کد خبر 800668
تاریخ انتشار: ۳۰ آبان ۱۳۹۶ - ۰۲:۳۰

باید به فرانسه به‌عنوان یک کشور استعمارگر، همان نگاهی را داشت که به آمریکا داریم.

به گزارش مشرق، «جواد منصوری» در یادداشت روزنامه «حمایت» نوشت:

در پنج دهه گذشته دولت‌های فرانسه با این تصور که منتسب به یک کشور اروپایی قدرتمند و در تراز بین‌المللی هستند و باید از موقعیتی تأثیرگذار برای به حداکثر رساندن منافع خود در سطح جهانی برخوردار باشند، سیاست‌های ویژه‌ای را در پیش گرفتند که با اغماض از برخی تغییرات مختصر در تاکتیک‌های اجرایی، می‌توان گفت که اصول کلی این کشور در تحولات جهانی و منطقه‌ای بدون تغییر باقی ‌مانده است.


دولت‌های فرانسه از دهه ۷۰ میلادی به این‌سو معتقد بوده و هستند که هژمونی آمریکا رو به افول است و اگر بنا باشد که یکی از کشورهای قاره سبز، وارث ابرقدرتی کاخ سفید باشد، قطعاً فرانسه لایق این عنوان و شایسته این جانشینی خواهد بود. ازاین‌رو می‌بینیم فرانسوی‌ها می‌کوشند موضعی متفاوت نسبت به همسایگان اروپایی خود در قبال وقایع غرب آسیا داشته باشند که این رویکرد در خصوص ایران اسلامی، هم متفاوت‌تر، هم موذیانه‌تر و مرموزتر است.


 در جریان توافق هسته‌ای، زمانی که گروه ۱+۵ در آستانه حصول به نتیجه واحدی بودند، وزیر خارجه وقت فرانسه مواضع ضدونقیضی را در پیش گرفت، ازجمله اینکه به سخنگوی رژیم صهیونیستی و بیان نگرانی‌های این رژیم تبدیل‌شده بود و با تقبل نقش «پلیس بد»، درروند امور کارشکنی می‌کرد. این امر ازآنجا ناشی می‌شود که فرانسوی‌ها فکر می‌کنند خاکریزی مهم‌تر از رژیم صهیونیستی در برابر جهان اسلام و بیداری اسلامی وجود ندارد، لذا حمایت بی‌چون‌وچرا از تل‌آویو – چه در حوزه‌های هسته‌ای و تسلیحاتی و چه در بخش‌های اقتصادی-  همیشه از اولویت‌های استراتژیک پاریس به شمار آمده و بعضاً امتیازات انحصاری در اختیار سردمداران این رژیم قرار داده است.


به‌عبارت‌دیگر می‌توان گفت؛ اسرائیل یکی از عواملی بوده که از بدو تأسیس، بدون تردید نقش مخربی در سیاست خارجی فرانسه درغرب آسیا ایفا کرده و حداقل باعث شده است تا فرانسه همیشه در سیاست منطقه‌ای خود نقش رژیم جعلی صهیونیستی و حمایت از امنیت آن را لحاظ کند که در بسیاری از ادوار و برهه‌های تاریخی منجر به تقابل بین فرانسه با جریانات سیاسی اسلام‌گرا و حتی پان‌عربیسم شده است. این حمایت به حدی جدی است که برخلاف تصور عمومی، فرانسه اگر در حمایت از تل‌آویو از آمریکا پیشتازتر نباشد، به‌طور حتم عقب‌تر از واشنگتن نیست.


پس از نهایی شدن برجام اما فرانسه اولین کشور اروپایی بود که با تغییر نقش خود در مذاکرات هسته‌ای، در کسوت «پلیس خوب»! ظاهر شد، بر رفع قطعنامه‌های تحریمی سازمان ملل علیه ایران اصرار داشت و «لوران فابیوس»، نخستین وزیر امورخارجه اروپایی بود که به ایران سفر نمود و از کشورمان به‌عنوان «دوست فرانسه» یاد کرد ! دولت «امانوئل ماکرون»، رئیس‌جمهور فرانسه هم به روال سلف خود، «فرانسوا اولاند»، همان سبک و سیاق را در پیش‌گرفته و هم‌زمان تلاش می‌کند که هم شریک دزد باشد و هم رفیق قافله !


گفتنی است در ماه‌ها و هفته‌های اخیر، «ماکرون» به‌عنوان لیدر کشورهای اروپایی، آلمان و انگلیس را با خود همراه کرد تا از راهبرد ضدایرانی «دونالد ترامپ»، رئیس‌جمهور آمریکا در منطقه پشتیبانی کند. فرانسه چه در قالب این مثلث شوم و چه به‌صورت مجزا، بارها از ایران اسلامی خواسته است که توان موشکی خود را محدود کرده، از به‌اصطلاح مداخله در کشورهای منطقه دست بردارد و حتی کار را به سازمان ملل کشانده است. دولت فرانسه این مواضع را در حالی اتخاذ کرده است که از حفظ برجام نیز سخن می‌گوید و این بدان معناست که پاریس حفظ برجام را مشروط به عقب‌نشینی ایران از برنامه دفاع موشکی و سیاست‌های منطقه‌ای خود کرده است.


