توصیه ما به رییس جمهور محترم این است که برای جلوگیری از «استعداد سوزی» و تحقق اصل «شایسته سالاری»، آخوندی را به وزارت فرهنگ بگمارند تا ایشان این حجم از انرژی و علاقه را در مسیری شایسته به کار بگیرد.

سرویس سیاست مشرق - ظاهرا کم کم عادت کرده ایم که در مواقعی که کشور با مسایلی از قبیل بحران‌های طبیعی چون زلزله، یا سوانح با عامل انسانی چون تصادف قطار، یا آتش سوزی در تاسیسات نفتی یا برخورد نفتکش و... و. رو به روست که نیازمند نوعی «مدیریت بحران» و حضور فوری، مستقیم و بلاواسطه مسوولان مربوط است، «فانوس به دست» به دنبال مدیران مربوطه در دولت اعتدال یا شهرداری فهرست امید بگردیم تا ابتدا از صحّت و سلامت آن‌ها اطلاع یابیم!

وقتی در تهران زلزله می آید، تا دو سه روز همه به دنبال شهردار تهران می گردند. در شرق دور، نفتکش ایرانی با بیش از ۳۰ خدمه دچار سانحه می شود، از سنگ صدا برمی خیزد و از وزیر راه و شهرسازی نه. در خوزستان مردم خاک تنفس می کنند، ولی رییس سازمان محیط زیست در دفاع از محصولات تراریخته خطابه سر می دهد، باز در غرب کشور زلزله می آید و تا چند روز در کنار مسایل عدیده حاصل از آن، یک سوال بزرگ افکار عمومی این می شود که وزیر راه و شهرسازی کجاست.

در همین رابطه بخوانید:

آفتاب به داد شهردار تهران رسید! +تصاویر

و البته این معضلی است که از دولت یازدهم شاهد آن بودیم:

از وزیر سالخورده میلیاردری که در جلسه یکساعته، نیم ساعت را در خواب بود، تا معاون رییس جمهوری که می گفت «درباره موضوع گرد و غبار هیچ مسوولین می تواند وعده‌ای برای حل آن به مردم بدهد»، تا باز وزیر راه و شهرسازی‌ای که در کنار بد و بیراه‌هایی که نثار «مسکن مهر» می کرد، در طول ۴ سال یک آجر بر آجر پروژه تخیلی «مسکن اجتماعی» خود نگذاشت.

به نظر می رسد که در دولت اعتدال و شهرداری امید، با نسلی از «مدیران کارتابلی» رو به رو هستیم که ظاهرا هیج انگیزه‌ای برای کار اجرایی ندارند و به نوعی «اشباع» از لحاظ پست‌های مدیریتی رسیده‌اند و اگر هم در حوزه وظایف قانونی خود کاری می کنند، صرفا از سر رفع تکلیف و خالی نبودن عریضه است.

اما نکته جالب و قابل تامل این جاست که همین مدیران بی انگیزه و منفعل، در حوزه‌هایی دیگر، غیر از مسوولیت‌های مهم و حیاتی اجرایی خود، بسیار مشتاق و پرانرژی ظاهر می شوند، خواه این حوزه‌های دیگر تجارت شخصی باشد، چه اظهارنظرهای سیاسی در حد یک فعال حزبی، چه حضور در رویدادهای فرهنگی و هنری و امثال این‌ها.

حال که به واسطه بارش رحمت خداوند، بعد از ماه‌ها چشم انتظاری، پایتخت و نقاط مختلف کشور سفیدپوش شده و لب‌ها ودل‌های بسیاری از ایرانیانِ خسته از خشکی آسمان به خنده باز شده است و باز شاهدیم که انفعال، رخوت و ناآمادگی مسوولان مربوط در حوزه مدیریت بحران، زحمات و معضلات بسیاری را برای شمار زیادی از شهروندان، به ویژه در مناطق زلزله زده غرب کشور و استان کرمان ایجاد کرده است، شاید بی مناسبت نباشد که به یکی از نمونه‌های شاخص این دسته از مدیران «خسته» بپردازیم که هر چیزی جز مسوولیت‌های اصلی اجرایی، آن‌ها را سر شوق می آورد.

