به گزارش مشرق، روزنامه کیهان در یادداشتی از محمد صرفی نوشت:
دیروز یگان موشکی انصارالله یمن با شلیک یک موشک کروز، نیروگاه اتمی «براکه» در امارات را مورد هدف قرار داد. این شلیک غافلگیرکننده در شرایط فعلی که موضوع یمن از چند جهت بیش از همیشه حساس و در مرکز توجهات منطقهای و فرامنطقهای قرار گرفته است، قابل تامل بوده و آثار و پیامهای مختلفی دارد.
نیروگاه اتمی براکه در ساحل جنوبی خلیجفارس و 53 کیلومتری جنوب غربی شهر الرویس واقع شده است. این نیروگاه تنها پروژه هستهای کشورهای عرب حوزه خلیجفارس است که کار ساخت آن از سال 2008 طی قرارداد امارات با شرکت کرهای کیپکو آغاز شد. طبق برنامهریزیهای انجام شده قرار بود اولین فاز این نیروگاه با عنوان راکتور «براکه1» در سال آینده میلادی به بهرهبرداری برسد و تا سال 2020 نیز سه راکتور بعدی یکی پس از دیگری فعال شوند. طبق برنامه تعیین شده هر راکتور این نیروگاه 1600 مگاوات برق تولید کرده و قرار بوده 25 درصد برق کشور امارات تا سال 2021 توسط براکه تولید شود. براکه نخستین و تنها پروژه هستهای کشورهای عربی منطقه و گرانترین پروژه در نوع خود در دنیاست که 30 میلیارد دلار هزینه برای امارات داشته است.
اعراب ضربالمثل معروفی دارند که میگوید؛ اذا کان بیتک من الزجاج فلا ترمی الناس بالحجارهًْ. وقتی خانهات شیشهای است، به خانه دیگران سنگ پرتاب نکن. سخنگوی ارتش یمن دیشب اعلام کرد امارات متحده عربی تا زمانی که درگیر جنگ یمن است، ایمن نخواهد بود. امروز نهصد و هشتاد و چهارمین روزی است که مردم مظلوم یمن زیر بمباران عربستان و امارات و سایر متحدان آنها قرار دارند. شاید آن روز که ولیعهد جوان و خام آلسعود و شیوخ امارات جنگ علیه یمن را آغاز کردند، تصورشان این بود که یمن و انصارالله لقمهای راحت برای بلعیدن است. روی کاغذ و با محاسبات مادی نیز اینگونه به نظر میرسید. ثروتمندترین کشور عربی به همراه تعدادی دیگر از کشورهای کوچک اما پولدار عربی متحد شدند و در این جنگ از آخرین تجهیزات و جنگ افزارهای روز غرب بهره برده و حتی از پشتیبانی اطلاعاتی و نظامی آنان نیز برخوردار هستند. سوی دیگر این میدان فقیرترین کشور عربی است. آنقدر فقیر که عربستان اجازه عضویت آن در شورای همکاری خلیجفارس را در سال 1981 نداد و طی 36 سال گذشته نیز یمن راهی به این شورا پیدا نکرد. این در حالی است که میتوان گفت چنانچه ویژگیهای ژئوپلتیک کشورها ملاک عضویت بود، یمن گزینه شماره یک برای عضویت در چنین شورایی بود. با همه این احوال، ائتلاف پرهیاهو علیه یمن طی بیش از دو سال و نیم بمباران و محاصره کامل، در دستیابی به پیروزی ناتوان بوده و عملیات «طوفان قاطعیت» که مدعی بود هدف آن نجات یمن از نفوذ ایران است، امروز به «سلاخخانه انسانیت» و «افتضاح عروبیت» تبدیل شده است.
اما از نظر زمانی نیز هدف قرار دادن امارات مهم و قابل توجه است. این عملیات در پنجمین روز شورش علی عبدالله صالح رئیسجمهوری پیشین یمن علیه انصارالله به وقوع پیوست. روز شنبه صالح در نطقی تلویزیونی رسماً راه خود را از مردم یمن جدا کرده و به متجاوزان سعودی و اماراتی چراغ سبز نشان داد و آنان را برادران همسایه نامید و از آمادگی خود برای ورق زدن برگی جدید- بخوانید سازش با جنایتکاران- خبر داد. موضعی که با درگیری مسلحانه تعدادی از حامیان وی با رزمندگان انصارالله همراه بود. البته تحولات اخیر صنعا و موضعگیری اخیر و صریح صالح، آخرین گام در چرخش وی به سوی متجاوزان بود و ماجرا از چند ماه پیش آغاز شده بود.
اوایل شهریور ماه بود که صالح در اقدامی عجیب از طرحی که در ظاهر برای رسیدن آذوقه به مردم گرسنه یمن بود، اعلام حمایت کرد. این طرح عبارت بود از تسلیم بندر حدیده به طرف سوم درگیری (مثلاً سازمان ملل) و تخلیه شهر و بندر از سوی انصارالله. عربستان و کشورهای غربی حامی آن از این طرح حمایت کردند اما انصارالله با آن مخالفت کرد و واگذار کردن این بندر به عنوان آخرین گلوگاه یمن را رد کرد. از آن زمان به بعد روند اختلاف میان دو طرف تشدید شد.
