به گزارش مشرق، نوشتار پیشرو گزارش گروه متمرکز اندیشکده تبیین، متشکل از کارشناسان مسائل حوزه غرب آسیا در رابطه با همهپرسی اقلیم کردستان است که در چهار بخش شامل پیشینهی استقلالخواهی کردهای عراق، مواضع دولتها و گروههای مختلف در رابطه با همهپرسی، سناریوهای محتمل و مطلوب و پیامدهای انجام آن تنظیم شدهاست.
۱-پیشینه استقلالخواهی کردهای عراق
استقلالخواهی یکی از آرمانهایی است که در میان برخی از گروههای کردی در منطقه و مشخصا در کردستان عراق برجسته است. پس از جنگ جهانی اول و فروپاشی عثمانی، بریتانیا به کردها وعده اختصاص سرزمینی برای آنها را مطرح کرد اما به این وعده عمل نکرده و با ترسیم خطوط مرزی بهگونهای که کردها در میان چهار کشور تقسیم شوند، عملا پروندهای مفتوح را برای همیشه در منطقه ایجاد کرد که به بهانههای مختلف، این پرونده برجسته شده و محل مناقشه میان گروههای مختلف و ذینفعان میگردد. به همین دلیل عمدتا کردها بهعنوان بازیگران ابزاری برای قدرتهای منطقهای و فرامنطقهای محسوب شده و در مناسبات میان بازیگران، مورد استفاده قرار میگیرند.
در تاریخ معاصر کردها، مسائلی همچون حکومت مهاباد، قرارداد ۱۹۷۵ الجزایر و معامله محمدرضا شاه پهلوی و صدام حسین بر سر کردها، حملات شیمیایی به آنها، سیاستهای تعریبی حزب بعث و … قابل مشاهده و بررسی است اما آنچه عملا منجر به شکلگیری اقلیم کردستان عراق بهعنوان پایهای برای کسب دستاوردهای میدانی و سیاسی و حرکت جدیتر به سوی استقلالطلبی شد، جنگ اول خلیج فارس بود. با حملهی آمریکا در سال ۱۹۹۱ به ارتش صدام که کویت را اشغال کرده بود، در فضای داخلی عراق، شیعیان و کردها دست به قیام زدند. ارتش بعثی اما هر دو را سرکوب کرد و در نهایت با وضع ممنوعیت پرواز عراق به بالای خط ۳۶ درجه در سال ۱۹۹۱ توسط شورای امنیت سازمان ملل متحد، کردها توانستند حکومتی خودمختار تشکیل داده و دست به نهادسازی بزنند. این اولین گام کردها در تاریخ معاصر و پس از حکومت خودمختار مهاباد تلقی میشود که آنها را به ایدهی تشکیل حکومت مستقل، تا حدی نزدیک ساخت.
با اشغال عراق از سوی ایالات متحده آمریکا در سال ۲۰۰۳، قدرت کردها بیشتر شد. آنها موفق شدند تا فدرالیسم را در قانون اساسی عراق قرارداده و مشروعیت بیشتری به حکومت اقلیم بدهند. اما با این وجود هیچگاه از شعار استقلالطلبی دست نکشیدند. مناطق مورد مناقشه از جمله مهمترین چالش اقلیم و بغداد محسوب میشود. در این میان کرکوک، یک مسالهی مورد مناقشه حیاتی برای کردها است. نفت کرکوک میتوان پشتوانه اقتصادی استقلال احتمالی کردستان عراق باشد و لذا از سوی آنان قابل صرفنظر کردن نیست. از سوی دیگر بغداد هم حاضر به از دست دادن این منطقه حیاتی نیست.