عباس احمد آخوندی، وزیر راه و شهرسازی در طول دوران وزارت خود در دولت اعتدال (دولت‌های یازدهم و دوازدهم) بارها به واسطه اظهارنظرهای عجیب و بعضا جنجالی خود، سوژه رسانه‌ها شده است. نگاهی به برخی از این رفتارها بیاندازیم:

عباس آخوندی وزیر راه و شهرسازی

در ۱۵ بهمن سال ۹۳، در جریان بازدید آخوندی از فرودگاه مهرآباد، دبیر انجمنی به نام «کمیته مطالبه حق مسکن مردم» از وزیر درباره نظر او درباره مسکن مهر پرسید که آخوندی در یک جمله گفت: "به نظرم طرح مزخرفی است. "

به همین سادگی جناب وزیر  طرحی را که چشم بسیاری از اقشار کم‌برخوردار جامعه برای یافتن سرپناه به آن دوخته شده و تاکنون صدها هزار نفر را در کشور خانه‌دار کرده، زیر سوال برد. همین بی‌اعتقادی وزیر مسکن به طرح خانه سازی برای اقشار کم‌برخوردار جامعه باعث شد که در دوران مدیریت بیش از ۴ ساله ایشان حتی یک آجر برای پروژه های جدیدی مسکن مهر روی آجر گذاشته نشد و هیچ طرح بدیلی هم از سوی ایشان ارایه نگردید.

در آذرماه سال گذشته، در پی سانحه تلخ برخورد دو قطار مشهد-تبریزو سمنان-تبریز در حوالی شهر سمنان که منجر به جان‌باختن ده‌ها تن از هموطنان شد، آخوندی در اولین مصاحبه تلویزیونی خود، در خلال توضیحات درباره حادثه و روند امدادرسانی گفت:

" همه خانواده‌ها چه آن‌هایی که کشته شده‌اند و چه آن‌هایی که مجروح هستند، زیرپوشش بیمه قرار دارند و از این جهت نگرانی خاصی وجود ندارد! "

این اظهارنظر وزیر در گرماگرم سانحه و زمانی که داغ مجروحان و خانواده‌های جان‌باختگان تازه بود، موجی از انتقادات را از سوی رسانه ها، نمایندگان و چهره‌های سیاسی به دنبال داشت.

منتقدان عمدتا بر این نکته تاکید داشتند که جناب وزیر به جای عذرخواهی از قصور و تقصیر انجام گرفته در جریان این سانحه در زیرمجموعه وزراتخانه خود و تلاش در جهت جبران خسارات، با ابراز این که "چون مسافران بیمه بودند، جای نگرانی نیست"، به واقع به سانحه‌دیدگان توهین کرده است.

در ۱۶ فروردین امسال، در حاشیه نشست هیئت دولت در پاسخ به سوال خبرنگار  باشگاه خبرنگاران جوان مبنی بر این که "گفته شده ایرباس سوم که به ایران آمده است مرجوعی کشور کلمبیا است، آیا این موضوع صحت دارد و شرایط آن اکنون چگونه است؟ "،   گفت: "مرجوعی یعنی چی، این حرف های عجیبی است. "

درگیری آخوندی با یک خبرنگار

در ادامه اما وزیر راه پس از قطع دوربین نسبت به این سوال خبرنگار باشگاه خبرنگاران جوان واکنش دیگری نشان داد و به خبرنگار باشگاه خبرنگاران جوان گفت: "خبرنگار باید یک جُو عقل داشته باشد! "

وزیر راه بعد از این سخنان، میکروفن خبرنگار را گرفته و قصد پرت کردن آن را داشت و با لحن فریادگونه گفت: "شما حرفه ای نیستید و از خبرنگاری سر در نمیارید. برید بابا! "

روز ۳ آذر، عباس آخوندی در بازدید از مناطق زلزله زده کرمانشاه، آب پاکی را بر دستان آسیب‌دیدگان از زلزله ریخت و گفت که وزارتخانه متبوع او قیّم بازسازی خانه‌های مردم نیست:

" امیدواریم بخش زیادی از کار بازسازی مناطق زلزله زده کرمانشاه تا یک سال آینده به اتمام برسد، ‌ افزود: نمی توانیم قیومیت مردم در بازسازی و ایجاد اسکان موقت را بر عهده بگیریم. "

آخوندی به جز عصبانیت، یک روی خندان هم دارد!

