به گزارش گروه خواندنی های مشرق، شهريور 89 مرد ميانسالي به شعبه هشتم بازپرسي دادسراي ناحيه 19 تهران رفت و از سه پزشك متخصص به اتهام قتل غيرعمد دختر 35 سالهاش شكايت كرد وي گفت: دخترم «پرنيا» مدرك دكترا داشت، اما همواره به خاطر قد كوتاه و اضافه وزنش گله و شكايت داشت تا اينكه پس از بررسيهاي فراوان و اطمينان از بيخطر بودن عمل برداشتن چربي - ليپوساكشن - تصميم گرفت خودش را به تيغ جراحان بسپارد.
بنابراين پس از مشورت با يك پزشك فوقمتخصص ساعت 10 و 30 دقيقه صبح 18 مرداد به اتاق عمل رفت و حدود 8 ساعت بعد عمل جراحي پايان يافت و دخترم به بخش ترميمي منتقل شد، اما او پس از به هوش آمدن از درد شديد، تشنگي و نفسهاي بريده شكايت داشت و بارها موضوع را به دو پزشك دستيار جراح و پرستاران گوشزد كرديم، اما كسي توجهي نميكرد و تيم درماني هم اعلام ميكرد آستانه تحمل درد بيمار پائين است.
با اين وجود دخترم 3 روز بشدت درد كشيد بيآنكه توجهي جدي به او شده باشد. سرانجام هم با حالي نامساعد و با وجود اينكه مشكلات جسمي فراواني داشت از بيمارستان مرخص شد اما همان شب اوضاع جسمياش وخيمتر شد كه بلافاصله او را به بيمارستان منتقل كرديم.
سرانجام با اصرار زياد، مسئولان را وادار به گرفتن عكس راديولوژي از دخترم كرديم كه آنها پس از بررسيها تصور كردند دخترم سابقه زخم معده دارد. بعد هم براي تخليه محتويات معدهاش از شيلنگ استفاده كردند حال آنكه در آن شرايط هولناك دختر نيمهجانم تنگي نفس شديد داشت.
ساعت 12 شب نيز «پرنيا» را به اتاق عمل بردند، اما 2 ساعت بعد او را بيهوش به بخش مراقبتهاي ويژه بردند. سرانجام بامداد ششم شهريور دخترم در برابر چشمان حيرتزده ما از دنيا رفت. حالا هم از پزشكان مسئول به خاطر بيتوجهيهاي جدي و قصور پزشكي شكايت دارم.
بازپرس پرونده با دريافت اين گزارش دستور داد پرونده باليني بيمار از بيمارستان به مركز پزشكي قانوني منتقل شود تا اعضاي كميسيون پزشكي جزئيات را با دقت تحت بررسيهاي علمي - كارشناسي قرار دهند.
نتايج حاكي از آن بود دختر جوان با تشخيص پارگي روده و عفونت منتشره شكمي بار ديگر در بيمارستان بستري و جراحي شده، اما به علت وضعيت عمومي نامساعد به بخش مراقبتهاي ويژه منتقل و سپس جان سپرده است.
سرانجام اعضاي كميسيون پزشكي قانوني نيز پزشك فوق تخصص جراحي پلاستيك و دو دستيار تخصص جراحي پلاستيك را در اين حادثه به ميزان 90 درصد مقصر شناخته و 10 درصد بقيه را مربوط به ريسك عمل جراحي دانستند.
بدينترتيب بازپرس شعبه هشتم دستور احضار سه پزشك را صادر كرد.پزشك فوقتخصص در دفاعياتش گفت: قرباني همكارمان بود و برحسب وظيفه عمل جراحي را نيز برعهده گرفتم. عمل جراحي بعد از ساعتها تلاش تيم پزشكي با موفقيت انجام شد و هيچ علامت مشكوكي هم ديده نشد.
بيمار علائم تب، كاهش فشار خون و افزايش ضربان قلب هم نداشت و عمل رضايتبخش بود، اما همان شب ناگهان علائم مشكوك بروز كرد و با انجام عمل ترميم روده، بيمار تحت مراقبتهاي شديد قرار گرفت، اما به دليل چاقي مفرط و نداشتن تحرك كافي پس از عمل سنگين جراحي، طولاني شدن زمان بستري در آيسييو و لخته شدن خون، ترميم و بهبودش به كندي صورت گرفت.
با اين وجود پس از آن همه تلاش شبانهروزي، مرگ وي موجب تأثر و تعجب همه ما شد كه بشدت متأثريم.
دو پزشك دستيار جراحي پلاستيك نيز در دفاع از خود گفتند: «بيمار و اولياي دم قبل از عمل جراحي رضايتنامه و برائت كتبي پزشكان مربوطه را امضا كردهاند. از سوي ديگر به دليل سپري كردن دوران طرح، هيچ مسئوليت حقوقي و كيفري در اين ماجرا را نميپذيريم!»
با اين وجود بازپرس پرونده دريافت رضايت كتبي بيمار قبل از عمل جراحي را وارد ندانست و از آنجا كه پزشكي قانوني علت قطعي مرگ را سوراخشدگي روده بر اثر جراحي شكم اعلام كرده بود، پزشك فوقتخصص و دو دستيارش را مجرم شناخت و پرونده براي صدور رأي به دادگاه عمومي - جزايي تهران ارسال شد.
قاضي شعبه 1043 دادگاه تهران پس از برگزاري جلسه محاكمه و بررسي اوراق پرونده، سه پزشك جراح متخلف را بهطور مساوي به پرداخت 90 درصد ديه كامل يك زن محكوم كرد.
هر يك از متهمان نيز از جنبه عمومي جرم به پرداخت چهار ميليون تومان جزاي نقدي در حق صندوق دولت محكوم شدند.