با هجوم داعش به عراق در سال ۲۰۱۴ و اشغال برخی مناطق این کشور، کردها مورد تهدید جدی قرار گرفتند. برخی شهرهای کردی خارج از اقلیم همچون سنجار در شمال استان نینوا از سوی داعش اشغال شد. این اتفاق برای برخی مناطق درون اقلیم هم رخ داد. پیشمرگه که عملا ارتش کردی اقلیم است، غافلگیر شده و با شکستهای سختی روبرو شد بهگونهای که بعضا با فرار از صحنه نبرد، به لحاظ روانی کردها را ناامید ساخت. کمکهای سریع جمهوری اسلامی ایران توانست کردها را از خطر داعش حفظ کند. به گفتهی بارزانی، ایران اولین کشوری بود که به ندای کمکخواهی کردها پاسخ داد. اما هرچقدر که بارزانی بیشتر از تهدید داعش رها میشد، بیشتر به فرصت ناشی از حضور داعش در عراق پی برده و از آن بهرهبرداری میکرد. بر همین اساس، بارزانی فریاد استقلالطلبی را دقیقا در همان سال نخست حضور داعش در عراق دوباره سرداد. «عراق به عقب باز نمیگردد» جمله کلیدی بارزانی بود که به همراه برادرزادهاش نیچروان که نخست وزیر اقلیم است، تکرار میکردند. در نهایت با توافق حزب دموکرات و اتحادیه میهنی و همراهی برخی گروههای دیگر و در حالی که پارلمان عراق همچنان با فشار بارزانی تعطیل بود، بنا شد همهپرسی استقلال اقلیم کردستان در ۲۵ سپتامبر ۲۰۱۷ برابر با سوم مهرماه ۱۳۹۶ در اقلیم و مناطق مورد مناقشه با بغداد از جمله کرکوک برگزار شود. این تصمیم با واکنش بازیگران بسیاری در سطوح داخلی، منطقهای و فرامنطقهای و البته با شدتهای مختلف، روبرو شد. هرچقدر که زمان گذشت، مخالفتهای داخلی در اقلیم هم بیشتر شد.
اگر تشکیل حکومت خودمختار در سال ۱۹۹۱ اولین گام و تثبیت فدرالیسم در قانون اساسی عراق دومین گام کردهای این کشور برای استقلالخواهی قلمداد شود، برگزاری همهپرسی استقلال را میتوان سومین گام مهم آنها دانست. اما واقعیت این است در هدفگذاری بارزانی از همهپرسی شک و تردیدهای بسیار است.
۲-مواضع بازیگران
در رابطه با همهپرسی (و نه استقلال کردها)، میتوان به بررسی مواضع بازیگران در چهار سطح کردهای عراق، چهار کشور دارای کرد، قدرتهای منطقهای و فرامنطقهای پرداخت.
۲-۱-مخالفان
در سطح بازیگران اقلیم کردستان گروههای ترکمن اعم از سنی و شیعه و مسیحیان با همهپرسی مخالف هستند. جنبش گوران (تغییر)، اتحاد اسلامی و جماعت اسلامی نیز خواهان تعویق همهپرسی میباشند. مخالفت این سه بیشتر ناشی از نوع نگرش آنان به حزب دموکرات و شخص مسعود بارزانی است و بههیچ وجه نباید این مخالفت را به معنای مخالفت با اصل استقلال تلقی کرد. این سه بازیگر کردی خواهان تعویق همهپرسی هستند.
در عراق هم گروههای سُنی که با دولت عراق دارای روابط حسنه هستند با انجام همهپرسی مخالفت کردهاند. سایر گروههای سنی که واگرا از دولت عراق می باشند هم با شدت کمتری مخالفت خود با همهپرسی را بیان کردهاند. دولت عراق اما به صورت قاطعی انجام همهپرسی را رد کردهاست و مقامات مختلف از جمله رئیس پارلمان و نخستوزیر در این زمینه به طور صریح اظهار نظر کردهاند. گروهها و جریانهای شیعی نیز که طبیعتا مخالف این همهپرسی بوده و بعضا اقدام به تهدید بارزانی در صورت الحاق کرکوک به خاک اقلیم نمودهاند.
