سرویس سیاست مشرق - در روز ۳۰ خرداد ۶۰، در پی اعلام جنگ مسلحانه سازمان منافقین علیه جمهوری اسلامی ایران در روز ۲۸ خرداد، اعضا و هواداران سازمان مجاهدین خلق (منافقین) و طرفداران بنی صدر که از چند ماه قبلتر از آن وارد اتحاد استراتژیک با سازمان شده بود، در خیابانهای مرکزی تهران دست به آشوب خیابانی زدند.
طرفداران سازمان با محوریت گروههای شبه نظامی این سازمان موسوم به میلیشیا، مسلح به تیغ موکت بری، چماق، شیشههای اسید رقیق شده، اسپری فلفل، پنجه بکس و سلاح گرم چون کلت، مسلسل یوزی و ژ۳ در میدان فردوسی، خیابان مصدق (خیابان حضرت ولی عصر(عج))، خیابان طالقانی، خیابان بهار (مقر اصلی منافقین) و سایر خیابانهای حد فاصل میدان انقلاب تا میدان فردوسی، به اردوکشی خیابانی و آشوب پرداختند. در این شورش مسلحانه، علاوه بر تخریب گسترده اموال عمومی، خودروهای مربوط به نهادهای نظامی و انتظامی، بسیاری از افرادی که ظاهر مذهبی و حزب اللهی داشتند و بانوان چادری، مورد حملات ناجوانمردانه منافقین قرار گرفتند و شماری از هموطنان به شهادت رسیدند.
در نهایت این شورش مسلحانه با حضور امت حزب الله در تهران و مقابله پاسداران کمیته و سپاه و نیروهای بسیجی خنثی شد، و تحرکات خیابانی سازمان تروریستی منافقین از سطح شهر جمع شد و بعد از آن بود که این سازمان تروریستی مورد حمایت غرب، وارد فاز ترور راس نظام (مسوولان کشور) و سرانگشتان (نیروهای سپاه و بسیج و کمیته و افراد حزب اللهی) شد که در نهایت حدود ۱۷۰۰۰ شهید از اقشار مختلف مردم(از پاسدار تا سلمانی و لبوفروش و جگرکی) به جا گذاشت.
به واقع، از ابتدای حیات سازمان منافقین، «ترور» و «آشوب خیابانی» دو کنش اصلی و اساسی این گروهک تروریستی مزدور باقی مانده و به نظر می رسد که در تمام این سالها، تغییری در آنها ایجاد نشده است.
رهبران فرقه ورشکسته منافقین، در همه این سالها هیچ گونه بازنگری در شیوههای مقابله خود با جمهوری اسلامی انجام ندادهاند و آن چه که در نزدیک سه دهه اخیر در ذهن اعضای خود در پادگانهایی چون اشرف و اکنون در «تیرانا» آلبانی فرو کردهاند، با آشوب و خرابکاری (به معنای صریح و مستقیم آن مانند آتش زدن اموال عمومی و عربدهکشی خیابانی) ربطی وثیق دارد و در واقع منافقین از صدر تا ذیل چیزی جز این بلد نیستند.
آن چه که در همه این سالها تغییر کرده، این است که اگر زمانی بنیانگذاران سازمان در سالهای دهه ۴۰ با تفسیری مارکسیستی از اسلام، یک ایدئولوژی نصفه و نیمه و مغشوش و مغلوط برای مبارزه به اصطلاح ضدامپریالیستی داشتند، اکنون سازمان به کل از هر نوع و ایدئولوژی و مکتب فکری خالی شده و مرام و مسلک آنها «مزدوری» صرف است، مزدوری برای هر طرفی که برای ادامه حیات ننگین این سازمان پول در اختیار آن بگذارد. به واقع، سازمان (که ظاهرا راس خود، مسعود رجوی را هم از دست داده است) اکنون چیزی در حد شرکتهای خصوصی امنیتی همچون «بلک واتر» آمریکایی است که مزدور اجارهای برای آدمکشی در اختیار کشورهای عربی خلیج فارس در اختیار میگذارند.
