سرویس سیاست مشرق - روزانه میتوان از لابهلای گزارشها و عناوین خبری رسانههای مکتوب و حتی غیر مکتوب، نکات قابلتوجهی استخراج کرد؛ موضوعاتی که میتواند برای مخاطبین قابلاستفاده و محوری برای تحلیل باشد، در گزارش روزانه "ویژههای مشرق" نکات و تأملات قابلاستخراج از رسانهها برای مخاطبین عرضه خواهد شد؛ با «ویژههای مشرق» همراه شوید.
*******
** آقای روحانی! دولتِ قبل، دولتِ تدبیر و امید است، پاسخگوی عملکردتان باشید
روزنامه قانون در گزارشی با عنوان «پس لرزههای تدبیر!» نوشت:
«حسنروحانی که محل مسکنهای مهر نابود شده را برای طعنه و کنایهزدن به احمدینژاد و سخنرانی انتخاب کرده بود، مانند میتینگهای انتخاباتی خود در میان انبوهی از نیروهای امنیتی و نظامی، وعدههایی را به زبان آورد و رفت. روحانی...ازجملات احمدینژاد نیز استفاده کرد و دولت را خادم مردم نامید ولی تصاویری که از سخنرانی او منتشر شد بازگو کننده نگاهی از بالا به پایین بر ملت بود و خبری از خدمتگزاری نبود!».
این روزنامه اصلاح طلب در ادامه نوشت:
«روحانی در بخشی از سخنانش که به نظر میرسید بخش اصلی اظهاراتش نیز بود بدون توجه به آنکه مسکنهای مهر در سرپلذهاب توسط دولت او به مردم واگذار شده بود با اشاره به اینکه در این حادثه زلزله، برخی ساختمانهایی که بهصورت تعاونی و دولتی ساخته شده و از عمر احداث آنها زمان کمی میگذرد، تخریب و دچار حادثه شدهاند، گفت:"باید اشکالات و کاستیهای موجود در ساخت این بناها بررسی شود و دولت بیشک این مسائل را دنبال کرده و مقصران را شناسایی و به مردم معرفی خواهد کرد".»
قانون افزود:
«چرا مسئولان عادت کردهاند که مشکلات و کاستیها را به گردن بقیه بیندازند و بهگونهای نمایش دهند که گویی در این چهار دهه که از عمر انقلاب میگذرد هیچکدام در نظام، مسئولیتی نداشتهاند؟! آیا مسئولیت کشته، آواره، بیخانمان و یتیم شدن مردم کرمانشاه، دولت قبل است، یا بلاهای طبیعی و گسلها عامل این بحران هستند؟! بیشک اگر تمام عوامل را کنار یکدیگر بگذاریم، دولتی که امروز مسئولیت اداره کشور را در دست گرفته و به عنوان مجری سیاستهای جمهوری اسلامی ایران فعالیت میکند، بیش از تمام عوامل تقصیرکار است... آقای روحانی باید در وهله اول مقصران حاضردولت خود را به مردم معرفی کند و در ادامه به سراغ آنهایی برود که چند دهه است در قبال مشکلات مردم بیتوجه هستند. منتظر میمانیم تا مشاهده کنیم که آقای روحانی مقصران را شناسایی و به مردم معرفی میکند یا مانند وعدههای انتخاباتی در پستو بایگانی میشود».
روزنامه اعتماد نیز با ادبیاتی مشابه در یادداشتی با عنوان «تصویر روحانی» با گلایه نسبت به اینکه چرا روحانی از نزدیک با هموطنان آسیب دیده در حادثه تلخ زمینلرزه در استان کرمانشاه صحبت نکرد، نوشت:
«اینجا نقش مشاوران اسم و رسمدار رییسجمهور است که به چشم میآید و این وظیفه آنهاست که مشاوره دهند و بگویند آقای رییسجمهور باید با مردم حرف بزنید و حرفشان را هم بشنوید. فراهم کردن دیداری چند دقیقهای با بازماندگان در یکی از چادرهای احداث شده به قاعده نباید کاری سخت یا در تضاد با پروتکلهای امنیتی میبود اما همراهان و مشاوران رییسجمهور از این پیشنهاد – به هر دلیلی – دریغ کردند».
گفتنی است حواله دادن مشکلات و معضلات به دولت قبل ترفند دلچسب و البته نخ نمای برخی از مقامات دولتی و رسانههای اصلاح طلب برای سرپوش گذاشتن بر سوء مدیریتها و ناکارآمدیهای دولت روحانی است. روزنامههای زنجیرهای و برخی دولتمردان تا آنجا در این خط رسانهای دروغین، سخیف و نامعقول و ناشایست پیش رفتند و آنقدر از این خوراک فاسد استفاده کردند که حتی صدای برخی از همین جماعت را هم درآورد.
