سرویس سیاست مشرق - تهی شدن اصلاحات از هویت خود امروز به نگرانی نیروهای این جریان بدل شده است. اصلاحطلبان اعتقاد دارند که دیدگاهی در حال گسترش عملگرایی به جای نظریهپردازی و پیگیری مطالبات مدنی در درون اصلاحات است. این موضوع را محمدرضا تاجیک، کارشناس سیاسی اصلاحطلب مطرح میکند که عملگرایی بیش از حد باعث دور شدن اصلاحطلبی از ماهیت خود است.
روشی که بیشتر حاکی از سیطره تفکر کارگزارانی بر جریان اصلاحطلب است؛ درواقع موضوع ائتلاف با روحانی که شخصیتی خارج از جریان اصلاحطلبی و بلکه به پایگاه سیاسی رقیب تعلق دارد از این موضوع حکایت دارد. درواقع از سال ۸۸ به بعد این دیدگاه بر اصلاحطلبی سایه افکند و ایدئولوژیگرایی رادیکال جای خود را به عملگرایی منفعتطلبانه داد.
اما کارگزارانیها نسبت به بازگشت اصلاحطلبی به ایدئولوژیگرایی رادیکال انتقاد دارند.
محمد قوچانی عضو شورای مرکزی حزب کارگزاران با هشداردرباره اینکه « برخی اصلاحطلبان دوباره «ساز رادیکالیسم» کوک کردهاند»، طی یادداشتی مینویسد:
« پیروزی های نسبی اصلاح طلبان در انتخابات مجلس دهم و شوراهای شهر نیز بر این «تکبر سیاسی» برخی اصلاح طلبان افزوده است و متأسفانه ساز نامیمون رادیکالیسم دوباره کوک شده است.
اکنون اصلاح طلبان که یک بار دیگر در پناه یک دولت معتدل در تعیین دولت و مجلس و شورا و شهرداری نقش آفرین شده اند، فهرستی از مطالبات حداکثری خود را ردیف کرده اند: حاکمیت یکپارچه اصلاح طلبان، در اختیار گرفتن همه پست های دولتی، راه ندادن حتی یک اصولگرا به شورا شهر، تأکید بر مطالبه ی برحق اما نابهنگام وزارت زنان، راندن همه ی اصولگرایان از کابینه و...»[۱]
عطریانفر: تئوریپردازی سودی برای اصلاحات ندارد
همچنین محمد عطریانفر از اعضای شورای مرکزی حزب کارگزاران از بازگشت به دوره رادیکالیسم انتقاد و مطرح میکند:
«نظریههای سیاسی اگر در فضای تئوریک خودش محصور بماند و از حوزه نظری و تئوریک وارد عمل نشود، هیچوقت تاثیرگذار و جریانساز نیست. وقتی ما سخن از نظریات اصلاحطلبانه یا اصولگرایانه میکنیم بالاخره باید ما به ازای واقعیتش را نشان دهیم و نمیتوانیم فقط در حوزه نظری و تئوری بمانیم و ما مثلا روی این مسائل استوار هستیم.»[۲]
وی با اشاره به تندرویهای جریان اصلاحات میافزاید:
با همین رویکرد در جریانهای سال ۷۶ تا ۸۴ دوستان ما اسیرهمان تئوریپردازیها شدند ویک شخصیت بزرگ و ممتاز که میتوانست پشتیبان بزرگی باشد را به رنجش واداشتند. درواقع آثار غیرمنطقی رفتار برخی در طرد و از دست دادن شخصیتهای بزرگی مثل آقای هاشمی شاهد بودیم.»
اما طرفداران بازگشت به گذشته اصلاحطلبی مطرح میکنند که با این رویکرد اصلاحطلبان از اصلاحات در حال عبور هستند.
