به گزارش گروه جهاد و مقاومت مشرق، ادبیات دفاع مقدس در طول چهار دهه که از شکلگیری آن گذشته فراز و فرودهای بسیاری داشته و نویسندگان مطرحی چون «علیرضا کمرهای»، «مرتضی سرهنگی»، «گلعلی بابایی»، «حسین بهزاد» و ... وارد این عرصه شدهاند.
نوع این ادبیات در تولید محتوا نسبت به ژانرهای دیگر پیشرو بوده اما با همه توفیقی که در جذب مخاطب داشته، به لحاظ فرم و شکل نیازمند شناخت است. تا کنون نیز کتاب مهمی در این زمینه نوشته نشده تا حدود این گونه ادبی شناخته شود که بتواند در بحث نقد راهگشا باشد.
بر همین اساس با «رضا رسولی» نویسنده آثاری چون «روایت ناتمام» ویژه شهید ستاری و «سه راه سرگردون» و همچنین «علیاصغر بهمننیا» مدیر انتشارات «نارگل» گفتگویی انجام شده تا به شناختی از «ادبیات دفاع مقدس» برسیم.
ادبیات دفاع مقدس به عنوان یک ژانر از چه زمانی شکل گرفت؟
بهمننیا: ادبیات دفاع مقدس از همان دوران جنگ تحمیلی با وقایع و خاطره نگاریهای رزمندگان شکل گرفت. این آثار عموما در نشریات پیام انقلاب و امید انقلاب منتشر میشد که بعدها به صورت کتاب درآمد. منتها روند صعودی آن در دهه ۷۰ طی شد. در این دهه رزمندگانی که از جبههها برگشته بودند و دفترچه خاطرات داشتند آنها را رفته رفته به کتاب تبدیل کردند که اکثرا توسط دفتر ادبیات حوزه هنری منتشر میشد.
اوج این جریان را هم در دهه ۸۰ شاهد هستیم. البته بحث تقریظهای مقام معظم رهبری و تبلیغات کتابهای دفاع مقدس به این روند کمک کرد؛ اما با همه اینها من در مورد اینکه آیا میشود به آن، ادبیات دفاع مقدس اطلاق کرد یا نه صحبت دارم.
منظور من هم همین است که ما اصلاح مفهوم ادبیات دفاع مقدس را در همان سالهای جنگ تحمیلی داشتیم با نه؟
بهمننیا: نه همین بوده شاید که در آن موقع ادبیات جنگ اطلاق میشده یا چیز دیگری اما از همان زمان شکل گرفته است.
نویسندگان مطرح و حرفهای آن دوران چه کسانی بودند؟
بهمننیا: در این عرصه سه اسم میدرخشد مرتضی سرهنگی، کمرهای و بهبودی؛ که در آن سالها مطرح بودند و نقش برجسته ای داشتند.
آقای رسولی نظر شما درباره ژانر دفاع مقدس در حوزه ادبیات داستانی چیست؟ این اصطلاح از چه زمانی شکل گرفت؟
رسولی: واقعیت این است که هم مفهوم دفاع مقدس و هم ادبیات آن ذیل مفهوم گستردهتری به نام حماسه میگنجد. بنابراین برای پاسخ به این سوال به عقب تر باید برگردیم و نمونه شاخص آن یعنی شاهنامه فردوسی را مثال بزنیم که ادبیات حماسی و حماسهسرایی در این اثر جاودان، متجلی شده است.
در عرصه جهانی هم ادبیات جنگ یا به تعبیر ما مقاومت، پس از جنگ جهانی دوم اتفاق افتاد. کمکم هم نویسندگانی که جنگ را تجربه کرده بودند و هم کسانی که در آن حضور نداشتد، وارد این فضا شده و آثاری را خلق کردند. اگر بخواهیم در حوزه کشورهای اسلامی آن را بررسی کنیم، شاهد خواهیم بود که بعد از اشغال فلسطین توسط رژیم صهیونیستی و بعدتر جنگ شش روزه اعراب و اسرائیل، این موضوع در ادبیات مقاومت بوجود آمد و نویسندگان و شاعران عرب به ادبیات مقاومت توجه بیشتری نشان دادند.
