سرویس سیاست مشرق - روزانه میتوان از لابهلای گزارشها و عناوین خبری رسانههای مکتوب و حتی غیر مکتوب، نکات قابلتوجهی استخراج کرد؛ موضوعاتی که میتواند برای مخاطبین قابلاستفاده و محوری برای تحلیل باشد، در گزارش روزانه "ویژههای مشرق" نکات و تأملات قابلاستخراج از رسانهها برای مخاطبین عرضه خواهد شد؛ با «ویژههای مشرق» همراه شوید.
*******
** معاون دوتابعیتی سازمان محیطزیست فرار کرد،اصلاح طلبان برای توجیه به خط شدند
«کاوه مدنی» معاون دوتابعیتی رئیس سازمان حفاظت محیطزیست مدتی پس از خروج از ایران، از سمت خود استعفا کرد و تاکید کرد که به ایران بازنمیگردد.
پس از انتشار خبر استعفای کاوه مدنی، رسانه های اصلاح طلب،این اقدام را ناشی از رفتار منتقدان دولت دانسته و مدعی شدند که این جریان موجب فرار نخبگان می شوند.
در همین رابطه روزنامه آرمان در مطلبی نوشت:
«کاوه مدنی معاون بینالملل، نوآوری و مشارکت فرهنگی-اجتماعی سازمان حفاظت محیط زیست کشورمان که چندی پیش خبر بازداشت وی در خصوص برخی اتهامات منتشر شده بود، از سمت خود استعفا کرد و این استعفا مورد پذیرش قرار گرفته تا دانشمند جوان و نخبه کشورمان که عضو کالج سلطنتی لندن و استادیار دانشگاه فلوریدا است، راهش را از مسئولیت در زادگاهش جدا کند. مدنی پس از انتشار تصاویر خصوصی و انتقادات زیاد دلواپسان، در حالی که در سفر کاری در خارج کشور بود، از همانجا استعفا داد و استعفای او پذیرفته شد».
روزنامه قانون نیز در گزارشی با عنوان «گریز نخبگان!» نوشت:
«چندی پیش بود که رسانههای خاص تصاویری را منتشر کردند و در آن مدعی شدند که معاون سازمان محیط زیست با پول بیتالمال به کشورهای آسیای جنوبشرقی رفته و در آنجا به عیشونوش پرداخته است. این معاون سازمان محیط زیست، کاوه مدنی بود که در مهر ۹۶ توسط عیسی کلانتری، معاون رییس جمهور و رییس سازمان حفاظت محیط زیست به عنوان معاون آموزش و پژوهش سازمان حفاظت محیط زیست برگزیده شد. او در این مسیر به فعالیتهای خود ادامه داد تا اینکه بعد از حواشی ایجاد شده از ایران خارج شد و به کشور بازنگشت...به نظر میرسد برخی جریانهای خاص در ایران تلاش دارند تا اجازه ندهند نخبگان ایرانی در سراسر دنیا برای بهبود وضعیت این کشور به میهن خود بازگردند. شاید دولت و مسئولان نیز در این میان توان لازم را برای ایستادن در مقابل این اقدام نامبارک ندارند».
همچنین روزنامه شرق در یادداشتی با عنوان «سال حمایت از نخبگان ایرانی؟» نوشت:
«چندی پیش یکی از متخصصان آب و محیط زیست ایرانی که بهدلیل افتخارات متعدد علمی مدتهاست در رسانهها درباره او نوشته میشد، برخلاف جریان معمول به جای ماندن در خارج، به ایران برگشته و حتی به معاونت معاون رئیسجمهور هم رسید. متأسفانه بهخاطر حاشیههایی که برایش ایجاد شد، مجددا مجبور به ترک وطن شد، من این بار هم اشک ریختم. من هرگز سیاسی نبودهام و نخواهم بود، اما آنچه اتفاق افتاد در سالی که باید همه تلاش کنیم تا دانشمندان این سرزمین با عشق به وطن برگردند و با مدیریت و دانش خود تولید کالای ایرانی باکیفیت را ممکن کنند، خبر تلخی بود».