در سطح منطقهای اما سه کشور ایران، ترکیه و سوریه که در قلمرو سرزمینی خود دارای جمعیتی از کردها هستند با انجام همهپرسی مخالفت ورزیدهاند. اتحادیه عرب هم آن را محکوم کرده است. موضع عربستان را اگرچه میتوان ذیل موضع اتحادیه عرب تحلیل کرد اما به نظر میرسد با عدم اتخاذ موضع صریح از سوی ریاض در له یا علیه همهپرسی و استقلال اقلیم، این کشور میکوشد تا عملگرایانه با موقعیت جدید بازی کند. در سطح فرامنطقهای، اتحادیه اروپا و کشورهای برجسته این قاره مخالف همهپرسی بوده و خواهان تعویق آن هستند. ایالات متحده آمریکا هم موضع اعلانی خود را بر ضرورت تعویق همهپرسی سامان داده است. البته از منظر تحلیلی، آمریکا منافعی از برگزاری این همهپرسی خواهد داشت.
۲-۲- موافقان
حزبی که از انجام همهپرسی در ۲۵ سپتامبر سال جاری حمایت کرده است حزب دموکرات کردستان به رهبری مسعود بارزانی رئیس اقلیم کردستان است. بارزانی کلیدیترین شخص در برگزاری این همهپرسی است. اتحادیه میهنی اگرچه به قوت حزب دموکرات نسبت به این همهپرسی ورود اعلانی نداشته اما در عمل با همراهی با حزب دموکرات و توافق بر سر برگزاری همهپرسی، موافق آن است. رژیم صهیونیستی اما تنها بازیگر خارجی است که حامی برگزاری همهپرسی و استقلال کامل اقلیم از عراق است. نتانیاهو اظهارات صریحی در این خصوص مطرح کرده است.
۳-سناریوهای مطلوب و محتمل
برای همهپرسی اقلیم کردستان میتوان سه سناریوی برگزاری، تعویق و عدم برگزاری را به صورت کلی در نظر گرفت. سناریوی اول (برگزاری همهپرسی) خود به سه بخش قابل تقسیم خواهد بود؛ نخست اینکه همهپرسی با مشارکت و رای بالا به نفع استقلال به انجام برسد. دوم اینکه همهپرسی با مشارکت و رای متوسط به سود آری به استقلال کردستان پایان یابد و نهایتا گزینه سوم اینکه همهپرسی استقلال با مخالفت مردم روبهرو شود. در جدول زیر مطلوبیت حالات مختلف برای بازیگران کلیدی در انجام همهپرسی اقلیم کردستان به ترتیب از شماره ۱ تا ۳ مشخص شدهاست به این معنا که عدد ۱ نشانگر مطلوبیت اول یک حالت برای بازیگران است.
سناریوی بعدی که میتوان در نظر گرفت عدم برگزاری همهپرسی در تاریخ مقرر است که در این صورت چهار حالت مختلف را میتوان تصور نمود؛ نخست اینکه همهپرسی به تعویق افتد و زمانی برای برگزاری آن مشخص شود، دوم اینکه همهپرسی فعلا معوق شود اما زمانی برای برگزاری آن تعیین نشود، سوم همهپرسی برگزار نشود و به برگزاری آن در آینده نیز اشارهای نشود و نهایتا چهارم اینکه همهپرسی برگزار نشود و اقلیم کردستان از خواستهی خود به صورت کامل عقبنشینی کند. در جدول زیر مطلوبیت سناریوهای مختلف نسبت به بازیگران اصلی از شماره ۱ تا ۴ اولویتبندی شدهاند.
در رابطه با اینکه کدام یک از تمام سناریوهایی که در بالا در نظر گرفته شده احتمال وقوع بیشتری دارند، به نظر میرسد تعویق همهپرسی و انتقال آن به زمانی معین بیش از همه محتمل است و از سوی دیگر عدم برگزاری و عقبنشینی کامل اقلیم نیز از همهی سناریوها احتمال وقوع کمتری دارد. در بین گزینههای محتمل در صورت برگزاری همهپرسی به نظر میرسد رای به استقلال با اکثریت نسبی احتمال وقوع بیشتری دارد.