سازمان منافقین امروز ماهیت یک «مزدور اجارهای» را یافته است که تجربه چند دههای خود را در وطن فروشی، ترور، آدم کشی و خرابکاری و البته جاسوسی در اختیار هریک از دشمنان ایران می گذارد که برای این خدمات آنها پول بپردازد. به بیان دیگر، حیات مفلوکانه منافقین به این جا رسیده که سوابق سیاه خود را در کشتن هموطنان و جاسوسی از آنها(به ویژه زمانی که در کنار صدام علیه کشور خود می جنگیدند) به صورت کاتالوگ به مشتریانی چون عربهای «خرپول» منطقه خلیج فارس، جمهوریخواهان نومحافظهکار جنگ طلب و امثال آنها ارایه میدهند تا با قراردادهای جدید مزدوری و پولی که از این راه به دست می آورند، چند صباحی دیگر به حیات انگلی خود ادامه دهند.
از این رو شاهدیم که در همان یکی دو روز اول اغتشاشات دی ماه امسال، عوامل میدانی این سازمان بلافاصله وارد فاز اقدامات کثیفی چون «آتش زدن پرچم» کشورمان شدند، فارغ از این که چه اندازه چنین حرکتی موجب شدت یافتن خشم و اشمئزاز هموطنان از سازمان ورشکسته منافقین می گردد. برای آنها صرفا نمایش چنین صحنهای به مقامات آمریکایی و اسراییلی و سعودی برای گرفتن «دستخوش» و «شیتیل» مهم است، وگرنه عفریتهای نابکاری چون مریم رجوی به خوبی آگاه است که چه اندازه سازمان پلشت او در داخل ایران منفور و بی پایگاه است.
حال که با توضیحات مقامات سیاسی و امنیتی کشور، نقش هستههای وابسته به سازمان منافقین در آشوبهای چندروزه در پایتخت و برخی شهرهای کشور عیان شده است، بد نیست نگاهی به ریشههای این نقش آفرینی در چند ماه اخیر داشته باشیم.
۲۷ ژوئن ۲۰۱۴، ویلپنت در حومه پاریس
گردهمایی سالانه سازمان تروریستی و منافقین خلق در حومه پاریس در سال ۲۰۱۴ مقارن با ظهورو ناگهانی داعش و پیشروی های ضربتی و برق آسای آن در خاک عراق بود. مریم رجوی، رییس فرقه رجوی، در این گردهمایی، در حضور ده ها تن از چهره های سیاسی، نظامی، امنیتی کشورهای عضو ناتو(که با صرف پول های هنگفت راضی به شرکت در این خیمه شب بازی ها می شوند)، ضمن تاختن شدید به «نوری المالکی»، نخست وزیر وقت عراق، از «پیشروی های» انجام گرفته توسط آن چه که او «خیزش مردمی عراق »می خواند، ابراز خوشحالی عمیق کرد. لازم به گفتن نیست که منظور سرکرده منافقین چیزی جز «داعش» نبود.
گفتنی است که خط «قیام مردمی» خواندن اعمال جنایتکارانه داعش در عراق و سوریه، خطی بود که از زمان پیشروی های اولیه داعش تا زمان تشکیل ائتلاف مثلا ضدترور توسط آمریکا علیه داعش، توسط تلویزیون و پایگاه اینترنتی منافقین دنبال می شد و سران این فرقه، داعش را یک اپوزیسیون دولت شیعه عراق می خواندند که از "ظلم و جور" حکومت بغداد به تنگ آمده و به دنبال احق حق خود هستند!"
مضاف بر این که، ادبیات سازمان منافقین تا همین امروز علیه دولت قانونی عراق، جمهوری اسلامی ایران، محور مقاومت و شیعیان به قدری خصمانه، کینه توزانه و نفرت آلوده است که تفاوت ماهوی چندانی با ادبیات ضد ایرانی و ضدشیعه داعش در فضای رسانه ای و شبکه های اجتماعی مربوط به آن ندارد.
۹ جولای ۲۰۱۶
ترکی الفیصل، مسوول پیشین دستگاه اطلاعاتی سعودی که از نفوذ بالایی در ساختار سیاسی پادشاهی سعودی برخوردار است، در گردهمایی مضحک منافقین در حومه پاریس حاضر شد. حضور چهره ای امنیتی چون ترکی بن فیصل نمی توانست بدون هماهنگی و چراغ سبز ریاض باشد. به واقع فیصل با حضور در این مراسم و اعلام تلویحی خبر به درک واصل شدن «مسعود رجوی»، ظاهرا می خواست این پیام را صادر کند که دوران مسعود رسما تمام و دوران مریم رسما آغاز شده، و کارفرمای جدید فرقه وطن فروشی و خیانت هم کسی نیست جز آل سعود.