کاوه مدنی استاد مدیریت محیط زیست امپریال کالج لندن بود که به دعوت سازمان محیط زیست به ایران آمد و- با تمرکز بر موضوع بحران آب- در سمت معاونت آموزش و پژوهش این سازمان آغاز به کارکرد. فعالیت مدنی در این سمت چیزی کمتر از 5 ماه طول نکشید.
برخی رسانههای اصلاحطلب و حامی دولت مدعی هستند این فرد که یکی از متهمان پرونده جاسوسی در پوشش فعالیتهای محیطزیستی بوده است، به دلیل انتشار تصاویری که او را در حال سرو مشروبات الکلی و رقص در یک پارتی در خارج از ایران نشان میدهد، از ایران فرار کرده و بر همین اساس استعفا کرده است. این ادعا در حالی است که این تصاویر متعلق به چند سال گذشته و پیش از بازگشت وی به ایران است و در حالت طبیعی این نمیتواند به عنوان دلیل عدم بازگشت معاون سازمان محیطزیست به تهران باشد. آنچه در این بین جای سوال دارد، چگونگی خروج وی از کشور است. با توجه به خودکشی یکی از عوامل اصلی پرونده جاسوسی محیطزیستی، ابعاد و گستردگی این پرونده هنوز مشخص نشده است و کاوه مدنی نیز یکی از متهمان این پرونده است که حالا به طرز عجیبی از کشور فرارکرده است.
گفتنی است در ماههای گذشته، یک مدیر دوتابعیتی دیگر در وزارت نفت 100 میلیارد تومان از بیتالمال را سرقت کرده و به خارج از ایران فرار کرد.
این افراد در شرایطی در پست های بالای مدیریتی منصوب شدند که تابعیت مضاعف آنها آشکار بود و در حالی این اتفاق افتاد که وزارت اطلاعات موظف است مانع انتصاب افراد دوتابعیتی در مناصب حساس دولتی شود.
** روحانی برای موفقیت در سیاست خارجی باید تنش زدایی دولت هاشمی را تکرار کند
«محمد هاشمی» در مصاحبه با روزنامه آرمان گفت:
«سیاست تنشزدایی مرحوم آیتا... هاشمی رفسنجانی در دولت سازندگی بسیار موفق بود اکنون روحانی برای خروج از بحران در سیاست خارجه ناگزیر باید این سیاست را در دستور کار وزارت خارجه قرار دهد. زیرا در دوران سازندگی به دلیل وجود سیاست تنشزدایی روابط ایران با بسیاری از کشورها اعم از کشورهای حوزه خلیج فارس، اروپا و آسیا و... بهبود پیدا کرد... امروز سیاست دوران سازندگی در دستور کار دولت روحانی نیست... شرایط کنونی در منطقه بسیار دشوار شده است. به همین دلیل راه موفقیت روحانی بازگشت به سیاست تنشزدایی مرحوم آیتا... هاشمی است. لازم نیست که این سیاست در سطح جهان مورد اجرا قرار بگیرد بلکه ایران میتواند در وهله نخست با کشورهایی که روابط دو جانبه دارد، تعاملاتش را بهبود و افزایش دهد. همچنین ایران باید با استفاده از سیاست تنشزدایی روابطش را با کشورهای منطقه ترمیم ببخشدو معادلات اقتصادی و فرهنگی خود را افزایش دهد».
گفتنی است بحث تعامل نزدیک میان ایران و اروپا به طور جدی در دولت اول هاشمی رفسنجانی مطرح شد. دولت هاشمی برای پیشبرد نسخه توسعهای بانک جهانی و صندوق بینالمللی پول موسوم به «سیاست تعدیل ساختاری»، برای جذب سرمایه خارجی در حوزه سیاست خارجی راهبرد «تنشزدایی» را در پیش گرفته بود. در لوای همین سیاست، دولت وقت تن به گفتگوهایی با اروپا داد که به «گفتگوی انتقادی» معروف شد و قرار بود که دو طرف گلایههای و انتقادات خود را از یکدیگر مطرح کنند تا زمینه برای روابط نزدیکتر فراهم شود.
