سرویس سیاست مشرق - روزانه میتوان از لابهلای گزارشها و عناوین خبری رسانههای مکتوب و حتی غیر مکتوب، نکات قابلتوجهی استخراج کرد؛ موضوعاتی که میتواند برای مخاطبین قابلاستفاده و محوری برای تحلیل باشد، در گزارش روزانه "ویژههای مشرق" نکات و تأملات قابلاستخراج از رسانهها برای مخاطبین عرضه خواهد شد؛ با «ویژههای مشرق» همراه شوید.
*******
روزنامه قانون در گزارشی با عنوان «ظریف،امیرکبیری ناکام!» نوشت: «پیش بینی مقام معظم رهبری مبنی بر اینکه آمریکا به هیچ عهدی پایبند نیست، اینک در حالی به حقیقت میپیوندد که تیم مذاکره کننده ظریف می پنداشتند همه راه ها را برای تقلب و عهد شکنی بسته اند و به اصطلاح، مو لای درز برجام نمی رود. به زودی موضع آمریکا درباره پایبندی ایران به برجام اعلام خواهد شد. موضعی که تاحدودی از پیش مشخص شده و نیازی به منتظر ماندن برای انتشار آن نیست. حال، در چنین شرایطی چه باید کرد؟ آیا همانگونه که ظریف میگفت ایران دوباره و بسیار سریع میتواند در صورت خلف وعده طرف مقابل به غنی سازی برگردد؟ چگونه میتوان راکتورهای مملو از سیمان و برنامه های رها شده هسته ای را دوباره به کار انداخت؟».
این روزنامه اصلاح طلب در بخش دیگری از گزارش نوشت:«ظریف میرفت تا به اسطوره زمانه ما بدل شود. او را امیرکبیر لقب دادند و برای رییس جمهوری آینده کاندیدایش کردند. روحانی که از این دستاورد وزارت خارجه دولتش سرمست و خرسند بود، وعده داد همه تحریم ها به زودی رفع خواهد شد و روابط ایران با دنیا به سطح عادی بر خواهد گشت».
این روزها با اقدامات واشنگتن و اعترافات مقامات ارشد دولت، نقد برجام کاری سهل است. حالا دیگر روزنامه های اصلاح طلب که تا دیروز برجام را فتح الفتوح! می نامیدند و انتقادهای کارشناسی را با فحاشی پاسخ می دادند،نیز به جمع منتقدان این توافق پیوستند.
برخی دولتمردان و روزنامه های اصلاح طلب مدعی بودند که برجام ابزاری در دست ایران برای لغو تحریمهاست، ولیکن همانطور که منتقدان نیز با دلایل متقن تاکید داشتند، برجام صرفا ابزاری در دست آمریکا برای افزایش فشار بر ایران است.
منتقدان قبل از امضای برجام بارها تاکید کردند که در متن برجام به اصول بدیهی در قراردادها همچون «توازن»،«همزمانی اجرا»، «برگشتپذیری تعهدات» (در صورت نقض عهد طرف مقابل) و «اخذ تضمین و ضمانت اجرا» و «مکانیسم حقوقی معتبر در صورت اختلاف و شکایت» توجهی نشده است.
روزنامه های اصلاح طلب باید به این موضوع توجه داشته باشند که دیگر برای ژستِ منتقدِ برجام گرفتن، خیلی دیر شده است.روزنامه های اصلاح طلب اکنون باید درباره بزک خسارت محض برجام به افکار عمومی پاسخگو باشند، دلواپسی برای بتن ریختن در قلب راکتور اراک به قیافه شما زار می زند.
روزنامه اعتماد در گزارشی با عنوان «مسکن اجتماعی، رویایی که تعبیر نشد؛قصه هزار و یک شب طرح اختصاصی عباس آخوندی» نوشت:«مسکن اجتماعی؛ نه معنی مشخصی دارد و نه همتی برای اجرا. این طرح را عباس آخوندی، وزیر راه و شهرسازی در ابتدای دولت یازدهم بود که مطرح کرد؛ درست زمانی که میگفت طرح مسکن مهر «مزخرف» است، مدعی بود مسکن اجتماعی که حالا به نوعی آن را پروژه «اختصاصی» خود میخواند، کاستیهای طرح مسکن مهر را ندارد. میگفت طرح کاملی است که اگر اجرایی شود، مشکل مسکن در کشور ریشهکن میشود. اما جز یک طرح پژوهشی و چند سخنرانی که خود او انجام داد، مسکن اجتماعی همواره در هالهای از ابهام ماند. البته این پروژه «اختصاصی» عباس آخوندی به بیش از دو دهه قبل برمیگردد. زمانی که او دورهای وزیر مسکن و شهرسازی در دولت ششم بود. روایت است که او آن روزها میخواست این طرح را اجرایی کند، اما عمر ریاستش کفاف نداد. با روی کار آمدن دولت یازدهم و با بازگشت او به وزارت راه و شهرسازی طرح قدیمی را از کتابخانهاش بیرون کشید و به کارشناسان مسکن وزارتخانه سپرد تا آن را بهروزرسانی کنند».
