کد خبر 785586
تاریخ انتشار: ۲۲ مهر ۱۳۹۶ - ۰۵:۳۰

به لحاظ ماهوی و با نگاهی به سخنان ترامپ، آمریکا برجام را لازم اما غیرکافی می‌داند که صرفاً در حوزه مهار فنی هسته‌ای ایران، کاربرد دارد

به گزارش مشرق، «ابوذرگوهری مقدم» در یادداشت روزنامه «خراسان» نوشت:

رئیس جمهور آمریکا دیشب در کاخ سفید، استراتژی جدید کشورش در قبال ایران و توافق هسته‌ای را اعلام کرد.استراتژی ترامپ ،  حاوی مطالب و محورهایی بودکه به لحاظ ماهوی تفاوت معناداری با آن چه دولت‌های آمریکا پس از انقلاب اسلامی انجام دادند،نداشت. به نظر می‌رسد آن چه به‌عنوان «استراتژی آمریکا در قبال ایران» توسط رئیس‌جمهور آمریکا مطرح شد، بیشتر بیان گزاره‌هایی کلان، کلی و مبهم درباره رفتار جمهوری اسلامی است و مشابه آن چه درباره سیاست آمریکا در قبال افغانستان نیز اعلام شد، با ابهامات متعدد همراه است.

اگرچه سخنان ترامپ درباره برجام به نوعی پرتاب کردن توپ تصمیم گیری در زمین کنگره بود اما لفاظی‌های او در قبال ایران  و سپاه پاسداران با توجه به وضعیت صحنه منطقه‌ای صرفاً باهدف ایجاد تنش ظاهری برای گرفتن امتیازات بیشتر از دوستان و رقبای آمریکا از یک سو و جمهوری اسلامی از سوی دیگر بود. اکنون آمریکا به خوبی قدرت محور مقاومت را درک کرده است و می داند که راهکار نظامی مستقیم برایش امکان پذیر نیست  . به نظر می رسد به خاطر همین ترس هم  بود که پس از موضع گیری های قاطع مسئولان کشورمان و هشدار های تند فرماندهان سپاه  به رغم اعلام های اولیه ،ترامپ سپاه را در فهرست گروه های تروریستی قرار نداد و بدون ارجاع مسئله به وزارت خارجه  به وزارت خزانه داری دستور تحریم های بیشتر سپاه را داد.

آن چه آمریکا در مقطع کنونی به دنبال آن است نه یک استراتژی، بلکه بیانیه‌ای سیاسی در قالبی خاص و با ادبیات مخصوص ترامپ است. هرچند تیم‌های بوروکراتیک دخیل در سیاست خارجی آمریکا و نهادهای امنیتی و نظامی این کشور تلاش کردند نقش مؤثری در خروجی این سیاست ایفا کنند اما درنهایت نقش متغیرهای فردی و به‌طور خاص شخص رئیس‌جمهور در این سند بازتاب جدی دارد و البته در این میان نمی‌توان از نقش لابی‌های تأثیرگذار نظیر لابی صهیونیستی و اعراب نیز غافل شد.

  به لحاظ ماهوی و با نگاهی به سخنان ترامپ، آمریکا برجام را لازم اما غیرکافی می‌داند که صرفاً در حوزه مهار فنی هسته‌ای ایران، کاربرد دارد و همه حوزه‌های تهدیدزای ایران را پوشش نمی‌دهد. از دید آمریکا تقلیل روابط آمریکا و ایران در حوزه هسته‌ای از آثار منفی برجام تلقی می‌شود و  برجام سندی است که باعث تعدی و اقدامات ثبات زدای ایران در منطقه شده است.

بر این اساس آمریکا معتقد است برجام نتوانسته ایران را به جامعه جهانی نزدیک کند بنابراین ایران ناقض روح برجام است و در این حوزه باید مذاکره مجدد صورت پذیرد. برای وادارسازی ایران به مذاکره مجدد افزایش فشارهای برجامی و تحریم‌های غیرهسته‌ای، استفاده از ظرفیت‌های نظارتی برجام و فشار بر متحدان و دیگر کشورها برای همکاری نکردن با ایران در دستور کار جدی قرار خواهد گرفت.از سوی دیگر مسائل منطقه‌ای بخش مهمی از استراتژی اعلامی ترامپ در قبال ایران است و به نظر می‌رسد مهم‌ترین بخش این سیاست را شامل شود. آمریکا از برجام به‌عنوان اهرم فشار و ورود به سیاستش در قبال ایران استفاده می‌کند اما درنهایت مسئله منطقه‌ای برای این کشور اصالت خاصی دارد.

