سرویس سیاست مشرق - «وبلاگ مشرق» خوانشی روزانه در لابهلای اخبار و مطالب رسانههای کشور است. ما درباره این خوانش البته تحلیلها و پیشینههایی را نیز در اختیار مخاطبان محترم میگذاریم. شنبه تا چهارشنبه ساعت ۷:۳۰ با بسته ویژه خبری-تحلیلی مشرق همراه باشید.
***
شعار مرگ بر آمریکا در ستاد برجام
افزایش نرخ ارز کار «احمدینژاد» و کسانی در «مشهد» بود!
«سعید لیلاز»، فعال اقتصادی اصلاحطلبان و از اعضای حزب کارگزاران، اخیراً در بخشی از یک مصاحبه با خبرگزاری ایلنا با اشاره به بحران نرخ ارز گفته است:
«من معتقدم اتفاقی که از اواخر دی ماه ۱۳۹۶ به این طرف در بازار ارز افتاده است ادامه همان توطئه ناآرامیهای دی ماه ۹۶ است. باید توجه کرد آشفتگی بازار ارز یک موضوع سیاسی داخلی و بینالمللی است. جنبه بینالمللی آن این است که دولت دونالد ترامپ دارد حلقه محاصره اقتصادی جمهوری اسلامی را تنگتر و تنگتر میکند و همه گله من از نظام جمهوری اسلامی این است که همه شواهد نشان میدهد نظام در مقابله با آمریکا نه جدی است و نه صادق. اگر جمهوری اسلامی در مقابله با آمریکا جدی و صادق باشد این بار باید بتوانیم پوزه آمریکا را به خاک بمالیم. من با یک میلیمتر عقب نشینی جمهوری اسلامی در برابر باج خواهی دولت جدید آمریکا موافق نیستم. باید به شدت با باج خواهی دولت جدید آمریکا برخورد شود. با قدرت هم باید برخورد شود.»
او در ادامه میافزاید: من اطمینان دقیق دارم که اقتصاد ایران اساسا تحریم ناپذیر است. ما هر مشکلی داریم مشکل داخلی و ناشی از سوء مدیریت است. من معتقد نیستم که تحریمها می تواند تاثیر مهم و تعیین کننده بر اقتصاد ایران داشته باشد.
لیلاز همچنین تصریح میکند:
آن گروههایی که در درون نظام جمهوری اسلامی به دنبال رقابت برای رسیدن به سطوح عالی نظام هستند، یا دنبال رقابت برای تسویه حساب سیاسی هستند مثل آقای احمدی نژاد، یا دنبال تضعیف دولت هستند مثل بخشهایی از قدرت که در شهر مشهد تشکیلاتی دارند. مجموعه این گروههای داخلی در زمین زدن دولت روحانی، منافع کاملا جدی دارند. در هشت سال بین سالهای ۸۴ تا ۹۲ نیز این گروهها چنان منابع ارزی و ریالی هنگفت و شگفتآوری برای خود دست و پا کردند که اگر بخواهند میتوانند در بازار ارز تلاطم ایجاد کنند. تلاطم کنونی در قیمت دلار ادامه فتنه ۹۶ است... بنا بر این به نظر من مسئله اصلا اقتصادی نیست. مسئله کاملا سیاسی است. سیاسی از این جهت که گروههایی داخل میخواهند بازار ارز را متلاطم کنند. از این تلاطم در بازار ارز هم منافع اقتصادی دارند و هم منافع سیاسی. منافع سیاسی شان در واقع متزلزل کردن دولت آقای روحانی است.[۱]
*آقای لیلاز در حالی از پاپ کاتولیکتر شده و مواضع فوقانقلابی درباره آمریکا اخذ کرده که تاریخ چیز دیگری میگوید...
