یکی از مدیران جدیدالانتصاب شهردار اصلاح‌طلب تهران گفته است: باید تصمیماتی بگیریم که شاید به نفع اصلاح‌طلبان نباشد!

سرویس سیاست مشرق - «وبلاگ مشرق» خوانشی روزانه در لابه‌لای اخبار و مطالب رسانه‌های کشور است. ما درباره این خوانش البته تحلیل‌ها و پیشینه‌هایی را نیز در اختیار مخاطبان محترم می‌گذاریم. ۷:۳۰ هر روز با بسته ویژه خبری-تحلیلی مشرق همراه باشید.

*** 

دولت زیر تیغ جریان خاص...

«روحانی به روایت جریان چپ»؛ عقبگرد کرده و نمی‌تواند آنطور که باید به تعهدات خود عمل کند

علی تاجرنیا، از فعالان اصلاح‌طلبان و از نمایندگان مستعفی مجلس ششم اخیراً در بخشی از یک یادداشت در روزنامه آرمان امروز با عنوان «لزوم انتخاب وزیر علوم از جنس دانشگاهیان» نوشته است:

«انتظارات بسیاری از دولت دوم آقای روحانی وجود دارد اما یکی از جدی‌ترین انتظارات ایجاد ‌اصلاح در ساختار اجتماعی، سیاسی و فرهنگی جامعه بوده‌است. بر همین اساس طبیعتا انتظار می‌رفت در وزارتخانه‌هایی که به نوعی به حوزه مسائل فرهنگی و اجتماعی مربوط می‌شوند، اقدام رو به جلویی صورت بگیرد. با معرفی وزرا مشاهده شد که نه تنها این اتفاق مهم رخ نداد بلکه در جاهایی مثل وزارت آموزش و پرورش و ابقای وزارت کشور به نوعی شاهد عقب گرد در موضع دولت در معرفی وزرا بودیم.»

او همچنین در ادامه می‌گوید:

شنیده‌ها حاکی است، به رغم انتظاری که می‌رفت احتمالا آقای روحانی نتواند در بحث معرفی وزیر مطلوب آنطور که باید و شاید به تعهدات خود عمل کند. رئیس جمهور باید سخنان خود و طرفدارانش را در دانشگاه‌ها مروری مجدد کرده و توجه ویژه‌ای به نقش دانشگاهیان داشته باشد.

تاجرنیا در بخش پایانی یادداشت خود نیز تأکید کرده است:

دکتر روحانی می‌داند که اگر به خاطر مسامحه و خوشایند جناح مقابل بخواهد سنگرها را یک به یک تخلیه کند و در اختیار آنها قرار دهد، سنگر دانشگاه جایگاهی است که همراه با آن باید هزینه‌های بسیاری پرداخت کند.[۱]

*تاجرنیا، پیش از این هم طی یک مصاحبه و در ادبیاتی تهدیدآمیز درباره رئیس‌جمهور روحانی با تأکید بر اینکه آقای روحانی باید نسبت به نحوه رفتار خود با اصلاح‌طلبان تجدید نظر کند، گفته بود: «به صورت طبیعی حمایت اصلاح‌طلبان در شرایط کنونی و در دوسال آینده ادامه خواهد داشت. با این وجود پس از دو سال و در نیمه پایانی دولت همراهی نقادانه اصلاح‌طلبان با دولت آغاز می‌شود و کم‌کم به سمت نقدهای جدی‌تری پیش خواهد رفت. البته این وضعیت در شرایطی به وجود خواهد آمد که عملکرد آقای روحانی به همین شیوه‌ای باشد که در پیش گرفته‌اند. اگر آقای روحانی در رویکرد خود نسبت به اصلاح‌طلبان تغییر ایجاد کند، شرایط متفاوت خواهد شد.»[۲]

در کنار تاجرنیا، احمد شیرزاد، دیگر فعال اصلاح‌طلب هم به تازگی طی مقاله‌ای نوشته است: در طول ماه اخیر رفتار روحانی شکل جدیدی به خود گرفته و گفتمان برخی از اصلاح‌طلبان نیز از حمایت بی‌چون ‌و چرا از روحانی فاصله پیدا کرده تا جایی که این گفتمان تا حدودی بوی نقد می‌دهد...پیوند اصلاح‌طلبان با روحانی، پیوند خویشاوندی قوی‌ای نیست!