گفتنی است «عباس آخوندی» اردیبهشت سال 73 (23 سال پیش) زمانی که وزیر مسکن و شهرسازی دولت دوم هاشمی رفسنجانی بود، در گفتوگو با همشهری از طرح مسکن اجتماعی رونمایی کرد و گفت: «برای اقشار کمدرآمد که توان خرید مسکن را ندارند، طرح مسکن اجتماعی پیشبینی شده که در این طرح میتوان با تشکیل صندوق پسانداز مسکن، وامهای ارزان در اختیار بخش خصوصی و تعاونیها قرار داد؛ مشروط بر اینکه حاضر شوند واحدهای احداث شده را در اختیار افراد واجد شرایط مسکن اجتماعی قرار دهند».
حدود 20 سال بعد از طرح اولیه مسکن اجتماعی، دوباره عباس آخوندی بر کرسی وزارت راه و شهرسازی دولت یازدهم تکیه زد و در روزهای نخستین حضور خود در مسند وزارت اعلام کرد که سیاستها و تصمیمات اتخاذ شده در مورد مسکن مهر ادامه پیدا میکند اما چندی بعد در اظهارنظری تأمل برانگیز، این طرح را مزخرف! نامید. در این شرایط، که همه در انتظار اعلام برنامههای دولت جدید در حوزه مسکن بودند، آخوندی در حاشیه جلسه هیئت دولت مورخ 9 آبان 1392، با تأکید دوباره بر توقف طرح مسکن مهر، از شروع طرح جدیدی به نام «مسکن اجتماعی» با هدف حمایت از گروههای کمدرآمد خبر داد و اینگونه طرح مسکن اجتماعی در بیستمین سال مطرح شدن، دوباره بر سر زبانها افتاد ولی امروز حدود 4 سال از آن زمان میگذرد، بدون اینکه حتی سنگ اول بنای مسکن اجتماعی گذاشته شود.
با گذشت چهار سال از وعده مسکن اجتماعی هنوز تسهیلات بانکی این طرح از سوی بانک مرکزی به بانکهای عامل ابلاغ نشده و آن طور که معاون مسکن شهری بنیاد مسکن میگوید از ۲۴۰۰ میلیارد تومان تسهیلات بانکی یک ریال هم تخصیص نیافته است.
روزنامه ابتکار در گزارشی با عنوان «چالش های یک وعده در افق سرنوشت برجام» نوشت:«میزان سرمایهگذاری خارجی در سال ۱۳۹۵ معادل ۰.۷ میلیارد دلار بود که قرار است تا سال 1400 این رقم به 7 میلیارد دلار برسد. اما باید دید این هدفگذاری با توجه به جمیع شرایط اقتصادی، سیاسی چه در داخل و چه در خارج تا چه حد میتواند رنگ واقعیت به خود بگیرد. .. براساس گزارش کنفرانس تجارت و توسعه سازمان ملل (آنکتاد) که به صورت سالانه منتشر میشود سرمایهگذاری مستقیم خارجی جذب شده ازسوی ایران در سال ۲۰۱۵ وارد سومین سال متوالی کاهشی خود شد و کاهش ۶/۲ درصد نسبت به سال قبل از آن را ثبت کرد. ایران در سال ۲۰۱۴ با کاهش ۳۰.۹۸ درصدی و در سال ۲۰۱۳ با کاهش ۳۵ درصدی جذب سرمایهگذاری خارجی مواجه شده بود که این کاهش بیشتر به دلیل اعمال تحریمها علیه کشور و عدم توانایی سرمایهگذاران خارجی در وارد کردن سرمایه به ایران بوده است».
