یک فعال اصلاح‌طلب معتقد است: رئیس‌جمهور روحانی «اصلا و ابدا» درباره چینش کابینه درست نمی‌گوید.

سرویس سیاست مشرق - «وبلاگ مشرق» خوانشی روزانه در لابه‌لای اخبار و مطالب رسانه‌های کشور است. ما درباره این خوانش البته تحلیل‌ها و پیشینه‌هایی را نیز در اختیار مخاطبان محترم می‌گذاریم. ۷:۳۰ هر روز با بسته ویژه خبری-تحلیلی مشرق همراه باشید.

*** 

روحانی «اصلا و ابدا» درباره چینش کابینه درست نمی‌گوید!

«احمد نقیب‌زاده» از تئوریسین‌های جریان چپ و از استادان اصلاح‌طلب، به تازگی در بخشی از مصاحبه خود با روزنامه آفتاب یزد درباره صحبت‌های رئیس‌جمهور روحانی در مجلس و در مصاحبه تلویزیونی اخیر مبنی بر اینکه برای چینش کابینه تحت فشار نبوده است، گفت:

«اصلا و ابدا چنین چیزی نیست. ما به حرف که کاری نداریم. در مقابل افکار عمومی‌که نمی‌شود همه حقایق را گفت. پس چطور می‌گوید سه وزیر زن انتخاب کردیم اما نشد! نشد یعنی چه؟ یعنی اینکه نگذاشتند. لازم نیست روحانی بگوید من تحت فشار نبوده‌ام. این حرف‌هایی که براساس مصلحت بیان می‌شود را اصلا نباید گفت! ما تحلیل خودمان را با شاخص‌های مورد اعتماد خودمان داریم. روحانی بسیار هم تحت فشار گروه‌ها بوده و تحت فشار هم نمی‌توان یک کابینه درست و حسابی چید.»

او در بخشی دیگری از مصاحبه خود نیز پیرامون اصولگرایان اظهار کرده است: نیروهای اصولگرا هیچ حرفی برای گفتن ندارند و می‌خواهند جامعه را از حرکت بازدارند و چیزی ندارند که ارائه بدهند و بخواهند از نقطه A به نقطه B برسند. به همین دلیل هم فقط نق می‌زنند و ایراد می‌گیرند. در حالی که جامعه به شدت تشنه اصلاحات است و رویکردهای اصولگرایانه را حتی در مسائل روزمره تحمل نمی‌کند؛ اینکه زن‌ها نباید وارد استادیوم‌ها بشوند یا کنسرت‌ها باید لغو شوند. تا حد زیادی این اظهارنظرهایشان حوصله مردم را سر برده است و من فکر می‌کنم اصولگرایان در یک وادی ناکجاآباد نشسته‌اند و هیچ برنامه‌ای برای آینده کشور ندارند و صلاح‌شان در این است که هیچ حرکت و پیشرفتی صورت نگیرد برای اینکه هر حرکتی به جلو با ریزش نیروهای آنها روبه رو خواهد شد. ما به اصولگرایان می‌گوییم: نیروهای میرنده تاریخ!

نقیب‌زاده در ادامه اصولگرایان را با «اشراف قرن 19 در اروپا» مقایسه کرده است.[1]

*تأکیدات اصلاح‌طلبان بر فرمایشی بودن کابینه دولت دوازدهم و تحت فشار بودن آقای روحانی در حالیست که رئیس‌جمهور، هم در سخنرانی خود در روز معرفی وزرای پیشنهادی به مجلس و هم در مصاحبه تلویزیونی اخیر تأکید کرد که برای معرفی وزرا تحت هیچ فشاری نبوده است.

فی‌الواقع مشخص نیست آقای روحانی باید به چه زبانی به جریان چپ بفهماند که بعنوان رئیس‌جمهور یک کشور در حدی از اختیارات هست که تحت هیچ فشاری نباشد و از طرفی صغیر هم محسوب نمی‌شود!

این در حالی است که برخی تحلیلگران معتقدند اصلاح‌طلبان از آن رو می‌گویند حرف‌های رئیس‌جمهور درست نیست و او تحت فشار بوده که زمان حاضر را زمان مناسبی برای حمله مستقیم به شخص رئیس‌جمهور و در چارچوب پروژه «طلاق سیاسی از حسن روحانی» نمی‌دانند وگرنه منظور اصلی آنها شخص رئیس‌جمهور روحانی است.

