طبق آمارهای موجود، اکثر مراکز پوشاک دنیا در ایالات متحده و کشورهای توسعه یافته قرار دارد اما بیش از ۶۰ درصد لباس های دنیا در کشورهای در حال توسعه تولید می‌شوند.

سرویس جهان مشرق - از جمله گزاره‌های مهم در طول تاریخ نظام سرمایه‌داری، تلاش این مکتب، برای تامین منافع خود به هر قیمت است؛ منافعی که بهای آن حتی جان انسان‌ها می‌تواند باشد. مصادیق زیادی را می‌توان نام برد.

سالن‌های طراحی مد یکی از اصیل‌ترین مکان‌های مدرنیته هستند جایی که ثبات و آرامش دشمن حیات تلقی می‌شود و استرس و اضطراب معنای زندگی را شکل می‌دهند.

یکی از این مصادیق صنعت فشن و مد است. صنعتی به غایت خوش آب و رنگ و در عین حال استثمارگر. با تبیین صنعت فشن و مد به خوبی می‌توان به عمق سودجویی و بی‌تفاوتی نظام سرمایه‌داری به نظام طبیعی و بشری پی برد و این نتیجه را کاملا آشکار کرد که اساسا نظام سرمایه داری جز حفظ و تامین منافع «ابر طبقه» به هیچ چیز دیگری نمی‌اندیشد. متاسفانه اکثریت مردم جهان و حتی بسیاری از نخبگان،  از صنعت فشن و رویدادهای رخ داده در آن و تبعاتی که برای نظام جهانی داشته بی‌خبرند و کمتر کسی می‌داند که این صنعت برای بقای خود به بی‌رحمانه ترین شکل ممکن به استثمار کشورهای فقیر پرداخته و از سوی دیگر با دامن زدن به مصرف‌زدگی انواع معضلات فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی و حتی زیست محیطی را نصیب بشریت کرده است.

مبرهن است که تمامی این چرخه در اختیار معدود کلان سرمایه داران جهانی است؛ سرمایه‌دارانی که سعی در تولید محصولاتی با حداقل قیمت تمام شده و حداکثر قیمت فروش هستند و برای رسیدن به این هدف از هیچ عملی کوتاهی نمی‌کنند. طی گزارشی که توسط مکنزی، شرکت مشاور مدیریت جهانی ارائه شده است ارزش صنعت فشن به رقم تقریبی 2.4 تریلیون دلار رسیده است[1]؛ رقمی سرسام آور که نشان دهنده بزرگی این صنعت در عرصه جهانیست.  

برای به روز بودن باید هر فصل همه پوشاک مصرفی خود را عوض کنید.

طبق آمارهای موجود اکثر مراکز پوشاک دنیا در ایالات متحده و کشورهای توسعه یافته قرار دارد اما بیش از ۶۰ درصد لباس های دنیا در کشورهای در حال توسعه تولید می‌شوندکه 32 درصد از این تقاضا را آسیا تامین می‌کند.[2]

مدل‌ها تبدیل به وسیله استاندارد سازی بدن‌ها نیز شده‌اند به‌طوری‌که برای پوشیدن لباس‌های خاصی باید بدن‌های خاصی نیز داشت

شاید در نگاه اول شنیدن این گزاره‌ها چندان منفی به نظر نرسد و حتی آن را نکته‌ای مثبت برای اقتصاد جهانی دانست اما آنچه که این تصور را باطل می‌کند روش ظالمانه تولید و آسیب‌های فراوان این صنعت است. داده‌های مختلف نشان می‌دهند این صنعت بعد از صنعت نفت آلاینده‌ترین صنعت جهان محسوب می‌شود.[3] متاسفانه بیش از 25 درصد مواد شیمیایی‌ موجود در جهان برای تولید در نساجی به کار گرفته می‌شود.[4]  بر اساس تخمین بانک جهانی حدود 20 درصد آب‌های آلوده صنعتی در جهان توسط صنایع نساجی تولید می‌شود[5] این صنعت بعد از صنعت کشاورزی  دومین آلاینده‌ی منابع آب‌ شیرین در جهان است. به عنوان مثال، پنبه  از لحاظ تولید آلودگی و خطرات زیست‌محیطی،  آسیب‌رسان‌ترین محصولات کشاورزی است؛ از سوی دیگر کشت پنبه به آب زیادی نیاز داشته و همین مسئله موجب فشار به منابع آبی مناطقی که پنبه در آن‌ها کشت می‌شود وارد می‌کند.

چین بزرگترین تولیدکننده پنبه در جهان است

متاسفانه مشکلات صنعت فشن محدود به آسیب‌های زیست محیطی نیست بلکه بنیان‌ این صنعت بر پایه بهره‌بردای از کشورهای ضعیف‌تر طراحی شده است. کلان سرمایه‌دران این صنعت برای کاهش قیمت تمام شده، محل تولید اجناس را به کشورهای ضعیف و فقیری  نظیر بنگلادش انتقال داده تا علاوه بر کاهش هزینه تمام شده کشورهای خود را از صدمات زیست محیطی که توسط این صنعت ایجاد می‌شود در امان نگه دارند.

یکی از مسائل اساسی در صنعت مد پیش‌بینی و شکل دادن به آینده است. ترکیب رنگ‌ها، اندازه لباس‌ها و حتی ترکیب پوشیدن لباس‌ها همه و همه برنامه‌ریزی می‌شوند تا تداوم سوددهی این صنعت تاضمین گردد.