اما در عمل این گفتگوها که می بایست علی الاصول دوجانبه باشد، به واسطه رویکرد اشتباه دستگاه دیپلماسی وقت ما، تبدیل به انتقاد یکطرفه اروپاییها از ما شد. در واقع، اروپاییها با سوءاستفاده از رویکرد دولت وقت که به هوای وعده و وعیدهای مالی کشورهای اروپایی شکل گرفته بود، قصد داشتند گام به گام جلوتر بیایند و جمهوری اسلامی ایران را به مصالحه بر سر اصول وادار کنند. این البته همان سناریویی است همین امروز هم از جانب اروپاییها در حال پیگیری است.
در اواسط دهه ۷۰، نتیجه ۸ سال گفتگوی به اصطلاح انتقادی اروپاییها با ایران به آن جا رسید که در پی اعلام رای دادگاه رسیدگی به ترور چند چهره معارض کرد در رستوران میکونوس در آلمان که بدون هیچ مدرک و شاهد متقنی مقامات ارشد جمهوری اسلامی را به دست داشتن در آن ماجرا متهم کرد، همه کشورهای اروپایی در اقدامی هماهنگ، سفرای خود را بدون تعیین تاریخی برای برگشت، از تهران فراخواندند.
رهبر معظم انقلاب که از ابتدا نظر خوبی به مساله گفتگوی انتقادی نداشتند، در همان زمان در چند سخنرانی خود، دورویی و بدعهدی و غیرقابل اعتماد بودن اروپا را مطرح کردند. برای نمونه، ایشان با اشاره به تهدیدات اروپایی ها در آن برهه فرمودند:«به خیال خودشان، دولت ایران را میترسانند و میگویند ما گفتگوهای انتقادی را قطع میکنیم. به درک که قطع میکنید! اگر انتقادی هست، ما از شما انتقاد داریم. اسم این گفتگوها، از اوّل غلط بود. من از اوّل هم میگفتم که بگویید این گفتگوها، انتقاد دو طرفه است. اگر انتقادات، انتقاد دوطرفه است، ما بیشتر از شما انتقاد داریم، تا شما از ما. شما چه انتقادی دارید؟ انتقاد شما به این است که چرا ما به اصول اسلامی خود پایبندیم! این، افتخار ماست. ببینید دشمنان ملت ایران، چقدر وقیح ، ظالم، غیرمنصف، پررو و بددلند! دشمنان جمهوری اسلامی، این گونهاند.البته ملت ایران که بزرگتر از این دشمنیها را دیده است، مثل کوه ایستاده است».
مقام معظم رهبری در واکنش به اقدام توهین آمیز و گستاخانه کشورهای اروپایی تاکید کردند:«مگر کسی اهمیت میدهد که اینها چه گفتهاند؟ از حالا به بعد هم بایستی با کمال قدرت عمل کند و در مرحله اوّل، سفیر آلمان را فعلاً تا مدّتی نباید راه بدهد که به ایران بیاید. بقیه هم که میخواهند به عنوان یک حرکت به اصطلاح آشتیجویانه برگردند، مانعی ندارد. خودشان رفتهاند، خودشان هم برمیگردند. دیدند که رفتنشان هیچ اهمیتی ندارد. اینها میخواهند برگردند، مانعی ندارد؛ اما در رفتن سفرای ایران به کشورهای آنها، هیچ عجلهای نباید بشود. باید سرِ صبر و فرصت ببینند چه چیزی مصلحت است؛ هر چه که عزّت اسلامی اقتضا میکند - همان طور که همیشه گفتهایم - همان گونه عمل کنند».
نتیجهی این رویکرد مقتدرانه این بود که به فاصله کوتاهی همه سفرای اروپایی که با توپ پر رفته بودند، با خفت و دست از پا درازتر بازگشتند و پیرو منویات رهبر معظم انقلاب، سفیر آلمان آخرین سفیر اروپایی بود که با فاصله زمانی از دیگران به تهران بازگشت.