آنچه در ادامه میخوانید، تعدادی از صحبتهای لیلاز طی ۵ سال گذشته درباره مسئله رونق اقتصادی، آمریکا و برجام است:
_ به مردم اعلام میکنم رونق اقتصادی در کشور ایجاد شده، در مسیر سیاسی نیز در تعامل مناسب با دنیا هستیم. [۲]
_ مشاهده میکنیم که به محض مکالمه تلفنی بین روحانی و اوباما و سیاست جدید روحانی، ثبات و پیشبینیپذیری به بازار اقتصاد ایران حکمفرما شده است و در نتیجه ما شاهد کاهش شدید تورم به خصوص در حوزه مواد غذایی هستیم. [۳]
_ (در اشاره به توافق موقت دولت در سال ۹۲) : به طور کلی معتقدم این مذاکرات بر وضعیت اقتصادی، به خصوص در حل و فصل مسایل کوتاه مدت حتما تاثیر مثبت خواهد بود. اقتصاد ایران اکنون دچار چالشهایی شده است که با در نظر گرفتن شرایط موجود میتواند مشکلات خود را رفع کند و بر معیشت مردم تاثیر بگذارد...در کوتاه مدت دریافتهای ارزی ایران بین ۵۰ تا ۱۰۰ درصد افزایش خواهد یافت و این نوید خوبی برای اقتصاد ایران است و میتواند در کنترل بازار تاثیر فراوانی داشته باشد...این توافق ما را قادر میکند که فوریترین مسایل معیشتی را حل کنیم و در صنایع مختلف مانند صنایع پتروشیمی پیشرفت داشته باشیم! [۴]
_ به نظر من متأسفانه ساختار اجتماعی و اقتصادی ایران اجازه شکلگیری یک دولت به تمام معنا «لیبرال» را نمیدهد.[۵]
_ به نظر میرسد در سطح بینالمللی تمام فعالان اقتصادی و شرکتهای بزرگ جهان که به نوعی میخواهند با ایران کار کنند، در وهله اول منتظر تعیین تکلیف انتخابات ایالات متحده و در مرحله دوم منتظر تعیین تکلیف انتخابات ریاست جمهوری مشابه در ایران هستند! [در مصاحبه با شماره ۹۷ نشریه صدا]
این سوابق میتواند سنجه مناسبی را در اختیار مخاطبان محترم قرار دهد تا قضاوت کنند که این فعال اصلاحطلب که صراحتا به توافق با آمریکا امید داشته، طرفدار روی کار آمدن یک دولت لیبرال در ایران است و از حامیان ستادی برجام به شمار میرود؛ چگونه یکشبه و با روشن شدن بیدستاوردی برجام برای مردم، خود را بعنوان منتقد آمریکا معرفی و حتی به واسطه عدم برخورد تند با آمریکا از نظام اسلامی هم گلهگذاری میکند.
دورویی و تلوّنی مسبوق به سابقه در میان اصلاحطلبان که مردم سابقه آنرا در تسخیر لانه جاسوسی آمریکا و سپس تغییر رویکرد اصلاحطلبان به سمت آمریکا و حتی عذرخواهی از ایالات متحده بواسطه تسخیر سفارت آمریکا و یا ملاقات غیر قانونی با «باری روزن» از گروگانهای لانه جاسوسی به خوبی به یاد دارند.
ما همچنین قضاوت درباره اظهارات لیلاز مبنی بر اینکه بحران نرخ ارز در اثر اخلال احمدینژاد و نیز کسانی در مشهد بوده است! را نیز به مخاطبان محترم وامیگذاریم...
(چه اینکه در دولت آقای احمدینژاد نیز گفته میشد بحران قیمت سکه به دلیل ارسال پیامکهای مشکوک توسط یک خبرگزاری است!)
گفتنیست، لیلاز در خردادماه سال گذشته طی اظهاراتی گفته بود: من معتقدم دولت حسن روحانی یکی از ضد رانتترین دولت هایی است که تاکنون در ایران روی کار آمده است. نخستین کار او برقرار کردن نظام تک نرخی ارز بوده که سالی صدهزار میلیارد تومان از این طریق ما صرفه جویی می کنیم.[۶]
***
درس بشّار اسد به محمدجواد ظریف
پس از حمله اخیر آمریکا، فرانسه و انگلیس به سوریه و شلیک بیش از ۱۰۰ موشک به خاک این کشور، اتفاق خاصی در کشور سوریه بروز نیافته است...
سوریها نه تنها در صبح فردای حملات موشکی، زندگی خود را از سر گرفتند و حتی در حمایت از حکومتشان دست به راهپیمایی زدند بلکه در همین حال، رسانهها اعلام کردهاند که پدافند سوریه توانسته است حدود ۷۰ موشک شلیک شده به سمت خاک خود را در آسمان رهگیری کرده و هدف قرار دهد. [۷]
نکته قابل تأمل دیگر آنکه ارتش سوریه با سامانههای پدافندی توانست حدود ۷۰ موشک مهاجم را از بین ببرد که هیچیک از آنها سامانههای جدید محسوب نمیشوند و عموماً مربوط به تسلیحات ساخته شده در دوران شوروی سابق با قدمتی بیش از ۳۰ سال بودهاند.
این اطلاعات جالب از حمله به کشور سوریه اما حاوی درسها و عبرتهای فراوانی برای یکی از وزرای ستادی دولت اعتدال است...
*چند ماه پس از انتخابات ریاستجمهوری سال ۹۲ و در بحبوحه تقلای برخی افراد در ستاد مشترک اصلاحطلبان و دولت برای بزرگنمایی مشکلات کشور و خطر بروز جنگ بود که «محمدجواد ظریف» وزیر امور خارجه دولت آقای روحانی در یک میتینگ دانشجویی در دانشگاه تهران حضور یافت.