برای نمونه، روزنامه زنجیرهای بهار-آبان ۹۶- در گزارشی با عنوان «تا کی دولت قبل؟» نوشت: «حدود پنج سال از پایان دولت احمدینژاد و شروع به کار دولت میانهرو حسن روحانی میگذرد... پرسش اساسی آن است که امروز و با گذشت قریب به پنج سال از انتخاب حسن روحانی هنوز هم باید از «دولت قبل» گفت؟...آیا به واقع میتوان پذیرفت که همچنان در پاسخ به هر نقدی از عملکرد منفی گذشتگان بگوییم؟... برای بخش قابل توجهی از جامعه کنار هم قرار دادن این موضوعات نشانگر آن است که دولت مستقر و رسانهها و سیاسیون همراه آن به جهت آنکه عملکردی متناسب با وعدههای خود نداشتهاند در پی برجستهسازی گذشته و استفاده مجدد ازترفند سیاسی و رسانهای با کلید واژه «دولت قبل» هستند»... [این] نگاه سبب کاهش محبوبیت دولت در بین قشرهای مختلف جامعه شده است«.
روزنامه زنجیرهای قانون نیز-آبان ۹۶- در گزارشی نوشت: «عملکرد حسن روحانی در دور دوم ریاست جمهوریاش رویه تاملبرانگیزی به خود گرفته است. برخلاف ابراز نظرهای پرامید و درباغ سبز نشاندادن ایشان و اطرافیانشان به
ویژه محمدباقرنوبخت، سخنگوی دولت، بازخوردها از عملکرد روحانی وتیمش در اذهان، بسیار متفاوت ومتناقض است و زنگ ناامیدی از دولت این بار زودتر و پرطنینتر از همیشه به صدا درآمده است... روحانی و همراهانش هر نارسایی را به دوران احمدینژاد نسبت میدهند».
دولت در سال ۹۲ مدعی بود ویرانهای با خزانهای خالی تحویل گرفته و هرگاه پرسیده شد پس اثر آن تدبیرها و امیدها کجاست، میگفتند فعلاً مشغول آواربرداری هستیم و عمران و آبادانی بماند برای دولت بعد. حال دیگر دولت قبل همین دولت تدبیر و امید است و نمیتوان تقصیرها را متوجه آن کرد. مردم منتظر پاسخگویی هستند.
** در پسابرجام، سفرههای مردم کوچکتر شد
روزنامه شرق در گزارشی با عنوان «سفرههای گرانتر از تورم» نوشت:
«رشد بالای قیمتها در بخش خوراکیها و آشامیدنیها، بهداشت و درمان بهعنوان دو شاخص توسعه انسانی بیشتر از تورم بوده و خانوارها ناگزیر هستند بهای زیادی را برای تأمین این اقلام بپردازند؛ بهایی بیشتر از میانگین تورم کل... وقتی تورم مواد غذایی بیشتر میشود، هم تولید مواد غذایی در کشور گران میشود و هم مردم مجبورند از هر هزینهای جز مواد غذایی بزنند. این مسئله خیلی عجیب نیست. آمارهای بانک مرکزی هم طبیعی است. چون در کشور ما بیکاری و فقر زیاد شده و خانوادهها فقیرتر شدهاند. درواقع تنها هزینهای که مردم ادامه میدهند تقاضای مواد غذایی است که نسبت به قبل کاهش نیافته است. اما تقاضا برای سایر اقلام زندگی کاهش یافته است. به عنوان مثال تورم خانه کمتر از کالاهای دیگر است و به دلیل نبود شغل و درآمد کافی تقاضا برای خانه کاهش پیدا کرده اما تقاضا برای مواد غذایی همچنان سر جای خود باقی مانده است».
با نگاهی به نتایج نظرسنجیهای اخیر نشان میدهد مردم علی رغم رأی دادن به آقای روحانی، همچنان مطالبه اصلیشان حل مشکلات اقتصادی است و از این منظر به آقای روحانی و دولت قبلی ایشان نمره قبولی نمیدهند.
دولت یازدهم با شعار چرخیدن همزمان چرخ سانتریفیوژ و اقتصاد، موفق به کسب رأی مردم شد. با امضای برجام اعلام شد که تمامی مشکلات حتی آب خوردن مردم با این توافق حل میشود! اما با گذشت چهار سال مشخص شد دل بستن به مذاکره و توافق با قدرتهای غربی برای گشودن گرههای اقتصادی، نسبتی با واقعیتهای اقتصادی ندارد. متاسفانه نحوه عملکرد دولت دوازدهم نشان دهنده این است که این دولت نیز برای حل مشکلات اقتصادی و معیشتی مردم، میخواهد همان راه دولت یازدهم را طی کند!
دولت یازدهم در حوزه اقتصادی کارنامه موفقی از خود بر جای نگذاشت. چند برابر شدن نقدینگی، عملکرد ضدتولید و فسادزای بانکها، مشکلات ناشی از مؤسسات مالی غیرمجاز، رکود بازار، افزایش بیکاری، افزایش سرسامآور اجارهخانه و موارد دیگری که میتوان به اینها افزود، تنها بخشی از کارنامه اقتصادی دولت یازدهم است.
** هشدار روزنامه اصلاح طلب؛ با کمبود سالنهای کنسرت مواجهیم!
یکی از کارکردهای اصلی روزنامههای زنجیرهای، تولید مسئله مصنوعی و برجسته کردن مسائل حاشیهای است.