۲ روز بعد از این رویداد، «باربارا اسلاوین»، عضو ارشد اندیشکده آتلانتیک نوشت:
" ترکی فیصل در جواب طرفداران مجاهدین که فریاد می زدند خواهان سرنگونی جمهوری اسلامی هستند، گفت "بله، من هم می خواهم که این رژیم سقوط کند......ناظران مدت هاست که به دنبال حل این معما هستند که سازمان (منافقین) چگونه میتواند دستمزدهای ۲۵۰۰۰ دلاری مهمانانی چون نیوت گینگریچ، بیل ریچاردسن، هوارد دین و رودی جولیانی و دیگران را بپردازد، آن هم با توجه به پایگاه کوچکی که آنها میان ایرانیهای خارج از کشور دارند. این کاملا محتمل به نظر می رسد که سعودی چند سالی است که از سازمان مجاهیدن خلق حمایت مالی می کند. حضور روز شنبه ترکی فیصل، صرفا سوابق پنهان همکاری(ریاض با سازمان) را آشکار کرد."
سه روز بعد از این اقدام خصمانه آشکار از سوی سعودی ها، دکتر محسن رضایی، دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام، در یادداشتی به سوابق رابطه سعودی با منافقین اشاره کرد:
" ترکی الفیصل شاهزاده سعودی و رئیس اسبق دستگاه اطلاعاتی عربستان در کنفرانس منافقین در پاریس حضور یافت و از آنها خواست که ترورها را در ایران شروع کنند حمایت رسمی عربستان از منافقین نشان داد که تمامی ترورهایی که این گروهک طی سالهای اخیر انجام داده با حمایت عربستان بوده است.....چند ماه پیش مقامات عربستان همین جلسات را با دموکرات و کومله و پژاک در اربیل عراق گذاشتند و تاکنون چند ترور در منطقه کردستان عراق صورت گرفته است."
۳۱ جولای ۲۰۱۶
محمود عباس، رئیس تشکیلات خودگردان فلسطین و مریم رجوی سرکرده منافقین در پاریس دیدار کردند.
به نوشته سایت منافقین، در این دیدار محمود عباس بر ضرورت مبارزه با بنیادگرایی و تروریسم در منطقه تأکید کرده است. رجوی هم ایران را "منشاء اصلی تفرقه و بنیادگرایی و تروریسم در همه منطقه" نامیده و گفت که مردم ایران و منطقه باید "با اتحاد عمل، منطقه را از شر بنیادگرایی که کانون آن در تهران تحت حاکمیت ملایان است خلاص کنند."
این دیدار که سه هفته بعد از حضور ترکی الفیصل در همایش منافقین در پاریس انجام گرفت، تحلیلهایی را سوی کارشناسان امر به دنبال داشت که محمود عباس به واقع نقش رابط سعودی را بازی می کند و این دیدار در راستای هماهنگی بیشتر منافقین با ریاض صورت گرفته است، چرا ملاقات مستقیم رییس یک سازمان تروریستی با رهبران سعودی می تواند تبعات بدی برای عربستان داشته باشد.
حمید رضا مقدم فر مشاور فرمانده کل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در گفتوگو با خبرنگار گروه سیاسی خبرگزاری میزان با اشاره به دیدار محمود عباس رئیس تشکیلات خودگردان فلسطین با مریم رجوی سرکرده گروهک تروریستی منافقین، با بیان اینکه منافقین پس از آغاز معارضه با نظام جمهوری اسلامی از سال های ۵۹ و ۶۰ همواره توسط آمریکا و اسرائیل مدیریت می شدند گفت: ما نباید فراموش کنیم که بخشی از ظرفیت منافقین در اختیار اسرائیل است چراکه منافقین فارسی صحبت می کنند و می توانند در بحث جاسوسی های تلفنی و نفوذ مورد استفاده صهیونیستها قرار بگیرند.
