کد خبر 796734
تاریخ انتشار: ۱۹ آبان ۱۳۹۶ - ۰۹:۲۵

ائمه معصومین قبل از شهادت سید الشهداء، سنت پیاده رویی برای زیارت اماکن مقدس از جمله مکه مکرمه را انجام می دادند،نقل شده است.

به گزارش مشرق، به برکت قیام عاشورای سال 61 هجری،امروز اربعین حسینی تبدیل به یکی از ارکان قوت و تحکیم مکتب تشیع شده و عملا خنثی کننده توطئه های نرم فرهنگی دشمنان اسلام است؛ به  گونه ای که امروز دیگر،پیاده روی زیارت اربعین، جزو شعائر الهی محسوب می شود.«ترکیب «عشق و ایمان» و «عقل و عاطفه» از ویژگی‌های منحصر به‌فرد مکتب اهل‌بیت است و حرکت عاشقانه و مؤمنانه مردم از کشورهای مختلف جهان در زیارت اربعین، بدون تردید از جمله شعائر الهی است. ... حرکت عظیم مردم از ایران و سایر کشورهای جهان برای حضور در راهپیمایی اربعین، جلوه‌ای از ویژگیهای برجسته مکتب اهل‌بیت علیهم‌السلام است که در آن، هم «ایمان، اعتقاد قلبی و باورهای راستین» موج می‌زند و هم «عشق و محبت».[1]

 در کنار اینکه زیارت اربعین جزء شعائر محسوب می شود، فضلیت های بی شماری نیز دارد؛ چنانکه دوستداران اهل بیت، سختی های راه بر جان می خرند تا از فضائل این حرکت عبادی-سیاسی و اعتقادی برخوردار گردند؛ابن قولویه در کتاب ارزشمند «کامل الزیارات» از امام صادق در فضیلت پیاده روی برای زیارت امام حسین(ع)، چنین، نقل می کند:

یَا عَلِیُّ! زُرِ الْحُسَیْنَ وَ لَا تَدَعْهُ. قَالَ: قُلْتُ مَا لِمَنْ أَتَاهُ مِنَ الثَّوَابِ؟ قَالَ: مَنْ أَتَاهُ مَاشِیاً کَتَبَ اللَّهُ لَهُ بِکُلِّ خُطْوَةٍ حَسَنَةً وَ مَحَی عَنْهُ سَیِّئَةً وَ رَفَعَ لَهُ دَرَجَةً. فَإِذَا أَتَاهُ، وَکَّلَ اللَّهُ بِهِ مَلَکَیْنِ یَکْتُبَانِ مَا خَرَجَ مِنْ فِیهِ مِنْ خَیْرٍ وَ لَا یَکْتُبَانِ مَا یَخْرُجُ مِنْ فِیهِ مِنْ شَرٍّ وَ لَا غَیْرَ ذَلِکَ. فَإِذَا انْصَرَفَ وَدَّعُوهُ وَ قَالُوا: یَا وَلِیَّ اللَّهِ مَغْفُوراً لَکَ أَنْتَ مِنْ حِزْبِ اللَّهِ وَ حِزْبِ رَسُولِهِ وَ حِزْبِ أَهْلِ بَیْتِ رَسُولِه، وَ اللَّهِ لَا تَرَی النَّارَ بِعَیْنِکَ أَبَداً وَ لَا تَرَاکَ وَ لَا تَطْعَمُکَ أَبَداً

ای علی بن میمون صائغ! قبر حسین علیه السّلام را زیارت کن و ترک مکن. عرض کردم: ثواب کسی که آن حضرت را زیارت کند چیست؟حضرت فرمودند: کسی که پیاده زیارت کند آن حضرت را، خداوند به هر قدمی که برمی‏ دارد، یک حسنه برایش نوشته، و یک گناه از او محو می ‏فرماید، و یک درجه مرتبه‏اش را بالا می ‏برد. و وقتی به زیارت رفت، حق تعالی دو فرشته را موکّل او می‏ فرماید که آنچه خیر از دهان او خارج می شود را نوشته و آنچه شر و بد می‏ باشد را ننویسند. و وقتی برگشت با او وداع کرده و به وی می‏ گویند: ای ولی خدا! گناهانت آمرزیده شد. و تو از افراد حزب خدا و حزب رسول او و حزب اهل بیت رسولش می ‏باشی، به خدا قسم! هرگر تو آتش را به چشم نخواهی دید و آتش نیز هرگز تو را نخواهد دید و تو را طعمه خود نخواهد نمود.[2]

