کد خبر 801103
تاریخ انتشار: ۱ آذر ۱۳۹۶ - ۰۴:۵۵

طی این چندسال هزاران نفراز رزمندگان مقاومت باملیت‌های گوناگون با لوای مقدس دفاع از عتبات عالیات وحرم اهل بیت (ع) در مقابل توسعه‌طلبی تکفیری‌هاایستادند ومزدوران نظام سلطه را عقب راندند.

به گزارش مشرق، «محمدجواد اخوان» در یادداشت روزنامه «جوان» نوشت:

با رانده شدن تروریست‌های گروه تکفیری داعش از آخرین نقطه تجمعی در شام، می‌توان گفت زنگ پایان کار این گروهک به صدا درآمده است. اکنون نتیجه چندین سال مجاهدت هزاران رزمنده بی ادعا و مخلص مدافع حرم در محور مقاومت به بار نشسته و کارآمدی راهبرد رهبر معظم انقلاب اسلامی در مواجهه با توطئه تکفیری صهیونیستی، آشکار شده است.

از همان روزهای نخست بحران که پوشش اعتراضات مردمی، غباری بزرگ بر تحولات شام افکنده بود، برخی ساده‌اندیشانه پیشنهاد انفعال در برابر شرایط پیش رو را مطرح کرده، حتی شام را از دست رفته می‌دیدند. همچنین برخی با پیشنهادهای بی اساسی همچون مذاکره و دیپلماسی، نشان دادند که از عمق مسئله مطلع نیستند. 


اگر در روزهای نخست بحران سوریه، جمهوری اسلامی ایران تسلیم شرایطی که محور عبری-عربی-غربی طراحی کرده بود، می‌شد، اکنون شاید بخش عمده‌ منطقه غرب آسیا زیر سیطره خلیفه خودخوانده تکفیری بود که در مسجد اموی دمشق خطبه تکفیر و مدهورالدم بودن انبوهی از مسلمانان را می‌خواند. اگر ایران اسلامی مطابق نسخه‌های تجویزی برخی جلو رفته بود، معلوم نبود چه کسی پاسخگوی خون به ناحق ریخته میلیون‌ها مسلمان شیعه و سنی در عراق، شام و دیگر سرزمین‌های اسلامی بود؟! از اینها گذشته معلوم نبود گستره جغرافیایی خلافت تکفیری تا به کجا می‌رسید و چه بسا اکنون باید در مرزهای غربی کشور -که امروز گرفتار مصائب زلزله است ـ درگیر جنگی خانمانسوز با تروریست‌های تکفیری می‌شدیم. 


به هر روی به جای نشانی‌های غلطی همچون دیپلماسی منفعلانه، کنار کشیدن و عافیت طلبی و ... رهبر معظم انقلاب اسلامی، راه و تدبیر صحیحی اتخاذ کردند و آن حضور مقتدرانه محور مقاومت در این عرصه بود و اکنون شاهد به بار نشستن ثمرات آن هستیم. اگر بخواهیم ارزیابی کلانی از عوامل اصلی تحقق این پیروزی بزرگ داشته باشیم، می‌توان به موارد ذیل اشاره کرد: 


۱ ـ رهبری هوشمندانه و فرماندهی مدبرانه: در رأس همه عوامل، هوشمندی و تدبیر امام خامنه‌ای به عنوان رهبر انقلاب و جبهه مقاومت در شکل‌گیری جریان مقاومت علیه محور تکفیری صهیونیستی و نیز اتخاذ تصمیمات راهبردی و به موقع در مقاطع حساس قرار دارد. علاوه بر این نمی‌توان تأثیر فرماندهی مجاهدانی همچون حاج قاسم سلیمانی و دیگر فرماندهان راهبردی و میدانی این عرصه را نادیده انگاشت. 


۲ ـ مجاهدت مدافعان حرم: در طی این چند سال هزاران نفر از رزمندگان مقاومت با ملیت‌های گوناگون ایرانی، عراقی، سوری، لبنانی، افغانستانی، پاکستانی و ... با انگیزه‌ای الهی و با لوای مقدس دفاع از عتبات عالیات و حرم اهل بیت (ع) در مقابل توسعه‌طلبی تکفیری‌ها ایستادند و مزدوران نظام سلطه را عقب راندند. جهاد میدانی رزمندگان مقاومت مهم‌ترین دلیل شکست خلافت سیاه داعش و فروپاشی گروهک تکفیری است.
 