لیکن همین جناب آخوندی که درباره مسایل حوزه وزارتی خود چنین بدخلق و عبوس و عصبی با اصحاب رسانه برخورد می کند، به نحوی که خبرنگاران با احتیاط به ایشان نزدیک می شوند، روی دیگری دارد که در مناسبت‌ها و رویدادهایی کاملا مجزا از بحث‌های «خشک» و «جدی» و «عبوس» راه و مسکن و شهرسازی بروز پیدا می کند.

واقعیت آن است که آقای آخوندی که در کنار پیشه وزارت، یک تجارت خانوادگی مرتب و پر و پیمان به همراه آقازاده‌ها دارد و ثروت شخصی ایشان بنا بر اقوال و گزارش‌های مختلف، دست کم ۷۰۰ میلیارد تومان است (رقم‌های بالای ۱۰۰۰ میلیارد هم گفته شده)، یکی از مشتریان پر و پا قرص رویدادهای فرهنگی و هنری و نشست‌های علوم انسانی و حتی نظریه پردازی در حوزه اقتصاد و سیاست و علوم اجتماعی است!

هر چه قدر وزیر راه و شهرسازی از موقعیت‌های بحرانی مانند زلزله و تصادف قطار، از حضور در انظار عمومی گریزان است، و هر چه قدر درباره سوالات مرتبط با حوزه مسوولیت رسمی خود کم‌تحمل و عصبانی ظاهر می شود، در رویدادهای غیرمرتبط با وزارتخانه‌اش بسیار خوشحال، پرانرژی و فعالنشان می دهد!

حال بگذارید مروری بر این وجه از شخصیت جناب وزیر داشته باشیم:

۲۲ بهمن ۹۳

در مراسم اختتامیه جشنواره ۳۳ فیلم فجر در برج میلاد، عباس آخوندی در کنار علی ربیعی، وزیر کار و رفاه اجتماعی و حسین فریدون، دستیار ویژه رییس جمهور، علی جنتی را برای اهدای جوایز برگزیدگان حضور همراهی می کردند.

آخوندی در اختتامیه فجر ۳۳، نفر اول از سمت راست

۱۱ اردیبهشت ۹۴

آخوندی با حضور در تالار فردوسی به تماشای اپرای عروسکی سعدی به کارگردانی بهروز غریب‌پور نشست.

در این اجرا، «علی مرادخانی» معاون هنری وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، «مهدی شفیعی‌» مدیر اداره کل هنرهای نمایشی، «مجید درخشانی‌» نوازنده، «محسن حسینی» بازیگر تئاتر و سینما و ... نیز حضور داشتند.

بعد از اجرای این نمایش عباس آخوندی با حضور در پشت صحنه نمایش با عوامل اجرایی آن گفت‌وگو کرد و «بهروز غریب‌پور» طراح و کارگردان این اثر توضیحاتی را درباره تولید این کار و کارگاه عروسک‌سازی آن ارائه کرد.

