کد خبر 809571
تاریخ انتشار: ۲۵ آذر ۱۳۹۶ - ۰۵:۲۵

دونالد ترامپ، رئیس جمهور آمریکا هفته گذشته در اقدامی جنجالی قدس اشغالی را به عنوان پایتخت رژیم صهیونیستی اعلام کرد و همین مسئله موجی از واکنش های جهانی را علیه این تصمیم به راه انداخت.

به گزارش مشرق، پرونده فلسطین این روزها با یکی از نقاط عطف خود پیونده خورده است. دونالد ترامپ، رئیس جمهور آمریکا هفته گذشته در اقدامی جنجالی قدس اشغالی را به عنوان پایتخت رژیم صهیونیستی اعلام کرد و همین مسئله موجی از واکنش های جهانی را علیه این تصمیم به راه انداخت.

هر چند جهان اسلام و مردم دیگر کشورها با برگزاری تظاهرات گسترده علیه این اشغالگری به پا خواستند و اقدام ترامپ را محکوم کردند اما موضع برخی کشورهای عربی در مقابل این تصمیم معنادار بود. رژیم های خودکامه عربی حاشیه خلیج فارس که در سال های گذشته گوش به فرمان سیاست های تحمیلی واشنگتن در منطقه بوده و منافع ارباب خود را تامین می کنند، این بار نیز با توطئه آمریکا همصدا شدند و به جای مقابله با اشغالگری قدس، با سکوت خود از پشت به فلسطین خنجر زدند.

خوش خدمتی به اسرائیل

شیوخ عربی که زمانی مسئله فلسطین را اولویت سیاست های خود اعلام کرده بودند، در سال های اخیر تغییر موضع داده و به جای آزادسازی قدس اشغالی، به دنبال تامین منافع رژیم صهیونیستی هستند. اعراب به ویژه رژیم آل سعود الآن در راستای عادی سازی روابط با اسرائیل گام بر می دارند و از علنی کردن این اقدامات نیز ابایی ندارند.

اسناد نشان می دهد برای عادی سازی روابط میان اعراب و اسرائیل پول های زیادی جابه جا و هیئت های مختلفی بین دو گروه تبادل شده است که طیف های مختلفی از گروه های اقتصادی و نظامی را در برگرفته است. تلاش بی ‌وقفه مقامات سعودی و متحدان منطقه‌ای آنها در عادی ‌سازی روابط با رژیم صهیونیستی نیز عمق خیانت حکام کشورهای عربی به مسئله فلسطین را به نمایش می ‌گذارد.

سفرهای متعدد مقامات سعودی به سرزمینهای اشغالی و گرفتن عکس های یادگاری با صهیونستها، در سال های اخیر نشان می دهد که اعراب و اسرائیل بیش از پیش به سمت سازش با صهیونیستها رفته اند. حتی محمد بن سلمان ولیعهد سعودی که برای مقابله با نفوذ ایران در منطقه با اسرائیل در یک جبهه واحد قرار گرفته است، چند ماه پیش برای دیدار با مقامات تل آویو به سرزمینهای اشغالی سفر کرد و این دیدارها تنها گوشه ‌ای از تلاش ریاض برای تقویت روابط با رژیم صهیونیستی محسوب می‌شود.

برقراری روایط اعراب و اسرائیل تا جایی پیش رفته است که بنیامین نتانیاهو نخست وزیر اسرائیل بارها بیان اینکه دیگر نمی توان روابط با شیخ نشین های عربی را محرمانه نگاه داشت، در صدد علنی کردن آن برآمده است. شیخ نشین های عربی بر این باورند که رژیم صهیونیستی صحنه گردان اصلی منطقه است و با این تصور موهوم، به ریسمان پوسیده ای چنگ زده اند که خودش در کابوس ترس و وحشت از قدرت محور مقاومت به سر می برد. همچنانکه سیدحسن نصرالله، دبیرکل حزب الله بارها گفته که اسرائیل از خانه عنکبوت هم سست‌تر و ضعیف‌تر است.

