سرویس سیاست مشرق - «وبلاگ مشرق» خوانشی روزانه در لابهلای اخبار و مطالب رسانههای کشور است. ما درباره این خوانش البته تحلیلها و پیشینههایی را نیز در اختیار مخاطبان محترم میگذاریم. ۷:۳۰ هر روز با بسته ویژه خبری-تحلیلی مشرق همراه باشید.
***
۴ هزار بحران علیه روحانی!
بهزاد نبوی، از چهرههای شاخص و ستادی اصلاحات که در فتنه سال ۸۸ نیز دستگیر شد، در مصاحبه با شماره دوشنبه گذشته روزنامه آرمان امروز پیرامون دولت رئیسجمهور روحانی گفته است:
«شرایط امروز و فشار بر آقای روحانی با فشارها بر رئیس دولت اصلاحات متفاوت است. در آن دوره هر ۹ روز یک بحران برای دولت ساخته میشد، اما امروز به نظر میرسد برای دولت روحانی هر ۹ ساعت یک بحران ساخته میشود»!
او در ادامه میافزاید:
مشکل جدیدی که در دولت اصلاحات وجود نداشت، این است که در حال حاضر بیش از ۵۰ درصد ثروت کشور در اختیار ۳ یا ۴ نهاد است. این نهادها نه قابل کنترل و نظارت هستند و نه مالیات میدهند. تمام اقتصاد کشور، به نوعی تحت کنترل آنهاست. دیوان محاسبات و مجلس هم حق ندارند از چنین نهادهایی حسابکشی کنند. این در حالی است که دولت بخش کوچکی از ثروت ملی یا تولید ناخالص ملی را در اختیار دارد و از این محل باید حقوق همه کارکنان خود، یارانه مردم و سایر هزینههای گوناگونش را تامین کند...به جرات میتوانم بگویم فشارهای کنونی بر دولت روحانی به مراتب بیش از گرفتاریهای دولت اصلاحات است. گرچه در دوره اصلاحات، قوه قضائیه، نیروهای مسلح و صدا و سیما همراه و هماهنگ با دولت نبودند، ولی امروز علاوه بر همه اینها بحران اقتصادی موجود نیز بیشترین فشارها را بر دولت وارد میکند.»[۱]
*بر اساس کنایه سیاسی آقای نبوی مبنی بر هر ۹ ساعت یک بحران و با یک محاسبه سیاسی! اینطور بدست میآید که در ۴ سال اول آقای روحانی و در ۴ ماه اخیری که ایشان عملاً کار اجرایی دولت دوازدهم را بر عهده گرفتهاند؛ فیالواقع بیش از ۴ هزار و ۲۰۰ بحران علیه رئیسجمهور و از جانب جریانات رقیب و منتقد ایجاد شده است.
جدای از این مسئله، اما باید از آقای نبوی خواست فقط یک مورد از این بیش از ۴ هزار بحران را نام ببرد که واقعا از سوی معاریف اصولگرا یا هر نهاد دیگری برای زمین زدن دولت آقای روحانی طراحی شده باشد!
امر عیان آنست که جریان اصولگرا حتی در روزهای فعلی که اعضای ستاد برجام، بدعهدی آمریکا را علیالاجبار باور کردهاند نیز از نکوهش و سرزنش و عتاب خودداری کرده است و سمپاتهای خود را به ملاطفت درباره چهرههایی که روزی این افراد را به جهنم و زندان نیز حواله میدادند، دعوت کرده است.
پاسخ این سؤال ساده است که اگر هماکنون به جای تیم دولت، یک تیم اصولگرا قرار داشت و مقولاتی مثل شکست برجام، کشف جاسوس از تیم مذاکره هستهای، حواله دادن منتقدان به جهنم و... از آن بروز مییافت، اصلاحطلبانی که مدعی هر ۹ ساعت یک بحران علیه آقای روحانی هستند؛ چه به روز اصولگرایان و البته نظام اسلامی میآوردند؟!
اما شاهدیم که اصولگرایان و نظام اسلامی نجابت به خرج داده و حتی در جایی که شاید بایستی بصورت عقلانی اقدام به نکوهش دولت و اذنابش کنند اما از این کار پرهیز دارند. اکنون میتوان همین مثال ساده را به صحبتهای نانجیبانه آقای نبوی تعمیم داد و آنگاه عیار درستی یا نادرستی آنرا سنجید.