این روزنامه اصلاح طلب در ادامه نوشت:«کارشناسان معتقدند در اصل نیاز اقتصاد ایران به سرمایه گذاری خارجی تقریباً شکی نیست اما این توافق گاه تنها به حرف و نه به عمل شکل گرفته است. برخی رفتارها در داخل تمایل برای جذب سرمایهگذاری خارجی را نشان نمی دهد... بحث سرمایهگذاری خارجی کاملاً مرتبط با اقتصاد سیاسی است و دیپلماسی سیاسی ما باید در خدمت این موضوع قرار بگیرد... اگر هدف بسط و نفوذ سیاسی و بحثهای ژئوپولتیکی و منطقهای است که مشخص شود و اگر اولویت با اقتصاد است باید همه شئون کاری ما در مملکت در خدمت اهداف اقتصادی قرار گیرد... شرط سرمایه گذاری خارجی علاوه بر تعامل با کشورهای همسایه و قدرت های جهانی، روشن شدن تکلیف در داخل با چند آیتم است».
این روزنامه اصلاح طلب در لفافه تاکید کرده است که برای جذب سرمایه گذاری خارجی باید از قدرت منطقه ای خود چشم پوشی کنیم!. این در حالی است که فلسفه برجام «اقدام نقد ایران در مقابل وعده نسیه طرف مقابل» بوده است که در نهایت به «هسته ای رفت، تحریم ها پابرجاماند» ختم شد. بنابراین تکرار این توافق خسارت بار تنها به از دست رفتن دیگر مولفه های قدرت ساز ایران ختم شده و در مقابل تقریبا هیچ دستاوردی برای ما در بر نخواهد داشت.
روزنامه آرمان در یادداشتی با عنوان «نه چک سفید امضاء و نه طلبکاری» به قلم «احمد شیرزاد» نوشت:«نه میتوان چک سفیدامضا دست دولت آقای روحانی داد و نه میشود بیجهت هر روز ریز طلبها را به دفتر ایشان ارسال کرد. همین مسیری که اصلاحطلبان تا به حال طی کردهاند، درست بوده و انشاءا... طی چهار سال آینده نیز همین مسیر را ادامه خواهند داد».
کارشناسان معتقدند که اعتراض اصلاح طلبان به ترکیب کابینه دوازدهم، طبیعی به نظر نمیرسد، چرا که اعضای کابینه جدید، چه وزرا و چه معاونان رئیسجمهور، تقریبا بدون استثناء از جبهه اصلاحات و کارگزاران- که جریانی همسو با اصلاح طلبان است- انتخاب شده اند. دولت دوازدهم برآمده از دولت یازدهم است و ترکیب کابینه با اندکی تغییر که تعیینکننده به نظر نمیرسد همان ترکیب قبلی است. 11 تن از وزرای کابینه جدید، در کابینهقبلی نیز حضور داشتهاند، 5 تن از وزرای جدید هم در کابینه قبلی معاون وزیر بودهاند و طبیعی است که در جایگاه وزارت نیز ادامهدهنده مواضع و عملکرد وزیری باشند که در دولت قبلی معاون او بودهاند. 2 سرپرست که برای وزارتخانههای نیرو و علوم انتخاب شدهاند نیز به ترتیب، قائممقام و معاون وزیران نیرو و علوم دولت یازدهم بودهاند.
اما اصلاح طلبان علیرغم تصاحب کرسی های کابینه، به دنبال تبرئه خود از ناکامیهای دولت میباشند و از این منظر میخواهند روحانی و برنامههای او را کف مطالبات و خواستههای خود قلمداد کنند بیآنکه به این سؤال پاسخ دهند زمانی که دولت مطلوب آنان نتوانسته است کف مطالبات را اجرایی سازد چگونه آنها میتوانند به سقف خواستهها رسیده و برای عملی کردن آن از مردم رأی بگیرند؟!
افکار عمومی شعار اصلاح طلبان با عنوان «با روحانی تا 1400» را فراموش نمی کند.
