سرویس سیاست مشرق - روزانه میتوان از لابهلای گزارشها و عناوین خبری رسانههای مکتوب و حتی غیر مکتوب، نکات قابلتوجهی استخراج کرد؛ موضوعاتی که میتواند برای مخاطبین قابلاستفاده و محوری برای تحلیل باشد، در گزارش روزانه "ویژههای مشرق" نکات و تأملات قابلاستخراج از رسانهها برای مخاطبین عرضه خواهد شد؛ با «ویژههای مشرق» همراه شوید.
*******
روزنامه شرق در سرمقاله امروز خود نوشت:«جورج بوش در مقابل اقدام سخاوتمندانه ایران در دوران دولت اصلاحات در همکاری با آمریکا برای غلبه بر طالبان، ایران را در کنار دو کشور دیگر محور شرارت خواند».
گفتنی است دولت اصلاحات به واسطه برخی قول و قرارهای پنهان، به آمریکا در مقابله با طالبان کمک کرد اما به جای تشکر و دستخوش، اتهام عضویت در محور شرارت را دریافت کرد. در همان روزگار - سالهای ۸۲ تا ۸۴- توافق سعدآباد و پاریس و بروکسل میان ایران و ۳ کشور اروپایی امضا شد که با وجود انجام همه تعهدات از سوی ایران، تعهدات طرف اروپایی کاملاً زیرپا نهاده شد و تقریبا هیچ دستاوردی عاید ایران نشد.
دولت اصلاحات با اعتماد به آمریکا و اروپا، صنعت هسته ای ایران را به حالت تعلیق درآورد ولیکن این قبیل اقدامات هیچگاه به لغو تحریم ها منتهی نشد.
در مجموع سیاست خارجی دولت اصلاحات، می بایست به عنوان یک درس عبرت مورد توجه قرار گیرد تا هیچگاه این رویکرد منفعلانه تَکرار نشود.
لازم به ذکر است که دولت یازدهم، علیرغم این تجربه پرهزینه، در موضوع برجام دقیقا همین رویکرد را اجرا کرد اما سرنوشت آن به همان سرنوشت دوران اصلاحات منتهی شد و آن اینکه تقریبا و تحقیقا هیچ دستاوردی عاید ایران نشد. به طور خلاصه «هسته ای رفت ولی تحریم ها پابرجا ماند»!
**روزنامه های اصلاح طلب در نقش نسخه مکتوب کانال معاند نظام!
مدتی است که یک کانال تلگرامی وابسته به سرویس های جاسوسی غربی به سیاه نمایی، ترور شخصیت مسئولان ارشد نظام و تزریق بدگمانی در میان مردم اقدام می کند. شواهد و قرائن متعدد حاکی از این است که گردانندگان کانال مذکور صرفا نقش ویترینی دارند و محتوای عملیات روانی این کانال از سوی میز اطلاعاتی مشترکی در خارج از کشور به گردانندگان دیکته می شود.
اما نکته قابل تأمل و البته تاسف برانگیز این است که وقتی یک سوژه توسط این کانال بدسابقه برجسته می شود. به فاصله زمانی کوتاهی، همان سوژه با ادبیاتی مشابه در صفحه اول برخی روزنامه های اصلاح طلب مشاهده می شود.
برای نمونه این کانال بدسابقه در روزهای گذشته، همصدا با بی بی سی فارسی، صدای آمریکا و دیگر رسانه های معاند نظام به بزرگنمایی «روز کوروش» پرداخت و با حاشیه سازی سعی کرد تا این موضوع را به یک مسئله امنیتی برای کشور تبدیل کند. اما هوشیاری مردم موجب شد تا تیرِ این جماعت به سنگ بخورد.
با مروری کوتاه به صفحات اول برخی روزنامه های اصلاح طلب با تیترهایی همچون «منع بزرگداشت کوروش؛با حضور گسترده ماموران و بستن ورودی های منطقه تاریخی پاسارگاد»،«حاشیه های روزی به نام کوروش»،«کوروش درخواست خواب دارد» و...مواجه می شویم.