فردای همان روز عبدالرحمان الراشد-تحلیلگر سعودی- مقاله قابل توجهی در العربیه نوشت. او در این مقاله با عنوان «آیا صالح حوثیها را کنار میگذارد؟»، نوشت؛ افراد رسانهای نزدیک به صالح میگویند او قصد دارد قدرت خود را به حوثیها نشان دهد و برای این کار محتوای رسانهای بسیاری تهیه شده است. الراشد در ادامه میگوید این کارها کافی نیست و صالح اگر صداقت دارد باید عملاً ثابت کند از اردوگاه انصارالله خارج شده است و به دامن اعراب بازگشته است! راهحلی که العربیه پیش پای صالح میگذارد جالب توجه است؛ «بیانیهها و مواضعی که اختلاف را نشان میدهند فریبنده هستند اما چیزی را ثابت نمیکنند. هنگامی ثابت میشود که این اختلاف واقعی است که نیروهای دوطرف با یکدیگر درگیر شوند!» یعنی همان اتفاقی که طی چند روز گذشته در صنعا شاهد آن بودیم.
جدایی صالح و اندک هواداران وی از جریان مقاومت در یمن که با تحریک و مداخله ائتلاف متجاوزان - بخصوص با مداخله امارات- انجام شد، با استقبال گرم آلسعود و امارات مواجه شده و سه سناریو را برای آینده نبرد محتمل کرد؛
1- سناریو نخست و مطلوب ریاض عبارت بود از رویگرداندن مردم از انصارالله در صنعا و سایر شهرها و شورش علیه این گروه که میتوانست به سرعت باعث تضعیف و شکست آنان شود. در این سناریو صنعا توسط نیروهای صالح کنترل شده و طی یک روند سیاسی، صالح با پشتیبانی حملهکنندگان منطقهای و غربی به یمن، قدرت را در دست میگیرد. شرط اعطای قدرت به صالح، تضمین وی برای عقب راندن انصارالله به صعده و سرکوب و خلع سلاح این گروه بود.
رسانههای عربستان و حامی جنگ یمن کوشیدند نام فتنه صالح در صنعا را انقلاب مردم یمن علیه عوامل ایران نامیده و از این طریق، افکار عمومی یمن را برای همراهی با این ماجرای ساختگی، تحریک کنند. انتشار اخبار گسترده و جعلی درباره سقوط صنعا، اشغال مراکز دولتی و تلفات سنگین انصارالله و... همگی برای پیشبرد همین سناریو بود.
2- در سناریوی دوم جدا شدن صالح از حوثیها باعث سه قطبی شدن جنگ شده و کار را پیچیدهتر میکرد. در این سناریو ریاض میکوشید ضمن تضعیف انصارالله با گشودن جبههای جدید و داخلی، آن را پای میز مذاکره کشانده و شروط خود را به این گروه تحمیل کند. فرق این سناریو با سناریوی اول در آن است که سناریوی نخست با قدرت نظامی اعمال میشد و سناریوی دوم با روندی سیاسی و پشت میز مذاکره. نتیجه عملی هر دو سناریو برای انصارالله تقریبا مشابه بود.
3- در سناریوی سوم که به هیچ عنوان مطلوب ریاض نیست، مردم و نیروهای نظامی با صالح همراهی نمیکنند و انصارالله نیز با هوشیاری وارد عمل شده و ضمن برخورد جدی با فتنهگران و برهم زنندگان امنیت عمومی، مسیر مقاومت را پیش میبرد.
خبرهای منتشر شده از صنعا و سایر شهرهای تحت کنترل مقاومت نشان میدهد سناریوی یک و دو محقق نشده است و انصارالله با درایت و کمترین درگیری مسلحانه ممکن، اوضاع را تحت کنترل خود دارد. صالح بدترین زمان ممکن را برای خیانت انتخاب کرد. در حالی که مردم یمن از گرسنگی و وبا و بمباران رنج میبرند و جان خود را از دست میدهند، رویگرداندن از جبهه مقاومت و لبخند به دشمن، بیشک نه تنها موجب همراهی مردم نخواهد شد بلکه انزجار و تنفر آنان را به دنبال خواهد داشت.
درایت انصارالله و هوشیاری آن در برابر تحولات داخلی و همزمان شلیک موشک به امارات، فصل جدیدی از جنگ یمن را ورق زد. فصلی که سرآغاز آن پالایش انقلاب یمن از نفوذیهای داخلی و وحشت توأم با شرمندگی برای همسایگان جنایتکار بود. خیانت صالح کیشی بود که امارات در این صفحه شطرنج خونین داد اما شلیک دقیق انصارالله حریف را مات کرد.