سرویس سیاست مشرق – استفاده از سلبریتیها به عنوان ابزار سیاسی برای جذب آرای مردمی در انتخابات ریاست جمهوری اردیبهشت سال 96 یکی از راهکارهای انتخاباتی دولت تبدیل شد. محافل مختلفی برای نزدیکی و صمیمیت سیاستمداران و هنرمندان برگزار می شد. بازیگران حضور چشمگیری در کمپینهای تبلیغاتی روحانی داشتند و خوانندگان شعارهای تبلیغاتی اجرا و کنسرتهای تبلیغاتی برگزار می کردند. اما از همان ابتدا نیز این نگاه ابزاری و شئی گونه در رفتار و گفتار دولتمردان نمود داشت.
اوج این نگاه در رفتار صالحی امیری همزمان با روز انتخابات و با حضور در پای صندوق رأی در حسینیه جماران انجام شد. وزیر سابق ارشاد در واکنش به حمایت یکی از خوانندگان کشور به کاندیدای اصولگرا، با زبان تند و کنایهآمیز خود گفت:
«من به کاندیدای عزیزی که در صحنه رقابت است پیام میدهم که اگر واقعا نیاز به حمایت هنرمندان داشتید به من پیام میدادید و من برای شما میفرستادم.»
«مسعودجعفری جوزانی» کارگردان سینما و تلویزیون در پی این اظهارات صالحی گفت:
«آقای صالحی امیری، من آدم ترسو دیدم، آدم خود فروش هم دیدم، آدم فروش هم دیدم اما تمام جاهای دنیا رو گشتم تا الان هنرمندی در هیج جایی ندیدم که به دستور وزیر که هیچ حتی شخص رئیس جمهور هم به کاری که عقیده ندارد تن دهد. آقای وزیر ! وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سربازخانه نیست، پوست خربزه هم زیاده!»
بیشتر بخوانید:
به اسم سلبریتیها به کام ستادیهای اصلاحطلب
دولت، دولت همه ملت ایران است و ما از نظر مردم آگاه هستیم. ما تشخیص میدهیم که عدهای لباس نقد پوشیدهاند و هیچوقت هم کنار دولت و ملت نبودهاند؛ اینهایی که گفتند "ما پشیمان هستیم" کی رأی دادهاند که حالا پشیمان هستند؟ حالا ممکن است که در این فضا چند نفر هم جوگیر شوند که آنهم خیلی مهم نیست.
بازیگران این موضوع را توهین تلقی کرده و در واکنش به سخنان نوبخت تصاویر خود در کمپینهای تبلیغاتی روحانی را منتشر کردند و از این سخنان اظهار تاسف کردند.
« کسانی که می گویند پشیمان شدهاند، بیش از آنکه بدذاتی و ناتوانی رای گیرنده را اثبات کنند، کم اطلاعی و درک نادرست خود از سیاست را اثبات و اعلام کردهاند.»
از سوی دیگر روزنامه اصلاح طلب اعتماد نیز با حمله به سلبریتیها نوشت: «کسی که کارش سیاست نیست و چم وخم این کار را نمی فهمد به چه دلیل باید حرف سیاسی بزند؟ اگر کسی هنرپیشه خوبی است یا در زمین فوتبال می درخشد به چه دلیل باید درباره سیاست هم نظر بدهد؟»
موج دیگری پشیمانی سلبریتیها همزمان با افزایش نجومی قیمت دلار حادث شد. تقریبا از بازیگر گرفته تا خوانند و فوتبالیست از طیفهای مختلف افراد مشهور از کسانی که باعث شدند به واسطه آنان به حسن روحانی رای دهند عذرخواهی کردند.
همزمان با اظهار نارضایتی و عذرخواهی سلبریتیها از مردم برای حمایت از روحانی حملات اصلاح طلبان به این طیف نیز آغاز شد.
سلبریتیها کسانی هستند که در فضای فرهنگی و اجتماعی ما حضور دارند و به تولید کالاهای بیکیفیت و سطح پایین فرهنگی میپردازند و به بدنه اجتماعی برای لذتهای زودگذر تزریق میکنند؛ یعنی از یکسو تولیدکننده کالاهای فرهنگیاند و از سویی شهرهاند و در بین تودههای مردم نفوذ دارند؛ حال میتواند شامل شاعران، بازیگران، خوانندگان و دیگر هنرمندان باشد. بله، اگر اینچنین سلبریتیها را تعریف میکنید، باید بدانیم تغییرات اجتماعی ژرف، مبتنی بر اندیشههای ژرف، پویا و ماناست؛ شاید به صورت لحظهای چیزی را به بدنه اجتماعی منتقل کنیم و از آن لذت ببریم، اما قادر است ما را از واقعیتها دور و تأخیری تاریخی و اشباع ذهنی ایجاد کند که انسانها به این لذتهای زودگذر قانع شوند و از تغییرات ژرف که باید از سطوح زیرین جامعه رقم بخورد و تاریخ را به حرکت درآورد، غافل شوند. پس با روشنفکری فانتزی و فاقد ایدئولوژی که هیچ ژرفا و عمقی ندارد، روبهرو هستیم. از ویژگیهای آنان در سطح و لحظهای حرکتکردن است. این نوع روشنفکران بیش از آنکه رهی بگشایند و راهی نشان دهند، جامعه را به کجراهه میکشانند و با ارضاهای لحظهای، انگیزه تغییرات ژرف، احساس خلأ و فقدان را از انسان میگیرند؛ شاید بتوان گفت دستاورد ایدئولوژی متأخر کاپیتالیسم و به تعبیر جیمسون: پستمدرنیسم وارد تولید و بازتولید چنین روشنفکرانی شده است که هر لحظه به بت عیان درمیآیند و در سطح فعالیتهای خودشان را ساماندهی میکنند و عمق را به تعبیر فوکو چیزی نمیدانند جز چینخوردگی سطح. اینان در آینده همانند دیواری بلند و دری بسته جلوهگر میشوند.