عباس آخوندی در پشت صحنه تئاتر «اپرای سعدی»
بازدید عباس آخوندی از پشت صحنه تئاتر «اپرای سعدی»

۲۹ آذر ۹۴

عباس آخوندی در مراسم گرامیداشت هفته حمل‌ونقل در شرکت راه‌آهن، در قالب یک نظریه پرداز سیاسی-اقتصادی فرو رفت و گفت:

" امیدوارم همکاران من در دولت این شهامت را داشته باشند که پیشنهاد انحلال سازمان‌های قیمت‌گذاری از جمله سازمان حمایت از حقوق مصرف‌کنندگان را به مجلس شورای اسلامی ارائه کنند و مجلس شورای اسلامی نیز این همت را داشته باشد تا بساط این دستگاه‌ها را یک بار برای همیشه جمع کند. عده‌ای با تعالیم مارکسیستی و سوسیالیستی سنگ حمایت از مصرف‌کننده و تولیدکننده را به سینه می‌زنند اما دست آنها در جیب مصرف‌کننده است. همه اینها تعالیم مارکس است و کدامیک از این اقدامات مسلمانی به حساب می‌آید.

کدام قانون اجازه می‌دهد برای اموال مردم قیمت‌گذاری صورت گیرد. چرا برای مردم این گونه تصمیم می‌گیرید؟ چه کسی و چه قانونی به شما این اجازه را داده تا برای مردم نرخ‌گذاری کنید. به هر حال امیدوارم این مسائل حل شود و نکته‌ای که بسیار مهم بود این است که ما نباید به هیچ‌وجه از مسیری که در آن هستیم دلسرد شویم. این عضو دولت یازدهم با بیان اینکه معدل فهم عمومی ایران به سمت توسعه است، افزود: مجموعه ملت، انسان‌های فرهیخته و تحصیلکرده به دنبال توسعه کشور هستند و کسی به دنبال چنین بازی عوام‌فریبانه‌ای نیست بنابراین به هیچ‌وجه کسی نباید کوچک‌ترین سستی به خود راه دهد و از این بازی‌های تبلیغاتی بترسد. "

نتیجه این نوع طرز تفکر آخوندی، که حمایت از مصرف کننده و تثبیت قیمت و قیمت گذاری(بخوانید: هر نوع دخالت دولت در اقتصاد) را کمونیستی می داند، این است که با گذشت بیش از ۴ سال از زمامداری او بر وزارت مسکن، جز نثار ناسزا به طرح مسکن مهر، هیچ پروژه یا طرح کلانی در زمینه ساخت مسکن صورت نگرفته و بحث «مسکن اجتماعی» ایشان هم بعد از ۴ سال، همچنان روی کاغذ مانده است. ادامه همین طرز تفکر به ان جا می رسد که در بازدید از مناطق زلزله زده، وزیر «مسکن» می گوید که قیم «مسکن» مردم کرمانشاه نیستیم!

۲۴ مرداد ۱۳۹۵

کترینگ بین‌المللی «دونا»، متعلق به کشور اتریش به‌عنوان بزرگ‌ترین نمونه آن در غرب آسیا در مراسمی با حضور وزیر راه و شهرسازی، مدیرعامل راه‌آهن جمهوری اسلامی ایران و همچنین «فردریش اشتیفت» سفیر اتریش در تهران گشایش یافت.

عباس آخوندی در آن روز نزدیک یک ساعت را به گشت‌وگذار و بازدید از این کترینگ گذراند و دستپخت سرآشپزهای اتریشی را به دفعات تست کرد!

وزیر راه و شهرسازی در آن مراسم با اشاره به افتتاح بزرگترین کیترینگ خاورمیانه در تهران با کمک سرمایه‌گذاران اتریشی، گفت:

"انجام این مهم را موجب برابری سرویس‌های غذا در قطارها با سیستم حمل و نقل هواپیمایی توصیف کرد که منجر به افزایش رفاه حال مسافران قطارها می‌شود. "

عباس آخوندی افزود:

"افزایش رفاه مسافران، ایجاد اشتغال و افزایش قدرت ریلی ایران در عرصه بین‌الملل، سایر مزایای انجام این مهم است تا با فضای جدید به وجود آمده در پسابرجام و بازگشت ایران به فضای سیاسی و اقتصادی بین المللی، سهم ایران در اقتصاد جهانی بیش از گذشته افزایش یابد. "

وی با اشاره به افتتاح کترینگ «دونا» بیان کرد: این هدف مهم امروز محقق شد که با یک سرمایه‌گذاری مشترک ایرانی - اتریشی به انجام رسیده است.