روزنامه اصلاحطلب آفتاب یزد در این زمینه مینویسد:
فدا شدن ایدئولوژی به پای استراتژی، نظریهای است که نطفه اش اخیرا توسط یکی از شعب جریان اصلاحات بسته شد. رسانه رسمیحزب کارگزاران طراح رویکرد تقدم راهبرد بر گفتمان بوده است. طرحی مبتنی بر عبور از گفتمانهای سیاسی چپ و راست و گذار به عملگرایی. این نظریه از آن زمان که در سپهر سیاست ایران مطرح شد با واکنشهایی روبهرو شده است، از جمله آن که انتقاد محمدرضا عارف، رئیس شورای عالی سیاستگذاری اصلاح طلبان را نیز به همراه داشته است. عارف همچنان مصلحت را در سکوتش دانسته و تنها به گفتن یک گزاره پیرامون این موضوع اکتفا کرده و اظهار داشته است:« فعلاً برای حفظ انسجام جریان اصلاح طلب در برابر برخی اظهارنظرهایی که به دنبال عبور از هویت اصلاح طلبی و فروپاشی وحدت و انسجام هستند سکوت میکنم ولی در صورت تداوم آن مطمئنا نسبت به اهداف اینگونه اظهارنظرها سخن خواهم گفت.»[۳]
احمد شیرزاد، فعال اصلاحطلب و نماینده مجلس ششم از جمله منتقدان جدی این نظریه است. شیرزاد با بیان اینکه نویسنده مقاله «تقدم استراتژی بر ایدئولوژی» لیدر فکری جریان اصلاحات نیست، اظهار داشت:
یکی از اعضای حزب کارگزاران که اخیرا در سرمقاله رسانه ارگان این جریان سیاسی، نظر خود را پیرامون تقدم استراتژی بر ایدئولوژی و عبور از گفتمان اصلاح طلبی بیان کرده بود، روزنامه نگار خوشفکر و تحلیلگر خوبی است. ایشان برخلاف تصور خودش، لیدر فکری جریان اصلاحات نیست. من فکر نمیکنم که کسی چنین نقشی را به او داده باشد و او هم از عهده آن به خوبی برآمده باشد. البته ایدههایی گاهی مطرح میشود که قابل بحث و طرح است اما به باور من، ایده عبور از گفتمان اصلاح طلبی و گذار به عملگرایی به هیچ وجه جالب نیست. بویی که از این نظریه برمیآید بسان آن است که طراح آن میخواهد بپذیردکه اصلاح طلبی معادل افراطی گری و شعارهای دور از دسترس است.
این فعال اصلاحطلب با بیان اینکه من بهشدت با ایده عبور از گفتمان اصلاح طلبی و گذار به عملگرایی مخالف هستم، اضافه کرد:
بههرحال در خط و مشی اصلاح طلبی، ممکن است به هر طریقی بر سر منافع ملی دست به مماشات و سازش بزنیم و از یکسری خواستههایمان دست بکشیم اما از اساس و اصول جریان اصلاح طلبی که قرار نیست کوتاه بیاییم، اصلا برای چه به کنشگری میپردازیم؟ اگر قرار بر این است که افرادی بر روی صندلیهایی بنشینند و سمتهایی را کسب کنند که در طول تاریخ از این قبیل افراد به وفور دیده شدهاند. مهم این است که آرمانهای اصلاحات کنار گذاشته نشود. به نظر من باید حباب غرور برخی افراد در جناح اصلاح طلب شکسته شود تا دیگر برای سایرین خط مشی تعیین نکنند.
عارف: اصلاحطلبان در انتخابات ۹۸ ائتلاف نمیکنند
شاید این موضوع در آینده به انشقاق و برهم خوردن ائتلاف میان اصلاحات و اعتدالیون منجر شود. تا به اینجا که اولین جرقه انشاق زده شده و عارف در این زمینه بیان کرده در انتخابات مجلس آینده با اعتدالیون ائتلاف نخواهد کرد. رئیس شورای عالی سیاستگذاری اصلاحات در این زمینه می گوید:
«الان مساله مهم ما انتخابات ۹۸ مجلس شورای اسلامی است. پیش بینی من این است که ما در انتخابات سال ۹۸ هم با پرچم اصلاح طلبانه وارد میشویم یعنی ائتلاف نمیکنیم؛ به اندازه کافی هم نیرو داریم و با تعاملی که با شورای نگهبان داریم و با تغییر نگرشی که در برخی از نهادهای حاکمیتی نسبت به جریان اصلاحات به وجود آمده است انشاالله به این نتیجه برسیم که تأیید صلاحیتها روند عادی و قانونی را طی کند و همانند انتخابات شوراها با تورم نیرو مواجه باشیم؛ خوشحال هم میشویم که تورم نیرو داشته باشیم.»
[۱] http://www.nasimonline.ir/Content/Detail/۲۱۱۴۲۲۴
[۲] گفتگو با نشریه مثلث، شماره ۳۷۱، صفحه ۵۲
http://aftabeyazd.ir/۸۴۵۲۲[۳]