این اظهارات و نیز صحبت‌های وی، بیشتر نوعی بهانه‌جویی برای سرعت‌بخشیدن به پروژه طلاق سیاسی اصلاح‌طلبان از روحانی ارزیابی می‌شود.

پروژه‌ای که بر مبنای آن قرار است جریان خاص به این دلیل که قصد دارد در انتخابات سال ۱۴۰۰ با کاندیدای خود شرکت کند و از طرفی بایستی خود را بعنوان منتقد دولت اعتدال نیز نشان دهد؛ مجبور است تا به فضای «اعلام برائت از آقای روحانی و عبور از وی» پا بگذارد.

اشاره‌های تاجرنیا به مسئله وزارت علوم در حالی است که رئیس‌جمهور روحانی تاکنون چندین مرتبه و در تریبون‌های رسمی اعلام کرده است که برای انتخاب وزرای پیشنهادی تحت هیچ فشاری نبوده است.

چهره‌های اصلاح‌طلبی همچون عبدی، صوفی و نقیب‌زاده اعلام کرده‌اند که این حرف‌های رئیس‌جمهور درست نیست![۳]

***

حاجی: باید تصمیماتی بگیریم که شاید به نفع اصلاح‌طلبان نباشد...

مرتضی حاجی، از فعالان سیاسی اصلاح‌طلب و مدیرعامل جدید مؤسسه همشهری، به تازگی در بخشی از مصاحبه خود با روزنامه اعتماد گفته است:

«به نظر من سرنوشت اصلاحات فرع بر سرنوشت ملی ما است. اصلاح‌طلبان باید متعهد باشند که آنچه به مردم وعده کرده‌اند، عمل کنند. آقای شهردار برنامه‌ای به شورای عالی سیاست گذاری داده است و این شورا برنامه‌های آقای نجفی را هم جهت با دیدگاه‌ها و تفکرات خودش تشخیص داده است. شورای شهر توانسته شهردار کارآمدی را برای تهران انتخاب کند. شورای عالی باید نظارت کند تا برنامه‌های وعده داده شده، تحقق پیدا کند و هم در تصمیم‌گیری‌ها منافع ملی کل کشور در نظر گرفته شود. به خصوص اینکه تصمیم‌گیری در شهر تهران بر کل کشور تاثیرگذار است و فقط به تهران محدود نمی‌شود. همچنین باید منافع شهروندان تهرانی باید پیگیری شود. اگرچه اصلاح‌طلبان حائز اکثریت هستند اما افرادی با گرایش به عقاید رقیب هم در زندگی می کنند و شورای شهر باید از منظر منافع مشترک و عمومی گروه‌ها به مسائل نگاه کند. باید تصمیماتی گرفته شود که همه شهروندان از آن مرتفع شوند که در برخی مواقع نیز ممکن است به سود اصلاح‌طلبان نباشد!»[۴]

*در اشاره به اظهارات حاجی گفتنیست که برخی محافل سیاسی معتقدند اصلاح‌طلبان به شهرداری تهران بعنوان پله‌ای برای انتخابات ریاست‌جمهوری دولت سیزدهم در سال ۱۴۰۰ می‌نگرند. و از همین رو معتقدند که تمام سمت و سوی حرکت شهرداری تهران بایستی معطوف به این هدف باشد.

صحبت‌های حاجی اگرچه در بادی امر زیبا و مثبت به نظر می‌رسد اما بایستی اشاره کرد که حقیقت ماجرا چیز دیگریست و جریان سیاسی خاص به چیزی جز انتفاع سیاسی خود طی ۴ سال پیش رو فکر نمی‌کند.

انتفاعی سیاسی که بر مبنای آن قرار است تمام عملکرد جهادی محمدباقر قالیباف طی ۱۲ سال گذشته سیاه‌نمایی شود، تا به این وسیله نه تنها احتمال حضور قالیباف در انتخابات ۱۴۰۰ کمرنگ شود بلکه تمام قیام و قعود اصلاح‌طلبان شورای شهر و شهرداری تهران موجّه جلوه کند و کم‌توانی آنها برای تکرار کارنامه قالیباف محل هیچ تأملی نباشد.

در اشاره به صحبت حاجی همچنین باید به این واقعیت نیز اشاره کرد که ستاد جریان سیاسی خاص، اقلاً طی ۲۰ سال گذشته در هیچ زمینه‌ای انتفاع مردم را به انتفاع خود مرجّح ندانسته و هیچگاه به خاطر مردم، تصمیمی را به ضرر خود نگرفته است.