در همین رابطه:

سود هنگفت پخت‌وپز غذای ایرانی در جیب اتریشی‌ها

۱۵ دی ۹۵

وزیر راه و شهرسازی در نشست «ایران همین جاست که ایستاده ایم» در خانه اندیشمندان علوم انسانی شرکت کرد. این نشست در بزرگداشت از فردی به نام «سیدجواد طباطبایی» برگزار شد. لازم به توضیح است که این فرد که متاسفانه اخیرا در جشنواره فارابی مورد تقدیر حسن روحانی نیز قرار گرفته، به واسطه طرز تفکر تند خود علیه جمهوری اسلامی ایران از دانشگاه تهران بیرون رانده شد، چرا که بر مبنای تفکر او، دوران اسلامی تمدن ایران، دوران «زوال اندیشه» در ایران است و او پروژه فکری به نام احیای «ایرانشهری» را دنبال می کند که به رقم ظاهر ثقیل و پرطمطراق خود، تفکری به شدت واپس گرا و ارتجاعی است که با الهام از فیلسوف آلمانی، فریدریش هگل، نوعی سلطنت مطلقه توتالیتر دارای «فره ایزدی» را دنبال می کند.

تجلیل از سید جواد طباطبایی در جشنواره فارابی

طباطبایی آن اندازه ضدجمهوری اسلامی است که حتی در محیط دانشگاه تهران که امثال صادق زیباکلام در آن حضور دارند هم تحمل نشد، و حال هم رییس جمهور و هم وزیر جمهوری اسلامی به تحسین‌گر و تجلیل‌گر او تبدیل شده‌اند (به تفکرات سید جواد طباطبایی در آینده خواهیم پرداخت).

به بخشی از گزارش روزنامه شرق درباره حضور و سخنان آخوندی در این مراسم توجه کنید:

"از انبوه فلش عکاس‌ها روی ردیف اول سخنران‌ها می‌شود فهمید که مقام مسئولی به جمع پیوسته است. عباس آخوندی، میهمان ناخوانده نشست است. سخنرانی‌اش کمتر به تجلیل از طباطبایی و بیشتر به ارائه تجربه‌هایش از مدیریت اجرائی و مفهوم توسعه و ایران متمرکز است. به گفته او، «برای من به عنوان کسی که به توسعه ایران می‌اندیشد، این سؤال همیشه مهم بوده که آیا می‌توان به توسعه ایران اندیشید بی‌آنکه بدانیم مسئله ایران چیست. متأسفانه در پنج تا شش دهه گذشته فهم درستی از مسئله ایران در دستگاه سیاست‌گذاری ایران نبوده و اگر بوده نیز بسیار محدود بوده است. این سؤال باید مدام در ذهن مقام‌های تصمیم‌گیر و تصمیم‌ساز باشد که چگونه ایران را می‌شناسیم و مکان و زمان برای ما که در این خطه زندگی می‌کنیم، به چه مفهوم است؟ مسئول ایرانی نمی‌تواند بدون شناخت مسائل ایران دست به برنامه‌ریزی بزند».

وزیر مسکن، راه و شهرسازی همچنین می‌گوید: «مشکل ما غربت ایران در ایران است، مفهوم ایران و خود ایرانی برای ما غریب‌ترین موضوع است، فکر می‌کنیم به همین راحتی و بدون شناخت از واقعیات ایران می‌توانیم هر نسخه‌ای دلمان خواست بنویسیم. اگر نام کشور ایران را از برنامه‌های توسعه پنج‌ساله حذف کنید، می‌توانید به جای ایران نام هر کشور دیگری را ضمیمه کنید، چراکه مسئله‌اش مسئله ایران نیست. به باور من برای هر مدیر و مسئولی درک مفهوم ایران و ایرانی‌بودن اهمیت ویژه‌ای دارد، پیش از اینکه بخواهیم به نسخه‌پیچی‌های کلان و آتشفشانی بپردازیم، باید دید برای من مسئول، ایران چه مفهومی دارد و چه آشنایی و شناختی از این ماجرا دارم. به همین دلیل باید بگویم تقدیر و سپاس، من از جناب دکتر طباطبایی از این منظر است که ایشان مفهوم ایران و ایرانی‌بودن را بازبینی و بازخوانی کرده‌اند. به هر شکل هر اندیشه‌ای موافقان و مخالفانی دارد و هر اندیشه‌ای نیز قابل‌نقد است؛ اما مهم اینکه یک نفر آمده و مسئله ایران را بازنگری کرده و همین نکته ‌تأمل‌برانگیز است. "

