دو سه هفته است به هرکس و ناکس که دستم رسید زنگ زدم و گفتم که "صیاد محمدی" حالش خوب نیست و اومده تهران برای ادامه درمان. همه با تعجب گقتند: "عِه؟ صیاد؟ رفیق و همراه همیشگی حاج همت؟!"

گروه جهاد و مقاومت مشرق - حمید داودآبادی رزمنده و نویسنده دفاع مقدس در مطلبی نوشت:

همه نامردیم!
هم من به عنوان یک نیروی کوچک تحت امر فرمانده
هم تو به عنوان یک سردار و فرمانده.
و هم تو به عنوان فرزند و یادگار سردار شهید ...
هم شما که ادعا دارید رزمنده قدیمی و همرزم هستید!
همه نامردیم.

جانباز صیاد محمدی در کنار شهید همت


فقط بلدیم دور همدیگه جمع بشیم، هیئت بگیریم، روضه بخونیم و طلبکارانه ناله بزنیم و به مردم و نسل جوون امروز بتوپیم که:
چرا یاد شهدا در بین جوونها فراموش می شود؟
چرا دیگر کسی ارزشی برای یادگاران دفاع مقدس قائل نیست؟! لطفا ببندید ...
بس کنید.
به قول دوره خودمون: خالی نبندید.
و به قول شرع و دین: دروغ نگویید!

دو سه هفته است به هرکس و ناکس که دستم رسید زنگ زدم و گفتم که "صیاد محمدی" حالش خوب نیست و اومده تهران برای ادامه درمان.
همه با تعجب گقتند: "عِه؟ صیاد؟ رفیق و همراه همیشگی حاج همت؟!"
بله رفیق حاج همت.

آهای دلاورمردان دهه 60 لشکر 27
بچه های گردان شهادت
نیروهای گردان مسلم
شیرمردان والفجر مقدماتی
جامانده های والفجر یک

شما چرا؟

من یه بچه تخس 17 ساله بودم و کلا فقط یک بار در جبهه نیروی این فرمانده بودم ولی هنوز فراموشش نکردم.
شما چی؟

به امید خدا برادر صیاد درمان خواهد شد و هرآنچه لطف خدا در حق این رزمنده و فرمانده قدیمی فراموش شده باشد، تحقق می یابد.

شما چی؟
چرا خودتون رو می زنید به ندیدن، نشنیدن و فراموشی؟
منتظر هستید داستان "احمد پاریاب" تکرار بشه تا همتون زودتر از بقیه آماده به صف بشید؟

فقط اگر یک بار دیگه ببینم دارید غُر می زنید که چرا کسی به فکر رزمنده ها و ... نیست
اون وقت ...
هیچ غلطی نمی کنم.
یادتونه در زمان حیات احمد پاریاب، همین طور التماس کردم، سرتون نق زدم و گله کردم؟
چه شد و چه کردیم؟
فقط برای چاپ بنر و پوستر و شعار و عرض تسلیت، از هم سبقت گرفتیم و دیگر هیچ!

فقط میگم: نوبت خودم و خودتون هم خواهد رسید.
سریال تکراری "فراموشی"، تمومی ندارد.
آسیاب به نوبت!