۳ ـ دیپلماسی اقتدار و امنیت: ما در سال‌های اخیر شاهد دو نوع دیپلماسی در سیاست خارجی کشورمان هستیم که در نتیجه‌بخشی هر کدام تفاوت‌هایی جدی‌ مشاهده می‌شود. در حالی که دیپلماسی برجامی که با اعتماد به غرب، به دنبال رضایتمندی کدخدا بود، دستاوردی در حد «تقریباً هیچ» به همراه داشته، دیپلماسی اقتدار و امنیت که در هماهنگی کامل با جهاد میدانی بود، توانست با همراه‌سازی و فعال‌سازی قدرت‌هایی همچون روسیه –که تا پیش از این در موضعی انفعالی قرار گرفته بودند- ائتلاف ضدهژمون همراستا با محور مقاومت شکل دهد و حتی قدرت‌های منطقه‌ای همچون ترکیه را که تا پیشتر در میدان محور ارتجاع بازی می‌کرد، به بازی مستقل و البته غیرمتضاد با مقاومت بکشاند. دلیل اصلی تفاوت نتیجه میان دیپلماسی جهادی مقاومت با دیپلماسی تشریفاتی برجام در نگرش و گفتمان حاکم بر نیروهایی بود که در هر یک موثر بودند. 


۴ ـ پشتیبانی ملت‌ها: در کنار همه عوامل هدایتگر و میدانی، نمی‌توان از نقش ملت‌ها غافل شد. در کشور ما اگر پشتیبانی تمام عیار مردم ایران نبود، موفقیت‌های چشمگیر مقاومت حاصل نمی‌شد. اگرچه رسانه‌های سلطه و وابستگان داخلی آن در روزهای نخست بحران سوریه با غبارآلود کردن فضا می‌کوشیدند شبهه افکنی کنند و مانع نقش‌آفرینی ایران اسلامی در مقابله با شورشیان و تروریست‌ها شوند، اما به تدریج با روشن شدن واقعیت‌های مسئله، عموم مردم به حمایت جدی از مقاومت و مدافعان حرم پرداختند. استقبال تاریخی و چشمگیر از پیکر شهید مدافع حرم محسن حججی، نشانه روشنی بود که در دفتر قطور تاریخ ایران ثبت گردید.

البته حضور ملت‌ها به ایران محدود نمی‌شود. شکل‌گیری بسیج مردمی در عراق با الگوگیری از بسیج مستضعفین، فرهنگ جهاد و شهادت در تمام تار و پود ملت عراق جاری و ساری کرد و مردم این کشور با پیروی از فتوای مرجعیت سایه سیاه تروریسم را از این بلاد و عتبات عالیات دور کردند. به همین طریق در دیگر کشورها، نقش ملت‌های منطقه اساسی بوده است. 


اکنون با شکست داعش در عراق و شام، تحولات منطقه وارد مرحله حساسی شده است. اگرچه سلطه خلافت خودخوانده بر شهرها پایان یافته، اما گفتمان و اندیشه تکفیر باقی است. وهابیت همچنان در اقصی نقاط جهان اسلام و حتی کشورهای غیراسلامی در حال فعالیت آشکار یارگیری است. از اینها گذشته صهیونیست‌ها به عنوان توطئه‌گر اصلی و اشاعه دهندگان بذر تفرقه، در آسایش کامل در حال فعالیتند. تا زمانی که فضای منطقه چنین است، همچنان به مقاومت نیاز خواهد بود. علاوه بر اینکه ضروری است از رهاوردهای مقاومت به نفع مستضعفان و ملت‌های منطقه حداکثر بهره را ببریم، باید برای مجاهدت در دوران پساداعش سریعاً آماده شد.

نباید گذاشت انرژی متراکم مردمی و انسانی که در ذیل محور مقاومت متمرکز شده است، گرفتار اضمحلال تدریجی شود. باید الگوی مقاومت و دفاع از حرم به بستری برای رهایی همه مردم منطقه از سلطه مستکبران و وابستگان آنها گردد.