روزنامه شهروند در یادداشتی با عنوان «سرنوشت هواپیماهای برجامی در هاله ابهام» به قلم «علیرضا منظری» معاون سابق عملیات هوانوردی سازمان هواپیمایی کشوری نوشت:«مجوز دفتر کنترل اموال خارجی وزارت خزانهداری آمریکا (اوفک) برای فروش هواپیما به ایران تنها تا پایان سال ٢٠١٨ صادر شده است. این موضوع درحالی به تازگی اعلام شده که حالا زمزمههای دونالد ترامپ، رئیسجمهوری آمریکا هم برای اینکه از برجام خارج شود و به آن پایبند باقی نماند، به گوش میرسد...یک موضوع این است که هنوز بخشهایی از قرارداد شرکتهای هواپیمایی علنی نشده و در این میان یک مسأله مهم، اخذ مجوز از اداره خزانهداری آمریکاست. مشخص است هواپیماهایی که قرار است به ایران وارد شوند، باید مجوز خزانهداری آمریکا را داشته باشند اما هنوز بهطور رسمی اعلام نشده که شرکتهای هواپیمایی ایرباس، بویینگ و ایتیآر چگونه مجوزهای لازم را از اداره خزانهداری آمریکا دریافت کردهاند و آیا این مجوزها مشروط یا زماندار است یا خیر. بنابراین نمیتوان قضاوت کرد که در آینده چه اتفاقاتی رخ خواهد داد. اما آنچه که درحال حاضر میتوان گفت، این است که اگر زمان مجوزها بگذرد، ورود هواپیما به ایران بستگی به شرایط روز خواهد داشت و اینکه آمریکا در رابطه با برجام چه برخوردی را با ایران خواهد کرد هم، مهم است. اگر تا پایان سال ٢٠١٨ شرایط برجام به همین شکل باقی بماند، شرکتهای سازنده هواپیما میتوانند مجددا مجوز اوفک را تمدید کنند و قرارداد را ادامه دهند، اما اگر تا پایان سال ٢٠١٨ شرایط جدیدی برای برجام ایجاد شده باشد، ورود هواپیماها هم بستگی کامل به شرایط آن زمان خواهد داشت.اگر ما فرض را بر این بگیریم که در آن زمان براساس شرایط جدیدی که برای برجام به وجود آمده، شرکتهای هواپیمایی نتوانند مجوز اوفک را دریافت کنند و شرکتهای سازنده نتوانند هواپیماها را تحویل ایران بدهند، شرکتهای هواپیمایی در کشورمان میتوانند ادعای خسارت کنند و در مراجع صالحهای که در قرارداد مشخص شده، موضوع را پیگیری کنند».
گفتنی است تیترهایی همچون «ترامپ با بوئینگ به برجام پیوست»،«ایرباس پرید، مخالفان نپریدند»، «فرود تاریخی بوئینگ در ایران»، «پرواز همای برجام»، «پرواز بوئینگ از روی دیوار برجام»، «طلسم روابط تجاری با آمریکا شکست»، «دلواپسان ایرباس»، «به افتخار برجام، تحریمهای 37 ساله شکسته شد»، «ایرباس نو فقط یکی از دستاوردهای برجام است»، «بن ژور مسیو؛فرانسویها از زمین و آسمان به ایران برگشتند» و... تنها بخشی از موضع گیری روزنامه های اصلاح طلب در ایام پس از برجام است. روزنامه هایی که با ذوقزدگی کودکانهای از لغو تحریم فروش هواپیما به ایران خبر داده و طوری وانمود کردند که گویی آمریکا به تمامی تعهدات خود ذیل برجام عمل نموده است.
این ذوقزدگی در حالی بود که مطابق ماده 22 برجام و پیوستهای2و5 آن، بایستی تحریم فروش هواپیمای مسافربری و قطعات آن به ایران از همان اولین روز اجرائی شدن برجام - دیماه94 - لغو میشد که آمریکا از انجام آن سرپیچی کرد.
آمریکا در پسابرجام همواره تلاش کرد تا از طریق ایجاد اختلال محاسباتی در افکار عمومی، در مواقع حساس نظیر موعد برگزاری انتخابات، پایگاه جریان مورد حمایت خویش را محکمتر کند. در این میان منافع عموم مردم و مسائل معیشتی نیز هیچ جایگاهی نداشته و ندارد.در حقیقت آمریکا در مواقع حساس با تعلیق بخش کوچکی از تحریمها، شیرینی آدامسگونهای را به ایران عرضه می کرد به این معنا که با رهاسازی بخش اندکی از تحریمها هم پایگاه جریانی را که مورد حمایت خویش است در افکار عمومی محکمتر کرده و راه آنها را برای پیروزی در انتخابات هموار میکرد و هم اینکه با حفظ بخش اعظم ساختار تحریمها، از عمل به تعهدات برجام شانه خالی می کرد. علت اصلی این رفتار فریبکارانه نیز خلل و فرج های متعدد در برجام بود.
متاسفانه خاصیت این شیرینی آدامسی تنها و تنها برای تاثیرگذاری بر انتخابات ایران بود و بلافاصله پس از پایان انتخابات، آن شیرینی نیز تمام شد و پس از آن باید منتظر تلخیهای رو به تزاید برجام باشیم.