دانشجویان ایران، در برنامه هفت شب گذشته جمعه 29 مهر که به بررسی فیلم شکارچی شنبه اثر پرویز شیخ طادی پرداخت؛  جیرانی در اقدامی قابل تامل سعی کردند تا وجهه حقیقی که فیلم از واقعیت صهیونیست نشان می دهد در باتلاق درام و فیلمنامه نویسی غرق کنند.

مسعود فراستی در برنامه هفت فیلمی را که اصول صهیونیستی را زیر سئوال برده و با چالش مواجه کرده است با تیغ درام سینمای صهیونیست_هالیوود_ قربانی کرد.

با آنکه شیخ طادی در ابتدای سخنانش با تعرف درست از جبهه فرهنگی فیلمش را ماحصل حمله به عمق استراتژیک صهیونیسم جهانی نشان داد فراستی که داعیه همراهی با مرتضی آوینی را دارد با غفلت نسبت به اصل فیلم کلیت شخصیت های فیلم را کاریکاتوری دانست.

کاریکوتری که زاده ذهن فراستی است را می توان به حقیقتی ربط داد که نشان از آن است که این منتقد سینما به حقایق رژیم صهیونیستی و صهیونیست های افراطی در سرزمین های اشغالی پی نبرده است و حقایقی را که شیخ طادی در دوران جنگ 33روزه با تحقیق به آن رسیده است برای وی قابل هضم نیست.

فراستی کاریکاتوریزاسیون و نیز قابل لمس نبودن فیلم و درام نداشتن را خلل های اصلی فیلم دانست.وی که در شکارچی شنبه مانند فیلم های درام هالییودی به دنبال badmanمی گشت در انتها به این نتیجه رسید که شخصیت خاخام اصلی فیلم اصلا وجود ندارد و تنها یک دون تیپ است.

نکته حائز اهمیت در پاسخ به این شبهه فراستی آن است که احاطه نداشتن وی به بطن صهیونیسم دلیل اصلی وی برای انتقاد از شخصیت خاخامی است که علی نصیریان آن را بازی می کند.

قابل توجه آنکه در اراضی اشغالی تندروهای صهیونیستی هستند که دولت اسرائیل را مقصر می دانند که چرا ازبمب اتم علیه ایران و سوریه و حزب الله استفاده نمی کند.این صهیونیست های تندرو برای خود حالت فئودالی به راه انداخته اند و با حمله به مردم فلسطین سفاک تر از دولت غاصبشان عمل می کنند. چه بسیار عکس های که در زمان جنگ 33 روزه منتشر شد که که کودکان و نوجوانان اسرائیلی بر روی موشک ها و گلوله های توپ و تانک خود می نوشتند:" هدیه ای از طرف بهترین بندگان خدا"

از سوی دیگر فراستی به دنبال تیپ و شخصیت و درام هالیودی است نه ایرانی. چرا که وقتی از مادر می خواهد بگوید مادر فیلم "مرد عوضی" برایش جذاب تر از حتی مادر فیلم طلا و مس است که همین فراستی آن را تنها فیلم فاخر سال 89 می دانست.

اوج شکست فراستی در نقد شکارچی شنبه آن جایی بود که اعتقاد داشت که بازیگران باید با فرهنگ صهیونیست آشنا می بودند و چون آشنا نیستند شعارگونه بازی می کنند.

گرچه فراستی با پاسخ شیخ طادی مبنی بر اینکه فیلم هایی از زندگی صهیونیست به بازیگران برای نزدیکی به فرهنگ صهیونیستی نشان داده شده است قانع نشد اما نکته ای که فراستی از آن غافل است آنکه خاخام های درجه بالای صهیونیسم به هیچ وجه اجازه وروذ به زندگی شخصی اشان را به هیچ احد والناسی نمی دهند و این خواسته فراستی که علی نصیریان باید با این افراد زندگی می کرد و چون زندگی نکرده نمی تواند بازی کند ادعایی مضحک است.

گفتنی است فیلم با نشان دادن علاقه و حرص و ولع خاخام صهیونیست به پول و زر اندوزی و عبادت های خشک زیرزمینی و اجبار به روابط محض تشکیلاتی _ازدواج دختر و پسری که ممیز نیستند!_ اجبار در نحوه زندگی و تحقیر زن در این جوامع رسوخ و حمله اش را به قلب فرهنگی رژیم صهیونیستی نشان داده است.

در آخر هم که فراستی نتوانسته بود به خود بقبولاند که انقدر صهیونیستها ددمنش و به دور از انسانیت هستند به صورت طعنه وار حضور 7 تا 8 نفره در سالن اکران خارجی این فیلم را به رخ شیخ طادی می کشد.

این طعنه به دور از ادب انتقادی تنها نشان می دهد که فراستی هنوز باور ندارد که پشت پرده "اسکار و کن و برلین" سیاسی است نه مانند فجر ایران که فیلمی را که مبانی اخلاقی اش را زیر سئوال می برد مورد تمجید و تقدیر قرار دهد.