 افزون بر این، فرانسه به‌عنوان کارگزار آمریکا، برای اصلاح و بازبینی توافق هسته‌ای و الحاق بندهای جدید به برجام، با دیگر کشورهای اروپایی رایزنی کرده و تمام ظرفیت دیپلماتیک خود را برای کسب امتیاز از ایران در مباحث دفاعی و منطقه‌ای بکار بسته است.


از طرفی، فرانسوی‌ها که نمی‌خواهند بازار گرم منافع اقتصادی خود در صنعت خودروسازی ایران را از دست بدهند، ادعا می‌کنند با مقامات ایرانی در حال رایزنی درباره مسائل گوناگون هستند و از تمایل خود برای انعقاد تفاهم‌نامه‌های اقتصادی بیشتر با کشورمان سخن می‌گویند. چندی پیش هم روزنامه انگلیسی «دیلی میل» از توصیه ترامپ به همتای فرانسوی خود پرده برداشت و توصیه وی مبنی بر اینکه «تا می‌توانید از ایران پول بگیرید و نگران تحریم‌های ایران نباشید» را رسانه‌ای کرد.


بازی فرانسوی‌ها در قصه استعفای اجباری «سعد حریری»، نخست‌وزیر لبنان و هماهنگی آن‌ها با سیاست‌های ضدایرانی سعودی‌ها نیز قابل‌تأمل است. برای واکاوی تحرکات پاریس درغرب آسیا، لازم است چالش‌های این کشور و ارتباط آن‌ها با دخالت‌های این کشور در منطقه را مدنظر داشته باشیم. این کشور بلندپرواز اروپایی، در حال حاضر از مشکلات عدیده‌ای در داخل و خارج رنج می‌برد که «تهدیدات تروریستی» و «معضلات اقتصادی»، ازجمله آن‌هاست. فرانسه همچنین در آفریقا که روزگاری حیات خلوت و منبع درآمدهای کلان این کشور بود، وجاهت و جایگاه خود را ازدست‌داده و ملت‌های این قاره به‌ویژه مردم مالی و روآندا، فرانسوی‌ها را «اشغالگر» و «متجاوز» دانسته و آن‌ها را به‌عنوان عامل نسل‌کشی می‌شناسند.  


به‌این‌ترتیب، بازار آفریقا به سه دلیل برای فرانسه سود چندانی به همراه ندارد. اول، حضور گسترده چین در فعالیت‌های اقتصادی آفریقا، دوم، تغییر شرایط این قاره به لحاظ سوددهی و بهره‌دهی و سوم، نفرت و عدم اقبال آفریقایی‌ها به مستشاران و شرکت‌های فرانسوی. بنابراین، تصمیم‌گیران و تصمیم‌سازان پاریس، رویکرد نوینی برای بازار نفت و سلاح خاورمیانه به جهت خروج از مشکلات اقتصادی تدارک دیده‌اند و به همین دلیل، دولتمردان فرانسوی مواضعی را اتخاذ می‌کنند تا کشورهای صادرکننده نفت از یک‌سو و خریداران سلاح از سوی دیگر، همراهی بیشتری با پاریس داشته باشند.


بی‌دلیل نیست که به دنبال موضع‌گیری اتحادیه عرب علیه ایران و حزب‌الله، آمریکا، فرانسه و دیگر کشورهای اروپایی نیز تحریم‌های حزب‌الله و ایران را در دستور کار خود قرار دادند. قابل‌توجه است که اخیراً در خبرها آمده بود، ماکرون و ‌ترامپ در یک گفت‌وگوی تلفنی بر سر نحوه مقابله با ایران و حزب‌الله به توافق رسیده‌اند و موضوع اتهام‌پراکنی عربستان در خصوص دخالت ایران در لبنان، بهانه‌ای‌ شده است که سیاست‌های ضدایرانی خود را شتاب بخشند. همین سیاست‌ها طبیعتاً، اقبال شرکای عربستان را در پی دارد و باعث می‌شود که فرانسه در صدر لیست فروشندگان تسلیحاتی به ارتجاع منطقه و تخفیف‌های چشمگیر سعودی‌ها و هم‌پیمانانش برای فروش نفت به این کشور قرار گیرد؛ همان اتفاقی که در خصوص ترامپ افتاد و موفق شد با دوشیدن آل سعود، بی‌سابقه‌ترین قرارداد فروش سلاح و تجهیزات را با آنان امضا کند و تحرک قابل‌توجهی‌ به اقتصاد از رمق افتاده آمریکا ببخشد.


با تأمل در سیاست‌های فرانسه پس از انقلاب اسلامی درمی‌یابیم که دیپلماسی این روزهای کاخ الیزه در قبال کشورمان، از راهبرد کلان این کشور در سال‌های اخیر در ضدیت، کارشکنی و درعین‌حال، ولع بهره‌مندی از بازار بزرگ ایران منفک نیست و باید به فرانسه به‌عنوان یک کشور استعمارگر، همان نگاهی را داشت که به آمریکا داریم؛ چراکه دولتمردان پاریس با در پیش گرفتن مواضع ضدایرانی خود ثابت کرده‌اند که درخور هیچ‌گونه اعتماد و اتکایی از سوی کشورمان نیستند.