۴-پیامدهای هر یک از سناریوها
در قبال همهپرسی کردستان سه سناریو اعم از عدم برگزاری رفراندوم، تعویق آن و برگزاری وجود دارد که در ادامه به تفکیک، پیامدها و نتایج آنها مورد بررسی قرار خواهد گرفت. این پیامدها در سطح اقلیم کردستان، سطح داخلی کشور عراق و سطح منطقهای مورد توجه قرار گرفتهاست.
۴-۱- سناریوی اول: عدم برگزاری همهپرسی
۴-۱-۱-سطح اقلیم کردستان
– قدرت مسعود بارزانی رئیس اقلیم کردستان که مطرح کننده طرح همهپرسی بوده است به شدت افول کند.
– آرمان جداییطلبی در سطح جامعهی کردی مورد خدشهی جدی قرار خواهد گرفت و در نتیجه یک سرخوردگی اجتماعی از به مقصد نرسیدن تلاشهای آنان در راستای جدایی به وجود خواهد آمد.
– زمینهی قدرتگیری احزابی که مخالف زمان همهپرسی بودهاند – از جمله حزب گوران – به وجود میآید. از طرفی دیگر، رقبای گفتمانی حزب دموکرات کردستان که سردمدار مسئله استقلال بودهاست، در سطح جامعه برجستهتر میشوند.
– تلاش برای تحقق یا تقویت هویت کردی زمینه را برای رادیکالیزه شدن کنشهای اجتماعی مردم اقلیم به وجود خواهد آورد. در این صورت گروههایی چون پپک به عنوان آلترناتیو مطرح خواهند شد که ممکن است جوانان کرد به آنها گرایش پیدا کنند.
۴-۱-۲-سطح داخلی عراق
– حیدرالعبادی نخست وزیر این کشور به عنوان فردی که توانسته از یک پرونده دشوار، سربلند بیرون بیاید، شناخته خواهد شد. این موضوع به عنوان برگ برندهای قدرت او را در رقابتهای انتخاباتی پارلمان عراق در فروردین ماه سال بعد افزایش خواهد داد.
– احتمال کاهش تنشها و بازگشت آرامش نسبی به صحنهی سیاسی و میدانی عراق محتمل خواهد بود چرا که مطرح شدن پروندهی رفراندوم همهی جریانات سیاسی عراق را با خود درگیر کرده و نگرانیهایی را برای مسئولین امنیتی این کشور به همراه داشت. طرح موضوع جدید در زمانی که داعش نفسهای آخر خود را در این کشور میکشد، احتمال قدرتگیری این گروه تروریستی و یا افزایش ناامنی از سوی آنها را به همراه داشت.
– عدم برگزاری همهپرسی، به تضعیف گرایش برخی از اهل سنت عراق مبنی بر جداییطلبی و تشکیل اقلیم سنی منجر خواهد شد.
– افزایش قدرت دولت مرکزی عراق از دیگر آثار عدم برگزاری همهپرسی است.
۴-۱-۳-سطح منطقهای
مهمترین اثر منطقهای در صورت برگزار نشدن همهپرسی، خنثی شدن یکی از فرصتهای مهم رژیم صهیونیستی – تنها حامی اصلی برگزاری همهپرسی- در منطقه است. رژیم صهیونیستی با حمایت از ایجاد دولت کردی در مجاورت ایران با توجه به روابط گستردهای که با این اقلیم دارد در صدد مشغول ساختن ایران به مرزهای خود است تا نقش ایران در معادلات منطقهای را کاهش دهد. از سوی دیگر، ایجاد زمینه برای تجزیهی عراق به عنوان یک کشور ضد صهیونیستی خواستهی این رژیم بود که با انجام نشدن همهپرسی، این فرصتها از دست رژیم غاصب خارج خواهد شد.