چرا باید روزی بی بی سی فارسی(رسانه ملکه انگلیس) از به حاشیه رفتن مسائل مهم و جنجال آفرینی درخصوص مسائل کم اهمیت در روزنامه های اصلاح طلب ذوق زده شود و روزی دیگر برخی از این روزنامه ها به نسخه مکتوب کانال بدسابقه نبدیل شوند؟!
چرا مشکلات اصلی مردم و مسائل مهم کشور در صفحات اول این روزنامه ها جایی ندارد؟!
آیا برخی وظیفه دارند تا با نارنجک های دودزا، دولت را از وظیفه اصلی خود و مردم را از مسائل اصلی کشور غافل کنند؟!
**روحانی تصور میکند که هنوز دوران انتخابات است
روزنامه بهار در گزارشی با عنوان «حرف درمانی بس است» نوشت:
«روحانی تصور میکند که هنوز دوران انتخابات است و میتواند با چند جمله که ظاهری تند و تیز دارد نگاهها را به سمت خود جلب کند و از حجم انتقادات بکاهد...الگویی که رییسجمهور آن را دنبال میکند بیشتر شبیه «حرفدرمانی» است... مگر میتوان پذیرفت که از یکسو از پایبندی به وعدهها بگوییم و از طرف دیگر آنچه در عمل مشاهده میشود بر خلاف آن وعدهها باشد؟ ... در این کشور خیلیها زیبا سخن گفتن را بلد هستند و شاید توان مطرح ساختن شعارهایی زیباتر از آنچه شما مدعی پایبندی به آن هستید را هم داشته باشند. آنچه مردم میخواهند نه تکرار صحبتهای زیبا بلکه عمل است. عمل به وعدههایی که امید را در جامعه ایجاد کرد و سبب «تَکرار» نام شما از سوی مردم شد. اگر قرار باشد این امید مردم به واسطه عدم تحقق وعدهها ناامید شود شما مقصرید و باید روزی پاسخگوی مردمی باشید که به امید اندکی تغییر پای صندوقهای رای رفتند».
آقای روحانی و دیگر مقامات ارشد دولت همگی اشتراک نظر دارند که مشکل کنونی کشور در اشتغال جوانان و معیشت مردم جمع شده و خود را نشان داده است.
اما متاسفانه کارنامه دولت در این دو زمینه نمره قابل قبولی ندارد. چندی پیش روزنامه زنجیرهای شرق در مطلبی نوشته بود که مشکلات اقتصادی تنها با فهم صحیح از این مشکلات حل خواهند شد، دولت بایستی چالههای مهم اقتصاد کشور را پیدا کرده و در ادامه برای حل این مشکلات بکوشد ، این اعتراف بدان معنا است که دولت آقای روحانی در چهار سال گذشته هم و غم خود را در جاهای دیگری غیر از آن چه که به درد اقتصاد کشور بخورد مصروف ساخته بوده و در دوره دوم تازه بایستی به مشکلات مردم رسیدگی کند!
دولت یازدهم با شعار چرخیدن همزمان چرخ سانتریفیوژ و اقتصاد، موفق به کسب رای مردم شد. با گذشت چهار سال مشخص شد دل بستن به مذاکره و توافق با قدرتهای غربی برای گشودن گرههای اقتصادی، نسبتی با واقعیتهای اقتصادی ندارد. نگاهی به نتایج نظرسنجیهای اخیر نشان میدهد مردم علی رغم رای دادن به آقای روحانی، همچنان مطالبه اصلیشان حل مشکلات اقتصادی است و از این منظر به آقای روحانی و دولت قبلی ایشان نمره قبولی نمیدهند. حال باید پرسید آیا دولت دوازدهم برای حل مشکلات اقتصادی و معیشتی مردم، میخواهد همان راه پیشین را طی کند؟
چند برابر شدن نقدینگی، عملکرد ضدتولید و فسادزای بانکها، مشکلات ناشی از موسسات مالی غیرمجاز، رکود بازار خرید و فروش مسکن، افزایش سرسامآور اجارهخانه و موارد دیگری که میتوان به اینها افزود، ربط چندانی به تحریم و بهانههای اینچنینی ندارد. همتی میخواهد که به آنها بپردازد و حرکتی کند. دولت در سال ۹۲ مدعی بود ویرانهای با خزانهای خالی تحویل گرفته و هرگاه پرسیده شد پس اثر آن تدبیرها و امیدها کجاست، میگفتند فعلاً مشغول آواربرداری هستیم و عمران و آبادانی بماند برای دولت بعد. حال دیگر دولت قبل همین دولت تدبیر و امید است و نمیتوان تقصیرها را متوجه آن کرد. مردم منتظر اقدام و عمل هستند.