اما باید دقت داشت که فلسفه وجودی  زیارت ائمه معصومین، راهکار برقراری ارتباط با معصوم(ع) در زمان غیبت و ظهور و در زمان حیات و ممات اوست، زیارت، از مهم‌ترین عوامل تربیتی و راهبرد اهل‌بیت(ع) برای ایجاد، تقویت و تعمیق ارتباط شیعیان با ارواح آسمانی و مطهر خاندان عصمت است،این ارتباط باید از یک ارتباط موقت و احساسی و مقطعی فراتر رفته به ارتباطی دائمی و عارفانه تبدیل شود تا برآیند آن، تربیت شیعه‌ای واقعی و عاشق اهل‌ بیت‌(ع) باشد.ساز و کار زیارت، ابزاری معنوی و بسیار مؤثر و روح‌افزاست که در فرهنگ تشیع، جایگاهی ویژه دارد. از همین منظر است که زیارت از دیدگاه اهل‌ بیت(ع) جریانی چند لایه با ابعاد فرهنگی، سیاسی، اعتقادی، اقتصادی و عرفانی است که تأثیرات فردی و اجتماعی متعددی دارد.

مبانی نظری زیارت اربیعن با پای پیاده از منظر ائمه معصومین

نگاهی به آیات و روایات نشان می دهد که تاکیدات بسیاری بر پیاده رویی برای به جا آوردن امور دینی شده است. برای جلوگیری از اطاله کلام، در این بخش صرفا به مبانی نظری و سیره ائمه معصومین در خصوص پیاده رویی برای زیارت سید الشهدا و بخصوص در اربعین حسینی می پردازیم:

در دین مبین اسلام نیز، زیارت با پای پیاده، سنتی حسنه شمرده شده و سفارش بسیاری بر آن شده است. امام صادق (ع) می‌فرمایند: هر که پیاده به زیارت امیر مؤمنان (ع) رود، خداوند متعال به هر گامی ثواب یک حجّ و یک عمره برای او نوشته می‌شود، و اگر پیاده برگردد، به هر گامی، برای او ثواب دو حجّ و دو عمره می‌نویسند.[3] زیارت امام حسین (ع) نیز با پای پیاده مورد سفارش بسیاری قرار گرفته و امام صادق (ع) می‌فرمایند: هر که پیاده به زیارت او رود، هر گامی که بردارد و بگذارد، ثواب آزاد کردن بنده‌ای از اولاد اسماعیل را دارد و در روایت دیگری نیز می‌فرمایند: هر که پیاده به زیارت قبر امام حسین (ع) رود، خداوند متعال به عدد هر گام برای او هزار حسنه می‌نویسد و هزار گناه را از او محو می‌کند.[4]

ائمه معصومین قبل از شهادت سید الشهداء، سنت پیاده رویی برای زیارت اماکن مقدس از جمله مکه مکرمه را انجام می دادند،نقل شده است که امام حسن (ع) بیست‌وپنج مرتبه از مدینه با پای پیاده به زیارت خانه خدا رفتند.[5]  جالب است که بدانیم حتی خود امام حسین(ع) برای زیارت خانه خدا، راه را پیاده می‌پیمود، در حالی که محمل‌ها و جهازها در کنار ایشان حرکت می‌کردند.[6]

شهادت امام حسین(ع) در سال 61 هجری، با توجه به اهداف قیام و فلسفه آن که در جهت عزت اسلامی بود؛ از این رو ضرروت داشت برای ائمه معصومین در دوره های بعد که برای حفظ و صیانت از قیام سید الشهداء،همواره مصائب سید الشهداء را برای امت اسلامی یادآوری کنند که یکی از این رویکردها، خود را در قالب شعائر مذهبی اربعین نشان می داد.