– ایجاد مجال برای نقش آفرینی ایران در منطقهی کردستان عراق از دیگر پیامدهای ناشی از سناریوی عدم برگزاری است. ایران به دنبال قطع روابط خود با این اقلیم نیست، همچنان که ایران در مرزهای خود دارای اقوام کرد است و تنش با کردستان امکان اثرگذاری بر کردهای داخل ایران را در پی خواهد داشت بنابراین ایران روابط خود را با اقلیم کردستان حفظ و افزایش خواهد داد. در این ارتباطات، بیاعتمادی به بارزانی به عنوان یک بازیگر تنشزا، برجستگی بیشتری از قبل خواهد داشت.
– برای کشورهای ایران، ترکیه و سوریه عدم برگزاری همهپرسی یک پیروزی محسوب میشود چرا که ایدهی جداییطلبی در اقشار کرد این کشورها تضعیف خواهد شد. البته ایران از این نظر وضعیت بسیار مساعدتری نسبت به دو کشور دیگر دارد و در عین برجستگی هویت قومی در کردهای ایران، هویت ملی نیز ضریب غیرقابل انکاری دارد.
۴-۲-سناریوی دوم: تعویق همهپرسی
۴-۲-۱- امتیازت محتمل برای تعویق
پیامدهای تعویق همهپرسی به طور خاص بستگی به امتیازاتی دارد که مسعود بارزانی می کوشد در ازای آن دریافت کند. برخی از امتیازاتی که محتمل است بارزانی آنها را طلب کند عبارتند از؛
– تعیین تکلیف وضعیت استان کرکوک و به دست آوردن مناطق نفتخیز این استان. مطلوب او این است که به طور کامل کرکوک را به عنوان استان چهارم به اقلیم کردستان ملحق کند.
– ممکن است بارزانی سهم قابل توجهی از بودجه دولت مرکزی را برای اقلیم کردستان درخواست کند یا نحوهی بهره برداری از نفت اقلیم و کرکوک را با سنگینی کفهی ترازو به سمت خود دچار تغییر کند.
– یکی دیگر از دغدغههایی که برای شخص بارزانی اهمیت دارد و امکان طلب کردن آن به طور جدی وجود دارد، ماندن در قدرت است چرا که از لحاظ قانونی فرصت ریاست بارزانی به پایان رسیده است و باید برای بقا بر کرسی ریاست، دستاویز قابل قبولی برای خود تدارک ببیند.
– بارزانی همچنین میتواند با فراهم آوردن امکانات و امتیازات اجتماعی برای اهالی اقلیم کردستان، میزان محبوبیت خود را افزون کند تا عملا مانع از سرخوردگی ناشی از تعویق در میان جوانان کرد شود.
– از دیگر خواستههایی که برای بارزانی اهمیت فراوان دارد و محتمل است که آن را طرح کند، به رسمیت شناخته شدن در سازمان ملل به عنوان یک عضو مستقل است، البته نه به عنوان یک کشور. این موضوع قادر خواهد بود توان مانور اقلیم را در صحنهی بینالمللی بیشتر کند.
– بازگشت به ساختار کردی عراق قبل از تغییرات دموگرافی که صدام ایجاد کرد نیز میتواند مورد ادعای بارزانی باشد. در این صورت استان کرکوک محل بحث خواهد بود.
نکتهی دیگر اینکه به صورت عرفی رئیس جمهور عراق از کردها انتخاب میشود اما به عنوان یک امتیاز برای قوم کرد، بارزانی ممکن است خواستار قانونی شدن این عرف و افزایش اختیارات رئیس جمهور شود.
۴-۲-۲-سطح اقلیم کردستان
همانطور که اشاره شد نتایجی که برای همهپرسی متصور است بستگی به امتیازاتی دارد که بارزانی دریافت میکند اما به طور کلی میتوان عنوان کرد که تعویق همه پرسی در سطح اقلیم دارای پیامدهایی است؛
– ناامیدی اجتماعی در برخی اقشار نسبت به عدم دستیابی به آرمان جداییطلبی با این توضیح که تلاش همهجانبهی آنان برای جدایی و استقلال به نتیجهی قابل قبولی منتج نشدهاست.