او در آن جلسه طی اظهاراتی گفته بود: «آیا فکر کردید آمریکا که میتواند با یک بمب تمام سیستم دفاعی ما را از کار بیاندازد از سیستم دفاعی ما میترسد؟ آیا واقعا به خاطر قدرت نظامی، آمریکا جلو نمیآید!؟»[۸]
این اظهارات واکنشها و انتقادات مختلفی را برانگیخت...
سردار دهقان، وزیر وقت دفاع در همین رابطه گفته بود: جایی گفته شد که آمریکا اگر بخواهد میتواند نظام دفاعی ما را از کار بیندازد، اما ملت ما نماد عینی شعار "ما میتوانیم" و اینکه آنها امروز نمیتوانند کاری کنند از سر دلسوزی نیست، بلکه توان آن را ندارند.
و سردار عزیزجعفری، فرمانده کل سپاه پاسداران نیز در این رابطه تأکید کرد: من توضیح دادم ایشان (ظریف) تجربه و تخصص این بحث را ندارند درست است که ایشان را یک دیپلمات صاحب نظر می دانیم ولی در مسائل نظامی و امنیتی تجربه نداشتند. به هیچ وجه این طور نیست که سیستم دفاعی ما با دو بمب از بین برود. ممکن است یک سری از زیر ساخت ها از بین برود ولی توان موشکی و توانمندی های استراتژیک سپاه به طوری است که اگر هزاران بمب بزنند شاید بتوانند ۱۰ تا ۲۰ درصد توان موشکی سپاه را بکاهند.[۹]
در عین حال، چند ماه و پس از همین اظهارات ظریف بود که مقام معظم رهبری طی سخنانی فرمودند:
«یک وقتی یکی از مسئولین کشور دربارهی مسائل نظامی یک نظری داده بود که خب مطابق واقع نبود؛ بنده گفتم یک «تور نظامی» برای مسئولین کشور قرار بدهید؛ بیایند یک خردهای در محیطهای نظامی گردش کنند، حقایقی را، واقعیّاتی را ببینند، معلوماتشان نسبت به موجودیِ نظامی کشور بالا برود.»[۱۰]
بیاناتی که فعالان سیاسی و رسانهای، آنها را کنایهای رندانه به محمدجواد ظریف ارزیابی کردند.
اکنون و پس از رخدادهای سوریه، به نظر میرسد خوب است که آقای ظریف توضیحی اقناعی و کافی درباره اظهارات آن روزهای خود پیرامون تصورش از قدرت پوشالی آمریکا را به مردم و افکار عمومی ارائه کند.
ضمن اینکه این نگرانی وجود دارد، که آقای ظریف بر مبنای همین تلّقی غلط از آمریکا، ریلگذاریهایی در توافقات فیمابین با آمریکا انجام داده باشند که زحمت آن دامنگیر نظام و البته نسلهای آینده شود...
گفتنیست، مباحثی در رسانههای کشور پیرامون وجود چند جاسوس در تیم مذاکرهکننده هستهای مطرح شده است.
***
سیاست منطقهای ایران را تغییر دهید!
فرمان جدید بهزاد نبوی به دولت و اصلاحطلبان
«بهزاد نبوی»، فعال اصلاحطلب و از دستگیرشدگان فتنه سال ۸۸، در بخشی از مصاحبه خود با ویژهنامه نوروزی آرمان امروز اظهار کرده است:
«خوشبختانه بلافاصله بعد از امضای برجام، دهها هیأت بزرگ اروپایی، ژاپنی، کرهای و... وارد کشور شدند و به دنبال سرمایهگذاری بودند. متأسفانه در اثر اتخاذ سیاستهای ماجراجویانه که طبعا ریسک سرمایهگذاری را در کشور بالا برد، آن استقبال اولیه از بین رفت و تقریبا تمام سرمایهگذاران کشورمان را ترک کردند. در همان ایام، اوباما تأکید میکرد که آمریکا مشکلی برای سرمایهگذاری در ایران ندارد، اما باید بدانیم سرمایه جایی میرود که ریسک بالا نداشته باشد و سرمایهگذار از دستیابی به سود مطمئن باشد. امروز هم بیش و پیش از ترامپ خود ما مسبب عدم سرمایهگذاری هستیم.
اگر امروز هم بتوانیم ریسک سرمایهگذاری را با توقف سیاستهای ماجراجویانه و تشنجآفرین در کشور کاهش دهیم، مطمئنا ترامپ و امثال او نمیتوانند جلوی سرمایهگذاران بایستند. به نظر نمیرسد ترامپ قصد حمله نظامی به کشورمان داشته باشد. او حتی توانایی تحریم ایران را ندارد.»