نگاهی به وقایع تاریخی نشان می دهد که امام سجاد(ع) و حضرت زینب(س) بعد شهادت امام حسین(ع) در کوفه و شام با خطبه ها و سخنرانی های خود یاد و خاطره جانفشانی های امام حسین(ع) را در راه ارزش های متعالی گرامی داشتند. همچنین امام سجاد(ع) در مناسبت های مختلف برای پدر بزرگوارش، امام حسین(ع)مجالس عزا برپا می کرد و از مهمانان حضرتش پذیرایی می کردند. این سنت در نزد شیعیان از ایشان به یادگار ماند. این مجلس عزا چندین سال به طور پیوسته ادامه داشت و یک سال آن، به صورت شبانه‌روزی بود و بنا بر نقلی دیگر تا سه سال بعد از واقعه عاشورا این مجلس عزا در مدینه برگزار می‌شد.[7] پس از ایشان، امام باقر(ع) وصیّت کردند که تا ده سال در منا روضه بخوانند.[8] این مسائل گویای اهمیتی است که در فلسفه وجودی قیام امام حسین(ع) برای زنده نگاه داشتن و پویایی مکتب تشیع نهفته است و سختی ها در این مسیر معنا و مفهومی ندارد.

. امام صادق(ع) در جوابی سوالی که پرسیده شد آیا با وجود مشقت آیا باز تاکید بر زیارت امام حسین(ع) وجود دارد؟ که حضرت در جواب فرمودند: بله.[9] تامل در این جواب بیانگر حقایق بی شماری است. از جمله اینکه می دانیم برای انجام و گزاردن اعمال حج هم تاکید شده است ولی این تاکید هنگامی که بر زائر مشقت باشد و امنیت او در خطر باشد این فریضه برداشته می شود، حال می بینم که با وجود مشقت ها، حضرت تاکید می فرمایند به زیارت امام حسین(ع) بروید. امام رضا(ع) نیز فرمودند:«من زار قبر أبی عبدالله الحسین(ع) بشط الفرات کان کمن زار الله فوق عرشه؛ کسی که قبر امام حسین(ع) را در کربلا زیارت کند، مانند کسی است که خدا را در عرش زیارت کرده باشد.».[10]

اهمیت زیارت اربعین در ادوار بعدی همچنان مورد تاکید ائمه معصومین قرار می گیرد تا اینکه  روایت بسیار شاخصی از امام حسن عسکری(ع) به دست ما می رسد که در آن زیارت اربعین را در زمره نشانه‌های پنج‌گانه مؤمن بیان میکند:«عَلامَةُ ‌المُؤمِنِ خَمسٌ: صَلاةُ ‌الاِحْدَی وَالْخَمْسِینَ، وَزیارة‌ُ الاربَعین، وَالتَّخَتُّمُ بِالْیَمِینِ، وَتَعفِیرُ الْجَبِینِ وَالْجَهْرُ بِبِسْمِ اللهِ الرَّحمنِ الرَّحِیم».[11]

در این حدیث از امام حسن عسکری، تاکید بر زیارت اربعین است وگرنه زیارت عاشورا توصیه می شد، یعنی رازی در زیارت اربعین است که آن را همردیف نماز و نشانه مومن، قرار می دهد، بنابراین، اربعین امام حسین (ع) موضوعیت دارد.

تحلیلی بسیار ارزشمندی در این خصوص استاد حضرت آیت الله جوادی آملی وجود دارد که می فرمایند:«اهمیت زیارت اربعین، تنها به این نیست که از نشانه های ایمان است؛ بلکه طبق این روایت، در ردیف نمازهای واجب و مستحب قرار گرفته است. بنابراین همان گونه که نماز، ستون دین و شریعت است، زیارت اربعین و حادثه کربلا نیز ستون ولایت است، امّا مهم آن است که دریابیم نماز و زیارت اربعین انسان را چگونه متدین می کند. به دیگر سخن، بر اساس فرموده رسول خدا(ص) عصاره رسالت نبوی(ص) قرآن و عترت است؛ «إنی تارک فیکم الثقلین... کتاب الله و... عترتی أهل بیتی». عصاره کتاب الهی که دین خداست، ستونی دارد که نماز است و عصاره عترت نیز ستونش زیارت اربعین است که این دو ستون در روایت امام عسکری(ع) در کنار هم ذکر شده است».[12]

