کد خبر 828295
تاریخ انتشار: ۱۶ بهمن ۱۳۹۶ - ۰۰:۴۲

ابهام‌آمیزترین بخش سند راهبردی دکترین جدید اتمی امریکا، جایی است که کاربرد تسلیحات هسته ای را تنها در «شرایط فوق‌العاده» جایز می داند اما چارچوب معینی برای این شرایط به اصطلاح فوق‌العاده مشخص نمی‌کند

به گزارش مشرق،  علیرضارضاخواه کارشناس مسائل  بین الملل در یادداشتی با اشاره به " دکترین جدید هسته‌ای دولت آمریکا" در روزنامه خراسان نوشت:

دولت دونالد ترامپ رئیس جمهوری آمریکا جمعه ای که گذشت از دکترین جدید اتمی خود رونمایی کرد. سندی راهبردی که از سال ۲۰۱۰ میلادی به این سو دست‌نخورده باقی مانده بود و حالا هم به گونه‌ای مبهم و سوال‌برانگیز دستخوش تغییر شده است.طبق این راهبرد جدید ایالات متحده شاید راحت‌تر از گذشته بتواند برای انجام یک اقدام هسته‌ای دست به کار شود هرچند که بگوید بمب‌های هسته‌ای کوچک و محدود را در این زمینه استفاده می‌کند، اما این موضوع می‌تواند تهدید جدی برای کشورها و گروه‌هایی باشد که بخواهند با آمریکا به صورت جدی وارد درگیری و چالش شوند. بسیاری معتقدند که این راهبرد جدید می‌تواند امکان خطر جنگ هسته‌ای را افزایش دهد.

ابهام‌آمیزترین بخش این سند راهبردی، جایی است که کاربرد تسلیحات هسته ای را تنها در «شرایط فوق‌العاده» جایز می داند اما چارچوب معینی برای این شرایط به اصطلاح فوق‌العاده مشخص نمی‌کند و همین به پیچیدگی ماجرا می‌افزاید. به‌این‌ترتیب، اگرچه ترامپ با محدود کردن حمله هسته‌ای به شرایط خاص، مدعی کاهش خطر استفاده از تسلیحات اتمی شده است؛ به همان اندازه، با تعیین نکردن چارچوب مشخص، راه را برای این که به هر شرایطی که باب میل اش نباشد، برچسب «فوق‌العاده» اطلاق کند؛ هموار کرده است.

بیشتر بخوانید:

طرح ترامپ برای ساخت نسل جدیدی از سلاح‌های اتمی

خط و نشان«هسته‌ای» روسیه برای آمریکا

از این چشم‌انداز، دکترین جدید اتمی آمریکا خطر بروز جنگ هسته ای  را بیش از پیش افزایش می‌دهد و فرضیه تلاش آمریکا برای جادادن کلاهک هسته‌ای در ردیف جنگ‌افزارهای متداول را قوت می‌بخشد.البته طبق بازنگری که در راهبرد هسته‌ای آمریکا صورت گرفته حمله اتمی زمانی رخ می‌دهد که اتفاقی جدی و شرایطی ضروری باشد که این می‌تواند شامل حملات غیراتمی اما استراتژیک به آمریکا نیز شود. پیش‌بینی‌ها حاکی از آن است که در چنین شرایطی سلاح‌های هسته‌ای می‌تواند در پاسخ به یک حمله سایبری شدید یا یک حمله تروریستی عظیم به مانند 11سپتامبر یا یک تهدید استراتژیک دیگر استفاده شود.در واقع آن بخش از دکترین هسته‌ای آمریکا که می‌گوید «روسیه باید متقاعد شود که در صورت تهدید به انجام حمله هسته ای در اروپا حتی در دامنه ای محدود با هزینه های بسیار شوم مواجه خواهد شد» به صورت کنایی حاکی از توانایی آمریکا برای استفاده از توان حمله اول  (first strike) علیه مسکو یا حتی کشورهای به‌زعم آن ها متخاصم غیرهسته‌ای است.

