کد خبر 851261
تاریخ انتشار: ۱۰ اردیبهشت ۱۳۹۷ - ۰۰:۲۱

در کجای دنیا این آزادی غلط و نادرست وجود دارد که یک نفر در هر کسوتی (هنرپیشه، بازیگر، ورزشکار، مدرس دانشگاه و...) بیاید و درباره یک شبکه جاسوسی اظهار نظر کند و مقامات کشور را مورد طعن و لعن قرار دهد.

به گزارش مشرق، «حسین شمسیان» در یادداشت روزنامه «کیهان» نوشت:

«من با چهار ستون سرباز و تجهیزات از شرق و غرب و شمال و جنوب به سوی شهر در حرکتم،اما شما فقط روی این چهار ستون حساب نکنید بلکه ستون دیگری هم داریم که در داخل شهر و حتی در میان جمع شما هستند که برای ما فعالیت می‌کنند! آنها «ستون پنجم» ما هستند. اگر از چهار ستون اعزامی واهمه ندارید از این ستون پنجم بترسید که در تمام امور و شئون شما «نفوذ» دارند و راه ورود چهار ستون را به داخل شهر هموار می‌کنند.»


آنچه خواندید، بخش‌هایی از نامه‌ای است که فرمانده سپاه ژنرال فرانکو (رهبر جریان فاشیستی اسپانیا ) در خلال جنگ‌های سه ساله داخلی این کشور خطاب به جمهوری‌خواهانی که شهر مادرید را در اختیار داشتند، نوشته بود. متن نامه خیلی زوتر از آنچه که جمهوری‌خواهان فکرش را می‌کردند عملیاتی شد و «ستون پنجم» دشمن موفق شدند با ایجاد «وحشت گرسنگی» و «ناکارآمد نشان دادن جمهوری‌خواهان» برای رفع قحطی،روحیه مردم را درهم شکسته تا به سادگی دروازه‌ها برای ورود سپاهیان ژنرال فرانکو باز شود!


عبارت «ستون پنجم» که با این نامه وارد فرهنگ لغات سیاسی شد، بعدها در همه کشورهای جهان مصادیق متعددی پیدا کرد و همه از آن به عنوان جماعتی منفور و خائن به وطن یاد کردند.


در جنگ تحمیلی عراق علیه کشورمان هم بودند جماعتی که با رفتار گوناگون، بعنوان ستون پنجم دشمن عمل کردند و بارها باعث وارد آمدن ضرباتی به ایران یا ناکام ماندن عملیات‌های ما شدند.


واقعیت این است که جنگ پایان نیافته و ما هر روزه در معرض تهدید دشمنانی هستیم که به چیزی کمتر از نابودی ایران و ایرانی راضی نیستند.


قطعا اصلاح‌طلبان از بیان این حقیقت ناخرسندند و همچون همیشه، دوست ندارند مردم با حقیقت مواجه شوند! آنها دلشان می‌خواهد با کلماتی مثل «توهم توطئه» به هر آدم بیدار و فهمیده‌ای برچسب بزنند،اما حقیقت را نمی‌توان پنهان کرد، آن هم وقتی از زبان روسای‌جمهور آمریکا در همه ادوار،ما محور شرارت بوده‌ایم و باید ریشه ملتمان کنده می‌شده!


آمریکا به گواهی تاریخ ۴۰ ساله انقلاب اسلامی، هیچ روزی را برای دشمنی با ما از دست نداده و بدون اغراق در همه این سال‌ها «چهار ستون» از چهار جهت برای سرنگونی ما گسیل داشته است،اما راه به جایی نبرده و نخواهد برد ان‌شاءالله.


اگر موضوع همین بود،مثل همه این سالها جوابش را می‌دادیم اما ماجرا به همان «ستون پنجم» مشهور بر می‌گردد که دشمن خیلی به آن دل خوش کرده است. اگر در زمان جنگ ستون پنجم، عملیات را لو می‌داد و گرای نقاط حساس و مهم شهرها را می‌داد،اکنون به تعبیر رهبر انقلاب، ستون پنجم در پی «تغییر باورهای مسئولان و نفوذ در مراکز تصمیم‌ساز و تصمیم‌گیر» است.


این را با صدها قرینه و نمونه می‌توان ثابت کرد.


اکنون ستون پنجم در یک گام مهم،به مرحله «افکارسازی» هم فکر می‌کند.


شاید تا به حال به صورت موضوعی به این مسئله توجه نکرده‌اید، اما با این مقدمه برای شما هم این ابهام پیش می‌آید که چه اتفاقی افتاده که عده‌ای در کشور، فقط و فقط منتظرند تا یک نفر به جرم جاسوسی برای بیگانه، همکاری با دشمن و عناوین مشابه بازداشت شود تا بوق و کوس بدست بگیرند و در رثای آزادی ناله کنند!