(گفتنیست، بهانههایی مثل اینکه حمله یک عده تندرو به سفارت عربستان، تیترهای رسانهها علیه طرفهای مذاکره و یا شعار مرگ بر آمریکا موجب لکنت دولت و بیدستاوردی برجام شده است؛ حرفهای بیمبنایی هستند که هیچ دلیلی بر اثبات آنها نیست و همانطور که گفته شد صرفاً یک مشت بهانهجویی سیاسی برای توجیه بیدستاوردی برجام به نظر میرسند.
از باب مثال آنکه آمریکا با اینکه سفیر و چند کارمند سفارتش در سال ۲۰۱۲ در کشور لیبی و در حمله انقلابیون این کشور کشته شدند اما هرگز با این کشور وارد تنش سیاسی نشد زیرا از منابع نفتی لیبی ارتزاق میکرد!)
***
کسی از انتقام قربانیان در امان نخواهد ماند!
«از انتقام در امان نخواهید ماند»؛ فتنه اقتصادی در متلکهای ابراهیم اصغرزاده
«ابراهیم اصغرزاده» فعال سیاسی اصلاحطلب به تازگی در گفتوگوی تفصیلی خود با خبرگزاری ایلنا ضمن تقبیح مفهوم «دروغ»! بصورت تلویحی به طرح عمده شایعات و تهمتهایی که برخی جریانات خاص و رسانههای اصلاحطلب علیه نظام اسلامی پرداخته است.
او در بخش پایانی گفتوگوی خود نیز اظهار کرده است:
«وظیفه مبرم نظام در شرایط فعلی خارج کردن عرصههای سیاسی و فرهنگی از فضای امنیتی، خشکاندن زمینههای تحقیر و تبعیض میان آحاد شهروندان در بهرهگیری از فرصتها، شفافسازی بازگرداندن نظم و دیسیپلین به اقتصاد ملتهب، شفافسازی حوزههای خاکستری و زیرزمینی اقتصاد و کوتاه کردن دست گنگها و تبهکاران اقتصادی است. مشکلاتی که به دلیل طبیعت غیرقانونی این قبیل فعالیتها به وجود میآید باعث به هدر رفتن منابع در سطح ملی و ایجاد اختلال و انحراف قطعی در اجرای قانون، پایهگذاری اقتصاد مولد، و ایجاد مانع در راه کارآمدسازی سیستم میشود.»
اصغرزاده میافزاید: دولت با چالشهای اقتصادی جدی روبروست، ارزش پول ملی در غیاب اقتصاد مولد و بیثباتی ناشی از تحریمهای مجدد امریکا در معرض سقوط آزاد قرار دارد و این خطر وجود دارد که یک جهش بزرگ در برابری ارزش ریال و دلار صورت گیرد، زمانی که بیکاری و فقر فراگیر شود و قدرت خرید مردم به شدت کاهش پیدا کند، با اعتراضات اجتماعی مواجه خواهیم گردید که دیگر به وعدههای سرخرمن هیچ کس اعتماد نخواهند داشت.
او در خاتمه تصریح میکند:
«وای به روزی که اکثریت جامعه خود را قربانی سیاستهای اقلیت غارتگر ببیند آنگاه جامعه به دو پاره «غارتگر – قربانی» تقسیم میشود و کسی از انتقام قربانیان در امان نخواهد ماند. کسی دیگر نه به محافظهکار، نه به اصلاحطلب و نه به میانهرو رحم نخواهد کرد. آنگاه خیلی زود؛ دیر خواهد بود.»[۲]
*پیش از این و در وبلاگ مشرق، به تشویقهای یک محفل اصلاحطلبانه خطاب به کارگران برای کنار گذاشتن مذهب و قیام علیه حاکمیت اشاره کردیم و در ادامه با ارائه برخی کدها بیان کردیم که خطری بزرگ با عنوان «فتنه اقتصادی» و با هدایتگری جریان سیاسی خاص در کمین مردم و نظام اسلامی است.[۳]
فتنهای که تاکنون چندین مرتبه مورد اشاره رهبر معظم انقلاب نیز قرار گرفته است.
برای مثال، معظمله در بخشی از بیانات خود در حرم مطهر رضوی در سال ۹۳ فرمودند:
«افراد مؤثّر در دولت آمریکا و نظام آمریکا این را صریحاً گفتند، گفتند ما تحریمها را بهوجود آوردیم و تشدید کردیم که مردم را ضدّ نظام، بکشانیم به خیابانها؛ این را صریحاً گفتند که تحریم برای این است که انقلاب را ریشهکن کنند و مردم را در مقابل نظام اسلامی قرار بدهند.»[۴] مقولهای که در سالهای بعد هم به دفعات مورد اشاره ایشان قرار گرفت.