کما اینکه شاهدیم معاریف و سران جریان چپ همچنان از توبه‌ی از رفتارهای خود در سال ۸۸ و متهم کردن نظام اسلامی به تقلّب در انتخابات استنکاف می‌کنند، در فتنه سال ۷۸ و قضایای کوی دانشگاه به دنبال اهداف خاص خود و نه مردم بودند و همچنان نیز مشغول تعریف و تمجیدهای آنچنانی از برجامی هستند که نه تنها هیچ نفع ملموسی برای مردم ایران نداشته است که دوست و دشمن مسئله «شکست رسمی» آنرا به اقتراح گذاشته‌اند.

البته بدیهیست که تمام دلسوزان کشور از اینکه یک جریان سیاسی در مواقعی به خاطر مردم، دست از برخی منافع خود بردارد، خرسند می‌شوند اما با توجه به آنچه گفته شد، این رخداد درباره اصلاح‌طلبان بعید به نظر می‌رسد و مرتضی حاجی فی‌الواقع لباسی را به ستاد جریان چپ پیشنهاد داده که بر تن آنها گشاد است.

پیش از این، «حسن رسولی» از اعضای شورای شهر تهران طی اظهاراتی گفته بود: در تصمیمات اساسی -در شورای شهر تهران- که مربوط به حیثیت و اعتبار جامعه اصلاح‌طلبی ایران است، تصمیمات بر اساس توافق جمعی متحد و منسجم اتخاذ خواهد شد.»

***

انتقاد یک چهره اصلاح‌طلب از پایگاه شدن مساجد!

سیدحسین موسوی تبریزی، از فعالان اصلاح‌طلب و دبیر تشکل چپ «مجمع محقق و مدرسین حوزه علمیه» به تازگی طی اظهاراتی در مصاحبه با خبرگزاری دولتی ایرنا گفته است:

پیش از پیروزی انقلاب، هیات امنای مساجد، مردم معتمد محل بودند که مسجد را اداره می‌کردند و به پیشنهاد همین افراد، امامان جماعت مسجد برای سخنرانیها، روحانیون مورد نظر را دعوت می کردند که باعث می شد مردم بسیاری با کمال میل، پای منبر سخنرانی حضور داشته باشند...در واقع می توان گفت مساجد، جایگاهی برای رسیدگی به مشکلات مستمندان، دردمندان و مستضعفان بود. اما بعد از پیروزی انقلاب، برخی، خواسته یا ناخواسته، مساجد را پایگاه امور سیاسی و جناحی خود قرار دادند و کم کم بر امور مسجد مسلط شدند به این معنا که آن پیشینه مردمی و دینی مسجد در اختیار یک گروه خاص قرار گرفت.

او می‌افزاید:

«بعد از پیروزی انقلاب، ناگهان عنوان کردند که مساجد باید پایگاه شوند، در حالی که آن زمان کمیته انقلاب و سپاه هم تشکیل شده بود، اما از کجا این دستور آمد، بعد از چند دهه فعالیت در این عرصه هنوز آن را کشف نکرده‌ام!»

موسوی‌تبریزی تصریح می‌کند: مساله پایگاه شدن مساجد، عامل اختلاف امامان جماعت و مردم معتمد مسجد با افراد حاضر در پایگاه‌ها شد؛ اشتباه بزرگی که مردم را از مسجد جدا کرد.[۵]

*مشخص نیست آقای موسوی تبریزی آیا در جریان گفته‌های امام راحل درباره نقش مساجد و نیز کیفیت نقش مسجد در دوران صدر اسلام که تمام امور مهمه جامعه اسلامی از جمله جنگ‌ها و... در مساجد رتق و فتق می‌شده، هست یا خیر؟!