سخنان مضحک چند ماه پیش پادشاه بحرین درباره سفر آزادانه شهروندان بحرینی به اسرائیل و محکوم کردن تحریم رژیم صهیونیستی از سوی اعراب، مرحله پیشرفته ای از گسترش روابط کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس با اسرائیل است. اعراب مرتجع منطقه و رژیم صهیونیستی که دشمن درجه یک ایران هستند برای مقابله با تهدیدات ادعایی از سوی ایران، سعی در تشکیل ائتلاف منطقه ای علیه محور مقاومت دارند. سعودی ها و صهیونیستها ترامپ را فرصتی برای مقابله با نفوذ ایران در منطقه می بینند و به دنبال تقویت مناسبات خود هستند تا بتوانند حلقه امنیتی علیه ایران را تنگ تر کنند.

به نظر می رسد، عربستان سعودی و امریکا با کنترل اسرائیل بر قدس موافقت کرده اند تا بر روی ایران تمرکز کنند. همچنانکه نیکی هیلی، نماینده آمریکا در سازمان ملل گفته است:«ایران اولویت اعراب است و نه فلسطین.». حکام بیمار ذهن عربی اینگونه وانمود می کنند که تهدید اصلی در منطقه از سوی ایران است و نه رژیم صهیونیستی و به همین خاطر پرونده فلسطین را از دستور کار خود خارج کرده اند.

خیانت به آرمان قدس

دولت آمریکا از سال ۱۹۹۵ طرح انتقال سفارت این کشور از تل آویو به قدس را تصویب کرده بود اما به دلیل حساسیت جهان اسلام و به خصوص اعراب تاکنون از اجرای چنین پروژه خطرناکی خودداری می کرد اما تصمیم دونالد ترامپ در اعلام قدس به عنوان پایتخت اسرائیل، در برهه کنونی نشان می دهد که این مسئله یک برنامه از پیش طراحی شده بوده است که با هماهنگی عربستان و دیگر رژیمهای مرتجع عربی انجام شده است.

سکوت مفتی های سعودی در مقابل تصمیم ترامپ و درخواست عربستان و بحرین از اتباع خود برای شرکت نکردن در تظاهرات ضد صهیونیستی همگی حاکی از این است که توطئه مثلث عبری-عربی-غربی درباره قدس در جریان است و گرنه ترامپ بدون هماهنگی با ریاض نمی توانست چنین تصمیمی را اتخاذ کند. اگر ترامپ تصور می ‌کرد که اتخاذ تصمیم خود درباره قدس به صف ‌آرایی جدی سران عرب با وی منجر خواهد شد، هیچگاه چنین اقدامی را صورت نمی ‌داد.

کمتر رئیس جمهوری در آمریکا ریسک این اقدام را می پذیرفت، اما نزدیکی ترامپ به اعراب خلیج فارس و انعقاد قرارداد ۵۰۰ میلیارد دلاری آمریکا با عربستان موجب درگیر سازی منافع دو کشور شد. همچنانکه بسیاری از رسانه های غربی و عربی بارها در گزارشهایی اعلام کرده اند که ترامپ با چراغ سبز سعودی ها مباردت به این کار کرده است. از زمان روی کار آمدن ترامپ، روابط عربستان با آمریکا و متعاقب آن روابط اعراب با رژیم صهیونیستی نیز تقویت شده است.

اخبار منتشر شده از خیانت سعودی ها در هفته های اخیر نیز همراهی عربستان با آمریکا و اسرائیل را بیش از پیش نمایان می کند. پیشنهاد مقامات سعودی به فلسطینی ها برای پذیرش صلح با اسرائیل و واگذاری قدس به صهیونیستها بیانگر خنجر از پشت اعراب به آرمان فلسطین است. اعراب مرتجع منطقه برای اینکه صهیونیستها و دولتمردان آمریکایی را از خود نرنجانند، در یک دهه گذشته چشم خود را به سرکوبگری های رژیم صهیونیستی در نوار غزه و کرانه باختری بسته اند و با سکوت خود در مقابل این جنایات، اسرائیل را در کشتار مردم فلسطین جری تر کرده اند.