شيخ طادي با بيان اينكه در ساخت اين سريال سعي داشته است بدون تحليل ذهني به مطالعه شخصيت ها بپردازد، گفت: چند شخصيت در قوم صهيونيست پيدا شد كه شبيه طالبان بودند. ميتوان نتيجه گرفت كه طالبان در اصل ادامه طالبان صهيونيست است و اين زندگي در فيلم بازسازي شده است و اسين منادها كاملاً واقعي است. من يك سفر داشتم  به فلسطين و آن موقع دعوا سر  تپه ها بود. بعد از عقب نشيني اسرائيلي ها در سفر به  لبنان در آنجا با همسر چمران حرفهايي زديم  و به مسائلي پي برديم كه بسيار سؤال برانگيز بود سؤال اين بود كه اين اسرائيلي ها 70 سال است مقاومت مي كنند و در قبال تمام ناامني هاي موجود حاضر نيستند اينجا را ترك كرده و به جاي بهتر بروند اين شد استارت كار و من به دنبال شكل گيري اين ايده بودم و بعد از  10 سال مطالعه رسيديم به اين نكته كه اين تفكرات بر خلاف مستندات رسانه اي كه نشان مي دهد نظام اسرائيل  يك نظام قدرت طلب سياسيت در اصل يك رژيم مذهبي سياسي است و باصداي بلند اعلام مي كنند سياست ما ديني نيست بلكه دين ما سياسي است.

وی گفت: اين در تلمود و تورات كاملاً مشهود بود و من با مراجعه به فيلمها و مستندات يهودي سعي داشتم فارغ از ديدگاه شخصي تحقيقاتم كاملاً واقعي باشد. دراين چند سال اخير من پي بردم كه مرزهاي فرهنگي ما مشخص نيست و ما بايد پي ببريم كه اين همه ديدگاه ايران هراسي و دين ستيزي از كجا شكل مي گيرد. اين ها در فيلم 300 تمام انحرافات جنسي را به ايران نسبت مي دهند و اين فيلم را در تمام كشورهاي منطقه پخش مي كنند. اين در حاليست كه ما هيچ عكس العملي در مقابل روندد آنها انجام نمي دهيم. اينها كه در فيلم نشان داده شد همه واقعيت است و من خيال پردازي نكرده ام و نيازي هم به خيال پردازي نبود و تنها با پرده برداشتن از واقعيات مي توان پرده از چهره ي واقعي صهيونيست ها برداشت. من تلاش كردم فرم و محتوا هم شكل باشد برايم مهم بود داستان چيست ولي اين داستان كاملاً واقعي بود و من سعي داشتم اغراق نشود .

وي در ادامه به تشريح اين موضوع پرداخت كه فيلم راجع به فلسطين نيست بلكه كاملا به انديشه هاي صهيونيست مي پردازد و اينكه نژاد پرستي موجود در ميان قوم يهود برگرفته از ديدگاههاي مذهبي درون تورات و كتابهاي تحريف شده توسط خود اينها به وجود آمده و با مطالعه مي توان به راحتي به آن پي برد.

شیخ طادی ادامه داد: آن سكانس فيلم كه زير زمين را نشان ميداد كاملاً واقعي بود و نشانه ي نحوه تحريف كتابها توسط خاخام هاي يهودي بود تا با اين حربه بتوانند سربازان را به جنگ بفرستند. در داستان شخصيت ديگري وجود دارد به نام بنبامبن كه فرآيند مغز شويي روي او انجام مي گيرد و بنيامين را ابتدا از مادر كه سمبل پاكيست جدا مي كنند و يك ازدواج تشكيلاتي انجام ميدهند واين القائات  آرام آرام جزو شخصيت كودك مي شود.

وي در ادامه به الگو سازي هاي غلط فيلم هاي امريكايي در ذهن هاي منتقدين پرداخت و گفت ما تاكي بايد براي الگو يابي به فيلم هاي آمريكاييي مراجعه كنيم؟ ما بايد زمينه ي مقايسه را تعويض كنيم .من كارگردان تا كي بايد صبر كنم تا زمينه هاي فني بالا رود تا به سطح فيلم هاي هاليوودي برسند آن وقت بيايم فيلم ضد صهيونيست بسازم ؟ ما آنقدر وقت نداريم.

وي در ادامه به تاثير فيلم بر تماشاگران خارجي اشاره كرد و گفت: گروه خارجي اي كه در جشنواره شاهد اكران فيلم بودند خواهان گرفتن كپي  اين فيلم بودند  و همزاد پنداري با فيلم كاملاً در كلام آنها مشخص بود و نشان از اين داشت كه مخاطب خارجي هم مي تواند فيلم را بفهمد و با آن ارتباط برقرار كند.

شیخ طادی در پایان به حضور فيلم در جشنواره هاي بين المللي اشاره كرد و گفت: غير از جشنواره ي كن به خاطر لابي هاي صهيونيستي هيچ كجا اجازه ي اكران اين فيلم را ندادند حتي كشورهاي منطقه و حتي پاسخ نامه ما را هم نمي داند اگر خلاف اين بود ما بايد مشكوك مي شديم.

به نظر می رسد کاری که وی در برنامه هفت با شکارچی شنبه انجام با دعیه منتقد متعهد بودن وی در تناقض باشد آیا فراستی که به دنبال آسیموله شدن از هالیوود در تمام مبانی فیلم سازی است نباید تعهد منتقدین غربی به اصولشان که مانع از نقد آثار سخیفی مانند 300 و شبی با پادشاه را می شود تقلید کند؟