پیش از نقیب‌زاده، عباس عبدی و علی صوفی، از دیگر چهره‌های جریان سیاسی خاص هم در اظهاراتی تأکید کرده بودند که روحانی از کابینه پیشنهادی‌اش راضی نیست و صحبت‌هایش مبنی بر اینکه زیر فشار نبوده‌ام نیز واقعی و منطقی نیست![2]

مسئله «توهین چهره‌های جریان خاص به اصولگرایان» هم چیز تازه‌ای نیست و جریان چپ صلاح خود را بر این می‌داند که برای پنهان کردن 16 سال شکست اکثریتی در تمام انتخابات‌های کشور (که یک نمونه آن به تازگی و در جریان شکست فراکسیون امید در مجلس به همگان اثبات شد) و نیز برای کتمان «بردگی اصلاحات برای روحانی» به رقیب خود توهین کند.

طی هفته‌های اخیر و قبل از نقیب‌زاده، «محمدرضا تاجیک»، مشاور رئیس دولت اصلاحات و از تئوریسین‌های جریان سیاسی خاص که در بادی امر به رعایت ادب و تربیت در محافل سیاسی نیز شهره است! در یک مصاحبه ضمن وصف اخلاق و رفتار اصولگرایان به مقولاتی مثل «از خودشان و فهم و دانش و خوانششان یک سنت ساخته و این سنت را قدسی کرده‌اند»، «هوچی‌گری و فرافکنی و خشونت»، «برای پیروز شدن به هر حشیشی متوسل می‌شوند و رقیب را بی‌آبرو می‌کنند»، «در ویرانی شخصیت و حیثیت رقیب عمارت خود را بنا می‌کنند»، «اخلاق، دین و ارزش‌ها را ابزاری استفاده می‌کنند» گفته بود:

«باید دید که چرا دوستان اصولگرا وارد چنین ورطه و چاله‌ای می‌شوند که بیرون آمدن از آن تقریبا غیرممکن است. بنابر این فرض من این است که اصولگرایان از خود شکست خوردند و رقیب اصلی آنها خودشان بودند. طبیعتا این مشکل اصلی اصولگرایان است و باید تکلیف خودشان را مشخص کنند و جایی نشان دهند در مقابل آن دگر غیراخلاقی، غیرارزشی و غیر دینی که برای مردم ترسیم می‌کنند تا در تقابل با او و در حذف او خود را معرفی کنند و یک خود اخلاقی، ارزشی و دینی را جلوه دهند، چگونه در جایی که باید مشق و انشایی بنویسند و امتحانی پس دهند امتحانشان را واژگونه پس می‌دهند؟»[3]

این ژنتیک توهین‌گر بایستی بیش از این مورد قضاوت مردم و خواص دلسوز کشور قرار گیرد.

***

در سال 98 از روحانی طلاق بگیریم یا 1400؟! مسئله اینست...

علی تاجرنیا، از فعالان اصلاح‌طلب و از نمایندگان مستعفی مجلس ششم، در مصاحبه با شماره شنبه گذشته روزنامه آرمان امروز با تأکید بر اینکه آقای روحانی باید نسبت به نحوه رفتار خود با اصلاح‌طلبان تجدید نظر کند، گفته است:

«به صورت طبیعی حمایت اصلاح‌طلبان در شرایط کنونی و در دوسال آینده ادامه خواهد داشت. با این وجود پس از دو سال و در نیمه پایانی دولت همراهی نقادانه اصلاح‌طلبان با دولت آغاز می‌شود و کم‌کم به سمت نقدهای جدی‌تری پیش خواهد رفت. البته این وضعیت در شرایطی به وجود خواهد آمد که عملکرد آقای روحانی به همین شیوه‌ای باشد که در پیش گرفته‌اند. اگر آقای روحانی در رویکرد خود نسبت به اصلاح‌طلبان تغییر ایجاد کند، شرایط متفاوت خواهد شد.»[4]

*پیش از تاجرنیا و در سال گذشته بود که عبدا... ناصری، عضو شورایعالی سیاست‌گذاری اصلاح‌طلبان طی اظهاراتی از این گفت که اگر هم طلاقی بین اصلاح‌طلبان و روحانی در کار باشد، این طلاق در سال 1400 رخ می‌دهد.(کنایه از اینکه طلاقی در کار نیست!)

جریان اصلاحات در حالی خود را مهیای اعلام طلاق سیاسی از رئیس‌جمهور روحانی می‌کند که این کار شدنی نیست و اصلاح‌طلبان و آقای روحانی «لاله و لادن» هستند که در صورت جدایی از یکدیگر می‌میرند.