در دوران انقلاب اسلامی نیز یک سری افراد که داری ذوق قریحهای بودند، به سمت این فضا آمدند. کما اینکه اکثر نویسندگان مثل «شهید احمدرضا احدی» که ادبیات دفاع مقدس را شکل دادند خودشان جنگ را نیز تجربه کرده بودند. این شهید در همان دوران جنگ تحمیلی وقایعنگاری کرد و یادداشت های مختلفی نوشت که مجموعه آن در کتاب «هرمان حور» متشر شد.
شهید «بهروز مرادی» یا شهید «حبیب غنیپور» در این حوزه فعالیت داشتند. در کنار این عزیزان اصحاب قلم از همان ابتدای سالهای جنگ تحمیلی قدمهای جدیای برداشتند. ویژهنامه «ادب و هنر» روزنامه جمهوری اسلامی که آن موقع به دبیری «سید مهدی شجاعی» منتشر میشد توجه ویژهای به ادبیات دفاع مقدس داشتند. خود سید مهدی شجاعی از پیشگامان ادبیات دفاع مقدس بودند که کتاب بر «مهمل بال ملائک» و «چشمهایم برای تو» را نوشته و منشر کرد.
از طرفی حوزه هنری به عنوان یک نهاد انقلابی پیشگام نشر آثار ادبیات دفاع مقدس میشود. دوستانی مثل سرهنگی، کمرهای، بهبودی، گودرزیانی و ... تلاش بساری کردند تا ادبیات دفاع مقدس را سر و سامان دهند. خوشبختانه تلاش این بزرگان سبب شده تا امروز ادبیات دفاع مقدس به جریان متنوع اثرگذاری در جامعه فرهنگی تبدیل شود.
در این ادبیات، خاطرهنگاری، سفرنامهنویسی، داستان، فیلمنامه، نقد ادبی و ... را شاهد هستیم. اگر به بانک پایاننامههای دانشجویی مراجعه کنید حجم زیادی از پایاننامهها را با موضوع ادبیات دفاع مقدس میبینید. این حجم پایاننامه نشان از اهمیت ادبیات دفاع مقدس دارد. در این فضا اتفاق مبارکی افتاد و اینکه مقام معظم رهبری علاوه بر مشغله فراوانی که دارند نسبت به ادبیات بخصوص دفاع مقدس توجه ویژهای نشان دادند. بارها ایشان وقت گذاشتند و کتابهای دفاع مقدس را مطالعه کردند و یادداشتهایی هم نوشتند که همین در تقویت این آثار تاثیر بسیار زیادی داشت.
آقای بهمننیا شما اشاره کردید که در مورد اصطلاح «ادبیات دفاع مقدس» صحبت دارید، لطفا توضیح بیشتری بدهید؟
بهمننیا: قبل از این چون آقای رسولی به تاریخچه ادبیات حماسی اشاره کردند. باید یک نکته را توضیح بدهم، آنچه که ما به عنوان ادبیات دفاع مقدس میشناسیم خیلی تفاوت دارد با آنچه که در جهان به ادبیات حماسی اطلاق میشود. شاید ادبیاتی که بعد از جنگ جهانی به این طرف شکل گرفت، نزدیکیهایی به ادبیات دفاع مقدس داشته باشد، اما ادبیات حماسی جهان مثل «گیلگمش» و بعدها «ایلیاد» و «اودیسه» و بعدتر «شاهنامه» و «مهاباراتا» و ... حماسه و درگیر تخیل هستند.
