سیاه‌نمایی‌های عجیب اقتصادی که با رفتارهایی مثل گرانی یک شبه تخم مرغ و جنجال‌ها بر سر افزایش نرخ عوارض خروج از کشور همراه شده شاید اصلا غیر اتفاقی و بخشی از پروژه شوم «فتنه اقتصادی» باشد.

به گزارش مشرق، به تازگی زمزمه‌هایی در زمینه اعتراض به وضعیت اقتصادی کشور به گوش می‌رسد.در همین راستا، فراخوان‌های مشکوکی برای برگزاری تجمعات اقتصادی هم در برخی شبکه‌های اجتماعی منتشر شده است.

جالب آنکه در حرکاتی که بیشتر نوستالژی سال 88 به نظر می‌رسد نیز شاهد انتشار برخی کلیپ‌ها، شعرخوانی، توییت‌ها و سیاه‌نمایی‌های عجیب و غریب در اعتراض به چیزی به نام اوضاع اقتصادی کشور نیز هستیم.

این فضای دهشتناک و رخدادهای پیرامون آن که البته می‌بینیم با رفتارهایی مثل گرانی یک شبه تخم مرغ و جنجال‌ها بر سر افزایش نرخ عوارض خروج از کشور همراه شده است اما از نظر برخی محافل تحلیلی اصلا اتفاقی نیست و بخشی از پروژه شوم «فتنه اقتصادی» است.

*صدای سیاه‌نمایی اقتصادی از ستاد مشترک اصلاح‌طلبان و دولت/ حرف‌های عجیب و غریب اقتصادی که مسلمان نشنود، کافر نبیند

حقیقت این است که مسئله سیاه‌نمایی اقتصادی، یکی از اصلی‌ترین پروژه‌هایی بوده است که طی 7 سال گذشته توسط جریان خاص سیاسی یا همان اصلاح‌طلبان در ایران پیگیری شده است.

کسی دقیقا به خاطر نمی‌آورد که ماجرای اشاره به تأثیرگذاری تحریم‌ها از کجا شروع شد اما مردم در حوالی سال 90، شب خوابیدند و صبح بیدار شدند و به یکباره دیدند جریان انحرافی که روزگاری با نقابی دیگر به ضدیت با آمریکا شناخته می‌شود؛ اما به یکباره از این می‌گوید که ایران قرار است در مقابل تحریم‌ها کمر خم کند و ما هم راه چاره‌ای جز مذاکره با آمریکا نداریم!

و از همان روزها بود که به ناگاه تنش‌های بازار ارز و سکه هم آغاز شد.

جالب آنکه اندکی قبل از همان روزها سایت فارین پالیسی طی گزارشی درباره اوضاع اقتصادی ایران از چیزی به نام «انقلاب یقه‌آبی‌ها» یا همان اعتراضات کارگری نوشته بود.[1]

این خط بعدها و پس از پایان دولت احمدی‌نژاد توسط اصلاح‌طلبان با شدت و حدّت بیشتری پی گرفته شد.فی‌الواقع مردم ایران اگرچه سی و چند سال با تحریم‌ها زندگی کرده بودند اما به یک باره داشتند درباره چیزی به نام «اثر خرد کننده تحریم‌ها» می‌شنیدند.

و مردم دیدند که اصلاح‌طلبانی که یک عمر بعنوان فعال سیاسی شناخته می‌شدند اما یک‌شبه تبدیل به کارشناسان اقتصادی شدند!سعید حجاریان در همان روزها به صحنه آمد و در یک مصاحبه پرطمطراق با روزنامه اعتماد، عبارت «و ما ادریک مالتحریم» را به کار برد.

و شاید همین فرمان بود که بحث سیاه‌نمایی از اوضاع اقتصادی کشور را وارد شیب تندتری کرد.برخی بازیگران کمپینی به نام «نه به تحریم‌ها» راه انداختند و فعالان جریان چپ نیز دست به یک سیاه‌نمایی گسترده از اقتصاد ایران زدند.

آنچه در ادامه می‌خوانید، بخش‌هایی از همین سیاه‌نمایی است که در ایام دولت یازدهم و طی سال‌های 92 تا 96 از سوی اصلاح‌طلبان ابراز شد:

- محسن رهامی: «تحریم‌ها و قطعنامه‌ها کشور را فلج کرده و تا حل نشود نمی‌توانیم حوزه اقتصاد کشور را 100 درصد حل کنیم»!

- مرحوم هاشمی رفسنجانی: تحریم‌ها پدر مردم را در آورده است. اکثر مردمی که مزدبگیر هستند تحریم‌ها استخوان‌های آنها را خرد کرده است.