ابراهیم اصغرزاده نیز فیالواقع در حال پیش چشم قرار دادن بهانههای لازم برای عملی شدن این فتنه احتمالی است. شبیه فعالیتهایی که اصلاحطلبان در سال ۸۷ و برای باورپذیر شدن دروغ «تقلّب» انجام میدادند...
این نگاه ظاهرا بدبینانه اما قابل اثبات به آقای اصغرزاده اما به این دلیل است که اولاً جریانی این روزها و سالهای اخیر به فکر مسئله تقبیح دروغ و فساد و البته ذکر «بحران اقتصادی در ایران»! افتاده که خود مستظهر به این مقولات است و البته در صدر هم قرار است.
چه اینکه همه میدانند مقوله مهمی مثل دروغ بزرگ تقلّب در سال ۸۸، دروغ املاک نجومی، دروغ هزاران بورسیه غیر قانونی و غیره آتشهایی بودند که تماماً از معبد اصلاحات خارج شدند.
در باب فساد نیز جریان خاص در حالی ژست ضد فساد گرفته است که افکار عمومی هنوز پرونده شهردار اسبق تهران، پرونده شهرام جزائری و پولهایی که به اصلاحطلبان داد، پرونده کرسنت، پرونده رانت یک وزارتخانه در دولت یازدهم، پرونده پولهای دریافتی ستاد فتنه از خارج از کشور در سال ۸۸، پرونده دریافت پول حسین موسویان از کاخ سفید برای ترویج برجام و یا همین اخیرا پرونده دستگیری برادر معاون اول رئیسجمهور را از یاد نبردهاند.
از طرفی مردم در مقابل جریانی قرار گرفتهاند که صرفاً برای تحقق فتنه اقتصادی و «اوکراینیزه کردن ایران» است که دست به بزرگنمایی مشکلات و سیاهنمایی از فضای کشور میزند.
لذاست که میبینیم آنها از بحران اقتصادی در کشوری میگویند که هفدهمین اقتصاد بزرگ جهان و صاحب عظیمترین منابع نفت و گاز جهان است و یا همینطور فریاد «و ما ادریک مالتحریم» را در حالی سر میدهند که تحریمها هیچگاه اثری بیش از ۳۰ درصد بر اقتصاد کلان ایران نداشتهاند، فقر در ایران شیوع ندارد و بیکاری فعلی در کشور هم بحرانی نیست.
در قبال مسئله فساد نیز این حقیقت را باید دانست که وقوع فساد گناه اصلی نیست بلکه ذنب لایغفر آنست که نظام اسلامی اهتمامی به مبارزه با فساد نداشته باشد و الّا فساد در دولت امام معصوم و در ذیل مدیریت امام معصوم نیز رخ میدهد.
با عنایت به همین دسیسه بود که مقام معظم رهبری زمانی در اشاره به جریانات مفسدنما از ایران اسلامی فرمودند:
«ما گفتیم با فساد مبارزه میکنیم - این یک نقطه روشن در نظام است - اما عدّهای میخواهند این را به نقطه تاریک تبدیل کنند و بگویند فساد همه جا را گرفته است. نه آقا! فساد همه جا را نگرفته است. باید با فسادِ کم هم - هر جا بود - مبارزه کرد. ممکن است روزنامهای بردارد یک مورد فساد را درشت کند؛ مگر همه جا فساد هست؟ فساد در گوشههایی وجود دارد. انسانها لغزش دارند و دچار گناه میشوند؛ باید با این گناه مبارزه کرد. ما وقتی گناهکاریم که با فساد - ولو کمِ آن - مبارزه نکنیم؛ چون گسترش پیدا خواهد کرد. مبارزه با فساد لازم است؛ اما ناامید کردن مردم که بگوییم فساد همه جا را گرفته، یک خطای واضح و ناشی از نادانی و فریبخوردگیِ کسانی است که آدم میداند خودشان آدمهای مغرضی نیستند؛ مغرضان که جای خود دارند.»[۵]
در تعریف ملموس فتنه اقتصادی به ذکر این معنا بسنده میکنیم که فتنه اقتصادی یعنی کشاندن مردم به خیابانها برای شورش علیه نظام سیاسی به بهانه احساس فقر، قیام علیه فساد آدمها، حقوق کم و مقولات معیشتی. حرکتی که البته بعد از چند روز درست همانند فتنه سال ۸۸، تابلوی براندازی نظام سیاسی را بر سر دست میگیرد و عنوان میکند که «اصل نظام نشانه است»!
