مریم طاروردی فراهانی گفت: زمانی که به همراه مسئولان کمیته جستجوی مفقودین به منزل پدرم رفتیم تا خبر بازگشت پیکر خلیل را بدهیم، وی گمان می‌کرد خلیل با پای خودش آمده و در اسارت بوده است.

به گزارش گروه جهاد و مقاومت مشرق، مریم طاروردی فراهانی خواهر شهید تازه شناسایی شده «خلیل طاروردی فراهانی» در گفت‌وگو با خبرنگار ما در تشریح فعالیت‌های انقلابی برادرش، اظهار داشت: در هیاهوی انقلاب، برادرم به مسجد سجاد واقع در مجیدیه می‌رفت. آن زمان من سن و سال کمی داشتم؛ اما متوجه می‌شدم که شب‌ها به خانه نمی‌آید. بعدها شنیدم که خلیل در نگهبانی و شناسایی خانه‌های تیمی نیز فعالیت داشته است.

وی افزود: پدرم و مادرم از فعالیت‌های انقلابی خلیل اطلاع داشتند؛ اما مانع وی نمی‌شدند. با آغاز جنگ تحمیلی، برادرم در سن 19 سالگی تصمیم گرفت که به جبهه برود. درس را رها کرده و عازم مناطق عملیاتی شد. مدتی را به عنوان بسیجی بود؛ اما چندی بعد به عضویت سپاه درآمد.

خواهر شهید فراهانی خاطرنشان کرد: خلیل فرزند اول خانواده بود و به مطالعه علاقه زیادی داشت. او شب‌ها با نور چراغ گردسوز کتاب می‌خواند. گاهی با صدای راز و نیاز برادرم از خواب بیدار می‌شدیم.

وی به وصیت شفاهی برادرش اشاره کرد و گفت: برادرم من و خواهرم را همیشه به حفظ حجاب سفارش می‌کرد. امروز که شاهد بی‌حجابی در جامعه هستم بیشتر به یاد برادرم و شهدایی می‌افتم که برای حفظ آرمان‌های انقلاب و حجاب از جانشان گذشتند.

فراهانی بخشندگی را یکی از خصوصیات اخلاقی برادرش دانست و اظهار کرد: در حد توان به نیازمندان کمک مالی می‌کرد. در دوران جنگ نیز مرخصی‌های خودش را در اختیار دیگر رزمندگان قرار می‌داد. خلیل پنج ماه قبل از شهادتش به خانه نیامده بود.

وی ادامه داد: خلیل از نیروهای اطلاعات و عملیات در لشکر 27 محمد رسول (ص) بود که در عملیات والفجر 4 مفقود شد. آن زمان طبق عکسی که شباهت زیادی به خلیل داشت، هلال احمر و صلیب سرخ اسارت وی را تایید کرد. زمانی که اسرا آزاد شدند و خبری از برادرم نشد، به این یقین رسیدیم که او به جهت سپاهی بودن، در اسارت به شهادت رسیده است. امروز که با خبر شدم وی در حین عملیات و در پنجوین عراق به شهادت رسیده است، خوشحال هستم.

خواهر شهید فراهانی با بیان اینکه دو سال پیش از انجام آزمایش DNA سر باز زدیم، گفت: من بسیار پافشاری کردم تا این آزمایش صورت نگیرد البته بعد از مدتی پشیمان شدم. در اربعین سال جاری که به سفر کربلا مشرف شدم، دعا کردم که این چشم‌انتظاری تمام شود و خداوند آرزویم را برآورده کرد.

فراهانی عنوان کرد: مدتی است که خواب خلیل را می‌دیدیم اما گمان نمی‌کردم که تعبیر این خواب‌ها، خبر بازگشتش باشد.

وی به خبر بازگشت پیکر برادرش اشاره و افزود: پدر و مادرم با وجود گذشت سی و اندی سال از گمنامی برادرم، همچنان منتظر بازگشتش بودند. زمانی که به همراه مسئولین کمیته جستجوی مفقودین به منزل پدرم رفتیم تا خبر بازگشت پیکر خلیل را بدهیم، وی گمان می‌کرد خلیل با پای خودش آمده و در اسارت بوده است.

خواهر شهید خاطرنشان کرد: در دوران گمنامی برادرم، در مراسم تشییع شهدای گمنام شرکت می‌کردم و امیدوار بودم که روزی پیکر خلیل در میان شهدا باشد. خوشحالم که خداوند دعایم را استجابت کرد و خلیل به آغوش خانواده بازگشت. زمانی که پیکرش را دیدم، گوی همین دیروز بود که او را از دست دادیم. تنها خواسته‌ام از برادر شهیدم، شفاعت است.

فراهانی اذعان کرد: با ورود پیکر شهدای مدافع حرم و تشییع آن‌ها در شهرها و محل‌ها، حال و هوای جبهه و ایثار بار دیگر در کشور پیچید. هر بار که خبر شهادت یک مدافع حرم را می‌شنیدم، گوی برادر خودم را از دست داده‌ام.

هویت پیکر مطهر شهید «خلیل تاروردی‌فراهانی» از طریق پلاک، پس از 34 سال شناسایی شده است. این شهید بزرگوار اول فروردین 43 در تهران متولد شد. وی فرزند احمد بود و از طریق لشکر 27 محمد رسول الله (ص) به جبهه‌های حق علیه باطل اعزام شد که سرانجام در عملیات والفجر 4 و منطقه عملیاتی پنجوین به شهادت رسید.

منبع: دفاع پرس