به گزارش مشرق، «وحید حاجی پور» در یادداشت روزنامه «جوان» نوشت:
روز گذشته بود که مدیرعامل شرکت ملی نفت ایران حکم مدیریت شرکت ملی صادرات گاز ایران را صادر کرد؛ حکمی که در نوع خود بسیار عجیب بود زیرا همین سال گذشته بود که شرکت ملی صادرات گاز ایران منحل و وظایف آن میان شرکت ملی نفت ایران و شرکت ملی گاز ایران تقسیم شد.
شرکت ملی صادرات گاز ایران یکی از پرحاشیهترین شرکتهای نفتی ایران بوده و است که قرار بود متولی صادرات گاز کشور باشد. از همان روزی که این شرکت تشکیل شد مباحث فراوانی درباره نهاد بالادست آن مطرح شد. شرکت ملی نفت ایران معتقد بود این شرکت باید زیر نظر آن باشد و از سوی دیگر شرکت ملی گاز ایران تلاشهای فراوانی کرد تا این شرکت را به یکی از شرکتهای تابعه خود تبدیل کند.
استدلال شرکت ملی نفت آن است که چون وظیفه تولید گاز را بر عهده دارد و تأمینکننده گاز است، لذا طبیعی است که صادرات گاز را در اختیار داشته باشد، شرکت ملی گاز هم با این استدلال که وظیفه گازرسانی به داخل و خارج کشور به عهده آن شرکت است، روی الحاق شرکت ملی صادرات گاز ایران به خود تأکید بسیاری داشت. در دولت دهم شرکت ملی صادرات گاز ایران با دستور وزیر وقت نفت به شرکت ملی گاز واگذار اما در دولت یازدهم این شرکت دوباره به شرکت ملی نفت برگشت داده شد.
در حالی که شرکت ملی صادرات گاز در حال مذاکره با تعدادی از درخواستکنندگان گاز بود چنین بازگشتی از سرعت پیشرفت مذاکرات کاست و در شرایطی که به نظر میرسید با این جابهجایی و علاقه شرکت ملی نفت برای صادرات گاز کارها با سرعت بیشتری دنبال شود اما دستور انحلال شرکت ملی صادرات گاز ایران صادر شد. طبق مصوبه هیئت مدیره شرکت ملی نفت ایران حیطه وظایف این شرکت به صادرات گاز از طریق خط لوله و الانجی تقسیم شد؛ اولی به شرکت ملی گاز و دومی به شرکت ملی نفت واگذار شد.
در همان دوره انتقادات بسیاری به این اقدام وزارت نفت وارد شد اما این وزارتخانه با بیتوجهی محض به این انتقادات کار خود را کرد. منتقدان بر این باور بودند انحلال شرکت ملی صادرات گاز ایران نشاندهنده بیاهمیت بودن بحث صادرات گاز و جزیرهای کردن این مهم است که با پاسخگویی مشخصی همراه نشد.
تصمیم آن بود که گرفته شده بود اما حکم دیروز مدیرعامل شرکت ملی نفت برای مدیرعامل جدید شرکت ملی صادرات گاز ایران نشان داد وزارت نفت به اشتباه خود در این باره پی برده است، هرچند ممکن است در توجیه این اقدام خود به مواردی اشاره کند که پاسخهای مشخصی دارد.
متأسفانه از این موارد طی چند سال گذشته بارها تکرار شده است که یک تصمیم شبانه گرفته میشود و بعد از مدتی دوباره همان تصمیم را نقض کرده و به حالت گذشته برمیگردند.
یکی از نمونههای ساده آن بحث ایجاد چند معاونت در شرکت ملی نفت بود که حالا قرار است به حالت گذشته باز گردد.
هیئت مدیره شرکت ملی نفت در حالی به احیای شرکت ملی صادرات گاز رضایت داده است که خودش به انحلالش رأی داده بود. این حقیقت تلخ این روزهای صنعت نفت است که تصمیمات بدون پشتوانه فنی و کارشناسی به یکباره نهایی میشود و چند صباح بعد دوباره ورق بر میگردد. ای کاش تصمیمگیرندگان با تیزبینی بیشتری تصمیم میگرفتند و نفت را در بازی آزمون و خطایی که خود علت هستند، گرفتار نمیکردند.
حالا که کارکنان و کارشناسان شرکت ملی صادرات گاز پس از انحلال این شرکت در شرکتهای دیگر نفتی پخش شدهاند چگونه میتوان در کوتاهمدت وضعیت ساختاری و بنیه کارشناسی آن را به روزهای اوجش بازگرداند؟ کارشناسانی که همیشه میان آسمان و زمین و چنین تصمیماتی معلق بودهاند آیا باز هم ترجیح میدهند به این شرکت بازگردند؟ تقریباً این شرکت از وجود نیروهای زبده تهی شده و بعید است دوباره سرپا شود و این وضعیت خروجی تصمیمات هیجانی است که مقصری برای آن یافت نمیشود!
اصل و اساس انحلال شرکت ملی صادرات گاز و احیای آن چه بود که چنین هزینهای را برای صنعت نفت تراشید؟ مأموریت فعلی صادرات گاز چیست و آیا قرار است دوباره همه مباحث صادرات گاز به این شرکت بازگشت داده شود؟ آیا شرکت ملی گاز ایران با واگذاری صادرات گاز از طریق خط لوله به این شرکت موافقت خواهد کرد؟
چالشهای صادرات گاز همچنان به قوت خود باقی خواهد ماند و این شرکت با توجه به حواشی بسیاری که داشته و دارد و همچنین نبود نیروی انسانی کارآمد شاید نتواند به وظایف خود عمل کند و باز هم ممکن است منحل شود! چه میکنیم خدا میداند...