روزنامه اصلاح طلب جهان صنعت در گزارشی با عنوان «سیاست ورزی به روش سلبریتی ها» به طور تلویحی این افراد را فاقد شعور سیاسی توصیف کرد و نوشت:
«در زمان انتخابات طبق روال مرسوم، ستادهای انتخاباتی به سراغ هنرمندان میروند تا از محبوبیت آنها میان توده استفاده کرده و مردم را برای آمدن پای صندوق رأی تشویق کنند. در بسیاری از موارد هم هنرمندان با انتخاب خودشان و بنا بر منافع کاری، شخصی یا ملی همراه کاندیدایی میشوند و از او حمایت میکنند...انتخابات برگزار شد و حسن روحانی رأی آورد؛ اما آنچه انتظار میرفت پیش نیامد. این روزها به یک سالگی دولت دوم حسن روحانی نزدیک میشویم و انتقادها از او و دولتش بالا گرفته است؛ اما در این میان شاید تندترین موضع از طرف هنرمندانی باشد که او را در انتخابات پیشین حمایت کردند. حتی دو ماه گذشته موجی با هشتگ من پشیمانم راه افتاد که آن اعلام برائت از حسن روحانی و حمایت از او در انتخابات ریاست جمهوری بود. سؤال اساسی این است که آیا یک سال زمان مناسبی برای قضاوت در مورد عملکرد دولت است و آیا فقط دولت در مشکلات امروز مقصر است و دیگران بیگناهند؟ عکسالعملهای احساسی هنرمندان و اظهارنظرهایشان چه تاثیری بر آرامش کشور دارد؟...حمید فرخ نژاد...پرویز پرستویی...لادن طباطبایی...لیندا کیانی...رضا صادقی...باران کوثری...مهدی فخیم زاده...علی کریمی».
این روزنامه حامی دولت در ادامه نوشت:
«همراهی با جریانهای سیاسی باید همراه با شعور سیاسی باشد وگرنه بعد از مدتی یا به تندروی دچار میشود یا از راه بازمیماند. همراهی هنرمندان با کمپینهای انتخاباتی نیز باید با توجه به مشخصات سیاسیون و تواناییهایشان باشد. قرار نیست هنرمندی که در جامعه محبوب است روزی از سیاستمداری حمایت کند و یک روز دیگر از بنیان منکر حمایت شود. آنچه امروز در جامعه اتفاق افتاده سیاستورزی کسانی است که با موجهای دیگر همراه میشوند و عدهای را نیز با خود میبرند».
«محمد فاضلی»، عضو هیات علمی دانشگاه شهیدبهشتی نیز یکی از کسان بود که نسبت به اعتراضات اخیر سلبریتیها واکنش نشان داد و در کانال تلگرامی خود نوشت: « جامعه از وضع اقتصادی ناراضی است و دنبال بهانه میگردد تا خشم و ناراحتیاش را بروز دهد و اکنون فرصتی پیدا شده تا همه این ناراحتی بروز یابد.»
وی در ادامه با نگاهی منتقدانه در پاسخ به به عمل هنرمندان و ورزشکاران گفته است:
« منافع شما الزاماً با منافع این گروهها یکسان نیست. آنها اگر برای منافع خودشان این تصمیم دولت را نقد میکنند، شما که هرگز خارج نرفتهاید و وضع اقتصادیتان به گونهای نیست که در آینده هم احتمال رفتن شما زیاد باشد، از افزایش عوارض خروج زیان نمیبینید و شاید به نفع شماست.»
جالب اینجاست که تا دیروز و زمان انتخابات سلبریتیها به عنوان هنرمند و افراد فرهیخته مورد توجه اصلاحطلبان بودند اما حالا که از وضعیت اقتصادی گلایه می کنند و منتقد دولت شدهاند توسط روزنامهها و فعالان سیاسی این جناح به عنوان افراد کم عمق و سطحی جلوه داده میشوند که شعور سیاسی ندارند و به عنوان یک دستمال چرک انتخاباتی قلمداد می شوند که دیگر کارایی ندارند و باید دور انداخته شوند.