کد خبر 814732
تاریخ انتشار: ۹ دی ۱۳۹۶ - ۰۳:۲۱

اتفاقات روز پنجشنبه در مشهد و چند شهر دیگر، فضای رسانه‌ای کشور- بویژه فضای مجازی- را تحت تاثیر قرار داده است.

به گزارش مشرق، «میکائیل دیانی» در یادداشت روزنامه «وطن امروز» نوشت:

اتفاقات روز پنجشنبه در مشهد و چند شهر دیگر، فضای رسانه‌ای کشور- بویژه  فضای مجازی- را تحت تاثیر قرار داده است. تحلیل‌های مختلفی در این باره منتشر می‌شود بویژه آنکه رسانه‌های بیگانه و ضد انقلاب تفسیرهای غلط و غیرواقعی از این تجمعات می‌دهند که همه اینها نشان می‌دهد رسانه‌های رسمی بویژه رسانه ملی باید به میدان بیایند و ضمن نشان دادن آنچه در واقعیت رخ داده است، جلوی تفاسیر غلط و غرض‌ورزانه رسانه‌های ضدانقلاب را بگیرند. در همین مجال می‌توان به چند نکته حائز اهمیت درباره این تجمعات اشاره کرد.


اول- باید بدانیم تفاوتی بین مردم معترضی که در تجمعات اعتراضی مشهد و چند شهر دیگر شرکت کرده بودند با مردمی که در راهپیمایی ۹دی ۸۸ و ۲۲بهمن هر سال شرکت می‌کنند، نیست. این مردم همان مردمند با این تفاوت که ضمن پایبندی به نظام و رهبری، از دولت به دلیل عدم تحقق وعده‌هایش گله‌مندند. این همان نکته است که رهبر انقلاب سال گذشته در دیدار مردم آذربایجان بعد از راهپیمایی ۲۲ بهمن مطرح کردند که «مسؤولان، این حضور مردمی را به حساب گلایه نداشتن آنها از فعالیت‌های ما مسؤولان نگذارند، مردم گله‌مندند، مردم با تبعیض و کم‌کاری و بی‌اعتنایی به مشکلات میانه‌ای ندارند».


دوم- کسانی که در این تجمعات شرکت کرده‌اند نیز باید این را بدانند که طرح شعارهای انحرافی از سوی هر کس در این تجمعات مطالبات اصلی آنها را زیر سوال می‌برد و ظرفیت حمایت را از آنها می‌گیرد، لذا باید مردمی که از شرایط موجود گله‌مندند این هوشیاری را نیز داشته باشند که برخی تمام تلاش‌شان آن است که از محمل مطالبات بحق آنها سوءاستفاده کرده و جریان را به ضرر مردم پیش ببرند.


سوم- برخی تصور می‌کنند اتفاقی که در مشهد رخ داده است، بی‌سابقه بوده و این برای نخستین‌بار است که در جمهوری اسلامی اعتراضاتی بدین شکل در حال رخ دادن است و اتفاقا تحلیل‌های غلط و غیرواقعی برخی رسانه‌های ضدانقلاب نیز مبتنی بر بی‌سابقه بودن اینگونه اعتراضات است؛ حال آنکه اتفاقا در نیمه اول دهه ۷۰، در آن زمان که کارگزاران مانور تجمل و اشرافیت را در دولت سازندگی به راه انداخته بودند و شکاف طبقاتی بین مسؤولان و مردم شدت گرفته بود، مشابه همین تجمعات اعتراضی به وجود آمد. در آن سال‌ها مهم‌ترین این تجمعات اعتراضی در مشهد، شیراز، اراک، قزوین و اسلامشهر رخ داد که برخی از آنها جمعیت چند ده هزار نفری داشت. آن زمان دولت هاشمی افزایش نیروهای پلیس ضدشورش و برخورد امنیتی با معترضان به جای رسیدگی به مطالبات و حل مشکلات آنها را در دستور کار قرار داد که اتفاقا نتایج معکوس بر سرمایه اجتماعی نظام داشت.


چهارم- آنچه در اینجا حائز اهمیت است بیش از همه نحوه برخورد با این تجمعات و اعتراضات است. اگر رسانه‌های رسمی بخواهند خود را به تغافل زده و بی‌توجه به این اعتراضات باشند اعتماد عمومی سلب می‌شود و اگر دولت بخواهد در یک تجاهل همچنان بر این طبل بکوبد که «وضع اقتصاد خوب است و این اتفاقات برنامه ستاد رقیب است»، قطعا به تشدید اعتراضات کمک خواهد کرد و خطرناک‌تر از همه آن است که با این اعتراضات بحق برخورد انتظامی- امنیتی صورت گیرد.

معاون اول رئیس‌جمهور ضمن تجاهل درباره این اتفاقات می‌گوید: «همه شاخص‌های اقتصادی خوب است و ممکن است چند کالا بر اثر برخی اتفاقات گران شده باشد. برخی اتفاقات این روزها با بهانه اقتصادی است، در حالی که پشتش چیز دیگری است و حتما باید شناسایی و تحلیل بشود؛ من مطمئنم امروز کسانی این مسائل را بهانه کرده‌اند و بانی حوادثی شده‌اند که ابعاد و زوایای دیگری دارد و باید بدانند دود این حوادث به چشم خود آنها خواهد رفت.

آنها فکر می‌کنند با این کار به دولت لطمه می‌زنند اما وقتی جریان اجتماعی ایجاد شد و به سطح خیابان رسید قطعا کسانی که آن را شروع کرده‌اند کنترل‌کننده آن نخواهند بود و دیگران سوار بر آن موج خواهند شد». آنچه اسحاق جهانگیری، معاون اول رئیس جمهور در مواجهه با این تجمعات گفت، بیان دیگری از رفتاری از جنس دسیسه‌گر خواندن پشیمان‌ها توسط خاتمی است و به نوعی با این ادبیات امنیتی و اطلاعاتی این پیام را برای جامعه صادر می‌کند که قرار است همان رفتار دولت هاشمی در مواجهه با معترضان، اینجا نیز تکرار شود.


دولت باید بداند تنها اقدام درست آن است که اعتراضات را به رسمیت بشناسد و بداند این مشکلات اقتصادی است که مردم را به اعتراض واداشته است و اگر این مسائل حل شود و با آن برخوردی شایسته صورت گیرد قطعا به سرمایه اجتماعی نظام کمک می‌کند.