به گزارش مشرق، جلال طالبی با حرفهایش ما را به 20 سال پیش برد، روزهایی که تیم ملی به واسطه برخورداری از بازیکنان بزرگی که نسل طلایی فوتبال ایران شناخته میشدند در جامجهانی کارهای بزرگی انجام داد. جلال طالبی از آن روزها گفت. از تفاوتهایش با این روزها و از اعماق وجودش ابراز امیدواری کرد که تیم ملی باز هم بتواند برد دیگری را در آوردگاه جهانی رقم بزند. با جلال طالبی به گذشته رفتیم تا شاید آینده بهتری برای فوتبال ایران رقم بخورد. آیا تیم ملی باز هم در جام جهانی با بردی دیگر شگفتزدهمان میکند؟ سخت انتظارش را میکشیم...
تیم ملی آرام آرام باید آماده حضور در جام جهانی 2018روسیه شود. شما نخستین مربی تاریخ فوتبال ایران هستید که پیروزی با تیم ملی در جام جهانی فوتبال را تجربه کردید. حالا پس از سالها دوباره حال و هوایی در فوتبال ایران شکل گرفته که همه از تیم ملی و شخص کیروش انتظار صعود دارند و این میسر نمیشود مگر اینکه تیم ملی دوباره در این آوردگاه طعم شیرین پیروزی را بچشد.
تعیین تکلیف کردن برای تیم ملی در حالی که نمیدانیم با چه تیمهایی همگروه هستیم حرفهای نیست. ما ابتدا باید بدانیم با چه تیمهایی همگروه میشویم بعد روی ضعفها و قوتهای آنها کار کنیم و اگر دیدیم که توانایی صعود داریم آن وقت از آن حرف بزنیم. البته این را تحسین میکنم که کادر فنی و بازیکنان از حالا چنین اشتیاقی دارند و میخواهند از گروه بالا بروند. این قابل توجه است اما باید با منطق جلو رفت.
در جام جهانی 1998 به رغم آنکه شما یک پیروزی را با تیم ملی ایران به دست آوردید و آن بازی نزدیک با یوگسلاوی انجام شد اما از صعود باز ماندیم. خیلیها اعتقاد دارند دیگر آن تیم در فوتبال ایران تکرار نخواهد شد. حالا با این نسل اما انتظار صعود است. فکر نمیکنید این انتظار زیاد باشد ...
نسلی که برای من فوتبال بازی میکردند با نسل امروز تفاوتهای بسیاری داشتند. ما در شرایطی به موقعیت صعود نزدیک شدیم که توجه به فوتبال مانند امروز نبود. تیم من کمی بدشانسی آورد وگرنه صعود میکرد. ما 3 امتیاز داشتیم و یادم هست در یکی از گروهها تیمی بود (اگر اشتباه نکنم بلژیک یا تیم دیگری) با 3 امتیاز صعود کرد. گاهی در گروهها اتفاقاتی رخ میدهد که ممکن است تیمها با 3 امتیاز صعود کنند. در جام جهانی سابقه داشته که همه تیمها 3 امتیازی شوند و تفاضل گل نقش تعیین کننده ایفا کند. به هر حال با تیم فعلی هم میشود به صعود فکرکرد و اینطور نیست که چون آن نسل به لطف شما نسل طلایی نام گرفته پس دیگر آیندگان نباید به صعود فکر کنند. به نظر من همین که جرات حرف زدنش هست قابل تحسین است.
اما سرمربی تیم ملی گاها از امکاناتی که در اختیار تیم ملی قرار گرفته گله کرده است. این نشان میدهد کیروش از وضعیت موجود چندان راضی نیست، در حالی که شما امکانات امروز را با آن زمان که خودتان سرمربی تیم ملی بودید غیر قابل قیاس میدانید. از نظر شما اوضاع بهتر شده اما سرمربی تیم ملی باز هم راضی نیست.
اینکه چرا کیروش راضی نیست را باید با خودش در میان بگذارید. احتمالا او هم با اقتضای روز احساس نارضایتی میکند و شاید تصور میکند تیم ملی از دیگر تیمها عقبتر است یا هر دلیل دیگری که من نمیدانم. اما اگر بخواهم به امکاناتی که آن زمان در اختیار ما قرار میگرفت اشاره کنم شما خودتان متوجه میشوید که با چه کمبودهایی مواجه بودیم. تیم ملی قبل از جام جهانی 1998 فرانسه به یک اردوی داخلی رفت. اگر درست بگویم ما به بروجرد رفتیم و در آنجا کار آمادهسازی را انجام دادیم. اگر باز هم اشتباه نکنم مسابقاتی در هنگ کنگ برگزار شد. سپس در ایام عید به فرانسه رفتیم. آن فرانسه رفتن ما هم خیلی سریع انجام شد و آنجا اردویی در کار نبود و فقط بازی کردیم و برگشتیم. الان اما برای تیم ملی خیلی راحتتر اردو برگزار میکنند. شما اگر به برنامه آمادهسازی تیم ملی در 2 سال اخیر نگاه کنید به تفاوتهای آن با زمان مربیگری من و امثال من پی میبرید. باور کنید آن دوران نه از هواپیمای اختصاصی خبری بود نه اردوی 10 روزه در اروپا. پس میتوانیم بگوییم الان شرایط نسبت به آن روزها خیلی بهتر شده است.
وضعیت پاداشهایی که در زمان مربیگری شما به بازیکنان و کادر فنی تعلق میگرفت چه طور بود؟
ما آن زمان بودجه محدودی داشتیم. این را به خوبی یادم هست.
حالا اما پاداشهای قابل توجهی به بازیکنان و مربیان داده میشود. حتی صحبت از پاداشهای 6 تا 10 میلیونی است.