اما فکر بهره‌برداری از توان حمله نخست از کجا به ذهن آمریکایی‌ها رسید؟ درواقع، روسیه در پنج سال گذشته تلاش خود را روی ضعف غربی‌ها در وابستگی به دنیای فناوری متمرکز کرده است و ادعای اخیر وزارت دفاع انگلیس مبنی بر این که مسکو قصد حمله به زیرساخت‌های انرژی بریتانیا را دارد هم از همین‌جا ناشی می‌شود. واقعیت هم این است که از کارافتادن منابع انرژی و وسایل الکترونیکی نتیجه‌ای بیش از هرج و مرج دارد و به مرگ هزاران نفر منجر خواهد شد. برای روسیه، تمرکز بر جنگ سایبری و زیرساخت‌های انرژی، به منزله کاهش وابستگی به دکترین رویکرد تحریک و پاسخ یا تشنج‌آفرینی برای تشنج‌زدایی است که در ۲۰ سال گذشته اتخاذ کرده است و به همان اندازه لزوم  پیش‌قدم شدن برای استفاده از کلاهک های هسته ای کم قدرت را کاهش می‌دهد. به این ترتیب، آمریکا و روسیه در دو جهت عکس حرکت می‌کنند: وابستگی آمریکا به ابزار تهدید «حمله نخست» افزایش یافته است و در مقابل وابستگی روسیه کاهش می‌یابد. در واقع، دکترین جدید به همان اندازه که آمریکا را تهاجمی جلوه می‌دهد، پنتاگون را در دام وابستگی به یک ابزار کهنه گرفتار می‌کند.

ساعت آخرالزمان تکان خورد

همین چند هفته پیش بود که "بولتن دانشمندان اتمی" واقع در دانشگاه شیکاگو تصمیم خود مبنی بر جلو کشیدن ساعت آخرالزمان را اعلام کرد. امسال ساعت آخرالزمان (Doomsday Clock) به دلیل تهدیدات ناشی از تغییرات اقلیمی و افزایش خطر جنگ هسته‌ای ٣٠ ثانیه جلو کشیده شد و به ۲ دقیقه قبل از نیمه شب رسید. ساعت آخرالزمان نمادی است که هرساله احتمال وقوع فجایع جهانی را که زاده عملکرد انسان است، نشان می دهد. این ساعت از سال ۱۹۴۷ توسط اعضای بولتن دانشمندان اتمی نگهداری می‌شود و نشان دهنده احتمال وقوع اتفاقاتی چون جنگ هسته‌ای است. این ساعت از سال ۲۰۰۷ تغییرات اقلیمی و تحولات جدید در علوم و فناوری‌هایی را که به دست بشر رخ داده است و می‌تواند سبب بروز آسیب‌های جبران ناپذیرشود، منعکس می‌کند. تصمیم‌گیری درباره حرکت ساعت  آخرالزمان از اهمیت ویژه‎ای برخوردار است.

اعضای بولتن دانشمندان اتمی هر ساله یک بار در ماه ژوئن و یک بار در ماه نوامبر گرد هم می‌آیند و درباره این ساعت تصمیم‌گیری می‌کنند. این تصمیم‌گیری با حضور و مشورت گروهی از دانشمندان شامل ۱۵ برنده جایزه نوبل صورت می‌پذیرد.این نخستین بار پس از زمان جنگ سرد است که این ساعت تا نزدیکی نیمه شب می‌رسد. سال ۱۹۵۳ میلادی آخرین زمانی بود که این ساعت به ۲ دقیقه قبل از نیمه شب رسید. در آن سال ایالات متحده آمریکا و اتحاد جماهیر شوروی که درگیر جنگ سرد بودند، بمب‌های هیدروژنی خود را با موفقیت آزمایش کردند.سال ۱۹۹۱ میلادی این ساعت بیشترین فاصله را با آخرالزمان داشت و ١٧ دقیقه مانده به نیمه شب بود.