در ادامه به چند مورد از اظهارات عجیب، دروغها و سیاهنماییهای گسترده چپها طی سالهای اخیر که با تحلیل ما هیچ انگیزهای غیر از ایجاد فتنه اقتصادی، پیش چشم قرار دادن بهانههای آن و جلوهدادن جریان خاص به مثابه رهبران خیزش معیشتی نداشته است، اشاره میکنیم:
_ابراهیم اصغرزاده: همگان درباره تزویر، دروغگویی و ریاکاری به عنوان یک استراتژی بقا با هم تفاهم کردهایم. بهعبارتی دروغ و ریا مشروعیت اجتماعی پیدا کرده است.
_مصطفی معین: ایران در بحران اقتصادی و اجتماعی قرار دارد.
_عمادالدین باقی: فساد و معضلات اجتماعی بهمنوار در مسیر تبدیل شدن به بحران امنیتی عظیم هستند.
_محمد عطریانفر: افراطیون اصولگرا تلاش نابخردانهای را آغاز کردهاند تا بر سر راه تدبیر مسئولان سنگاندازی کنند و مسیر حل مشکلات مردم را که خود باعث آن بودهاند با بازیهای سیاسی، به سنگلاخی تبدیل سازند تا در اثر آن، دولت و مجریان حکومتی را به ناتوانی بکشانند و یا با ایجاد بحران اجتماعی، دغدغههای جدیدی بیافرینند.
_حمیدرضا جلاییپور: اگر روحانی با تدبیر جلو رشد فزاینده تحریمها را نمیگرفت من شک ندارم که وضعیت معیشتی مردم ایران به وضعی فعلی و بحرانی ونزوئلای کنونی نزدیک میشد. در حال حاضر در ونزوئلا، توزیع نان به کمک ارتش انجام شده و تورم به ۷۰۰ درصد رسیده است. خوشبختانه برجام توانست جلو ونزوئلایی شدن ایران را بگیرد.
_سعید معیدفر: فشار اقتصادی و مشکلات باعث شده تا دغدغه اصلی و اول مردم تامین نیازهای اولیه باشد و دیگر نه دغدغههای فرهنگی داشته باشند و نه حتی به سلامت روان خود فکر کنند.
_ جواد اطاعت: ایران در شاخصهای منفی از میانگین کشورهای همسایه نیز وضع بدتری دارد...متاسفانه ما در شاخصهای منفی مثل اعتیاد، بیکاری و تورم از میانگین کشورهای همسایه نیز اوضاع نامناسبتری داریم.
_عباسعلی نورا: رکود در حال تبدیل شدن به بحران است و کارشناسان اقتصادی ۱۰۰ درصد منتظر رکود تورمی هستند.
_ محسن صفایی فراهانی: کدام فعالیت تعریفشده در اقتصاد ایران هست که بگوییم این مقدار منابع را میتواند برای یک نفر ایجاد کند که ماهی یک میلیارد تومان پسانداز برای فرد داشته باشد...پس بهاین نتیجه میرسیم این اعداد و ارقام «غارتی» هستند. اسم این فساد نیست. اسمش غارت است.
_ مرتضی الویری: به نظر من در حوزه اقتصادی به دلیل گستردگی تحریمها و عمق مشکلات مدیریتی دولت عملا اقدام موثری نمیتواند در کوتاه مدت صورت دهد.
در خاتمه ذکر این نکته ضروریست که با اطلاعات موجود، دستگاههای امنیتی کشور نیز فتنه اقتصادی را در رصد خود دارند و مقامات ارشد کشور هم در جریان این رصد قرار گرفتهاند.
حتی این نکته در دانشکده فرماندهی و ستاد ارتش گفته شده است که «قصد دشمن این بود که وقتی برجام امضا شد و آنها به تعهداتشان عمل نکردند و انتظارات مردم نیز برآورده نشد و اتفاقی نیفتاد، مردم ناراضی به کف خیابان بیایند.»
با این وجود اما در نگاه برخی تحلیلگران، اتفاقات منتسب به فتنه اقتصادی، نهتنها هنوز منکوب نشده بلکه متأسفانه سرعت بیشتری نیز یافته است.
بزرگی و ابعاد فتنه اقتصادی را با این مثال میشود فهمید که هماکنون و در فضای فعلی کشور، تعدادی کمی از خواص و اصحاب رسانه هستند که حاضر به بیان مثبتات و نقاط قوت اقتصاد کشور و حمله به سیاهنماییهای چپها پیرامون فساد و اقتصاد هستند...
***
1_http://www.armandaily.ir/fa/news/main/201735
2_https://khabarfarsi.com/u/46306962
3_mshrgh.ir/789516
4_http://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=25993
5_http://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=3130