فلان هنرپیشه سینما و تلویزیون که به اقرار خودش ،بیش از ۵ سال است حتی یک کتاب نخوانده واز تلفظ یک نام ساده عاجز است،ناگهان کارشناس امنیتی می‌شود!فلان ورزشکار،فلان مجری و...ودهها نمونه دیگر هر اقدام دستگاه‌های امنیتی و اطلاعاتی یا دستگاه قضایی را تخطئه می‌کنند و بذر رعب در دل مردم می‌کارند!کار آنها شبیه عوامل جریان فاشیستی اسپانیا نیست!؟


راستی این‌همه آدم مطلع از همه امور داریم!؟ آدم‌هایی که توانایی دارند تنها چند لحظه پس از انتشار خبر دستگیری یک شخص مرتبط با بیگانه،تشخیص بدهند که او بی‌گناه است!؟


کار وقتی بدتر می‌شود که برخی نمایندگان مجلس هم ژست‌های فضای مجازی را به ادای وظیفه نمایندگی ترجیح دهند و اگر برای دلار ۶ هزار تومانی مهر سکوت به لب زدند، در برابر هر اقدامی برای تامین امنیت مردم،به دفاع از دشمن بپردازند!


راستی ستون پنجم چه تعریفی جز این دارد!؟ جماعتی که آگاهانه و ناآگاهانه، حرف دشمن را می‌زنند و جاده او را هموار می‌کنند!


آن هم درست در زمانی‌که شواهد از در و دیوار می‌بارد! نگاهی به برخی پروژه‌های مهم و کلیدی چند سال اخیر بکنید تا بدانید دشمن چه خیز بزرگی برای بهره‌گیری از ستون پنجم و باز کردن دروازه‌های کشور به روی لشگر جنایتکار خود برداشته است.


بعوان نمونه، چتر علم و سواد و تخصص، یکی از بهترین حربه‌ها برای نفوذ است. زیر همین پوشش بود که ده‌ها سند و پروتکل بین‌المللی به کشور قالب شد و اصلا نهضت جهانی شدن به راه افتاد!


۱- سند ۲۰۳۰ را به یاد دارید!؟ عده‌ای به عنوان دانشمند و متخصص آن را تجویز کردند و جاده صاف‌کن‌ها بدون طی مراحل قانونی، آن را اجرا کردند و می‌کنند! کسی نیست که اندک بهره‌ای از انصاف و خرد داشته باشد و متوجه زیان‌های بی‌شمار آن سند نباشد، اما ستون پنجم مصمم به فتح سیستم آموزش فرزندان این سرزمین بوده و هست!


۲- حدود ۶۰ سال است که کنوانسیون بذر(UPOV) در جهان مورد قبول و پذیرش برخی کشورهاست. ایران حتی قبل از انقلاب هم آن را نپذیرفته بود و کشاورزی ما با هر سختی، به حیات خود ادامه داده بود. اکنون کدام ستون پنجم است که فشار می‌آورد تا این سند در قالب لایحه دولت یازدهم، در مجلس به تصویب برسد!؟کدام جماعت است که ریشه کشاورزی چند هزار ساله ایران را نشانه رفته و قصد نابودی آن را دارد!؟


۳- ماجرای اف.‌ای.تی.اف را به یاد دارید!؟ وزیر اقتصاد دولت یازدهم، برخلاف تصریح دو اصل قانون اساسی و بدون اطلاع مراجع رسمی در جریان یک سفر کاری ایران را به مفاد اف.‌ای.ی.اف متعهد کرد! مدتی بعد خبر این اقدام عجیب از سوی رسانه‌های بیگانه منتشر شد و تازه از پرده برون‌افتاد که چه اتفاق مهمی رخ داده است! تعهدی که داده شد،گرفتن دست دشمن و آوردنش به پستوی خانه و نشان دادن زیر و بم زندگی اقتصادی ایران بود که سخاوتمندانه انجام شد! وقتی کیهان درباره همین سند خیانت‌بار افشاگری کرد، حضرات جوابیه فرستادند که «ما در حال بازکردن گره‌های کور تحریمی هستیم و این مهم، از درک امثال شما خارج است و نیاز به تدبیر دولت تدبیر و امید دارد»! حالا می‌بینیم ثمره آن تدبیر این شده که مقامات ارشد بانکداری ما باید به انگلیس بروند و در کلاس آموزشی شرکت کنند تا هرچه دقیق‌تر و بهتر، همه اطلاعات تراکنش‌های مالی کشور را به دشمن تقدیم کنند و در مقابل ،به گفته رئیس‌جمهور محترم «با گونی دلار بیاوریم»! این تدبیر کدام ستون پنجم برای فتح سیستم بانکی ایران بود!؟


