چالش ایجاد شده بین کنفدراسیون فوتبال آسیا و باشگاه‌های ایرانی بهانه خوبی است برای بازگشت به عقب و اندیشیدن در باب ذات فوتبالی که مدت‌هاست، نیست.

سرویس ورزش مشرق - به بهانه چالش ایجاد شده بین فوتبال باشگاهی ایران با کنفدراسیون فوتبال آسیا و به طور کلی فیفا، در این فرصت نگارشی به ریشه‌ها،‌پیش‌زمینه‌ها و پس‌زمینه‌های این زخم کهنه می‌پردازیم. این مطلب در حالی منتشر می‌شود که کمتر از 3 ساعت دیگر ممکن است فوتبال ایران پس از تعلیق تاریخی چند سال پیش خود با یکی از بزرگترین محرومیت‌های تاریخی خود مواجه شود. به همین جهت خواننده این مطلب ممکن است در شرایطی آن را مطالعه کند که ساعت‌ها و بلکه روزها از لحظه صدور حکم قطعی علیه فوتبال ایران در سطح ملی و باشگاهی گذشته باشد. فرقی هم نمی‌کند که چقدر زمان گذشته باشد. اصولا برای فوتبال سیاست‌زده ایران زمان و گذر آن چندان اهمیت ندارد. با نگاهی کلی‌تر برای ورزش ایران زمان چندان مهم نیست و حوادث در بستر آن گاه به سود ما و گاه به ضرر ما رقم می‌خورد.

چندین و چند میلیارد دلار بدهی روی دست فوتبال باشگاهی ایران مانده و کنفدراسیون فوتبال آسیا که مدتی است دشداشه‌پوش بالای سر ما ایستاده بهانه‌های کاملا منطقی و در قالب حرف حساب در دست دارد تا حسابی ما را ادب کند.

سؤال مهم این است که چرا فوتبال باشگاهی ایران به این حال و روز افتاده است. پاسخ مهم اینکه فوتبال باشگاه‌های ایران خیلی وقت است به چنین حال و روزی افتاده و کسی سراغی از آن نمی‌گیرد. منتظر یک متن فنی و بسیار سنگین و حساب شده نباشید. وضعیت مشخص است. وقتی یک پروژه کلید بخورد و مدیران آن پروژه اهل آن نباشند، پروژه به مقصد نخواهد رسید. فوتبال خالی از اهالی فوتبال شده و سیاسیون (در لباس صنعتی‌ها و دلسوزان جوانان ورزش ایران) وارد عرصه شده‌اند

بدهی‌ها آنقدر زیاد است که تسویه حساب ها در حد رویا به نظر می‌رسد. مدیران نیز یک به یک تقصیر را به گردن دیگران می‌اندازند. یکی از شاکیان شکایت از مدیر 5 دوره پیش دارد و دیگری به سراغ مدیر وقت آمده است. هر که آمده میراثی منفی و تاسف‌بار بر جای گذاشته و به هزینه یک صندلی در شورای شهر یا مجلس یا سازمانی در خور و شأن خود عرصه ورزش را ترک کرده است.

به این موضوع بارها پرداخته شده که در باشگاه‌های فوتبال معتبر جهان هر چیزی سر جای خودش است. یعنی مدیرعامل حق دارد مدیرعامل باشد. مربی حق دارد مربی باشد و به همین سبک و سیاق می‌توان به بازیکن، مدیر استادیوم، هوادار، روانشناس و پزشک و ... اشاره کرد

تنها به این نکته در قالب یک مثال بسنده می‌شود که مدیرعامل کنونی باشگاه آلاوس اسپانیا (به عنوان یک باشگاه کاملا معمولی و نه چندان حرفه‌ای) در کنار داشتن تمام فاکتورهای لازم برای احراز پست مدیرعاملی باشگاه و اخذ آراء اکثریت هواداران رسمی آن یک ویژگی مهم دیگر هم دارد و آن اینکه معادل ضرر احتمالی مالی 2 سال آینده آلاوس از حساب شخصی خود سرمایه کنار گذاشته و این سرمایه تا پایان این زمان قابل برداشت نخواهد بود.

به ثبات مالی و فکری در چنین باشگاه معمولی توجه کنید و اگر توانش را دارید و اصولا امکانش وجود داشته باشد آن را با وضعیت مالی بزرگترین باشگاه‌های فوتبال ایران، مقایسه کنید. شکی در برخی تلاش‌های AFC به صورت تبعیض‌آمیز علیه ایران وجود ندارد اما مشکلات آنقدر زیاد است که دشمنان فوتبال ایران (به فرض وجود) تا مدت‌ها و به راحتی می‌توانند کاملا منطقی و حساب شده علیه ما فعالیت کرده و حکم صادر کنند.