چه اینکه جریانی سیاسی که زمانی رئیس‌جمهور را قهرمان عدالت‌پروری می‌نامید که باید دستش را بوسید و اینطور می‌گفت که ما فدائیان دولتیم و روحانی هرچه انجام می‌دهد، قانونیست؛ علی‌القاعده دیگر نمی‌تواند ساز جدایی بنوازد و در مقابل دولت ژست اپوزسیون بگیرد.

پیش از این و در شماره‌های قبلی وبلاگ مشرق در پیشاانتخابات اشاره کرده بودیم که اصلاح‌طلبان از آنجا که قصد دارند در انتخابات سال 1400 با نامزد خود وارد صحنه شوند، دیگر نیازی به رئیس‌جمهور روحانی ندارند. از همین روست که نه تنها هیچگاه برای آقای روحانی هیچ ستاد انتخاباتی تشکیل ندادند بلکه حتی یک خط بیانیه امضا شده اختصاصی هم برای حمایت از رئیس‌جمهور منتشر نکردند و می‌توانند ادعا کنند که هیچگاه از روحانی حمایت رسمی نکرده‌اند. (مقوله‌ای که متأسفانه استفاده سیاسی مناسبی از آن نشد!)

زمزمه‌های جدایی اصلاح‌طلبان از روحانی بلافاصله پس از انتخابات 96 رخ نمود و چهره‌هایی مثل مرتضی حاجی، محمدرضا تاجیک، علی صوفی، احمد شیرزاد و... به ناگاه اعلام کردند در مقابل دولتی که زمانی خود را فدائیان آن می‌دانستند هیچ مسئولیتی ندارند؟![5]

اگرچه جدایی اصلاح‌طلبان از دولت اعتدال ممکن نیست و جریان خاص در این زمینه تنها می‌تواند به دستگاه پروپاگاندا و سیستمی که تولیدات دیگری مثل «هزاران بورسیه غیر قانونی» و «املاک نجومی» دارد دل ببندد اما درباره پروژه طلاق سیاسی چپ‌ها از روحانی 2 نکته حائز اهمیت است.

نخست اینکه این پروژه در میان اصلاح‌طلبان هم مخالفان دسته اولی دارد.

حجت‌الاسلام رسول منتجب‌نیا، قائم مقام حزب اعتماد ملی چند روز قبل طی اظهاراتی درباره مسئولیت اصلاح‌طلبان در قبال عملکرد روحانی گفته بود: «در تمام کشورهای جهان هنگامی که یک جریان و یا حزب قصد دارد در انتخابات از یک فرد حمایت کند آبرو و حیثیت خود را به میدان می‌آورد. جریان اصلاحات نیز حیثیت و آبروی خود را به عملکرد آقای روحانی گره زده است. به همین دلیل آقای روحانی و تک‌تک کسانی که در مبارزات انتخاباتی برای آقای روحانی تبلیغ کردند باید در مقابل مردم پاسخگو باشند. برای مثال بنده که در دوران مبارزات انتخاباتی در حدود ۴۰ سخنرانی در مناطق مختلف کشور در جهت حمایت از آقای روحانی داشته‌ام باید نسبت به حمایت‌هایی که از آقای روحانی انجام داده‌ام به مردم پاسخگو باشم.»[6]

«یدا... طاهرنژاد» فعال اصلاح‌طلب و از مشاهیر حزب کارگزاران سازندگی هم اخیراً تأکید کرده است: در صورت تحقق وعده‌های روحانی شاهد امتداد جریان اصلاحات خواهیم بود؛ در غیر این صورت جریان آلترناتیو اصلاحات عرصه را در دست خواهد گرفت.[7]

همچنین «عباس عبدی» از تئوریسین‌های جریان چپ نیز در ایام دولت یازدهم و هنگامیکه سعید حجاریان طی اظهاراتی گفته بود شکست روحانی شکست اصلاح‌طلبان نیست! معترض این صحبت شد و در نوشته‌ای مطبوعاتی تأکید کرد: پس شکست کیست؟!