نبوی همچنین میافزاید:
دولت و حامیانش با ایستادگی در مقابل سیاستهای ماجراجویانه و جلوگیری از تکرار آنها، تا دیر نشده شرایط را برای ورود سرمایه خارجی به کشور مهیا سازند. جلب و تزریق سرمایه به اقتصاد بحرانی کشور باید مهمترین اولویت اقتصادی دولت باشد و به دلیل فقدان منابع داخلی، با تغییر سیاستهای منطقهای_بینالمللی امکان جلب سرمایه خارجی فراهم شود.
*منظور آقای نبوی از سیاستماجراجویانه، تشنّجآفرینی و تغییر سیاستهای منطقهای بینالمللی چیزی نیست غیر از پذیرش «برجام موشکی»، لغو رزمایشهای موشکی و البته خروج ایران و حزبا... از سوریه و عدم حمایت از مردم مظلوم یمن!
رفتارهایی که اصلاحطلبان و کسانی دیگر با بهانه کردن ماجرای مشکوک حمله به سفارت عربستان در تهران، آنرا بعنوان توجیهی در مقابل شکست و بیدستاوردی برجام مطرح میکنند.
اما این حرف به لحاظ عقلانی و به لحاظ تاریخی درست نیست.
چه اینکه آقایان یقینا نمیتوانند پاسخ بدهند چرا آمریکا پس از حمله سال ۲۰۱۲ به سفارت این کشور در لیبی و کشته شدن سفیر آمریکا و چند دیپلمات این کشور اما باز هم در لیبی ماند و همکاریهای اقتصادیاش با لیبی بحران زده را ادامه داد.
جالب آنکه صادرات نفت لیبی به آمریکا که در فرایند بیداری اسلامی قطع شده بود، بلافاصله و در حالیکه قیام مردم لیبی هنوز ادامه داشت، از سر گرفته شد.
این تجربه تاریخی نشان میدهد که چیزی به نام امنیت سرمایهگذاران برجامی، یک دروغ شاخدار بیشتر نیست و نگاه هیئتهای سفرکننده به ایران نیز صرفا به ایما و اشارههای آمریکا و نه به امنیت ایران بود تا تئاتر خود را اجرا کرده و بدون هیچ سرمایهگذاری از ایران برگردند.
شاید برای مخاطبان محترم جالب باشد که یکی از هیئتهای حاضر در این تئاتر، هیئتی از کشور یونان بود که سفرش به ایران بعنوان یک دستاورد برجامی معرفی شد و این در حالی است که یونان اقتصادی بحرانزده دارد، نرخ بیکاری در این کشور چند برابر ایران است و بودجه این کشور نیز از وام سایر کشورهای اروپایی ارتزاق میکند.
در اشاره به بخش دیگر اظهارات نبوی مبنی بر اینکه اقتصاد ایران بحرانزده است نیز باید از باب کنایه اینطور گفت که اقتصادی که به گواه صندوق بینالمللی پول در جایگاه هجدهم جهان قرار دارد، ضریب جینی یا همان شاخص عدالت اقتصادیاش به گواه سازمان ملل از چین و آمریکا هم بهتر است [۱۱] و هماکنون نیز در حال کمک نظامی به مستقیم به ۳ کشور همسایه خویش است، عقلا نمیتواند یک اقتصاد بحرانزده داشته باشد.
تواصی بهزاد نبوی به دولت و حامیانش مبنی بر جلوگیری از «تنشآفرینی»! که در بالا منظور آن شرح داده شد نیز توصیهای بر زمین مانده است و علیرغم تقلای فراوانی که صورت گرفت اما ایران اسلامی نه تنها به برجام موشکی تن نداد بلکه هماکنون در مرزهای لبنان و عراق و سوریه به پیروز میدان تبدیل شده است و این سیاست حمایت از مظلوم نیز علیرغم میل بدخواهان ادامه خواهد داشت.
چه اینکه مردم ایران به روشنی میدانند برای ایستایی امنیت، بایستی آنرا از فراسوی مرزها تأمین کرد...
***
۱_ http://www.armandaily.ir/fa/print/۷۹۲۵۵
۲_ https://www.khabaronline.ir/detail/۴۵۱۴۷۵/Economy/political-economy
۳_ http://www.farsnews.com/newstext.php?nn=۱۳۹۳۱۰۲۰۰۰۱۲۰۲
۴_http://www.farsnews.com/۱۳۹۴۰۵۱۱۰۰۱۴۱۷
۵_ http://www.farsnews.com/۱۳۹۴۱۰۲۲۰۰۱۵۷۹
۸_ http://www.۵۹۸.ir/fa/news/۱۸۶۵۱۰
۹_ http://www.rajanews.com/news/۱۷۷۵۱۷