در این سال جنگ سرد به پایان رسیده بود و از دید دانشمندان، دنیا نسبت به سال‌های قبل در امن‌ترین وضعیت خود به سر می‌برد. در بیانیه رسمی این گروه آمده است: «رهبران جهان در سال ۲۰۱۷ میلادی در مدیریت و پاسخ گویی به خطراتی چون تغییرات اقلیمی و جنگ هسته‌ای شکست خوردند. آنان در عرض یک سال بشر را در موقعیت خطرناکی مشابه جنگ جهانی دوم قرار دادند.» در ادامه این بیانیه آمده است: «گرچه به نظر می‌رسد تغییرات اقلیمی به اندازه اقدامات لفظی و تحریک‌آمیز میان کره شمالی و ایالات متحده آمریکا که امکان جنگ هسته ای را افزایش داده است، جدی نیست، اما جلوگیری از افزایش فاجعه‌بار دمای کره زمین که شاهد آن هستیم نیازمند توجه فوری است.»

روسیه‌هراسی؛ سنگ زیربنای دکترین ترامپ

بازنگری جامع در سیاست هسته ای آمریکا ظاهراً خواستار هیچ گونه رشدی در تسلیحات هسته ای استراتژیک نیست؛ موضعی که در تضاد با اظهارات پیشین دونالد ترامپ، رئیس جمهور آمریکا قرار دارد. در گزارشی ۷۴ صفحه ای که یافته های این بازنگری را به طور خلاصه بیان می کند، کره شمالی به عنوان یک «تهدید آشکار و بزرگ» علیه آمریکا و متحدانش خوانده و تهدید می شود هرگونه حمله هسته ای کره شمالی به آمریکا یا متحدانش به «پایان آن رژیم» منتهی خواهد شد. در این گزارش آمده است: «هیچ سناریویی که طبق آن، رژیم [اون] بتواند تسلیحات هسته ای را به کار گیرد و [پس از آن] پابرجا بماند، وجود ندارد».

دولت ترامپ این طور نتیجه گیری می کند که آمریکا باید به طور گسترده برنامه کار دولت پیشین این کشور برای مدرن سازی زرادخانه هسته ای- از جمله هواپیماهای بمب افکن، زیردریایی ها و موشک های زمین پایه جدید- را دنبال کند. این دکترین همچنین پایبندی به توافق های موجود در حوزه کنترل تسلیحات را تأیید  کرد؛ از جمله پیمان استارت جدید که هر یک از کشورهای آمریکا و روسیه را به برخورداری از ۱۵۵۰ کلاهک هسته ای استراتژیک روی حداکثر ۷۰۰ فروند سکوی پرتاب موشک استقرار یافته مقید و محدود می کند. با این حال، ترامپ یک نقش بازدارنده کامل تر را برای این گونه تسلیحات نظامی مدنظر دارد که در طرحی با هدف توسعه قابلیت های جدید برای مقابله با روسیه در قاره اروپا انعکاس یافته است.

دیدگاه دولت کنونی آمریکا این است که سیاست ها و اقدامات روسیه قابلیتی برای بروز خطای محاسباتی دارد که به تشدید خارج از کنترل تعارض در اروپا می انجامد. دولت ترامپ یک راه حل دو مرحله ای را پیشنهاد می دهد: نخست، مطابق این دکترین «شمار اندکی» از موشک های بالستیک دوربُرد موجود و قابل حمل در زیردریایی‌های استراتژیک «تریدنت» متناسب با کلاهک های هسته ای کوچک تر اصلاح می شوند. و دوم این که در «طولانی مدت» دولت آمریکا یک موشک کروز دریا پایه مسلح به کلاهک هسته ای را توسعه خواهد داد که در واقع ساخت مجدد تسلیحاتی است که در دوران جنگ سرد وجود داشت اما در سال ۲۰۱۱ به دستور اوباما ساخت آن متوقف شد. ناگفته نماند که توسعه کلاهک‌های هسته‌ای کوچک تر، همان بخش چالش‌برانگیز ماجراست که وقتی در کنار شرایط فوق‌العاده قرار می‌گیرد، خطر جنگ هسته‌ای را افزایش می‌دهد.