سفر هیئت بحرین به سرزمینهای اشغالی که تنها چند روز پس از اعلام موضع ترامپ درباره قدس انجام شد و موجی از واکنش ها را در جهان اسلام به راه انداخت، به خوبی گویایی این حقیقت است که آرمان فلسطین برای اعراب مرده به حساب می آید و نباید از حکام عربی که روابط گرمی با صهیونیستها دارند، انتظار حمایت داشت. حمایت آل سعود و آل خلیفه از رژیم صهیونیستی، بی توجهی به اصول و مقدسات امت اسلامی درباره قدس است. این اقدام در واقع تلاشی برای کمک به تل آویو و در راستای ادامه مسیر عادی سازی و حتی ائتلاف و به رسمیت شناختن رژیم صهیونیستی و سرسپردگی به آمریکاست.

آمریکایی ها از دهه ها پیش سعی در عادی سازی روابط اعراب با اسرائیل را داشتند تا با این اقدام بتوانند امنیت صهیونیستها را بیش از پیش تضمین کنند و به نظر می رسد اکنون توانسته اند به این هدف دست پیدا کنند. بنابراین، مسئله قدس و شناسایی آن به عنوان پایتخت رژیم صهیونیستی و سکوت آمیخته با رضایت اعراب، حاکی از یک معامله بزرگ میان واشنگتن و حکام سازشکار عرب است که می تواند منطقه خاورمیانه را با بحران جدیدی روبرو کند. اتحادیه عرب که قرار بود در خط مقدم مقابله با رژیم صهیونیستی و دفاع از آرمان فلسطین باشد، اکنون به نهادی در خدمت منافع آمریکا ورژیم صهیونیستی تبدیل شده و نقشی همسو با آمریکا و غرب ایفا می کند.

عربستان و هم پیمانان عربی آن که به خاطر فرو رفتن در باتلاق یمن، و شکست مقابل ایران در عراق و سوریه، به کمکهای سیاسی و نظامی آمریکا نیاز دارند باید برای کسب این کمکها خوش خدمتی هایی را از خود نشان دهند. از اینرو، به فراموشی سپردن قدس اشغالی و موافقت با تقدیم آن به رژیم صهیونیستی، بخشی از بهایی است که اعراب و در رأس آن عربستان سعودی می ‌بایست در ازای حمایت‌های واشنگتن از آنها بپردازند. حکام عربی درحالی قدس را با آمریکا معامله کرده اند که حتی کشورهای اروپایی و متحد واشنگتن نیز تصمیم ترامپ را نپذیرفته اند. همچنین سازمان یونسکو سال گذشته قطعنامه ای را تصویب کرد که بر اساس آن، هیچ گونه ارتباط دینی میان مسجدالاقصی با یهودیان وجود ندارد و قدس مکانی مقدس برای مسلمانان است.

ارزیابی

در پایان می توان گفت که رژیم های سازشکار عرب سال ها است که به مسئله فلسطین پشت کرده اند و تصمیم ترامپ نیز نتیجه خیانت اعراب است. اگر اعراب به جای تمرکز کردن بر ایران هراسی، سلاحشان را به سمت رژیم صهیونیستی نشانه رفته بودند، بدون شک قدس شریف پیش از این از دست صهیونیستها آزاد شده بود. عربستان و به طور کلی حکام عرب حاشیه خلیج فارس همزیستی با رژیم صهیونیستی را یک گزینه راهبردی می ‌دانند و آماده هستند بهای این روابط را با انکار قضیه فلسطین و خدمت به سلطه جویی اسرائیل در منطقه بپردازند.

خنجر سعودی ها و حکام عربی به فلسطین، در حقیقت پایمال کردن حقوق ملت فلسطین و تثبیت اشغالگری است و تحرکات آل سعود و دیگر شیخ نشین های عربی علیه گروه های مقاومت در منطقه، در راستای خدمت به منافع رژیم صهیونیستی است. رژیم های عربی باید این نکته را مدنظر داشته باشند که فلسطین ارث پدری آنها نیست که به هر کس که بخواهند ببخشند و ملت های اسلامی با اتحاد و انسجامی که در روزهای اخیر از خود نشان دادند، همچون گذشته توطئه های آمریکا و عمال آن در منطقه را خنثی خواهند کرد و این روسیاهی برای مرتجعین عرب تا ابدالدهر باقی خواهد ماند.

منبع: روزنامه جوان

برچسب‌ها