اگر از موارد فوق بگذریم مهمترین مصداق ها را در این خصوص می توانیم در خود زیارت اربعین که توسط امام صادق به شیعیان تعلیم داده شده، بیان کنیم که امام حسین عناوینی همچون ولیّ خدا، حبیب خدا، خلیل خدا، برگزیده خدا، شهید مظلوم، گرفتار رنج ها و مصیبت ها و کشته اشک ها:... السلام علی اسیر الکُرُبات و قتیل العَبَرات. ...معرفی میشود.

اربعین، پیوند حماسه حسینی با مهدویت

همانگونه که می دانیم، یکی از ابعاد معرفی امام زمان در زمان ظهور، معرفی خود با امام حسین است. به این معنا که گویی فردی در عالم خاکی نیست که نام امام حسین را نشنیده باشد و همگان وی را می شناسند. چنانکه در زمان ظهور می فرماید:«اَلا یا اَهلَ العالَم اِنَّ جَدِی الحُسَین قَتَلُوهُ عَطشاناً، اَلا یا اَهلَ العالَم اِنَّ جَدِی الحُسَین سحقوه عدوانا»[13]

آیت ‌الله محمدتقی بهجت رحمة الله علیه دراین باره چنین، می فرمایند:«... امام زمان خودش را به واسطه امام حسین علیه السلام به همه عالم معرفی می‌کنند ... بنابراین در آن زمان باید همه مردم عالم، حسین علیه السلام را شناخته باشند... اما الان هنوز همه مردم عالم، حسین علیه السلام را نمی‌شناسند و این تقصیر ماست، چون ما برای سیدالشهدا علیه السلام طوری فریاد نزدیم که همه عالم صدای ما را بشنود» بر این اساس پیاده‌روی اربعین بهترین فرصت برای معرفی حسین (ع) به عالم است.[14]

زیارت امام حسین(ع) با پای پیاده در ادوار تاریخی

در طول تاریخ، شیعیان هر زمان که از ستم و ظلم های حکومت های جور در امان بودند، با پای پیاده به زیارت امام حسین(ع) می رفتند و زمانی که حاکمان شیعی بر سر قدرت بودند، این موضوع از اهمیت چند برابری برخوردار میگردید. حاکمان حکومت‌های شیعی مانند حکومت آل‌بویه و حکومت صفویه، به این سنت حسنه اقدام کرده و سعی در تبلیغ آن بین شیعیان داشته‌اند. زیارت کربلا با پای پیاده، تا زمان مرحوم شیخ انصاری مرسوم بوده[15] و مرحوم آخوند خراسانی نیز به همراه اصحابشان با پای پیاده به زیارت کربلا مشرف می‌شدند[16] میرزا حسین نوری اهتمام بسیاری به این امر مهم داشته و هر سال در روز عید قربان به همراه جمعی از زائرین امام حسین (ع) به پیاده‌روی از نجف تا کربلا اقدام می‌کردند و این سفر، سه روز به طول می‌انجامید.[17] این سنت اگر چه در مقاطعی از تاریخی به علت کور دلی و دشمنی دشمنان با خاندان رسالت، متوقف گردید، ولی خواست و اراده الهی بر این قرار گرفته بود که حسین(ع) نشانی از نشانه های الهی برای مودت و دوستی و نزدیکی دلها برای رسیدن به خدا باشد به گونه ای که با سرگونی نظام بعثی در عراق، سیل عاشقان در اربعین حسینی راهی سرزمین کربلا گردند.