در همین رابطه، روزنامه ابتکار در گزارشی با عنوان «جاده ناهموار کنسرتها» نوشت:
«"مجوزهای کنسرت"، "بروکراسی اداری"، "تعداد کم سالنهای برگزاری کنسرت"، "نبود فضای تبلیغاتی" و ... . اینها بخش کوچکی از مشکلات پیش روی فعالان حوزه موسیقی است... در حال حاضر ما با کمبود سالنهای کنسرت و شرایط مساعد برای برگزاری در آنها روبهرو هستیم. ساخت سالنهای جدید و فراهم شدن بسترهای تازه برای اجرای موسیقی از راههای مهم توسعه سرمایهگذاری اقتصادی است».
در حقیقت عرض و طول روزنامههای زنجیرهای و سایتها و کانالهای اجارهای باید از این قبیل هیاهوها و هیجانها پر شود تا کسی نپرسد که راهکار دولت در مقابل مادر تحریمها چیست؟! برجام تا چه زمانی باید یکطرفه از سوی دولت ایران و بدون هیچ دستاوردی اجرا شود؟! گزارش عملکرد ۱۰۰ روزه دولت چه شد؟! ماجرای رسیدگی به فساد صندوق ذخیره فرهنگیان به کجا رسید؟! فساد کرسنت چه شد؟! برنامه دولت برای اشتغال جوانان به کجا رسید؟! مسکن اجتماعی چه شد؟! و...
** آقای آخوندی! مسکن اجتماعی به کجا رسید؟!
روزنامه دولتی ایران در مطلبی نوشت:
«زلزله کرمانشاه عیار دردناکی برای سنجش تابآوری مسکن مهر بود. مسکنی که قرار بود پناه فقرا باشد، قتلگاه آنها شد».
ارگان رسانهای دولت در مطلب دیگری در همین شماره نوشت: «داستان از اینجا آغاز میشود که مراکز آموزشی، بهداشتی، و بیمارستان شهر سرپل ذهاب و ساختمانهایی که به عنوان مسکن مهر احداث شدهاند، نه تنها مهری برای مردم ایجاد نکرد و باعث حفظ جان آنان نشد بلکه مضمون این ضربالمثل شدند که "تره خریدم که قاتق نانم شود، ولی قاتل جانم شد"... ساختمانهایی است که تحت عنوان مسکن مهر در منطقه ساخته شد و محل سکونت گروه زیادی از مردم، آن هم از اقشار کم درآمد شهر بوده است. اما این ساختمانها نیز باوجود نوساز بودن و اینکه برخی از آنها حتی ۱۰ سال از عمرشان نمیگذشت، فرو ریخته و در مقایسه با ساختمانهای قدیمی شخصیساز، استحکام بسیار کمتری داشتند».
جنجال رسانهای حامیان دولت درخصوص مسکن مهر در مناطق زلزله زده به وضوح نشان داد که یکی از اهداف اصلی این هیاهو، سرپوش گذاشتن بر کارنامه خالی دولت در حوزه مسکن است.
گفتنی است «عباس آخوندی» اردیبهشت سال ۷۳ (۲۳ سال پیش) زمانی که وزیر مسکن و شهرسازی دولت دوم هاشمی رفسنجانی بود، در گفتوگو با همشهری از طرح مسکن اجتماعی رونمایی کرد و گفت: «برای اقشار کمدرآمد که توان خرید مسکن را ندارند، طرح مسکن اجتماعی پیشبینی شده که در این طرح میتوان با تشکیل صندوق پسانداز مسکن، وامهای ارزان در اختیار بخش خصوصی و تعاونیها قرار داد؛ مشروط بر اینکه حاضر شوند واحدهای احداث شده را در اختیار افراد واجد شرایط مسکن اجتماعی قرار دهند«.
حدود ۲۰ سال بعد از طرح اولیه مسکن اجتماعی، دوباره عباس آخوندی بر کرسی وزارت راه و شهرسازی دولت یازدهم تکیه زد و در روزهای نخستین حضور خود در مسند وزارت اعلام کرد که سیاستها و تصمیمات اتخاذ شده در مورد مسکن مهر ادامه پیدا میکند اما چندی بعد در اظهارنظری تأمل برانگیز، این طرح را مزخرف! نامید. در این شرایط، که همه در انتظار اعلام برنامههای دولت جدید در حوزه مسکن بودند، آخوندی در حاشیه جلسه هیئت دولت مورخ ۹ آبان ۱۳۹۲، با تأکید دوباره بر توقف طرح مسکن مهر، از شروع طرح جدیدی به نام «مسکن اجتماعی» با هدف حمایت از گروههای کمدرآمد خبر داد و اینگونه طرح مسکن اجتماعی در بیستمین سال مطرح شدن، دوباره بر سر زبانها افتاد ولی امروز حدود ۴ سال از آن زمان میگذرد، بدون اینکه حتی سنگ اول بنای مسکن اجتماعی گذاشته شود.