به گزارش مشرق، «هادی محمدی» در یادداشت روزنامه «جوان» نوشت:
با انتشار مواضع ترامپ در قبال ایران و برجام، دو اصل مورد تأکید قرار گرفت؛ ابتدا اینکه ترامپ دیوانه نیست و با اینکه تلاش دارد خود را متفاوت و غیرقابل پیشبینی نشان دهد، ولی به ارزیابیهای داخلی و خارجی برای خروج مستقیم از برجام توجه کرده و قصد ندارد برجام را در این گام و به شکل آشکار نقض نماید تا متهم بیاعتبار کردن امریکا در جهان باشد.
اصل دوم این است که زیادهخواهیهای درون برجام برای بازرسیهای مراکز نظامی ایران را به تدبیر کنگره موکول کرده و بقیه اتهامات و شعارهای کذب در قبال ایران را به بندهای جدید در به اصطلاح راهبرد خود قرار داده است.
هیاهوی ارعابساز وی به جای اینکه برای امریکا ظرفیتسازی کند، شرایط نامطلوبی برای ترامپ در تعاملات جهانی شکل داده که موجب شد با عقبنشینی از پاره کردن برجام، این مسئولیت را به کنگره واگذار کند. براساس همین گزارههای اولیه از راهبرد ترامپ، تأکید بر دو نکته ضروری است؛ ابتدا اینکه سنگ بنای سیاستهای جدید ترامپ در قانون تحریم که اخیراً توسط کنگره تصویب و به امضای ترامپ رسید، به رویکرد تخاصمی و تحریم علیه سپاه و بهانههای تروریسم و حقوق بشر و ثبات منطقهای پرداخته است.
این قانون و بقیه طرحهای ضدایرانی کنگره که با اسامی جدید به تکرار و گسترش تحریم علیه ایران میپردازد، نیازمند قوانین مشابه و همتراز برای یک موازنهسازی استراتژیک است.
تجربه چند هفته جدید هم تأکید کرد که امریکا در همه حکومتهایش اگر برای رویکرد خود احساس هزینه و خسارت نماید، آن را کنار میگذارد لذا قوانینی که ظرفیتهای اجرایی، حقوقی، امنیتی و حتی انرژی – اقتصادی برای تنبیه ترامپ و امریکا داشته باشد، از سوی نهادهای مسئول ایرانی باید با دقت و شمولیت در دستور کار قرار گیرد.
نکته دوم این است که گامهای بعدی کنگره براساس مواضع امروز ترامپ، که در مسیر نقض مستقیم و غیرمستقیم برجام باشد و ترامپ نیز آن را تأیید و اجرا کند باید بخش جدید راهبرد پاسخ ایران را تشکیل دهد و پیشاپیش اعلام شود که هرگونه اختلال در اجرای تعهدات برجامی امریکا معادل نقض برجام قرار گرفته و متناسب با آن، تعهدات برجامی ایران متوقف شود.
پاسخ راهبردی ایران باید از ماهیت بازدارندگی و تناسب برخوردار باشد، به نحوی که نه دستگاه اجرایی حکومت در امریکا و نه دستگاه قانونگذاری آنها قادر به نقض و تفسیر یکجانبه و زیادهخواهی نباشد.
مضافاً اینکه پرونده حمایت امریکا از تروریسم که اسناد آن در اختیار ایران و توسط روسیه منتشر شده، کفایت کافی را برای اقدامات حقوقی و سیاسی و امنیتی داراست و در کنار رویکرد ترامپ علیه سپاه که امنیت منطقه و جهان را به خطر میاندازد، باید مورد توجه باشد.
ترامپ به خوبی از آسیبپذیری امریکا آگاه است و مصداق سیاستهای خود را در قدرت سخت اقتصادی علیه ایران قرار داده است که باید در راهبرد بازدارنده ایران، مصداقهای روشنی که هزینه این سیاست را بر امریکا تحمیل میکند، گنجانده شود.