مشاور فرمانده کل سپاه ادامه داد: منافقین از همان موقع که جریان ترور را در داخل کشور شروع کردند و بعد از آن در زمان جنگ در کنار صدام در حال مزدوری بودند تحت حمایت آمریکایی ها اقدامات خود را انجام می دادند؛ حتی پس از کشته شدن صدام باز هم چتر حمایتی آمریکایی ها از سر منافقین برداشته نشد و آنها در قرارگاه اشرف عراق ماندند و بعد از مدتی به لیبرتی منتقل شدند.
وی با بیان اینکه منافقین هر بار توسط آمریکایی ها برای استفاده علیه جمهوری اسلامی ایران، در اختیار جریانی خاص قرار می گیرند عنوان کرد: امروز که عربستان جنگ های نیابتی را در منطقه آغاز کرده، می بینیم که شبیه به همان زمان که منافقین برای اقدامات اطلاعاتی، امنیتی و ترور در اختیار صدام قرار گرفته بودند، امروز نیز در اختیار عربستان قرا گرفتند و اجلاسی که منافقین در پاریس برگزار کردند شیپور این ماجرا بود؛ شیپوری که اعلام کرد منافقین در کنار داعش در اختیار سعودی ها قرار گرفتند.
این دیدار وقتی معنا پیدا می کند که به سخنان «عبدالله موسی طایر» از اعضای پیشین سرویس اطلاعاتی عربستان و رییس موسسه سعودی موسوم به «آینده خلیج فارس» در «کنفرانس بین المللی منافقین» در ۲۵ آذر امسال توجه کنیم:
" اما وضعیت این رژیم مثل خیمه میماند که تیرکهای آن در عراق و سوریه و لبنان و یمن است. اگر بتوانیم این عمودها را قطع کنیم، این رژیم در داخل بهدست مردم ایران سرنگون خواهد شد. ما همچنین به تفکیک مسائل اساسی در منطقه نیاز داریم. از جمله مسأله فلسطین است که این رژیم آن را بهانهای برای ایجاد شبهنظامیان بهاصطلاح مقاومت تبدیل کرده است. آیا برای جهان کار سختی است که بهانههای این رژیم برای استمرار تعدی به مردم ایران و همسایگانش از دستش بگیرد. همه ما در این سالن به درجات مختلف قربانی هستیم. اما قربانی اصلی که با ما در اینجا نیست، مردم ایران است که امیدواریم که در ایران به دیدارشان برویم و یا در هر نقطه ای از این جهان که آزادی را نفس میکشند و آینده ای دارند و میخواهند که اوضاع بهتر از وضع حاضر باشد ."
فروردین ۹۶ (۱۸ آپریل ۲۰۱۷)
سناتور جمهوری خواه، «جان مک کین»، رییس کمیته نیروهای مسلح سنای آمریکا، در جریان دیدار خود از کشورهای بالکان، در تیرانا، پایتخت جمهوری آلبانی، با سرکرده فرقه رجوی، مریم، دیدار کرد. او در این دیدار خطاب به رجوی و سایر رهبران فرقه گفت:
" شکی نیست کسانی که در این اتاق هستند، نه تنها خودشان رنج زیادی برده اند، که عزیزان خود را هم از دست داده اند!.....شما ایستادید، جنگیدید و خود را برای آزادی، برای حق آزاد زندگی کردن، حق تعیین سرنوشت، قربانی کردید!!"
۱۲اردیبهشت ۹۶ (۲ می ۲۰۱۷)
محمد بن سلمان، که در آن تاریخ نایب ولیعهد و وزیر دفاع سعودی بود، در یک مصاحبه تلویزیونی گفت "هیچ نقظۀ مشترکی میان ایران و عربستان نیست. چگونه می توان با آنان به تفاهم رسید؟". او افزود:
"منطق ایران زمینه سازی برای ظهور مهدی است که آن هم از طریق سیطره بر جهان اسلام محقق می شود."
جانشین ولی عهد و وزیر دفاع عربستان افزود:
"هدف اصلی نظام ایران رسیدن به قبلۀ مسلمانان است. ما منتظر نمی مانیم که عربستان میدان جنگ شود، بلکه ایران را میدان جنگ خواهیم کرد."
او، همچنین، مدعی شد: "فکر «افراط گرای»!؟ ایران مانع گفتگو با تهران است."