البته شاهنامه ریشه در واقعیت دارد اما باز تخیل شاعر در آن نمود دارد ولی ادبیات دفاع مقدس به تخیل نیازی ندارد. عناصری که در خلق حماسه مطرح است در دفاع مقدس ما وجود عینی دارد. در حماسه چهار عنصر را عنوان میکنند. اول اینکه خرق عادت است که در جنگ تحمیلی فراوان دیده میشود. کاری که یک نوجوان ۱۳ ساله کرده از آدمهای ۴۰ ساله برنمیآید. دوم ملی بودن حماسه است؛ دفاع مقدس ما یک پدیده کاملا ملی است. سوم مساله روایی بودن حماسه است. در طول جنگ تحمیلی روایت و داستانهای فروانی وجود دارد و چهارم وجه حماسی بودن آن است که نمونه های فراوانی را در دفاع مقدس میبینیم. منتها روایات تخیلی در دفاع مقدس ما جایی ندارد.
رسولی: بحثی که آقای بهمننیا دارند کاملا درست است. ادبیات دفاع مقدس ما نیازی به تخیل ندارد و اتفاقا وجه قوت آن مستند بودن دفاع مقدس است. اما یک اتفاق در این میان افتاده است بعضی از دوستان یا از سر علاقه و شیفتگی و گاهی هم از سر نگاه کاسبکارانه که به موضوع دارند تخیلات اعتقادی و اتفاقی را بسیار وارد ادبیات دفاع مقدس کرده اند.
این مساله باعث شده که بعضی از بزرگان واکنش نشان بدهند. بحث این عزیزان این بود که دائما بر معجزه تاکید نشود. ممکن است بعضی جاها معجزاتی هم دیده شود اما اصل مطلب این است که معجزه در همت و اراده رزمندگان بود. ما با آموزش و کار مداوم و توانمندیهایمان توانستیم بر عناصر طبیعی غلبه کنیم.
بهمننیا: چون دفاع مقدس ما بلا فاصله بعد از انقلاب پیش آمد، ادبیات آن هم بالطبع خیلی ناگهانی پیش آمد. روی این حساب فرصتی در آن زمان پیش نیامد که ادبیات دفاع مقدس بررسی شود. البته این مشکل هنوز هم وجود دارد. به درستی هم مشخص نیست دلیل این کاستی چیست و چه کسی کم کاری میکند.
چیزی که بشود گفت ادبیات دفاع مقدس تبیین شده و دارای چارچوب باشد ما حداقل نمیشناسیم. وقتی ما در تاریخ شفاهی دفاع مقدس مشکل پیدا میکنیم، باید به کجا رجوع کنیم که ایرادی که به کتاب گرفته شده وارد هست یا نه. چنین مرجعی وجود ندارد. مگر اینکه سراغ فلان استاد برویم تا او نظر نهایی را بدهد. حوزه ادبیات دفاع مقدس این منبع و مرجع را ندارد.
پیشگامان ادبیات دفاع مقدس به صورت علمی وارد این حوزه نشدند البته این کمی طبیعی است چرا که در ابتدا اصلا چنین مقولهای وجود نداشته است. عموما افرادی بودند که در جنگ حضور داشتند و ضمن اینکه دست به قلم هم بودند شروع به نوشتن کردند. آقایان بابایی، داودآبادی، دهقان از رزمندگانی بودند که در دل جنگ حضور داشتند، کتاب اول این دوستان خاطرهنگاری بود. در آن زمان فرصتی نبوده تا این آثار مورد بررسی قرار بگیرد. بعد هم در دهه های بعد فکر آن وجود نداشت. اینکه بخواهیم از ادبیات دفاع مقدس نام ببریم زوایای آن برای من مبهم است. آیا هر چه که درباره جنگ تحمیلی است، ادبیات دفاع مقدس است. باید مشخصاتی برای آن در نظر گرفت تا ادبیات دفاع مقدس را بر مبنای آن بررسی کرد.