به گزارش مشرق، سجاد سالک روزنامه نگار و عضو ستاد جوانان اصلاح طلب در صفحه فیسبوک خود به انتقاد و سئوالات پیرامون حضورش در بیت رهبری جواب داد.
وی در پیام خود مینویسد: حضور هفته گذشته ام در بیت رهبری به مناسبت عیدفطر برای خیلی از دوستان شوکه کننده بود. در روزهای گذشته به کرات با این سوال مواجه شدم که حضور جمعی از جوانان اصلاح طلب در بیت رهبری واجد چه معنایی بود و چرا انجام گرفت؟
وی علت حضور خود و چند تن دیگر از اصلاحطلبان را حاصل تأملات و یک رویکرد جمعی می داند که به دلیل اشتباهات و کاستیهای گذشته اصلاحطلبان و دور شدن از رهبری و نادیده گرفتن اقتدار نهادهای مختلف نظام بوده است.
سالک در ادامه مینویسد: من در رابطه با حاکمیت از فرمولی به نام «قوام متقابل» دفاع می کنم. قوام متقابل ناظر به این است که بهبودخواهان در راستای تقویت حکومت گام بردارند و البته از این فرصت برخوردار شوند تا جبهه اصلاح طلبان را تقویت کنند. این اتفاق در سال های گذشته رخ نداد. یعنی تحول خواهان در مقاطعی تا جایی که توانستند حاکمیت را تضعیف کردند و در چنین تقابلی البته اصلاح طلبان و تشکل ها و بدنه طبقه متوسط را هم در نهایت تضعیف شده دیدند.
این اعتراف اصلاحطلبان به اشتباهات گذشته و تلاش برای جبران این اشتباهاتی که به اذعان این فعال اصلاحطلب منجر به تضعیف حاکمیت شده است در اظهارات و صحبتهای چند وقت گذشته دیگر اصلاحطلبان نیز مشاهده میشود و باعث شده است که طیفی از این جریان به دلیل همین اشتباهات، پیگیر بازتعریف جریان اصلاحطلبی باشند.
به عنوان مثال چندی پیش صادق خرازی، فعال اصلاحطلب و معاون وزیرخارجه دولت اصلاحات با اعتراف به این اشتباهات، از لزوم بازتعریف و پوست اندازی جریان اصلاحات میگوید: « اگر قرار باشد که اصلاحات در صحنه اجتماعی و سیاسی باقی بماند، چارهای ندارد که رفتار خود را بازنگری کند و پوستاندازی کند. چارهای ندارد که از موقعیت خودش و از موقعیت اصلاحات و اصلاحطلبان باز تعریف جدید ارائه کند.... لازم میبینم که اصلاحات خود را بازخوانی کند.... لازم است اصلاحطلبان از اشتباهات و اختلافات گذشته درس بگیرند.من معتقدم اصلاحات نیاز به باز تعریف دارد. باید اصلاحات را از نو و مجددا تعریف کنیم.»
در این زمینه، تلاشهایی هم از جانب محمدرضا تاجیک در تببین و تئوریزه کردن گفتمان نو اصلاحطلبی صورت گرفته است که به نظر میرسد با تأکیدی که مطرح کنندگان نو اصلاحطلبی بر مسئله قانونی عمل کردن و هویت مذهبی برای فعالیت در آینده دارند، نوعی اعتراف به اشتباهات گذشته تلقی شود.
اقدامات فراقانونی و ساختارشکنانه برخی اصلاحطلبان طی سالهای گذشته بحرانهای متعددی را برای کشور و جریان اصلاحطلبی بوجود آورده است که آخرین نمونه آن فتنه سال 88 بود که به دلیل اشتباهات برخی سران اصلاحات خسارت مادی و غیرمادی زیادی طی هشت ماه به کشور وارد شد.
با این حال سئوالی که مطرح میشود این است که با وجود اشتباهات و اذعان فعالین اصلاحطلب به این موارد، چه کسی باید هزینه این اشتباهات را پرداخت کند و چگونه میتوان خسارت و ضربهای که به سرمایه اجتماعی وارد آمده است را جبران کرد؟