۳۰ اردیبهشت ۹۶
ترامپ یکشنبه (۳۰ اردیبهشت) در نشستی با حضور سران چند کشور اسلامی در ریاض گفت:
" میخواهم درباره ایران صحبت کنم که مسئول بیثباتی در منطقه بوده است. ایران به تروریستها آموزش میدهد. برای دههها ایران آتش جنگهای فرقهای را شعلهور کرده است. این کشور خواستار نابودی اسرائیل است. ایران خاورمیانه را بیثبات کرده است. در سوریه شاهد آن هستیم. همه باید کمک کنند تا ایران منزوی شود."
این اظهارات رییس جمهور آمریکا، که در پی عقد قرارداد تسلیحاتی ۱۱۰ میلیارد دلاری با ریاض انجام گرفت، از سوی تحلیل گران به عنوان چراغ سبز ترامپ به عربستان برای استفاده از همه ابزارهای ضد ایرانی تفسیر شد.
۱۷ خرداد ۹۶
تنها ساعاتی پیش از حملات تروریستی عناصر وهابی-تکفیری در تهران به مجلس شورای اسلامی و حرم مطهر حضرت امام، عادل الجبیر، وزیر خارجه سعودی در پاریس گفت:
" ایران باید به خاطر دفاع از القاعده و تروریسم جهانی تنبیه شود، و این کشور اگر میخواهد به «دولتی نرمال» تبدیل شود باید به قوانین بینالمللی احترام بگذارد."
۱جولای ۲۰۱۷ (۱۰ تیر ۹۶)
در گردهمایی سالانه منافقین که با مهمانان اجارهای برگزار می شود، امسال هم شاهد حضور همان چهرههای به اصطلاح بین المللی همیشگی بود که از ضدایرانیترین سیاستمداران غربی و عربی هستند و البته با «شیتیل»های چرب و نرمی که از مریم رجوی می گیرند در سوی سالانه این سازمان ورشکسته حاضر می شوند.
جان بولتون معاون پیشین وزارت خارجه آمریکا و سفیر پیشین این کشور در سازمان ملل، نیوت گینگریچ رئیس پیشین مجلس نمایندگان، رودی جولیانی شهردار سابق نیویورک، جوزف لیبرمن سناتور پیشین و رئیس کنونی سازمان اتحاد علیه ایران هسته ای، تد پو نماینده کنگره آمریکا، ترکی الفیصل رییس سابق سرویس اطلاعاتی عربستان سعودی، تعدادی از نمایندگان کنونی و پیشین پارلمان اروپا و هیاتی از اپوزیسیون سوریه از جمله سخنرانان این گردهمایی بودند.
سخنرانان آمریکایی این گردهمایی به تغییر سیاست دولت جدید ایالات متحده در قبال ایران اشاره و سازمان مجاهدین خلق را جایگزین مناسبی برای حکومت جمهوری اسلامی در ایران معرفی کردند و خواستار قرار گرفتن نام سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ایران در فهرست گروه های تروریستی شدند.
به گفته رودی جولیانی، تنها راه رسیدن به ثبات در خاور میانه، شعار گردهمایی مجاهدین خلق، یعنی «ایران آزاد» است. او اضافه کرد: «دولت ایالات متحده از شما حمایت می کند، ما پشت شما هستیم، با ارزش های شما موافق است، دولت آمریکا از خطر ایران آگاه است و تحت هیچ شرایطی اجازه نمی دهد ایران به یک امپراطوری در خاور میانه و قدرتی هسته ای تبدیل شود.»
جان بولتن نیز در اظهاراتی که دلیل اصلی دشمنی دولت ترامپ با ایران و محل اصلی «سوزش» دشمنان جمهوری اسلامی را نشان می داد، گفت اکنون یک بازبینی در سیاست ایالات متحده در برابر حکومت ایران در جریان است و همزمان با آن، سنای آمریکا دست به تصویب قطعنامه ای علیه ایران زده است که در برگیرنده تحریم های گسترده است.
وی در ادامه گفت، «همزمان که عملیات از میان بردن خلافت داعش به پایانی موفقیت آمیز نزدیک می شود، نباید اجازه دهیم که تهران به هدفی که از مدتها پیش در نظر دارد و آن ایجاد یک دروازه کنترلی از ایران و طریق بغداد و دولت عراق، رژیم بشار اسد سوریه و تروریست های حزب الله در لبنان، برسد.»
