در سال‌هایی که فوتبال ما به سمت حرفه‌ای شدن رفت تأثیرش به سبک زندگی برخی بازیکنان درجه یک را دیدیم که چطور باعث نابودی یا پایان زودهنگام فوتبالشان شد.

سرویس ورزش مشرق -  این روزها اتفاقاتی مشابه با آنچه بر تعدادی از بازیکنان فوتبال در یکی دو دهه اخیر سپری شد را در تیم ملی و برای برخی از آنها شاهد هستیم. اینکه ستاره های فوتبال ملی ما به جای درخشیدن در آسمان این ورزش و چشمک زدن برای فوتبالی ها برای مخاطبانی غیر فوتبالی چشمک می زنند!

بر اساس این گزارش، سابقه ذهنی فوتبالی ها هنوز از یاد نبرده فوتبالیست هایی همچون مجاهد خذیراوی را که چطور در اوج دوران بازیگری شان با گرایش به سوی حاشیه های اطراف این رشته از صفحه اصلی این ورزش محو شدند. فوتبالیست هایی از این دست کم نبودند که با رسیدن به اوج و پیدا کردن نام و نشانی بین طرفداران این ورزش، شهرت را به اشتباه برای خود معنی کرده و پای پرواز تیم ملی خط خوردند! یا در باشگاه شان اینقدر ضعیف ظاهر شدند که قراردادشان تمدید نشد و حتی در لیست فروش نیم فصل جای گرفتند.

میلاد میداودی با آن سبک فوتبال خاصش چه شد؟ علیرضا نیکبخت واحدی چه سرانجامی داشت؟ از رضا حقیقی بعد از جام جهانی خبر دارید؟ نمونه های اینچنینی در فوتبالی که بازیکنش را از پایه حرفه ای بار نیاورده کم نداریم و مشخصا این روزها باز هم باید شاهد تکرار چنین وضعیتی برای برخی از ملی پوشان مان باشیم!

دگرگونی ناگهانی در سبک زندگی از مهم‌ترین آسیب‌ها برای ورزشکاران حرفه‌ای در دنیاست. شهرت و ثروت، ورزشکار جوان را به موقعیت‌هایی سوق می‌دهد که تناسبی با پیشینه و خاستگاه او ندارد. این تغییر علاوه بر نظم زندگی، به انگیزه‌ها و اهداف هم صدمه می‌زند. افزایش حاشیه ‌ها برابر است با افت کیفیت ورزشکار و کاهش عمر قهرمانی. شیوه‌های مدرن آموزشی و پرورش ذهنی رده‌های سنی پایه در اروپا و آمریکای شمالی از اثرات مخرب این فرایند می‌ کاهد. در آمریکای جنوبی و آفریقا بارزتر است و در ایران بسیار بیشتر از همه جا!

قدرت مهیب اینستاگرام و دستجات هواداری باعث می‌شود پیشکسوتان و منتقدان، رغبتی به نقد و هشدار دلسوزانه نداشته باشند. در ادامه به نمونه هایی دم دستی از بازیکنان حاضر در سطح اول فوتبال کشور اشاره می کنیم:

*بیرانوند

از جمله نمونه های امروزی می توان به علیرضا بیرانوند اشاره کرد. او تا وقتی در اوج بود مشخصا در مسیر درستی حرکت می کرد و باید همان راه را ادامه می ‌داد. اما پیشرفت لحظه‌ای متوقف شد که با مدلینگ و غیره سعی کرد تصویر اجتماعی تازه‌ای از خودش بسازد. ترانه خوانی و پاپ استار شدن را هم به دیگر کارهای روزمره اش افزود و در نهایت به جایی رسید که در 3 بازی 7 گل خورد!

*عزت الهی

از جمله دیگر ستاره های افول کرده تیم ملی می توان به سعید عزت الهی اشاره کرد که با دور شدن از متن فوتبال و پرداختن به حواشی در بازی با کره جنوبی از همان ابتدا با حالتی عصبی به میدان رفت و در دقیقه 53 از میدان اخراج شد!

*رضاییان

«یه روز خوب یه سواری خوب یه برد خوب»! این پست اینستاگرامی برای چابکسوار قهرمان در کورس پاییزه گنبد نیست؛ رامین رضاییان است که سوار لامبورگینی شده. فخر فروشی در شان ورزشکار ملی نیست، رونالدو را مثال نزنید چون اول رونالدو شده بعداً اتومبیل ‌هایش را دیده‌ اید. رامین تازه اول راه است. تیپ و رفتاری که او بر اکران عمومی‌ اش اصرار دارد، با وجنات فوتبالیست موفق حرفه‌ای مغایرت دارد. آخرین بازی‌ های ملی و نیمکت نشینی در اوستنده حاکی است پیشرفتی در کار نبوده.

*آزمون

سردار آزمون مدت‌ها تمرکزش معطوف فدراسیون سوارکاری و قضیه دوپینگ اسبش بود. ۱۲ هفته از لیگ روسیه گذشت و هنوز گل نزده. این افت فاحش حتی منتقدان روسی را هم به واکنش واداشته تا از افول این ستاره ایرانی لیگ شان ایراد بگیرند و به وی کنایه بزنند!

*دژآگه

کاپیتان و فوق ستاره فوتبال ما تیم ندارد. اول گفت بعد از بازی سوریه و حالا بعد از بازی روسیه. بازیکنی که مدت‌ ها بازی نکند، خطر مصدومیتش افزایش می‌ یابد. چنانچه آمار آسیب دیدگی اشکان هم بالاست. مواردی از این دست زیاد هستند ولی در حوصله این مطلب نمی گنجد.

*رضایی

البته می توان به یک نمونه عکس هم اشاره کرد. کاوه رضایی که به امید رسیدن به تیم ملی راهی لیگ بلژیک شد سرانجام کی روش را متقاعد ساخت تا او را به اردو دعوت کند. او نه در اینستاگرام فعال است، نه با اتومبیل هایش عکس پست می کند و نه دلسوزی اش برای حیوانات و غیره را دستاویزی برای جذب مخاطب قرار می دهد. نه وارد جنگ و جدل با این و آن می شود نه حتی جواب مدیران باشگاه قبلی اش (استقلال) را می دهد که قطعا این یکی حق مسلمش است. بلکه مشخصا برای خودش هدفگذاری کرده و می خواهد با تیم ملی به جام جهانی برود.

*کی روش

چه بسا حضور پیوسته تیم ملی در دو دوره پیاپی در جام جهانی این باور را برای برخی ملی پوشان رقم زده که اتفاقی عادی رخ داده و آنها هم می توانند تحت هر شرایطی زندگی کرده و جایگاهی ثابت در تیم ملی دارند! اما کی روش نشان داده در این باره با کسی شوخی ندارد گرچه در این مدت با دعوت از بازیکنانی بدون تیم (آندرانیک تیموریان، رامین رضاییان، اشکان دژاگه یا علی کریمی)، محروم(مهدی طارمی) و حتی مصدوم (امید ابراهیمی در برهه ای که آسیب دیدگی داشت) تلاش می کرد تیمش را دور هم جمع کند. ما نیز مثل این بازیکنان می‌دانیم که حضورشان در جام جهانی قطعی است. به کی‌ روش ایمان داریم اما خودش بهتر از یکایک ما می‌ داند حضور در تیم ملی تحت هر شرایطی از جمله مصدومیت، محرومیت و ناآمادگی، فقط منافع کوتاه مدت را تامین می‌ کند.