**با آمارسازی، سرمایه خارجی سرازیر نمی شود!
روزنامه جهان صنعت در مطلبی نوشت:
«ستاد اقتصادی دولت دوازدهم طبق تکلیف برنامه ششم توسعه، برای جذب ۶۵ میلیارد دلار سرمایهگذاری خارجی چهار سال دیگر فرصت دارد و این ماموریت جز به شرط همسانسازی قوانین داخلی و خارجی، حذف بوروکراسی، رفع مشکلات بانکی و حمایت از سرمایهگذاران داخلی محقق نمیشود. رقم ۶۵ میلیارد دلاری در حالی مطرح میشود که در طول چهار سال گذشته در شرایط پسابرجام ۱۰ میلیارد و ۷۰۰ میلیون دلار سرمایه خارجی محقق شد که البته این رقم با احتساب قراردادهای در حال اجرا و اجرایی شده است».
چندی پیش «محمد جواد ظریف» وزیر امور خارجه در مجلس شورای اسلامی اعلام کرد:
«طبق آخرین آمار ۱۱ میلیارد و ۸۰۰ میلیون دلار سرمایه خارجی در طول دولت یازدهم وارد کشور شده است». «اسحاق جهانگیری» معاون اول رئیس جمهور هم طی هفتههای اخیر با بیان اینکه در دوران بعد از برجام حدود ۱۴ میلیارد دلار سرمایهگذاری مستقیم خارجی جذب شده، بیان کرد: «بیش از ۱۱ میلیارد و ۶۶۰ میلیون دلار سرمایه وارد کشور شده و در واقع تبدیل به کارخانه و صنعت در کشور شده است».
از سردرگمی مسئولان دولتی همین بس که وزیر خارجه ۱۱ میلیارد دلار سرمایهگذاری را مربوط به چهار سال اخیر میداند و معاون اول رئیسجمهور مربوط به یکسال و نیم پس از برجام!
نکته مهم در این زمینه که بارها و بارها از سوی کارشناسان و رسانهها گفته شده، این است که رقم اعلام شده مربوط به سرمایهگذاری مصوب بوده و مقدار اندکی از آن جذب یا به عبارت دیگر وارد کشور شده است. به عبارت دیگر، مسئولان دولتی و روزنامههای زنجیرهای آگاهانه یا ناآگاهانه میزان سرمایهگذاری مصوب شده را به جای سرمایهگذاری جذب شده اعلام کردهاند.
در حال حاضر نگاهی به آمارهای رسمی که از سوی وزارت صنعت، معدن و تجارت با عنوان «گزارش وضعیت سرمایهگذاری خارجی در ایران» در سال ۹۵ منتشر شده است، به خوبی نشان میدهد سرمایهگذاری خارجی در این دولت نسبت به دولت دهم کاهش پیداکرده است. بر همین اساس جذب سرمایهگذاری مستقیم خارجی طی سه سال نخست دولت یازدهم نسبت به سه سال پایانی دولت دهم ۴۳ درصد کاهش یافته است.
علاوه بر این، آنکتاد (کنفرانس تجارت و توسعه سازمان ملل) که مرجع رسمی آمار جذب سرمایه خارجی در دنیا است در اوایل امسال در گزارشی اعلام کرد که ایران از سال ۹۲ تاکنون در جذب منابع نزولی عمل کرده و در سال ۹۵ نسبت به ۹۴ به منفی ۵۱ درصد رسیده است.