بولتن این «دروازه کنترل» را پایه های شکل گیری درگیری های تازه ای در منطقه دانست.
ترکی الفیصل نیز، که برای دومین بار در این گردهمایی شرکت کرده بود، حکومت ایران را به دخالت در امور کشورهای منطقه و همسایه هایش متهم کرد و گفت استراتژی آیت الله خمینی «ایجاد انقلاب و کودتا در کشورهای ما» بود.
وی در اظهاراتی که حتی مرغ پخته را هم به خنده می انداخت، انتخابات در ایران را «غیر دموکراتیک»!؟ خواند و همچنین خواستار محاکمه مسئولان جمهوری اسلامی ایران در دادگاه بین المللی کیفری شد. تو گویی عربستان سعودی مهد دموکراسی در دنیاست و دموکراسی از تمام وجوه حکومتداری آن بیرون زده است. انگار نه انگار که تا همین سال پیش، رانندگی زنان در این کشور قبیله-محور ممنوع بود.
۱۶ دی ماه ۹۶
محسن رضایی، دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام، در نشست خبری خود در مجمع، درباره عوامل پشت پرده اغتشاش در چند شهر کشور گفت:
" حادثه آشوبهای اخیر دارای دو سابقه بود، چند ماه پیش در اربیل اتاق عملیاتی تشکیل شد که مسئولیت آن با مایکآندریا رئیس ویژه عملیات سازمان سیا بود که بر روی پرونده ایران کار میکرد؛ همچنین در این اتاق عملیات رئیس دفتر پسر صدام و برادر زن صدام نیز به همراه نمایندهای از عربستان سعودی و نماینده منافقین نیز حضور داشتند؛ بحثهایی نیز در مورد حضور داشتن نماینده امارات هم در این اتاق عملیات مطرح است که ما در حال بررسی آن هستیم."
این اتاق عملیات آنها تاریخ عملیات را اواخر آذرماه در نظر گرفتند که با استفاده از فضای مجازی کارشان را شروع کنند و تا بهمن به زعم خود کار نظام را تمام کنند. اسم پروژه را استراتژی همگرایی نتیجه بخش گذاشتند. این هماهنگیها انجام شد وفکر می کردند در مرحله اول شهرهای ایران را از کنترل نظام خارج می کنند. بعد از آن می خواستند اسلحه وارد کشور کنند که با به جای گذاشتن کشتهها بتوانند تحریمهای جدیدی علیه ایران وضع کنند. از آن طرف هم منافقین وارد کشور شوند و با کمک خواستن از کشورهای اروپایی و دیگر کشورها، امنیت کشور ما را به هم بزنند."
آشوب های دی ماه
از همان روز دوم آشوبها، عواملی میدانی تحریک کننده آتش زدن و تخریب اموال عمومی و حمله به خودروها و پاسگاههای نیروی انتظامی و اقداماتی از این دست، در ویدیویی که کانال تلگرامی «دکتر سلام» منتشر کرد، به طرز متمایزی مشخص شدند که پوششی مشابه(سوئیشرت طوسی کلاهدار با ماسک) در صحنههای مختلف بر تن داشتند.
بنا به گزارش مقامات مسوول، در شهرهای کوچکی که در آنها اغتشاش گران دست به اسلحه بردند(دورود، ایذه، قهدریجان و شاهین شهر)، از یکی دو هفته قبلتر، تیمها ۲۰ تا ۳۰ نفره از شهرهای دیگر وارد شده بودند و حتی اسلحه و تجهیزات هم انبار کرده بودند.
در ۹ دی ۹۶، خبرنگار تسنیم از سطح شهر گزارش داد که در تهران، در میدان فردوسی یک گروه حدودا ۵۰ نفره به تخریب ایستگاه اتوبوسهای تندرو و شکستن میلههای خطوط بی آر تی حمله کرده و سپس سطلهای زباله را آتش زده و خیابانهای اصلی در تقاطح پل کالج، میدان فردوسی و چهار راه ولیعصر (عج) را مسدود کرده و جلوی ماشینهای عبوری را گرفته و به آنها آسیب رساندند.
