کارشناس فوتبال کشورمان گفت: گلزنی علیرضا جهانبخش و دیگر مهاجمان لژیونر کشورمان در لیگ های هلند، یونان، بلژیک و سوئد فلسفه کی روش برای تیم ملی بهتر داشتن را اثبات می کند.

سرویس ورزش مشرق – پیرو درخشش لژیونرهای فوتبال کشورمان در لیگ های اروپایی و قرار گرفتن شان در جایگاه نخست، دوم یا گلزنان برتر لیگ های قاره سبز علاوه بر اینکه باعث دلگرمی فوتبالدوستان برای در اختیار داشتن تیم ملی بهتر در جام جهانی است اشاره مستقیم به ضعف فوتبال در سطح باشگاهی در داخل کشورمان دارد که البته موضوع و چالش مهم بین مربیان داخلی و سرمربی تیم ملی مان است.

جلال چراغپور در گفت و گو با مشرق، درباره این موضوع به دلایل این موفقیت ها و چرایی نگرانی کی روش درباره وضعیت تمرینی بازیکنان شاغل در لیگ داخلی پرداخت.

متن صحبتهای وی در ادامه می آید:

*لژیونرهای اروپا در استخری بزرگ

با رصد کردن لژیونرهای کشورمان می توان دریافت بازیکنانی که در حوزه خلیج فارس توپ می زنند در قیاس با آنهایی که راهی اروپا می شوند کاملا مشخص است اروپا رفته ها در یک استخر بزرگتر به شنا کردن می پردازند و این موفقیت در انتظارشان است آنهایی که سقف ترانسفر به کشورهای عربی را می شکنند و راهی اروپا می شوند جایگاه بهتری هم در فوتبال پیدا می کنند.

*فوتبال اروپا نقشه است نه بازی!

تیم های باشگاهی در اروپا روی نقشه فوتبال بازی می کنند بنابراین دارای نظم و نظام خاصی هستند ولی در داخل ایران این فوتبالیست ها هستند که PLAY یعنی بازی می کنند. فوتبال باشگاهی ایران روی خلاقیت فوتبالیست هایش به جلو می رود و بحث نفر مطرح می شود نه تیم! حال اینکه در اروپا تیم ها GAME را اجرا می کنند یعنی در قابل تیم در یک مسابقه شرکت می کنند.

*ایرانی قابلیتهای بالایی دارد

دلیل اینکه علیرضا جهانبخش در دل این سبک فوتبال جا می افتد این است که هم از نظر هوشی دارای قابلیت های بالایی است و هم از نظر بدنی می تواند پابه پای نقشه فوتبال اروپایی جلو برود. این خصوصیت مختص به جهانبخش نیست و می بینیم که دیگر بازیکنان لژیونر ایرانی در اروپا هم به این سطح رسیده اند.

*جهانبخش اعتمادسازی کرد

جهانبخش وقتی از ایران رفت که خیلی جوان بود. او خلاقیت لازم را داشت که انتخاب شد و با انضباط و فرهنگ خانوادگی هم که داشت توانست به خوبی با سبک زندگی ورزشی در اروپا هماهنگ شود و در قالب تیم طوری ظاهر شد که دیگران هم به او اعتماد کردند. هر جا لازم بود پاس بدهد پاس داده و هر جا لازم بوده خودش بزند این کار را کرده است. وقتی تیم این رفتار را از او می بیند جهانبخش را در خودش می پذیرد و آنها هم به او پاس می دهند و مورد اعتمادشان قرار می گیرد تا در نهایت حرکات ترکیبی در تیم شان بوجود بیاید.

*سردار و جهانبخش تولید ایران نیستند

سردار آزمون هم در جوانی راهی اروپا شد. با همین خصوصیات خانوادگی و شخصیتی که در فوتبالش خلاقیت و نظم موج می زد شاید با کمی تفاوت در نحوه بازی. هر دو آنها در ایران خیلی کم به میدان رفتند یا اصلا بازی نکردند. بنابراین می توانیم بگوییم که آنها تولید ما نیستند ولی از نسل و نژاد ایران هستند.