- محسن صفایی فراهانی: در پایان هشت ساله دوره احمدی‌نژاد... اقتصادی بحران‌زده و نگران‌کننده و غارت زده به ارث گذاشته شد.

- احمد خرّم: تحریم‌ها ادامه پیدا کند کشور می‌رود به باتلاقی که دیگر برنمی‌گردد.

- حمیدرضا جلایی‌پور: تحریم‌ها طناب داری بودند که باید با توافق برداشته می‌شدند

- جواد اطاعت: ایران در شاخص‌های منفی از میانگین کشورهای همسایه نیز وضع بدتری دارد...متاسفانه ما در شاخص‌های منفی مثل اعتیاد، بیکاری و تورم از میانگین کشورهای همسایه نیز اوضاع نامناسب‌تری داریم.

- عباسعلی نورا: رکود در حال تبدیل شدن به بحران است و کارشناسان اقتصادی 100 درصد منتظر رکود تورمی هستند.

- مرتضی الویری: ‌به نظر من در حوزه اقتصادی به دلیل گستردگی تحریم‌ها و عمق مشکلات مدیریتی دولت عملا اقدام موثری نمی‌تواند در کوتاه مدت صورت دهد.

***

آنچه که درباره اظهارات اقتصادی اصلاح‌طلبان پیرامون سیاه‌نمایی از اوضاع کشور اشاره کردیم، تنها برگی از هزاران است...برگی از هزاران که البته دولتی‌ها هم کم کم به جرگه همان‌ها پیوستند و صدای القای بحران در اقتصاد ایران از اردوگاه دولت هم شنیده شد.

آنچه که در ادامه می‌خوانید صحبت‌هایی از جانب مقامات دولتی است که برخی از این حرف‌ها بعدا توسط همین مقامات «گِرا دادن به دشمن»[2] معرفی شد.

- رئیس‌جمهور روحانی: خزانه خالیست... مشکل آب خوردن داریم.

- وزیر کشور: با مردم گرسنه و فقیر و بیکار نمی‌توان امنیت را تامین کرد.

- اسحاق جهانگیری:‌ هیچ بازنشسته‌ای از حقوق خود راضی نیست.

- سیدرضا صالحی امیری: اگر برجام نبود به سیاست «نفت در برابر غذا» می‌رسیدیم.

- محمدباقر نوبخت: هر خانه در ایران 3 بیکار دارد. (یعنی وجود بیش از 70 میلیون بیکار در ایران!)

- اکبر ترکان: قدرت رقابت در هیچ صنعتی جز قرمه‌سبزی و آبگوشت بزباش را نداریم.

***

نکته قابل تأمل اما آن بود که وضعیت اقتصادی کشور نتیجه سیاست‌گذاری‌های همین افراد بود اما حالا همین مقامات و مسئولین؛ به مصداق کاسه داغ‌تر از آش حتی، انتقاداتی از وضعیت اقتصادی کشور بعمل می‌آوردند که مسلمان ندیده بود و کافر هم نشنیده بود.

به این سیاه‌نمایی‌ها البته بایستی نشان دادن «درِ باغ سبز برجام» به مردم را نیز افزود... مقوله‌ای که بر عمق و زجر سیاه‌نمایی‌ها می‌افزود و مردم را در انتظاری سهمگین برای هیچ فرو می‌برد.برخی محافل تحلیلی معتقد بودند این مسئله در کنار سیاه‌نمایی‌های اقتصادی مثل یک کاتالیزور برای فتنه عمل خواهد کرد و جامعه را آبستن رفتارهای دارای شوک و خیابانی خواهد کرد.

مرحوم هاشمی در آن ایام طی یک مصاحبه با رسانه العهد پیرامون عواید و نتایج برجام روحانی گفته بود:

«اولاً در ایران وضعمان به حالت عادی برمی‌گردد؛ ما در حالت عادی مشکلی در کشور نداریم؛ منابع زیادی در کشور هست که در ارتباط با همکاری‌های خارجی می‌توانیم هم بهتر نقد کنیم؛ هم بهتر بفروشیم و تکنولوژی‌های جدیدی لازم داریم که به‌فرض می‌توانیم آنها را بیاوریم؛ روابط تجاری‌مان تقویت می‌شود؛ تولیدمان خیلی بالا می‌رود؛ ما الآن تقریباً 40 تا 50 درصد ظرفیت تولید نقد سرمایه گذاری شده‌مان راکد است؛ یک دفعه تجارتمان چند برابر و تقویت می‌شود و ارتباطات جهانی ما تقویت می‌شود...خیلی از جاها آماده سرمایه‌گذاری هستند؛ مخصوصاً ایرانیان خارج مایل هستند که به ایران بیایند؛ ما هم ظرفیت بسیار بالایی برای سرمایه گذاری داریم؛ فقط زیرمجموعه پتروشیمی ایران کافیست که یک تمدن بزرگی در سواحل خلیج فارس ایجاد کند؛ نیروهای تحصیلکرده فراوانی داریم که زمینه کار برای آنها فراهم می‌شود؛ در خارج هم که روابط عادی شود زندگی راحت‌تر می‌شود و ایرانیان در داخل و خارج احساس امنیت می‌کنند؛ در مجموع فکر می‌کنم بسیار مفید است»!

*آنچه رهبر انقلاب درباره «به خیابان کشاندن مردم به بهانه اقتصاد» فرمودند/ اشاره‌های لاریجانی و مصلحی به سابوتاژ اقتصادی

در کنار تمام این قال و مقال‌های عجیب و غریب اما شاید کمتر کسی باشد که بداند رهبر معظم انقلاب طی سالیان گذشته بارها و بارها در اشاره به مفهوم فتنه اقتصادی، بیاناتی را ایراد کرده‌اند.آنچه که در ادامه می‌خوانید بخش‌هایی از فرمایشات رهبر انقلاب طی سال‌های اخیر است که کمتر در رسانه‌ها مورد پرداخت و اقتراح قرار گرفته است.

- افراد مؤثّر در دولت آمریکا و نظام آمریکا این را صریحاً گفتند، گفتند ما تحریمها را به‌وجود آوردیم و تشدید کردیم که مردم را ضدّ نظام، بکشانیم به خیابانها؛ این را صریحاً گفتند که تحریم برای این است که انقلاب را ریشه‌کن کنند و مردم را در مقابل نظام اسلامی قرار بدهند.[3]

_آنها تحریم کردند برای اینکه مردم را عصبانی کنند و به خیابان بکشانند. بنده این را چند سال پیش گفتم؛ بعضی‌ها گفتند این تحلیل است؛ بله، شاید آن روز تحلیل بود امّا امروز خبر است؛ خودشان گفتند؛ افراد متعدّدی از آنها در بیانات مختلف گفتند هدف ما این است که مردم را از نظام جمهوری اسلامی، از دولت جمهوری اسلامی عصبانی کنیم. می‌خواستند مردم را به خیابان بکشانند؛ امّا مردم ما ایستادند؛ این مقاومت مردم، این ایستادگی مردم پشتوانه‌ی کار سیاسی و دیپلماسی و مذاکره و این حرف‌ها شد.[4]

- بعضی از بدخواهان هم هستند که از مشکلاتِ معیشتیِ جامعه‌ی معلّمین، سوءاستفاده میکنند؛ بنده شنیده‌ام بعضی حتّی در داخل خود آموزش‌وپرورش این سوءاستفاده‌ها را میکنند؛ وضعِ معیشتیِ دارای کمبودِ جامعه‌ی معلّمی، موجب میشود کسانی سوء استفاده کنند. تا امروز، به توفیق الهی، جامعه‌ی معلّم خودش را سالم و پاکیزه نگه داشته، لکن بعضی‌ها دارند کار میکنند و تلاش میکنند که از این حرکتهای ناسالم به وجود بیاورند.[5]

البته شاید هنوز هم باشند کسانی که تحلیل مربوط به فتنه اقتصادی برای آنها غامض به نظر بیاید...

جدای از ماجرای حمایت عجیب و غریب اصلاح‌طلبان از براندازی اوکراین که در واقع نسخه‌ای از اغتشاش اقتصادی در آن بعنوان تست به اجرا درآمد و موفقیت‌آمیز هم بود! اما هستند خواصی که تاکنون به ماجرای خرابکاری به بهانه اقتصاد و معیشت اشاره کرده‌اند.