خبرنگار تسنیم که در چهار راه ولیعصر حضور داشته، گزارش داده است که بعد از اینکه تجمع کنندگان حمله عدهای چند ده نفره به بانکها و خطوط بی آر تی را دیدند، از منطقه دور شدند ولی ناگهان این افراد ناشناس در اقدامی سازماندهی شده و از پیش برنامه ریزی شده، کوکتل مولوتف به سوی تجمع کنندگان و نیروی انتظامی پرتاب کردند.
با شدتگیری اقدامات این گروههای خرابکار، نیروهای انتظامی به مقابله با اخلالگران و اغتشاشگران پرداختند که این اقدام منجر به فرار این افراد از صحنه شد.
در ۱۰ دی، در شهرستان دورود در حالی که یک کامیون متعلق به آتش نشانی برای انجام عملیات و خدمت رسانی به مردم عازم منطقه آسیب دیده شده بود، عدهای منافق به این خودرو حملهور شدند و با تهدید راننده و نیروهای خدوم آتش نشانی آنها را وادار به پیاده شدن از خودرو کردند. این افراد سپس با خلاص کردن دنده ماشین سنگین آتش نشانی آن را در سرازیر یک پل رها کردند تا این خودروی سنگنین بدون هیچ کنترل و رانندهای به سمت خودروهای شخصی مردم حرکت کنند. ماشین آتش نشانی در پایین پل به یک پراید برخورد میکند که در این حادثه یک هموطن به همراه فرزند نوجوانش جان خود را از دست می دهند.
در ۱۱ دی ماه، در چند شهر اصفهان، منافقین که ظاهرا زمینهسازی گستردهتری نسبت به شهرهای دیگر انجام داده بودند، به همراه سایر نیروهای ضدانقلاب، اغتشاش نسبتا گستردهتری را صورت دادند.
در قهدریجان اغتشاش گران به کلانتری ۱۴ این شهر حمله کردند که پس از درگیری با نیروهای انتظامی، شش نفر از مهاجمانی که قصد ورود به این مرکز انتظامی را داشتند، جان خود را از دست دادند.
در خمینی شهر هم، خانوادهای که در حال عبور از محل درگیریها بودند؛ مورد اصابت گلوله اغتشاش گران قرار گرفتند که در نهایت پسر ۱۱ ساله کشته و پدر خانواده مجروح شد.
آشوبگران در کهریزسنگ هم دو پاسدار جوان را با اسلحه ای ساچمه زن مورد هدف قرار دادند.
در این حادثه پاسدار علی شاه سنایی به شهادت رسید و پاسدار دیگر مجروح شد.
آشوب ها در شاهین شهر به نحوی دیگر تمام شد؛
مردم شاهین شهر که از شدت اغتشاش ها به ستوه آمده بودند، به کمک نیروهای انتظامی و بسیج آمدند و آشوبگران را پراکنده کردند.
اغتشاش گران در شاهین شهردر چهار راه عطار شعبه های بانک مسکن را تخریب کردند؛ بانک ملت را به آتش کشیدند و شیشه های بانک صادرات را هم خرد کردند.
آنان درصدد بودند وارد مجتمع فرهنگی نگارستان واقع در میدان شهرداری شوند که نیروهای بسیج مانع از ورود آنان به این مکان شدند.
آشوبگران در ۱۲ دی ماه ساختمان شورا را در خیابان بهداری این شهر به آتش کشیدند.
در جریان اغتشاش آشوبگران در فولاد شهر، بانک های ملی و مهر اقتصاد در خیابان آتش نشانی به آتش کشیده و شیشه های ساختمان های شهرداری شکسته و به اموال عمومی خسارت وارد شد.
در زرین شهر، مرکز شهرستان لنجان هم آشوبگران خسارت هایی به اموال عمومی وارد کردند.
نجف آباد هم امشب شاهد حضور اغتشاشگرانی بود که قصد خسارت زدن به کلانتری شهر را داشتند که با مقاومت نیروی بسیج رو برو شدند. در جریان آشوبهای این دو شب در استان اصفهان بیش از ۱۰۰ نفر توسط نیروهای انتظامی و امنیتی دستگیر شدند.