بنگلادش از جمله کشورهایست که به ظالمانه‌ترین شکل ممکن بار صنعت فشن را بر دوش کشیده و برده‌وار برای نظام سرمایه داری کار می‌کند. این کشور 128 میلیونی که عموم آنان از اهل سنت  هستند تبدیل به کارگر بی‌جیره و مواجب ابر سرمایه داران صنعت فشن شده است؛ بنگلادش  دارای رتبه دوم در صادرات لباس بوده و با 26 میلیارد دلار گردش مالی سهم 80 درصدی صادرات این کشور را رقم زده است. طبق آمارهای موجود جمعیتی  بین 4 تا 5 میلیون بنگلادشی با دستمزد بسیار پائین و با نبود حداقل امکانات  در 5000 کارخانه تولید پوشاک مشغول به کار هستند که بیش از  80 درصد این جمعیت را زنان تشکیل می‌دهند.[6]

عجیب یا غیرعادی بودن یکی از معیارهای زیبایی‌شناختی مد محسوب می‌شود

نکته قابل توجه آنکه  این کشور  تا پیش از سال‌های میانی ۱۹۸۰ تولید کننده الیاف کنف بود اما پس از حضور صندوق بین الملی پول و بانک جهانی به عنوان دو بازوی نظام کاپیتالیسم، این کشور به سمت خصوصی سازی و کاستن از حمایت‌های دولتی رفته و با افزایش واردات  صنایع محلی به نابودی کشیده شد؛ امری که مسببین داخلی آن حزب‌های قدرتمند سیاسی، ارتشیان و فرزندان خانواده‌های مرفه بودند.[7]

صنعت مد حتی کشورهای فقیری همچون پاکستان را نیز تحت تاثیر قرار داده است؛ یک مدل پاکستانی در هفته مد 2016، کراچی

هم اکنون کمپانی‌های بزرگ و متعددی نظیر رالف لورن ، آرمان  و هوگو باس را می‌توان نام برد که محصولات خود را در این کشور تولید می‌کنند. این کمپانی‌ها با تحمیل قراردادهای استعماری به شرکت‌های واقع در این کشور منویات خود را به آنان دیکته کرده و حتی از مهیا کردن حداقل امکانات نظیر مکانی امن برای تولید لباس‌ها خودداری می‌کنند. در طول سال‌های اخیر به دلیل نبود حداقل امکانات ایمنی حوادث متعددی نظیر آتش سوزی در این مراکز تولیدی رخ داده و هزاران نفر از کارگران را به کام مرگ کشانده است.به طور مثال در سال 2012 میلادی کارخانه‌ی تزرین فشنز (Tazreen Fashions) به دلیل آتش سوزی دچار آسیب‌های فراوانی شد و در آنجا 112 نفر کشته شدند.[8] در این کارخانه  سه هزار کارگر که عموم آنان از زنان جوان مستمند روستاهای اطراف بودند تنها برای گرفتن ۳۰ یورو در ماه قربانی شرکت‌های نامداری چون دیسنی (Disney)، والمارت و گروه فرانسوی تدی اسمیت (Teddy Smith) شدند.

برخی برندهای معروف پوشاک

بدترین فاجعه در پایتخت صنعت برده‌داری فشن، مربوط به سال 2013 میلادی است. در این سال کارخانه‌ی نساجی رانا پلازا(Rana Plaza) به دلیل فرسودگی و نداشتن حداقل الزامات ایمنی دچار حریق و تخریب شد که در نهایت این حادثه منتج به کشته شدن 1134 نفر از کارگران که اکثریت آنان از زنان فقیر بودند گشت.

مرگ نزدیک به یکصد کارگر و زخمی شدن 1000 نفر در حادثه فروریختن یک کارخانه پوشاک در بنگلادش

نکته قابل توجه آن است که حجم بسیار بالایی از این تولیدات انبوه که به بهای خون ده‌ها هزار انسان بیگناه تمام می‌شود، نه از سر نیاز، بلکه به سبب سودآوری هر چه بیشتر کمپانی‌های نامی است. صاحبان این صنعت برای دست‌یابی به این هدف به هر حربه‌ای دست زده و با برند سازی محصولات خود و استفاده از تخصصی‌ترین شیوه‌های تبلیغ به اغواگری در سطح جهان پرداخته و در هر روز، هفته، ماه و سال با به راه اندازی بازی مد و الگوی فست فشن[9](Fast Fashion) به شتاب دهی سیکل تولید تا فروش پرداخته تا با صرفه جویی در هزینه‌ها و کاهش قیمت‌ها به سود بیشتری دست یابند. متاسفانه در انتهای این چرخش بخش قابل توجهی از این محصولات راهی خاک‌چال‌ها می‌شوند. فقط در کشور بریتانیا، سالیانه بیش از ۳۵۰ هزار تن لباس در خاک‌چال‌ها دفن می‌شود تا چرخ صنعت مُد بچرخد.

فروشگاه تازه تاسیس برند پلو رالف لورن واقع در خیابان 711 نیویورک. محصولات این شرکت در کشور سنگال تولید می‌شود

[1] https://www.mckinsey.com/industries/retail/our-insights/the-state-of-fashion

[2] http://www.ilo.org/global/about-the-ilo/newsroom/news/WCMS_008075/lang--en/index.htm

[3] http://www.huffingtonpost.co.uk/heidy-rehman/shocking-environmental-fast-fashion_b_8009850.html

[4] http://www.huffingtonpost.co.uk/tom-cridland/sustainable-fashion_b_10854852.html

[5] https://cen.acs.org/articles/93/i41/Cutting-Textile-Pollution.html

[6] https://www.dandc.eu/en/article/working-conditions-bangladeshi-seamstresses-are-often-poor-even-when-expensive-branded

[7] https://ir.mondediplo.com/article2017.html

[8] http://www.nytimes.com/2012/11/26/world/asia/bangladesh-fire-kills-more-than-100-and-injures-many.html

[9] http://www.investopedia.com/terms/f/fast-fashion.asp

برچسب‌ها