در ادامه به چند فقره از گفته‌های امام راحل عظیم‌الشأن درباره نقش مساجد به نقل از صحیفه امام خمینی اشاره می‌کنیم:

_در صدر اسلام ، مسجد و نماز جمعه یک ابزاری بود در دست کسانی که می‏خواستند فعالیت در امور کشوری بکنند. از مسجد همۀ این مسائل بیرون می‏رفت... همان طوری که در صدر اسلام، امام جمعه و مسجد، این دو ابزار در دست مسلمانها بوده است و هر وقت می‏خواستند جنگ بروند از مسجد تجهیز می‏کردند، هر وقت می‏خواستند یک کار مهمی بکنند در مسجد طرح می‏کردند و اعلام می‏کردند که نماز جمعه است، نماز جماعت است، بیایید، برای کاری می‏رفتند آنجا، نمازشان را هم می‏خواندند و مسائل سیاسیشان را -هم- می‏گفتند و اجرا می‏کردند، ارتش می‏فرستادند و همۀ این کارها را آنجا می‏کردند و ما امیدواریم که این محتوا برگردد، و این فکر ناشی از اشتباه یا خطا یا احیاناً عمد، این فکر خطا برگردد که «آخوند را به سیاست چه! آخوند را به امور مسلمین چه»!

_ اینها از مسجد می‏ترسند. من تکلیفم را باید ادا کنم، به شما بگویم. شما دانشگاهیها، شما دانشجوها، همه‏تان مساجد را بروید پر کنید. سنگر است اینجا. سنگرها را باید پر کرد. «محراب» به آن می‏گویند؛ یعنی، آنجایی که حرب از آن شروع می‏شود؛ محل حرب.

_ این مسجدها را سنگر قرار بدهید برای اسلام. در صدر اسلام، از این مسجدها همه چیز بیرون می‏رفت؛ مسجد محل قضاوت بود، مسجد محل چه بود، مسجد محل بسیج بود. بسیج سپاه بود، این مسجدها را باید شما محکم نگه دارید. نگویند به شما که دیگر مسجد می‏خواهیم چه کنیم؛ ما انقلاب کردیم؛ ما انقلاب کردیم مسجد درست کنیم. ما برای خدا انقلاب کردیم. شما، ملت ما انقلاب کرده است و از زبان ملت است که «جمهوری اسلامی». جمهوری اسلامی باید همه چیزش اسلامی باشد. این مساجد سنگرهای اسلام است. محراب محل حرب است. اینها سنگرند برای اسلام. حفظ کنید اینها را. گول نخورید از این اشخاصی که می‏خواهند بازی بدهند که «آقا شما چکار دارید به این کارها، دارند خودشان می‏کنند»!

***

در  اشاره به صحبت‌های موسوی‌تبریزی این نکته هم گفتنیست که چهره‌های اصلاح‌طلب، بصورت علی‌الرأس اذعان دارند که تفکر چپ از تفکر مذهبی جامعه دور است.

همچنین مبانی تفکر اصلاح‌طلبی و سوابق آن که گاه‌گدار از سوی چهره‌های این جریان خاص سیاسی ابراز می‌شود نیز علی‌الاثبات جایی برای طرح در مسجد ندارد که آقای موسوی‌تبریزی از واگذاری تریبون مساجد به یک جریان انتقاد دارد!

چه اینکه مثلا طرح «عقلانی شدن عملکرد ائمه(س) پس از عاشورا»، «تئوری بقا»، «قرائت‌های مختلف از دین»، «فراموش شدن سیدالشهدا»، «اختلاف داشتن امام حسن(ع) و امام حسین(ع)» و... در کنار سوابقی همچون فتنه سال ۸۸ که جملگی شناسنامه جریان سیاسی خاص به‌شمار می‌روند، هیچیک قابلیت طرح و ترویج در مساجد و در میان قشر مذهبی که اکثریت کشور به شمار می‌روند را ندارند.

گفتنیست، فرد اشاره شده چند سال قبل نیز طی اظهاراتی عجیب گفته بود: «ما حتی یک بار هم نمی‌بینیم که امام در مورد زنان گفته باشد که باید حتما حجاب داشته باشند»[۶]

گفته دیگری هم از موسوی تبریزی وجود دارد مبنی بر اینکه حرکت امام خمینی(ره) در ابتدای نهضت به قصد اصلاح شاه بوده است اما کج‌تابی‌های شاه خائن منجر به براندازی وی توسط انقلاب اسلامی شد!

***

1_ http://www.armandaily.ir/fa/news/main/197031

2_ mshrgh.ir/769862

3_ mshrgh.ir/769862

4_ http://www.magiran.com/npview.asp?ID=3624474

5_ http://www.irna.ir/fa/News/82659317

6_http://www.farsnews.com/newstext.php?nn=13931020001202

برچسب‌ها