در همان روز ۱۲ دی ماه، در کرمانشاه هم عوامل میدانی منافقین آتش بیار معرکه بودند. محمدحسین صادقی دادستان عمومی و انقلاب استان کرمانشاه در اطلاعیهای که در ۱۳ دی ماه درباره آشوب در این شهر گفت:
" تاکنون تعداد قابل توجهی از عوامل اصلی تحریک به ایجاد تجمع و هدایت آشوب های خیابانی دستگیر شده اند و از عموم شهروندان فهیم نیز انتظار دارد در شناسایی و معرفی این افراد با پلیس و نیروهای امنیتی همکاری کنند.
ضمن اینکه تمامی اقدامات اشخاص فعال در شکل گیری و هدایت تجمعات غیرقانونی با ابزارهای فنی تحت رصد دقبق قرار دارد. هر چند ممکن است بنا به ملاحظاتی بلافاصله بر مبنای یافتههای میدانی اقدام به دستگیری افراد نشود."
سردار محمدعلی آسودی مشاور عالی نماینده ولی فقیه در سپاه پاسداران در گفتوگو با خبرنگار سیاسی خبرگزاری دانشجو در رابطه با حضور عناصر سازمان مجاهدین خلق در این اغتشاشات گفت:
"انواع گروههای ضد انقلاب به میدان آمدند تا دستورات رئیس جمهورآمریکا و انگلیسیها را پیاده کنند زمانی که مریم رجوی رسما پیام میدهد و همه را به میدان فرا میخواند این مسئله نشان میدهد که خودشان نفر اول حضور دارند زمانی که در شهر آمل عده شعار میدهند که «رضاشاه، روحت شاد» این نشان از حضور سلطنت طلبان دارد."
همزمان با این آشوبها، شبکه تلویزیونی منافقین موسوم به «سیمای آزادی»؟! با همان شیوههای قدیمی و نخنمای دستکم ۴۰ ساله این سازمان تلاش داشت از کاه، کوه بسازد و به هواداران و همچنین عوامل میدانی خود قوت قلب بدهد و شلوغکاری آنها را در چند شهر، به سان یک «فتح الفتوح» جلوه دهد. هدف دیگر تلویزیون منافقین با تبلیغات زمخت و تاریخ مصرف گذشته آن این بود که چهره منفور و زشت مریم رجوی را به عنوان رهبر این مثلا «خیزش مردمی» جلوه دهد.
و البته کاربران فضای مجازی، از طیفهای مختلف فکری، حتی مخالفان جمهوری اسلامی، از خجالت، سرکرده منافقین درآمدند و او را سوژه خشم، تحقیر و تمسخر خود کردند:
با همه این اوصاف، به نظر می رسد که سرکرده منافقین بهتر از هر کس دیگری روی کره خاکی می داند که چه اندازه سازمان مفلوکش در میان مردم ایران و حتی همان اپوزیسیون خارج نشین جمهوری اسلامی سیهروی و مورد تنفر است و بیشتر از آن آگاه است که با آتشزدن سطل آشغال، و تخریب عابربانک و ایستگاه اتوبوس و حتی آتش زدن چند خودروی پلیس و پاسگاه، کاری از پیش نخواهند برد، چرا که نظام اسلامی در سال ۶۰، که هنوز به قدرت و قوت امروز نبود و منافقین هم به لحاظ عِدّه و عُدّه و لجیستیک و تسلیحات و سازماندهی در داخل کشور، طومار آشوب خیابانی آنها را در هم پیچید و اکنون که سازمان در فلاکتبارترین دوران انگلی و مزدوری خود به سر می برد، ضعیفتر از آن است که بخواهد «انا رجل» بخواند.
لُغُزهای همیشگی سرکرده منافقین و هوچیگری آنها و کارهایی که عوامل میدانی آنها در برخی شهرهای کشور انجام دادند، همان طور که اشاره شد، بیشتر نمایشی برای دم تکان دادن به صهیونیستها و سعودیها و جنگطلبان واشینگتن است که مثلا نشان دهد «سازمان» هنوز فعال و اثرگذار است و میتوان برای برنامههای ضدایرانی روی آن حساب کرد، تا از این طریق اصطلاحا پولی «بتیغند» و به حیات انگلی خود ادامه دهند.