*وریا می تواند به دفاع راست های دنیا تنه بزند

اگر بحث خصوصیت های فردی را از موضوع آموزش در فوتبال جدا کنیم می بینیم که بطور مثال اگر وریا غفوری همین حالا برود و در فوتبال پِلَن دار (نقشه دار) با اجراهای دو یا سه نفره فوتبال بازی کند چیزی کمتر از دفاع راست های خوب دنیا کم ندارد. چون حرکات او تا پایانه شش قدم حریف ادامه دار است. او حتی از روزهای اوج خسرو حیدری، دوران جوانی جواد زرینچه یا حسین کعبی هم فوتبال بهتری ارائه می دهد و یک گام جلوتر است. اینها در مجموع برمی گردد به اینکه آیا در اجرا می توانیم در ایران از این مهره ها استفاده درست کنیم یا نه؟

*گسترش فکری لژیونرها

قرار گرفتن در چنین فضایی به فوتبالیست ایرانی کمک می کند تا با گسترش فکری فوتبال بهتری هم ارائه بدهد. چیزی که ما در داخل به بازیکن نمی دهیم.

*پستهای کلیدی را رهن داده ایم!

با نگاهی به پستهای کلیدی در تیم های مطرح باشگاهی می بینیم که ما بهترین نقاط را به بازیکنان خارجی رهن داده ایم و اجازه ظهور را از فوتبالیست های ایرانی گرفته ایم. در پرسپولیس و استقلال که شاخصه اصلی فوتبال باشگاهی ایران در آسیا هستند می بینیم منشا، رسن، تیام و جپاروف کلیدی ترین پستها را در اختیار دارند. این یعنی رهن دادن بهترین نقاط زمین به فوتبالیست های خارجی!

*کی روش کدام مهاجم داخلی را دعوت کند؟

وقتی بازیکنان ایرانی بیرون از کشور در این سطح می درخشند کی روش هم در داخل تیام و منشا را در نوک حمله می بیند! یا یکی ایرانی نزدیک به جپاروف را در داخل نمی بیند که بتواند کار او را پشت مهاجم انجام بدهد دلسوزانه می گوید لیگ ایران چیزی برای برداشت ندارد! این نباید باعث دلخوری ما شود. اتفاقا نشان می دهد او دلش بیش از خود ما برای فوتبال ایران می سوزد.

*بدنسازهای ایران باید دوباره دوره ببینند

امروز دانش بدنسازی در دنیا تا جایی پیشرفت کرده که هر ماه اتفاقات جدیدی در این باره رخ می دهد. کی روش جزو 10 مربی برتر جهان است و اگر درباره بدنسازی غلط ما در داخل حرفی می زند درست می گوید. به جای مقابله با او، بدنسازهای ما که حتی دکترای این رشته را دارند باید باز هم در دوره های یک ماهه و دوماهه علم شان را به روز کنند. چرا "اینیستا" در بارسا در 34 سالگی می تواند هر 4 روز یکبار فوتبالی مشابه با 4 روز قبلش بازی کند ولی بازیکن جوان ما رباط صلیبی پاره می کند؟!

*بدنسازی روز یعنی بقا و دوام!

امروزه درباره بدنسازی به دوام آوردن بدن زیر انفجارهای فوتبالیست تأکید دارند. اگر کی روش می گوید کدام دفاع ایران می تواند در یک بازی 10 بار با رونالدو به هوا بلند شود این مطلب غلط ترجمه شد! در واقع او به دوام یک بازیکن در طول 90 دقیقه اشاره داشت. ممکن است یک تیم 70 دقیقه هم درون زمین عالی باشد ولی در 20 دقیقه نهایی که بدن کم می آورد 3 گل می خورد. این همان دوام است که متأسفانه مربیان ایرنی آن را قبول ندارد و می گویند بازیکن ما دچار افت شده است! اصلا در فوتبال امروز دنیا که بازیکنان در لیگ های معتبر هر 80 ساعت یک بازی می کنند چیزی به نام افت نمی شناسند!