– قدرت بارزانی در صورتی که امتیاز قابل توجهی دریافت کند، بیشتر خواهد شد. عدم دریافت چنین امتیازی، زمینه کاهش قدرت او را فراهم میسازد که البته امری بعید است.
۴-۲-۳-سطح داخلی عراق
– برخی جریانات سنی که در عراق به دنبال جدایی و تشکیل دولت مستقل سنی یا اقلیم فدرالی سنی هستند تقویت خواهند شد به این دلیل که تلاش کردها در قبال جدایی را پیش روی خود میبینند و یگ گام به نتیجه نزدیک شدن آن را به عنوان الگویی برای خود تلقی میکنند.
– تعویق همهپرسی توجه دولت عراق را همچنان تا بیرون راندن کامل تروریستها معطوف به پرونده داعش خواهد کرد و پروندهی امنیتی جدیدی در پیش روی دولت مطرح نخواهد شد. این مسئله تمرکز دولت عراق برای مبارزه با داعش را افزایش خواهد داد.
– از سوی دیگر فرصت مذاکره و گفتگو بین دولت مرکزی عراق و اقلیم کردستان افزایش خواهد یافت و توان حل مشکلات از طریق مذاکره افزایش مییابد اگرچه دولت اقلیم صرفا به امتیازگیری میاندیشد.
۴-۲-۴-سطح منطقهای
– در صورتی که همهپرسی معوق شود، به دلیل در اختیار داشتن زمان بیشتر برای طراحی و اقدام، عملا دولتهای ایران، ترکیه و سوریه به یک پیروزی نسبی دست یافتهاند.
– روند همگرایی ایران و ترکیه برای حل موضوع کردستان افزایش خواهد یافت. این پرونده در کنار سایر پروندههایی که این دو بازیگر در آنها همسویی نسبی دارند همچون سوریه و قطر، میتواند زمینهی افزایش همگرایی را فراهم سازد.
۴-۳-سناریوی سوم: برگزاری همهپرسی
۴-۳-۱-سطح اقلیم کردستان
– ناآرامیها در مناطق مورد مناقشه توسط اقوام ترکمن و عرب افزایش خواهد یافت.
– بارزانی به عنوان یک شخصیتی که توانسته است آرمان قومیتی کردها را یک گام پیش ببرد مطرح خواهد شد. به طبع این مسئله بر میزان محبوبیت او خواهد افزود و پایگاه اجتماعی قدرتمندی را برای او به وجود خواهد آورد.
– در صورت برگزاری همهپرسی مطالبهی جداییطلبی در سطح اجتماعی نهادینه خواهد شد و تلاش برای استقلال کامل اقلیم کردستان افزایش پیدا خواهد کرد.
۴-۳-۲- سطح داخلی عراق
– برگزاری همهپرسی کاهش نفوذ و قدرت حیدرالعبادی را در پی خواهد داشت. این مسئله بر انتخابات پارلمانی آتی عراق اثرگذار خواهد بود.
– جریانهای جداییطلب سنی تقویت خواهند شد و امکان ناآرامیهای بین اقوام و مذاهب افزایش خواهد یافت.
– احتمال افزایش عملیاتهای تروریستی و ضد امنیتی از سوی داعش افزایش پیدا خواهد کرد.
– درگیری نظامی بین دولت مرکزی و کردها و نیز به وجود آمدن جنگ داخلی از طریق درگیریهای خودسرانه محتمل خواهد شد. البته میزان این احتمال، قابل بررسی است.
– مبارزه با داعش تحتالشعاع قرار خواهد گرفت و به مسئلهای ثانوی بدل خواهد شد.
– با توجه به اینکه نوع مواجهه نوری المالکی با کردها رویکردی سختگیرانه بوده است و حیدرالعبادی مجال بیشتری به کردها داده، در صورتیکه همهپرسی برگزار شود، گرایش ذهنی شیعیان به نوریالمالکی بیشتر خواهد شد و لذا از این جهت پایگاه اجتماعی قویتری پیدا خواهد کرد.
