گروه جهاد و مقاومت مشرق - شهید محمدجواد تندگویان نمادی از خدمت صادقانه، مسئولیتپذیری و ایثارگری است. او در حساسترین برهه تاریخ کشور به جای پشت میزنشینی و دل بستن به تشریفات، حضور در مناطق جنگی و سرکشی به مراکز تحت مسئولیتش را ترجیح داد. وزارتخانهای که یکی از حساسترین پستهای سیاسی ایران است ولی هیچکدام از این القاب و عناوین کوچکترین اهمیتی برای تندگویان نداشت. او در روزگار جوانی، جای حساب و کتابهای روزمره انسانها برای زندگی فانیشان، کمک به میهن و هموطنانش را سرلوحه کار قرار داد و سعادتمندی امروزش را به چیز دیگری نفروخت.
سالهای زیادی از دفاع مقدس نگذشته و جوانهای آن زمان هنوز خاطرات دوران طلایی جنگ که با فرهنگ برادری و ایثارگری گره خورده بود را به یاد دارند. فرهنگ نابی که مادیات کمترین جای را در آن داشت و رایحه دلانگیزش تاریخ را از معنویت و عشق پر میکرد. این دوران پرشکوه الگوهای بسیاری را به نسلهای آینده معرفی کرده است.
درباره شهید تندگویان بیشتر بخوانیم:
اسارت ۱۱ ساله یک وزیرِ شهید
پذیرایی مادر «محمدجواد» از ماموران امنیتی
روایتهای «نخستین اسیر زن ایرانی»
روزی که وزیر نفت به خاک سپرده شد
شهید تندگویان یک راهنما و الگوی کامل از جوان مؤمن و انقلابی است. کسی که کردارش به خوبی مسئولیتپذیری و درستی در کار، داشتن وجدان کاری و سلامت در رفتار را نشان میدهد بدون کوچکترین ادعا و هیاهویی در جهت کمک به میهن و مردم به تمام امور دنیا پشت پا زد و نامی نیک برای خود به یادگار گذاشت.
زمانی که شهید رجایی مسئولیت وزارت نفت را به شهید تندگویان واگذار کرد، به خاطر مشی خدمتگزارانهاش لقب مکتبیترین وزیر را گرفت. محمد جواد از خانوادهای محروم بود و درد محرومان را میشناخت. عادت نداشت پشت میز بنشیند و به امضا کردن نامهها بسنده کند؛ این بود که تنها چند روز پس از وزیر شدنش، به مناطق نفتخیز جنوب رفت تا از نزدیک به بررسی اوضاع بپردازد. در زمان وزارت یک ماشین بنز با راننده در اختیار ایشان قرار دادند اما آقای وزیر تنها یک روز سوار آن ماشین شد و میگفت انگار سوزن در صندلی این ماشین گذاشتهاند، به همین خاطر نمیتوانم این ماشین را تحمل کنم. تأکید کرد همان پیکان خودمان بهتر است. یک پیکان درخواست کرد و عمداً هم خودش رانندگی میکرد.
حضور در مناطق جنگی و سرکشی به پالایشگاههای نفتی که زیر بمباران دشمن بود یکی از برنامههای ثابت شهید تندگویان بود. میخواست خودش کاملاً در صحنه باشد و همه چیز را از نزدیک ببیند. 40 روز بیشتر از حضورش در وزارتخانه نگذشته بود که در راه سرکشی به پالایشگاه آبادان توسط بعثیها اسیر شد.
عراقیها ابتدا نمیدانستند چه شخصیتی را به اسارت گرفتهاند، پس از اینکه فهمیدند وزیر نفت جمهوری اسلامی ایران را اسیر کردهاند، پیشنهاد آزادی او را در قبال آزادی تعدادی از خلبانهای عراقی مطرح کردند. همسر شهید تندگویان در این باره میگوید: در همان روزهای ابتدایی اسارت همسرم، شهید رجایی به خانه ما آمد و پس از احوالپرسی و جویا شدن حال بچهها گفت عراقیها حاضرند شهید تندگویان را در قبال آزادی هشت نفر از خلبانهای عراقی آزاد کنند. من در پاسخ ایشان گفتم اگر بنده این شرط را بپذیرم خود آقای تندگویان نمیپذیرد که در قبال آزادیاش، کسانی آزاد شوند که میخواهند پس از بازگشت به کشورشان دوباره مردم بیگناه ما را بمباران کنند.
جنگ پایان یافت و خبری از بازگشت وزیر نفت نشد. روزهای سختی را در اسارت گذراند و به گفته کسانی که از وضعیت ایشان باخبر بودند عراقیها تندگویان را برای تحت فشار قراردادن به سختی شکنجه میکردند. مهندس تندگویان به خاطر شدت جراحات و شکنجههایی که شده بود در سال 1370 به شهادت رسید. پزشکی قانونی ایران، علت شهادت محمدجواد تندگویان را خفگی به وسیله رشته طناب اعلام کرد و سن ایشان را هنگام شهادت بین ۳۱ تا ۳۷ سال دانست.
فرماندهان زیادی در هشت سال دفاع مقدس به درجه رفیع شهادت نائل آمدند،اما شهید تندگویان زنجیره ایثار، خدمت و شجاعت را دوران جنگ کامل کرد تا دفاع مقدس در همه ابعاد الگوهایی دستیافتنی برای معرفی داشته باشد. سبک زندگی و شیوه مدیریت تندگویان برای مدیران امروزی میتواند یک متر و معیار سالم برای سالمزیستن و مردمی بودن باشد به شرطی که در گنجینه دفاع مقدس را بگشاییم و از گنجهایش استفاده کنیم.
منبع: روزنامه جوان