مسئله دوم نیز آنست که مردم و خواص باید بدانند اعلام طلاق اصلاح‌طلبان از رئیس‌جمهور روحانی به این معنیست که جریان چپ دامان خود را از رخدادهای مهم و عبرت‌های تاریخی بزرگی مثل «برجام»، «اعتماد به آمریکا»، «سکوت نسبت به محور مقاومت و تحولات منطقه» و «دروغگویی و سیاه‌نمایی نسبت به سوابق مطلوب اجرایی در شهرداری تهران و دولت‌های نهم و دهم» پاک نشان می‌دهد و به این ترتیب می‌تواند در ذهن مردم به عنوان آلترناتیو موعود و حل‌المسائل تمام مشاکل کشور در دو انتخابات پیش رو جلوه کند.

اگرچه این کار نشدنیست و مردم ایران در آستانه 40 سالگی انقلاب اسلامی سره را از ناسره بازمی‌شناسند اما این امیدواری هرگز رافع وظایف خواص کشور در مقابل پروژه «طلاق اصلاح‌طلبان از رئیس‌جمهور روحانی» نیست.

برخی معتقدند اصلاح‌طلبان حتی بیشتر از دولت مسئول کارنامه‌ای هستند که رئیس‌جمهور روحانی طی 4 سال گذشته بر جا گذشته است...

***

«فراکسیون امید» از دولت انتقاد کند تا اصلاح‌طلبان در انتخابات آینده پیروز شوند!

جلال جلالی‌زاده، فعال اصلاح‌طلب و از نمایندگان مستعفی مجلس ششم، اخیراً طی مقاله‌ای در روزنامه وقایع اتفاقیه در اشاره به فراکسیون اصلاح‌طلبان مجلس شورای اسلامی نوشته است:

«هم‌اکنون نگاه نمایندگان اصلاح‌طلب مجلس، تنها باید به مردم و خواسته‌های آنها باشد. نمایندگان احساس نکنند به‌دلیل اینکه ممکن است جایگاه دولت تضعیف شود، نباید از تریبون صحن به‌عنوان منتقد، نقشی تعیین‌کننده در حل مشکلات کشور داشته باشند. نمایندگان اصلاح‌طلب فعال در مجلس نباید فراموش کنند آرایی که به سبد رأی حسن روحانی ریخته شده در حقیقت رأی مردم به اصلاح‌طلبان بوده است و ناامید کردن آنها به معنای عدم موفقیت اصلاح‌طلبان در انتخابات آینده خواهد بود؛ بنابراین این فراکسیون باید در پاسخ به اعتمادی که مردم به آنها نشان داده‌اند، زبان گویای آنها در مجلس باشد.»[8]

*واضح و مبرهن است که اظهارات جلالی‌زاده در راستای پروژه اعلام طلاق سیاسی اصلاح‌طلبان از روحانی تقریر شده است.

پروژه‌ای که هم‌اکنون در سطح سیاسی کلید آن زده شده و می‌رود تا از تریبون‌های مجلس و شورای شهر تهران نیز علیه دولت ادامه یابد.

البته تحلیلگران معتقدند این جدایی امکان‌پذیر نیست و جریان چپ بایستی زمانی فکر این روزها را می‌کرد که مشغول در هم تنیدن تار و پود مانیفست خود با دولت آقای روحانی بود و حتی از این می‌گفت که «اصلاحات و اعتدال یکی هستند.»

همچنین به نظر می‌رسد در صورت عملی شدن تئوری جلالی‌زاده در قبال فراکسیون امید؛ این فراکسیون به لحاظ ساختاری توانایی این استحاله را ندارد و چپ‌های مجلسی نمی‌توانند پس از 2 سال آزگار تعریف و تمجید از تمام قیام و قعود دولت یازدهم و مقولاتی مثل «سلفی حقارت» که روی دیگر سکه «سلفی ظریف با جان کری» بود؛ به یکباره در نقش مخالف دولت ظاهر شوند.

مضاف بر اینکه این کار از عهده کسی مثل آقای عارف هم برنمی‌آید.

روزهای آینده آبستن تحولات مهمی پیرامون روابط رئیس‌جمهور روحانی با اصلاح‌طلبان است که البته فرجام آنها پاسخگو شدن اصلاح‌طلبان در پیشگاه مردم برای 4 سال دفاع تمام قد از عملکرد بعضا پر اشتباه دولت یازدهم است.

***

1_ http://aftabeyazd.ir/?newsid=83090

2_ mshrgh.ir/764918

3_ mshrgh.ir/754175

4_ http://www.armandaily.ir/fa/news/main/196501

5_ mshrgh.ir/769449

6_ mshrgh.ir/769449

7_ mshrgh.ir/767034

8_ http://vaghayedaily.ir/fa/News/78026

برچسب‌ها