آنان که بازمانده اند

در این میان کسانی هم هستند که بنا به دلایلی امکان حضور در اربعین حسینی در کربلا را پیدا نمی کنند. در این شرایط قلبهایشان بسیار متالم و مضطرب است و به دنباله روزنه ای می گردند تا در این اجتماع میلیونی حضور پیداکنند. به این افراد باید حدیثی را از امام صادق(ع) روایت کرد که شامل حال آنها می شود. امام صادق، دراین باره، چنین، می فرمایند:  «ای سَدیر! قبر حسین علیه السلام را در هر روز، زیارت میکنی؟». گفتم: فدایت شوم، نه! فرمود: «چه قدر جفاکارید!». فرمود: «او را هفته‌‏ای یک بار، زیارت می‏کنید؟». گفتم: نه. فرمود: «در هر ماه، چه طور؟». گفتم: نه. فرمود: «در هر سال، چه؟». گفتم: گاه، چنین می‏شود. فرمود: «ای سَدیر! چه قدر به حسین علیه السلام جفا میکنید! آیا نمی‏دانی که خدای عزوجل، دو هزار هزار فرشته پریشان غبارآلود دارد که می‏گِریند و زیارت میکنند و خسته نمی‏شوند. چه می‏شود ای سَدیر که قبر حسین علیه السلام را در هر هفته، پنج بار و در هر روز، یک بار، زیارت کنی؟». گفتم: فدایت شوم! میان ما و او فرسنگ‏ها راه است. امام علیه السلام فرمود: «به بالای بام خانه‌‏ات برو. سپس به راست و چپ، توجّه کن و آن گاه، سرت را به سوی آسمان، بالا ببر و به سوی قبر حسین علیه السلام رو کن و بگو:" السَّلامُ عَلَیکَ یا أبا عَبدِ اللّهِ، السَّلامُ عَلَیکَ و رَحمَةُ اللّهِ و بَرَکاتُهُ : سلام بر تو، ای ابا عبد اللّه! سلام و رحمت و برکات خدا بر تو باد!". برایت، یک زیارت نوشته می‏شود و زیارت، [معادل‏] یک حج و عمره است». [پس از آن،] گاه در یک ماه، بیش از بیست بار، آن را به انجام می‏رساندم.[18]

در نهایت اینکه به تعبیر آیت الله محسن اراکی،زیارت اربعین رجوع به امامی است که ظاهرا در معادلات تاریخی کشته شده است و از نظر کمیت‌گراها به پایان راه رسیده است، اما ما هیچ احساس تمام شدن راه را نمی‌کنیم... مسئله اربعین حسینی یک نمود از یک انرژی عظیم اجتماعی است که در صحرای کربلا تولید شد و تاریخ را به حرکت در آورد و تا زمانی که تاریخ را به نقطه مطلوب نرساند از پای نخواهد نشست.

پی نوشت ها:

[1] . بیانات رهبر معظم انقلاب در درس خارج فقه درباره‌ی زیارت اربعین.

[2] . کامل الزیارات ص134

[3] . فرحه الغری، ابن طاووس عبد الکریم بن احمد: 75

[4] . کامل الزیارات: 183 و 184 و 185

[5] . فضائل الخمسه من الصحاح السته، ج3 ص351

[6] . من لایحضره الفقیه: ج3 ص54

[7] . دعائم الإسلام و ذکر الحلال و الحرام و القضایا و الأحکام عن اهل بیت رسول الله علیه و علیهم افضل السلام،تصحیح اصف فیضی، قم، وسسه آل البیت علیهم السلام لاحیاء التراث،۱۳۸۳ق، ج ۱، ص۲۲

[8] . الکافی،  ج۵، ص۱۱

[9] . وسائل الشیعة، ج۱۴، ص ۴۲۸‌ـ ۴۴۲٫

[10] . حرّ عاملی ،همان، ج ۱۰، ص ۳۱۹ 

[11] . شیخ مفید، المزار، ص53‎؛ شیخ طوسی، مصباح المتهجد، ص787ـ788؛ ابن‌فتال نیشابوری، روضه ‌الواعظین، ص195؛

[12] . شکوفایی عقل در پرتو نهضت حسینی ، ص 227-234

[13] . الزام الناصب فی اثبات الحجة الغائب، ج 2، ص 282

[14] . در محضر بهجت، ص126

[15] . نجم ثاقب در احوال امام غایب (ع)، 25

[16] . روح مجرد، 553

[17] . نجم ثاقب در احوال امام غایب (ع)، 26.

[18] . الکافی، ج 4، ص 589

منبع: فارس