کنایه روزنامه نگار اصلاح‌طلب به «ایرانشهر» بازی آقای وزیر

۸ بهمن ۹۵

عباس آخوندی وزیر راه و شهرسازی به همراه «سیدرضا صالحی امیری»، وزیر وقت فرهنگ و ارشاد  و 'علی مرادخانی' معاون وقت امور هنری وزارت ارشاد با حضور در موزه هنرهای معاصر به عنوان نماد موزه های ایران، از آثار به نمایش گذاشته شده نهمین جشنواره بین المللی هنرهای تجسمی فجر دیدن کرد.

سیدرضا صالحی‌امیری در حاشیه این بازدید در جمع خبرنگاران با اشاره به برگزاری جشنواره‌های مختلف هنری فجر اظهار کرد:

"امروز در موزه هنرهای معاصر که نماد موزه‌های ایران است با حضور آقای آخوندی وزیر راه و شهرسازی که از علاقه‌مندان دائمی این حوزه هستند و با شور و شوق فراوانی به بازدید آمدند و نشاط و شور فراوانی به همکاران ما دادند. "

عباس آخوندی وزیر راه و شهرسازی نیز در این بازدید به خبرنگاران گفت:

"همیشه نگاهم به شهر این است که شهر یک سازمان اجتماعی است و جنبه انسانی شهر از جنبه کالبدی آن برایم مهمتر است، اگرچه متاسفانه روزگاران اخیر شهر به کالبد تنزل پیدا کرده و جنبه انسانی آن رو به نزول است. "

او با اشاره به نهمین جشنواره هنرهای تجسمی ادامه داد:

" نمایشگاه‌هایی شبیه جشنواره فجر، یک بیان هنرمندانه از زندگی نسل ماست و معتقدم هیچ بیانی از این نمی‌تواند گویاتر باشد که فهم این نسل از زندگی چیست و چه اندیشه‌ای دارد. "

وزیر راه افزود:

" من برای اینکه فهمی پیدا کنم از انعکاس واقعی آنچه زیر پوست شهر اتفاق می‌افتد و درباره زندگی و تحولات اجتماعی به نمایشگاه‌ها می‌آیم چراکه هنر قوی‌ترین بیانی است که از روزگار ما برای نسل‌های آینده باقی می‌ماند. از طرفی نکاتی که در این نمایشگاه‌ها وجود دارد برای ما مسئولان بیشتر تکان‌دهنده است. اگر بتوانیم عمق مطلبی را که هنرمند می‌خواهد بیان کند درک کنیم و در واقع اینجا بیان مجدد شعر حافظ است که می‌گوید از صدای سخن عشق ندیدم خوشتر..."

۲۵ اردیبهشت ۱۳۹۶

عباس آخوندی در مراسم افتتاحیه پنجمین نمایشگاه بین المللی حمل و نقل ریلی در حالی که برای رونمایی از تمبر یادبود ۹۰ سالگی راه آهن، نماد این تمبر را امضا می کرد، در اقدامی غیرمنتظره و عجیب از تمبر یادبود خود نیز رونمایی کرد.

رونمایی از تمبر آقای وزیر

در این مراسم که سعید محمدزاده، معاون وزیر راه و شهرسازی و مدیرعامل شرکت راه آهن و حسین مهری معاون وزیر ارتباطات و فناوری اطلاعات و مدیرعامل شرکت پست نیز حضور داشتند، آخوندی پس از امضای تمبر یادبود گرامی داشت ۹۰ سالگی راه آهن، از تمبرهایی که از سوی «سیدمحسن پورسیدآقایی» مدیرعامل سابق راه آهن تهیه شده بود، رونمایی کرد.