** تنفس مصنوعی به برجام با القای «اروپای خوب-آمریکای بد»
روزنامه ایران در گزارشی با عنوان «منتظر تحریم جدید علیه ایران نباشید» نوشت:
« "فدریکا موگرینی" مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا...در گفتوگو با خبرنگاران گفت:"در بحث درباره ایران، انتظار حمایت کامل از توافق هستهای را داشته باشید. ما تمام آنچه در توان داریم را انجام میدهیم تا اطمینان حاصل کنیم که توافق کماکان اجرا میشود".مقام بلندپایه اروپایی همچنین گمانهزنیها پیرامون تحریمهای جدید علیه ایران را رد کرد و گفت:"انتظار هیچ تصمیم جدیدی درخصوص اعمال تحریمهای هدفمند علیه ایران را نداشته باشید".»
گفتنی است چندی پیش «محمد جواد ظریف» در مصاحبه با روزنامه اعتماد گفته بود:«در حال حاضر دو گروه برجام را نقض کردهاند؛ امریکاییها و اروپاییها. امریکاییها به دلیل سیاستهای واشنگتن و اروپاییها به دلیل سیاستهای امریکا. اروپاییها در برخی موارد به دلیل سیاستهای امریکا نتوانستند تعهدهای برجامی خود را به ویژه در حوزه روابط بانکی اجرا کنند».
ظریف همچنین سال گذشته-مهر 96- گفته بودهنوز نمیتوانیم یک حساب بانکی در انگیس باز کنیم. در اواخر سال گذشته نیز آلمان در اقدامی گستاخانه و توهین آمیز از سوخت رسانی به هواپیمای حامل ظریف به دلیل هراس از تحریمهای ضد ایرانی امتناع کرد.
چندی پیش روزنامه اصلاح طلب آفتاب یزد در مطلبی نوشت: «اینکه تصور کنیم اروپا کاملاً در طرف ایران قرار خواهد گرفت ساده لوحانه است چرا که پیوند ساختاری اروپا و آمریکا در تبادلات اقتصادی و امنیتی موجب شده این دو قدرت به یکدیگر وابستگی متقابلی داشته باشند».
موگرینی چندی پیش در جمع خبرنگاران در پاسخ به این سؤال که آیا آمریکا به تعهدات خود در برجام پایبند است، فقط خندید و گفت: سؤال بعد!
القای گزاره غلط «اروپای خوب- آمریکای بد» از سوی رسانه های حامی دولت در حالی است که کمیسیون مشترک برجام به ریاست موگرینی تاکنون حداقل در سه جلسه، در رفتاری مزورانه، اعتراض ایران درباره نقض برجام توسط آمریکا را وارد ندانسته و مدعی شده است که همه طرفهای برجام از جمله آمریکا تاکنون به تعهدات خود پایبند بودهاند!
علاوه بر این، در هفته های گذشته، مقامات کشورهای اروپایی عضو 1+5( انگلیس،فرانسه و آلمان) در اقدامی گستاخانه اعلام کردند که برای حفظ برجام، تحریم های جدیدی را علیه ایران در حوزه موشکی تصویب خواهند کرد!
آمریکا و کشورهای اروپایی عضو 1+5 با اجرای ترفند نخ نما اما پرکاربرد «پلیس خوب- پلیس بد» در پی تعمیم برجام به دیگر مولفه های قدرت کشورمان هستند و متاسفانه رسانه های حامی دولت نیز با بازی در زمین دشمن، این ترفند کثیف را اقدامی مثبت جلوه می دهند.