افزایش فشار بر بازوی منطقه‌ای ایران و به‌طور خاص سپاه پاسداران انقلاب اسلامی باهدف خنثی‌سازی نفوذ ایران در منطقه و ایجاد موازنه قوا علیه جمهوری اسلامی از طریق متحدان منطقه‌ای آمریکا در دستور کار جدی قرار دارد. ادعای حمایت ایران از تروریسم در منطقه و قطع منابع مالی و حمایتی ایران به گروه‌های مقاومت بخشی از این سیاست را شامل خواهد شد. فعالیت‌های دفاعی کشور در حوزه موشکی، اقدامات نظامی و دفاعی کشور در خلیج‌فارس و مقابله با زیاده‌خواهی آمریکا و شرکا نیز از مواردی است که در سیاست جدید مورد تأکید جدی است.

مسئله حقوق بشر، موضوع اتهامات دیگر آمریکا در استراتژی جدید خواهد بود. آمریکا با استانداردهای دوگانه خود به دنبال جداسازی مردم از حاکمیت است و به شکل جدی قصد دارد در این حوزه ورود کند. در همین زمینه دخیل کردن نهادهایی نظیر سپاه پاسداران در نقض حقوق بشر به ادبیات آمریکا علیه ایران به شکل خاص واردشده و این نهاد انقلابی در کانون اقدامات آمریکا به بهانه‌های مختلف قرارگرفته است. تمرکز بر اقدامات سپاه از اشتباهات راهبردی آمریکاست و تبعات منفی زیادی برای این کشور خواهد داشت.

بخش مهمی از سیاست ترامپ در قبال ایران ، مسئله تأثیرگذاری بر محیط داخلی و تأکید بر مردم ایران باهدف ایجاد اختلاف و تفرقه، تضعیف مردم‌سالاری دینی در کشور، القای اختلاف میان مسئولان و مردم، زیرسوال بردن مشروعیت، مقبولیت و کارآمدی نظام خواهد بود. این مسئله با تمرکز و جدیت زیاد در دولت ترامپ تعقیب خواهد شد.

در تحلیل کلانِ رویکرد دولت ترامپ به ایران، باید اشاره کرد امر ماهوی جدیدی در این سیاست وجود نخواهد داشت بلکه ترامپ تلاش می‌کند استراتژی مخصوص به خود را در قبال ایران ارائه کند. ابزار راهبردی دولت آمریکا مانند گذشته صرفاً افزایش تحریم ، فشار باهدف تغییر رفتار جمهوری اسلامی و وادار کردن کشور به مذاکره درباره مسائل منطقه‌ای، مسائل دفاعی و متن برجام و اصلاح آن با هدف محروم‌سازی کشور از آثار برجام است.

استراتژی اعلامی ترامپ اگرچه بیشتر سخنانی تکراری و ادامه همان سیاست های قبلی کاخ سفید علیه ایران بود ولی در بطن خود چاشنی هایی را تعبیه کرده است که ممکن است توافق هسته ای را به طور کلی بلا وجه کند . آن چه مشخص است ترامپ با سخنرانی دیروز خود به طور جدی تری همان سیاست محروم کردن ایران از منافع اقتصادی برجام را ادامه داد و آینده مبهمی را برای برجام ترسیم کرد در این حال دولت ترامپ سعی خواهد کرد  آینده برجام را در حالتی معلق نگه دارد تا سرمایه گذاران خارجی جرئت ورود به عرصه اقتصادی ایران را نداشته باشند و با انصراف سرمایه گذاران خارجی از ورود به ایران، عملا ایران بدون عواقب حقوقی لغو رسمی برای آمریکا به سمت خروج از برجام سوق پیدا کند.

   مهم‌ترین راهکار مقابله با اقدامات آمریکا، اجماع داخلی همه نیروها و جناح‌های سیاسی کشور، آگاه‌سازی افکار عمومی، افزایش مؤلفه‌های سرمایه اجتماعی، افزایش کارآمدی و ارائه پاسخ محکم و قاطع به زیاده‌خواهی آمریکا درباره موارد مدنظر است. ترسیم خطوط قرمز صریح و معتبر درباره مسائل هسته‌ای و غیرهسته‌ای و نیز همکاری و تقویت دیپلماسی با اعضای مؤثر نظام بین‌الملل می‌تواند نقش مؤثری در خنثی‌سازی اقدامات آمریکا و مدیریت رفتار این کشور داشته باشد.

برچسب‌ها