در این مراسم اعلام شد این اقدام پورسیدآقایی، بدون هماهنگی با وزیر بوده و یک اقدام شگفتانه (سورپرایز) برای تقدیر از زحمات آخوندی بوده است.

این در حالی است که اولا آخوندی هنوز در رأس مدیریت وزارت راه و شهرسازی قرار داشته و زمان این پست سازمانی به اتمام نرسیده است؛ ثانیا وی در این بیش از چهار سالی که سکاندار این وزارتخانه بوده، نه تنها فعالیت فوق العاده ای انجام نداده، بلکه به اعتقاد تعداد زیادی از کارشناسان اقتصادی، بسیاری از اقدامات وزیر سابق راه و شهرسازی خصوصا در حوزه مسکن مهر را هم متوقف یا کند کرده است.

گفتنی است پورسیدآقایی مدیرعامل سابق شرکت راه آهن جمهوری اسلامی ایران بود که در پی وقوع سانحه دردناک ریلی تصادف دو قطار در محور تبریز ـ مشهد و کشته شدن بیش از ۴۰ تن از هموطنانمان، مجبور به استعفا از این شرکت شد و از آن پس به عنوان مشاور وزیر راه و شهرسازی در امور حمل و نقل ریلی منصوب شد.

۱۱ آبان ۹۶

عباس اخوندی در کنار حمید استیلی، بازیکن سابق تیم ملی فوتبال، و الیکا عبدالرزاقی، هنرپیشه سینما، در مراسم «روز ملی الجزایر» در محل اقامتگاه سفیر این کشور حاضر شد.

همان گونه که ملاحظه کردید، جناب آخوندی تمایل واضح و آشکاری به مشارکت در رویدادهای فرهنگی و هنری نشان می دهد و به اصطلاح  دستی هم بر آتش نظریه‌پردازی سیاسی، اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی، فلسفی و ...دارد والبته این موضوع تا حدی قابل درک به نظر می رسد.

ایشان در زمینه تجارت شخصی و خانوادگی علی الظاهر(دست کم به واسطه صدها میلیارد تومان دارایی شخصی خود) به «مدارج عالیه» رشد و ترقی دست پیدا کرده است.

در زمینه تحصیلات و کمالات آکادمیک هم مدرک دکتری خود را در دانشگاه «رویال هالووی» لندن در اقتصاد سیاسی اخذ کرد و آقازاده‌ها را هم الحمدلله به سر و سامان رسانده اند و محمدهادی و محمدمهدی ایشان علی رغم جوانی در چندین شرکت معظم در حوزه های مرتبط با وزارت راه و شهرسازی و سرمایه گذاری و ارتباطات و ...مدیریت می کنند. خب در آستانه ۶۰ سالگی، جناب آخوندی هم مثل هر شهروند دیگری حق دارد که فارغ از قیل و قال وزارت و مدیریت و هیاهوی رسانه ها و انتقادات و... به ندای دل گوش دهد و به دنبال علایق هنری و فرهنگی خود باشد...

برخی شرکت‌های متعلق به آقازاده‌های عباس آخوندی

بنابراین، توصیه میکنیم برای جلوگیری از «استعداد سوزی» و تحقق اصل «شایسته سالاری» یا جناب سیدعباس صالحی، وزیر ارشاد محترم، را در سنگر دیگری به خدمت بگیرند، یا معاونتی به نام «معاونت هنر و فرهنگ و اندیشه» ریس جمهور ایجاد کنند و ایشان این حجم از انرژی و علاقه را در مسیر و کانالی که شایسته آن است به کار بگیرد و کار سخت و بی هیجان و پر از عصبیت وزارت راه و شهرسازی را به آدم‌هایی بسپارد که روحیه زمخت و ضخیم کارهای شاق و پرزحمت را دارند.

برچسب‌ها