۴-۳-۳- سطح منطقهای
– در صورت برگزاری همهپرسی، احتمال واکنش نظامی ترکیه و ایران وجود دارد. البته میزان این احتمال قابل بررسی است. از سویی مقامات ترکی و ایرانی وعدهی بستن مرزهای خود با اقلیم را دادهاند که در این صورت فشار اقتصادی و سیاسی که به اقلیم کردستان خواهد آمد، آن را با مشکلاتی مواجه خواهد کرد.
– برگزاری همهپرسی افزایش مطالبهی جداییطلبی از سوی برخی گروههای کردی در ایران و ترکیه را موجب خواهد شد.
– مشکلات امنیتی در مناطق مرزی ایران و ترکیه با اقلیم کردستان به وجود خواهد آمد.
– با تقویت گرایش جدایی طلبی در برخی گروههای کردی ایران، امکان تکاپوی جداییطلبان آذری، بلوچ و عرب در ایران افزایش مییابد.
– همگرایی ترکیه و ایران در راستای محدود ساختن فعالیتهای کردها در مناطق مرزیشان افزون میشود.
– برگزاری همهپرسی زمینهی تلاش آمریکا جهت تدوین طراحیهایی برای منطقه را فراهم میسازد.
۵-جمعبندی و یک الزام راهبردی برای ایران
واقعیت امر این است که اگرچه آمریکا و اتحادیه اروپا به صورت اعلانی بر ضرورت تعویق همهپرسی تاکید میکنند اما در صورت برگزاری همهپرسی، بخشی از اهداف آنها محقق میشود. به بیان دیگر، اگر منافع بازیگران را به صورت طیفی در نظر بگیریم، برگزاری همهپرسی برای آمریکا در دو سوی این طیف قرار ندارد و لذا با برگزاری همهپرسی نه احساس خطری از آن خواهد کرد و نه مطلوبیتهای خود را به صورت کامل محققشده خواهد یافت. آمریکا در هر صورت از این همهپرسی نفع خواهد برد و تنها مساله قابل بحث این است که آیا این همهپرسی میتواند در شرایط کنونی بیشترین نفع را برای آمریکا داشته باشد یا خیر؟ پاسخ این سوال هرچه باشد، واقعیت این است که برگزاری این همه پرسی برای ایران، ترکیه، عراق و سوریه هیچ نفعی نداشته و زمینهساز تهدیدات جدی برای امنیت ملی و تمامیت ارضی ترکیه و ایران خواهد بود و عراق را هم عملا در آستانه تجزیه قرار میدهد. لذا واکنش قاطع، هوشمندانه و هماهنگ به این همهپرسی از سوی کشورهای دارای قوم کرد امری ضروری است. اما در این میان، سوریه به دلیل وضعیت درونیاش، عملا نمیتواند چندان اثرگذار محسوب شود. ترکیه و عراق هم به دلیل برخی اختلافات سیاسی و میدانی از جمله حضور نظامی نامشروع ارتش ترکیه در نزدیکیهای موصل، از هماهنگی کامل برای مواجهه با استقلالطلبی کردها برخوردار نیستند. به نظر میرسد ایران در این پرونده مهم، میتواند محوریترین بازیگر باشد.
ایران میتواند در فرصت باقیمانده تا موعد برگزاری همهپرسی در اقلیم کردستان و مناطق مورد مناقشه با عراق از جمله کرکوک، در دو سطح امنیتی و دیپلماتیک، محور یک همگرایی عملیاتی با حضور عراق و ترکیه باشد. چنین نقشی برای ایران، بیشتر از اینکه یک انتخاب باشد، یک الزام راهبردی است تا مانع از شکلگیری فتنهای در منطقه شود که امنیت ملی و تمامیت ارضی ایران را به صورت مستقیم در معرض تهدید قرار میدهد.
منبع: پایگاه تبیین