۴- در همین فقره اخیر درباره پیمان پالرمو، دیدید چه اتفاق عجیبی رخ داد!؟ واقعا در کدام کشور دنیا شاهد این هستیم که متن پیمانی تعهدآور برای کشور را به نحوی ترجمه کنند که کسی متوجه خطرات آن نباشد و بعد که مرکز هوشیار و آگاهی مثل شورای نگهبان، مشت خاطیان را باز کرد، ادعا شود «غلط تایپی» بوده است!؟ حقیقتا تاریخ باید این کارها را به عنوان صفحات سیاه و عبرت‌آموز خود ثبت و ضبط کند تا فردا آیندگان و فرزندان ما بدانند آمریکایی‌ها برای شکست انقلاب اسلامی،چه کارها که نکردند و چه راهها که نرفتند! تا بدانند انقلاب اسلامی از چه طوفان‌ها و گردنه‌هایی عبور کرده است!


۵- و بالاخره در همین ماجراهای جاسوسان حوزه محیط زیست و آب، دیدیم که نفوذ تا مرحله معاونِ معاون رئیس‌جمهور هم رخ داد و حتی پروژه فرار متهم پرونده با ورود مستقیم وزارت اطلاعات و درخواست لغو ممنوع‌الخروجی کاوه مدنی عملیاتی شد! در همین پروژه بود که دیدیم جماعت سلبریتی و برخی نمایندگان و افراد شهرت‌طلب، هیاهو به‌راه انداختند و برای نخبه(!) فراری از کشور مرثیه خواندند و چنان وانمود کردند که گویی هرکه در ایران درس خوانده بی‌سواد است و هرکه از آن سوی دنیا مدرک دارد،نخبه است! این همه توهین به ایران و ایرانی برای انجام یک ماموریت، تعجب‌آور نیست!؟ این همه تزریق روحیه حقارت و بدبختی و فلاکت، عجیب نیست!؟راستی ستون پنجم قرار بود چه کار کند!؟


این صورت مسئله‌ای بود که کم و بیش همه می‌دانند و چیدن قطعات پازل کنار یکدیگر، موارد خاص و مهمی را به ما نشان می‌دهد که سر آن به پروژه ناراضی کردن مردم و ناکارآمد نشان دادن نظام برمی‌گردد و رد پای مدیریت آن، به اتاق فکرهای مهم آمریکا و انگلیس می‌رسد.


اما سه پرسش درباره ستون پنجم وجود دارد:


نخست آنکه، در کجای دنیا این آزادی غلط و نادرست وجود دارد که یک نفر در هر کسوتی (هنرپیشه، بازیگر، ورزشکار، مدرس دانشگاه و...) بیاید و درباره یک شبکه وسیع و مخوف جاسوسی که زیر نظر پیچیده‌ترین سازمان‌های جاسوسی در تلاش برای براندازی نظام حاکم هستند، اظهار نظر کند و مقامات کشور را به‌خاطر هوشیاری و اقدام به‌موقع، مورد طعن و لعن قرار دهد و افکار عمومی را علیه آنها سازمان‌دهی کند!؟


دوم آنکه اگر نیروهای نظامی کشور، مسئول مبارزه با آن «چهار ستون» نظامی و آشکار دشمن هستند،چه کسی مسئول مبارزه با «ستون پنجم» است!؟ یعنی هیچ کس مسئولیت ندارد یک نفر را که علی‌الدوام بذر ناامیدی و نفرت از اقدامات مراکز امنیتی و قضایی در دل مردم می‌کارد، مورد سؤال قرار دهد!؟ واقعا معنای آزادی این است که هرکس درباره هرچیز، هرچه دلش خواست بگوید!؟ در کجای دنیا آزادی اینگونه مسخره و وارونه معنا می‌شود!؟ کدام عقل سلیم اجازه می‌دهد زحمت چند ماهه و حتی چند ساله یک سرویس امنیتی و گمنام برای کشف یک شبکه جاسوسی، به وسیله مثلا یک مدرس دانشگاه، ورزشکار یا هنرپیشه سینمایی یا تلویزیونی بر باد برود!؟ آیا ستاره‌های هالیوود این اجازه را دارند!؟ متاسفانه مماشات و تعارف دستگاه قضایی باعث این وضع شده تا جایی‌که حتی عده‌ای به خود جرات دفاع از تروریست‌های سفاک و قاتلان فرزندان ایران را هم می‌دهند!


و بالاخره، آیا قرار است با دستگیری یک یا دو جاسوس،شبکه او رها شده و به کار خود ادامه دهد!؟ اگر نه (که منطقا هم باید اینگونه باشد)چرا زمینه‌سازان تصویب و ارائه طرح‌های بنیان‌برانداز فرهنگی و اقتصادی و امنیتی، کماکان به فعالیت خود ادامه می‌دهند و بازهم از این لقمه‌ها برای مردم می‌گیرند!؟ دیگر چه اتفاقی باید بیفتد تا یک نفر ستون پنجمی قلمداد شود!؟