صحبت از انتخابات شد. من گفتم رأی نمی‌دهم و دلایل خودم را برای رأی ندادن داشتم. خیلی هم تند بودم، مهمانی تمام شد و پدرم هم شب به قم رفت.

سرویس تاریخ مشرق- در شماره ۴۴ ماهنامه اندیشه پویا مصاحبه‌ای از فاطمه صادقی، دختر حجت‌الاسلام صادق خلخالی، منتشر شده است که به جزییاتی از زندگی پدرش اشاره می‌کند. وی در بخشی از مصاحبه با نقل خاطره‌ای دربارة انتخابات ریاست جمهوری هفتم در سال ۷۶ می‌گوید:

یکی از این وقت‌های ستیزه‌جویی شب انتخابات دوم خرداد ۷۶ بود که من دانشجو بودم و رادیکال‌تر از امروز. تقریبا در هیچ انتخاباتی شرکت نکرده بودم. فضای خانه ما این بود که باید به خاتمی رأی داد. پدر من هم خیلی طرفدار خاتمی بود. آن شب تصادفا همه دور هم جمع بودیم که صحبت از انتخابات شد. من گفتم رأی نمی‌دهم و دلایل خودم را برای رأی ندادن داشتم. خیلی هم تند بودم، مهمانی تمام شد و پدرم هم شب به قم رفت. صبح فردا من هنوز خواب بودم که تلفن کرد. تعجب کردم چون بابا خیلی کم تلفن می‌کرد، مگر کار خیلی واجبی داشت. گفت من به عنوان پدر از تو خواهش می‌کنم به خاتمی رأی بدهی. واقعا قصد رأی دادن نداشتم، اما گفتم چشم. فقط برای برآورده‌کردن خواهش شما می‌روم.