** تصمیمات اقتصادی دولت، دستوری و احساساتی است!
روزنامه جهان صنعت در یادداشتی با عنوان «جای خالی مدیریت یکپارچه در اقتصاد کشور» نوشت:
« وزارت کار هر سال با نشستهایی که برگزار میکند سعی در ارائه بهترین درصد برای افزایش دستمزدها دارد و این افزایش به طور مستقیم از جیب و زندگی روزمره مردم تامین میشود. متاسفانه در نهایت این مردم هستند که هزینهها را پرداخت میکنند. تولیدکننده نیز در شرایطی قرار میگیرد که به دلیل افزایش قیمت کالای خود قدرت مانورش کاهش پیدا کرده بنابراین در چرخه رقابت دچار مشکل میشود. این چرخه در ادامه مسیر خود شرایطی را ایجاد میکند که سفره مردم روزبهروز کوچکتر شده و معیشت با مشکلات جدی روبهرو شود.به وضوح باید گفت از مشکلات اساسی اقتصاد کشور تصمیمات سیاسی، احساساتی و دستوری است. این مثلث سالهاست در اقتصاد کشور ریشه دوانده و تا زمانی که رنگ نبازد و اقتصاد بر اساس تصمیمات منطقی ادامه حیات ندهد هیچ تغییر مثبتی را شاهد نخواهیم بود. نقشآفرینی پررنگ این مثلث در تصمیمگیریهای اقتصاد کشور موجب شده دولت به شکلی کاملا دستوری در راستای تکنرخی کردن ارز قدم بردارد و به نظر میرسد تفکر اندیشه بلندمدت پشتوانه این تصمیمگیری نباشد.اقتصاد کشور باید با مدیریت افراد کاردان و کارآمد پیش رود. این کشتی تا زمانی که هر سرنشین به سویی پارو بزند و تفکری یکپارچه بر اساس مدیریت در آن حکمفرما نباشد هرگز به خشکی نخواهد رسید و به سردرگمی و غرق شدن نزدیک میشود.»
گفتنی است در روزهای گذشته، «فریال مستوفی» رییس کمیسیون سرمایهگذاری اتاق ایران در یادداشتی در روزنامه اعتماد نوشته بود: «به نظر میرسد دستور جدید دولت مبنی بر تثبیت قیمت ارز و تعیین قیمت ۴۲۰۰ تومانی برای شرایط فعلی بازار ارز تنها تکرار تجربههای گذشته تک نرخی کردن ارز است و حاصل دیگری ندارد. ناگفته پیداست که نرخ ۴۲۰۰ تومان دلار ماندگار نخواهد بود، چراکه در حال حاضر ارزش دلار واقعی بالاتر از قیمت ۴۲۰۰ تومان اعلام شده است. در حقیقت موضوع اصلی این است که همیشه عرضه و تقاضا تعیینکننده قیمت ارز بوده و اینکه بخواهیم با تعیین یک قیمت بازار را به سمت و سویی هدایت کنیم که شرایط آن وجود ندارد حاصلی جز شکست به دنبال نخواهد داشت».
کارشناسان معتقدند که لجامگسیختگی بازار ارز با صدور بخشنامه و اطلاعیه حل نمیشود. گفتنی است جهانگیری در سال ۹۵ با صدور دستورالعمل ارزی نرخ دلار را ۳۶۰۰ تومان تعیین کرد ولی این دستورالعمل پس از مدت کوتاهی به فراموشی سپرده شد و فقط به منبعی برای ایجاد رانت برای عدهای سودجو تبدیل شد.
در هفته های گذشته روزنامه اعتماد در گزارشی با عنوان «دولت آمد تا بذر امید بکارد» نوشته بود:«حالا بیش از ۶ ماه از استقرار رسمی کابینه دوازدهم میگذرد، نه تنها چیزی به سبد اقتصادی خانواده اضافه نشد، بلکه هنوز رنگ و بوی تغییر وضعیت معیشتی هم در سفره مردم دیده نمیشود. قیمتها هرازگاهی افزایش پیدا میکند و دریافتیهای مردم چندان تغییری نمیکند. روز به روز بر تنگنای وضع اقتصادی خانوادهها افزوده میشود».
کارنامه ضعیف دولت در حوزه اقتصادی، حتی صدای روزنامه های اصلاح طلب را نیز درآورده است.