محمدجواد لاریجانی چند سال قبل در خلال یک مصاحبه گفته بود: برای آمریکا و دول غربی فتنه اصل نبود بلکه مختل کردن و تضعیف و ساقط کردن نظام اسلامی ایران هدف بود و هست و لذا غرب در دو مسیر برای مقاصدی که فتنه متوجه آن بوده است، کار می‌کند، اول اینکه روی اصحاب فتنه زیاد سرمایه‌گذاری نمی‌کنند چراکه می‌دانند بازسازی آنها بسیار پرهزینه است و بعید است به جایی برسد. اما برای اختلال در نظام به ویژه اختلال اقتصادی بیشتر سرمایه‌گذاری کرده‌اند یعنی در حال حاضر خط فتنه به خط سابوتاژ اقتصادی (خرابکاری کارگران در کارخانه که مراد از آن در اینجا می‌تواند فتنه اقتصادی باشد) تبدیل شده است.[6]

و یا مثلاً حجت‌الاسلام حیدر مصلحی، وزیر سابق اطلاعات نیز زمانی گفته است: فتنه جدید از جنس فرهنگی و اقتصادی است و فتنه‌گران به‌دنبال وارد کردن فشارهای اقتصادی با هدف ایجاد بحران و دور کردن مردم از نظام هستند.[7]

*آنچه می‌گویند، آنچه هستیم...

حقیقت این است که بر خلاف حجم بالای سیاه‌نمایی اشاره شده از جانب کسانی در اردوگاه اصلاحات پیرامون اقتصاد کشور اما واقعیت چیز دیگریست.به اذعان تمام کارشناسان و مقامات ارشد کشور، تأثیر تحریم‌ها بر اقتصاد ایران هیچگاه بیش از میانگین 30 درصد نبوده است.

اقتصاد ایران به گواه صندوق بین‌المللی پول در رتبه هجدهم جهانی قرار دارد.نرخ بیکاری در ایران نسبت به 7 سال قبل، «2 درصد» کاهش یافته است.شاخص کسب و کار در ایران بر اساس اعلام وزیر اقتصاد دولت یازدهم، به تعداد 34 پله ارتقا پیدا کرده.

وضعیت عمده بیکاران نیز وضعیتی بحرانی نیست و بنا به گفته وزیر کار، سالانه چند ده هزار پیشنهاد شغلی این وزارتخانه به کارجویان، پذیرفته نمی‌شود.

90 درصد درآمدهای دولت از محل مالیات محقق می‌شود.

وابستگی ایران به نفت هرگز حیاتی نبوده است. (مثلا نشریه بلومبرگ چندی قبل طی گزارشی در همین باره نوشت:‌ «ایران هرگز آنگونه که عربستان به درآمدهای نفتی خود وابسته است، به آن وابسته نبوده است...ضمن اینکه ایران با قیمت کمتر نفت نیز می‌تواند کنار بیاید.»[8])

البته حقایق جالب دیگری هم وجود دارد... مثلا سیدکمال سیدعلی، مدیرعامل صندوق ضمانت صادرات، 2 سال قبل در گفت‌وگو با شماره 173 نشریه تجارت فردا گفته است:

از نظر من ریسک بانک‌های ایرانی به مراتب کمتر از بانک‌های کشورهای منطقه حتی کشورهای عربی و ترکیه است. به این دلیل که ایران از ذخایر قابل قبولی در حد یکصد میلیارد دلار برخوردار است؛ میزان بدهی‌های خارجی بسیار کم و کمتر از 10 میلیارد دلار است و همچنین ایران دارای سابقه پرداخت‌های خوب و به موقع حتی در زمان تحریم است. ما حتی تمام اقساط فاینانس‌هایمان را در موقع مقرر پرداخت کرده‌ایم... شرایط ما از برخی کشورهای منطقه بسیار بهتر است.

و یا مثلاً وزیر اقتصاد دولت یازدهم نیز زمانی در یک مصاحبه تصریح کرد: نرخ بدهی خارجی ما به نسبت GDP (تولید ناخالص داخلی) حدود 40 درصد است در حالی که همین نرخ در ژاپن بیش از 250 درصد و در بسیاری از کشورهای دیگر دنیا از 100 درصد هم گذشته است!

به این گفتارها البته باید بالندگی اقتصاد ایران در سایه شدیدترین تحریم‌های اِعمالی در پیش و پسابرجام و همینطور حمایت اقتصادی و نظامی ایران از کشورهایی مثل عراق و بوسنی و سوریه و لبنان و مجاهدان افغانی و... را نیز افزود.

و کیست که نداند حمایت نظامی پیروزمندانه به معنای قوّت اقتصادی نیز هست...

***

1_http://www.jahannews.com/analysis/164178

2_mshrgh.ir/787753

3_ http://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=25993

4_http://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=32040

5_ http://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=32970

6_http://www.farsnews.com/newstext.php?nn=13921020000537

7_http://isna.ir/fa/news/94101005294

8_ http://www.farsnews.com/newstext.php?nn=13950706000688

منبع: فارس