اگر چنین پاداشهایی میدهند من اصلا ناراحت نیستم. امیدوارم اوضاع مالیشان رو به راه باشد و به تیم ملی برسند. به هر حال مجموعه افرادی که در تیم ملی فعالیت میکنند زحمت میکشند اما این پاداشها هرگز زمان من وجود نداشت.
بعد از برد آمریکا چه قدر پاداش گرفتید؟
ما بعد از جام جهانی نفری 10 هزار دلار پاداش گرفتیم. این پاداش برای برد ما مقابل تیم ملی آمریکا بود، بردی که برای نخستین بار در تاریخ فوتبال ایران رقم خورد. دیداری که بعدها از سوی فیفا بهعنوان بازی قرن انتخاب شد. ضمن اینکه پاداش صعود به جام جهانی و بازی بسیار نزدیک با یوگسلاوی را هم لحاظ کرده بودند. مضاف بر آن پاداش وقتی به ایران برگشتیم مسوولان زحمت کشیدند و به بچهها اجازه دادند نفری یک خودروی خارجی هم وارد کنند. فکر میکنم مجموع پاداشهایی که بازیکنان و کادر گرفتند نفری 30 میلیون تومان شد.
از پولی که فیفا برای صعود تیمها به جام جهانی در اختیار فدراسیونها قرار داد چقدر گیر شما آمد؟
بخشی از آن پول بهعنوان همین پاداشی که خدمت شما عرض کردم به ما داده شد اما بخش دیگری از آن توسط آقای صفایی فراهانی که آن زمان رییس فدراسیون فوتبال بود هزینه ساخت اردوگاه تیمهای ملی شد که بسیار هم لازم بود. تیم ملی زمینی به صورت اختصاصی برای تمرین کردن نداشت که تصمیم آیندهنگرانهای در آن برهه گرفته شد و بخشی از آن پاداش هزینه زیرساخت شد که هنوز هم ثمراتش را میبینید.
گفته میشود کیروش در قراردادی که با فدراسیون فوتبال منعقد کرده بخشی از پاداش صعود را خواسته است. به نظر شما این منطقی است.
طرز تفکرها نسبت به گذشته فرق کرده. گفتم که آن زمان فوتبال حرفهای نبود و من جلال طالبی دلی با فدراسیون فوتبال قرارداد میبستم و اینطور نبود که برای خودم پاداشی را در نظر بگیرم یا شروطی بگذارم. فوتبال امروز دنیا اما حال و هوای خاص خودش را دارد. کیروش هم مربی بزرگی است و دلش خواسته اینطور قرارداد ببندد و فدراسیون فوتبال هم قبول کرده است. نمیشود خردهای به این موضوع گرفت. فضای امروز فوتبال دنیا را نمیشود با آن زمانی که ما مربیگری میکردیم قیاس کرد.
با این حال اما آن زمان فوتبالیستهایی از دل فوتبال غیرحرفهای ایران بیرون آمدند که سالها در بوندسلیگا و حتی کالچو درخشیدند اما از کنار فوتبال حرفهای امروز نمیبینیم فوتبالیست آنچنان شاخصی بیرون بیاید. لژیونرهای ما در لیگهایی فوتبال بازی میکنند که چندان معتبر نیستند.
چرا فوتبال به قول شما حرفهای شده ایران دیگر بازیکنانی مثل دایی، باقری، خداداد، مهدویکیا، پاشازاده و... . نمیسازد؟
(قدری مکث میکند) فکر میکنم ریشههایش به افزایش وسایل تفریحی ارتباط داشته باشد. آن زمان فوتبالیستها ساعت 10شب خواب بودند. نه موبایلی بود و نه اینترنتی. فوتبالیستهای آن زمان تمام هوش و حواس خود را به فوتبال میدادند. تمام ذهنشان تمرین بود.آنها تکنیک نابی داشتند که این به خاطر تمرینات زیاد بود. آن دوران در هر باشگاهی حتما 2، 3 بازیکن میدیدید که با تکنیکشان همه را مجذوب خود میکردند و من مربی وقتی سر تمرین یا بازی تیمی میرفتم حتما تعدادی بازیکن با تکنیک پیدا میکردم. چنین بازیکنانی اما در فوتبال امروز ما کمتر دیده میشوند. البته فوتبالیستهای امروز به لحاظ بدنی شرایط مطلوبتری نسبت به گذشته دارند و در گذشته به لحاظ بدنی اشکالهایی در بازیکنان میدیدیم. به نظر من باید فرهنگ حرفهای شدن میان بازیکنان شکل بگیرد و این کار یک شبه به سرانجام نمیرسد.
فکر میکنید در آن زمان انتخاب ترکیب تیم ملی راحتتر بود یا در این برهه؟
درست است که ما فوتبالیستهای درجه یکی داشتیم که در لیگهای بزرگ میدرخشیدند اما میتوانم این را صادقانه بگویم که در سالهای مربیگریام در تیم ملی در هر پست با گزینههای زیادی مواجه نبودم و دستم بسته بود. در حال حاضر اما دست کیروش باز است و گزینههای زیادی وجود دارد. یکی دیگر از محاسن امروز تیم ملی همین تعدد بازیکن است.
با این نقاط مثبت و منفی که در فوتبالیستهای امروز میبینید، سرنوشت تیم ملی را در روسیه چه طور ارزیابی میکنید؟
امیدوارم که برد مقابل آمریکا آخرین پیروزی ایران در جامهای جهانی نباشد و به زودی دوباره مردم برای پیروزی در جام جهانی به خیابانها بیایند و جشن بگیرند. این را صمیمانه آرزو دارم.