کد خبر 788517
تاریخ انتشار: ۲۹ مهر ۱۳۹۶ - ۰۰:۴۰

قانون کاستا و راهبرد اخیر ترامپ که چارچوب‌های اصلی سیاست‌های جدید ضدایرانی وضدسپاه و توان موشکی و نفوذ منطقه‌ای را تشکیل می‌دهد.

به گزارش مشرق، «هادی محمدی» در یادداشت روزنامه «جوان» نوشت:

قانون کاستا و راهبرد اخیر ترامپ که چارچوب‌های اصلی سیاست‌های جدید ضدایرانی وضدسپاه و توان موشکی و نفوذ منطقه‌ای را تشکیل می‌دهد، با اعلام سناتور لیندسی گراهام جمهوریخواه و اظهارات مک مستر و پومپئو در اندیشکده دفاع از دموکراسی وارد مرحله اجرایی شد. 

نگاه ایده‌آل ترامپ و تیم همسو با وی که کنگره نیز تا حدودی با او همراه است این است که از طریق تحریم‌های جدید یا قانونی برای بازگشت تحریم‌های هسته‌ای، خواسته‌های‌شان در برجام را تحمیل نمایند ولی اتحادیه اروپا و سه کشور آلمان، انگلیس و فرانسه که منافع خوبی از برجام نصیب خود کرده‌اند، مانع آن هستند. کنگره مسئول پیدا کردن فرمولی برای حفظ منافع اروپایی در این زمینه است. در بخش فرابرجامی که ثقل اصلی استراتژی ترامپ را تشکیل می‌دهد، تکنیک سندسازی دوره بوش برای حمله به عراق با تکیه بر اسنادی که سال‌ها قبل از منزل بن لادن کشف کرده‌اند! در حال ساماندهی است تا بر ماهیت سیاست‌های تروریستی و حامی تروریسم امریکا سرپوش گذاشته و تحریم‌های جدیدی را پایه‌ریزی کنند. 

جانمایه راهبردهای پنجگانه‌ای که اندیشکده شورای آتلانتیک به ترامپ توصیه کرده و در واقع، هم‌اکنون هم در دستور کار است، فشار 

سیاسی - دیپلماتیک، تحریم‌های جدید، تنش‌سازی امنیتی و فرسایش و بالابردن هزینه‌های ایران و سپاه در تعاملات خارجی را نشان می‌دهد. راهبردهای ترامپ نیاز به تفسیر و آشکارسازی ندارد، چراکه از یک‌ سو با شکست تمامی پروژه‌های تروریستی در منطقه و ناکام ماندن تجزیه عراق و منطقه و نهایتاً، بی رمق شدن هژمونی خود در غرب آسیا روبه‌رو است و از سوی دیگر با سیاست‌های جنجالی و اتهامات و دروغ‌های مضحک، به غارت بیشتر منابع مالی کشورهای دست نشانده‌ای مثل عربستان، امارات و بحرین فکر می‌کند. اگرچه این استراتژی ترامپ، نتانیاهو و بقیه رژیم‌های ناتوان حاشیه خلیج فارس را خوشحال کرده ولی مسئله اصلی این است که ایران چه پاسخی به امریکا خواهد داد و فرمول تعامل با اروپا را چگونه تنظیم می‌کند. 

اگر ایران با تأیید مکرر آژانس هسته‌ای و مقامات بین‌المللی و اروپایی، به تعهدات برجامی پایبند بوده، حال نوبت اروپا و بقیه اعضای ۱+۵ و سازمان‌های بین‌المللی است تا امریکا را مجبور کنند به تعهدات مالی و اقتصادی عمل نماید و عدم پایبندی امریکا را معادل کاستن از تعهدات ایران قرار دهیم. اگر امریکای ترامپ و اروپای فرصت‌طلب برای فرسایش توان موشکی و منطقه‌ای هم‌داستان شده‌اند و به موازات بهره‌مندی اقتصادی از برجام، با وقاحت به مذاکرات جدید برجام ۲ و ۳ فکر می‌کنند، گام‌های متناسب و متوازن برای هزینه‌مند کردن سیاست‌های ترامپ باید در دستور کار راهبردهای ایران قرار گیرد. ترامپ بدون هزینه دادن در سیاست‌هایش، عربده‌های بیشتری خواهید کشید و تحریم‌های خود را گسترش می‌دهد تا امکان تسلیم‌پذیر کردن ایران را مهیا و امتیاز یک‌طرفه در حیاتی‌ترین مؤلفه‌های قدرت ایران را کسب نماید. آنچه موجب تعجب است اینکه با وجود تجربه ترامپ با برجام، عده‌ای در درون کشور، به جای واکنش ترامپ، توصیه به کرنش می‌کنند تا برجام را حفظ و آن را در تمامی شاخص‌های قدرت ملی و حیاتی ایران تکرار نمایند.