امروز 31 اردیبهشت ماه سالروز عملیات «الله‌اکبر» است که با هدف به تصرف درآوردن ارتفاعات الله‌اکبر در منطقه عمومی سوسنگرد در سال 1360 طراحی و اجرا شد.

به گزارش گروه جهاد و مقاومت مشرق، سرهنگ زرهی «کاظم جنابی»در این باره می‌گوید:پس از به بن‌بست رسیدن تمامی تلاشهای استکبار و نظام استعمار علیه جمهوری اسلامی ایران، در سال اول انقلاب با وعده به صدام که ژاندارم منطقه خاورمیانه شود او را تحریک به جنگ علیه انقلاب نوپای ایران کرد. صدام با سرسپردگی به دستور ابرقدرت‌های جهانِ کفر و عدم درک صحیح از نیروی ایمان و ثبات عقیده اسلامی ملت ایران قرارداد مرزی «1975 الجزایر» را فسخ و در سی و یکم شهریور ماه سال 1359 به سرحدات سرزمین ایران اسلامی تجاوز کرد.

ارتش عراق با پیش طرح هجوم سراسری، از مرزهای غربی و جنوبی کشور تعرض خود را با خیال تصرف سه روزه خوزستان و در نهایت سقوط انقلاب اسلامی آغاز کرد. اما به‌دلیل دلاورمردی، آمادگی رزمی و پایبندی به ارزش‌های والای انقلاب اسلامیِ نیروهای زمینی، هوایی، دریایی و پدافند ارتش جمهوری اسلامی ایران، سپاه و نیروهای مردمی نتوانست به اهداف پیش‌بینی شده‌ی خود دست یابد که این موضوع سبب تغییر سیاست و اتخاذ تصمیمات جدید در فرماندهی هجوم و تجاوز شد.

شکست عراق در عملیات‌های پیشروی در مسیر جاده آبادان ماهشهر و تصرف آن شهر و بندر امام‌خمینی (ره)، صرف آبادان و اهواز از آخرین گام‌های دشمن در تعرض به میهن عزیزمان و سبب اتخاذ وضعیت پدافندی در نیروهای عراقی شد و با شناختی که از توان رزمی و آمادگی دفاعی رزمندگان اسلام پیدا کرده بود، برای همیشه از پیشروی به سوی اهواز صرف نظر کند.

با ایجاد چنین شرایطی، ارتش عراق که از پیشروی وا مانده بود، با اشغال ارتفاعات «الله‌اکبر» و اتخاذ موقعیت پدافندی(دفاع) به آن شد تا با تبادل آتش پراکنده روزانه مواضع خود را تحکیم بخشد، امّا تسلیم شدن در برابر این وضعیت اصلاً برای نیروهای مسلح ما قابل قبول نبود! و می‌بایستی با اقدام متقابل، دشمن را از مناطق اشغالی بیرون براند.

این‌گونه بود که در روز 31 اردیبهشت ماه 60 برای مناطق سوسنگرد، ارتفاعات «الله اکبر» و «پل‌نادری» دو عملیات آفندی الله اکبر (خیبر) و «تپه‌های انگوش» طراحی و به مرحله اجرا درآمد. عملیات «الله‌اکبر» نخستین عملیات هماهنگ یگانهای ارتش و نیروهای سپاه و با همراهی نیروهای جنگ‌های‌نامنظم دکتر چمران در منطقه خوزستان بود که در بعضی از کتب تاریخ جنگ به‌ نامهای «خیبر» و یا «امام علی(ع)» از آن یاد می‌شود.

منطقه وسیع حمیدیه، سوسنگرد و بستان به طول 60 کیلومتر از همان ابتدای جنگ تحمیلی مورد توجه عراق بود. حد شمالی این منطقه رودخانه کرخه و جنوب آن محدود به امتداد رودخانه کرخه‌کور و از غرب به باتلاق هورالهویزه مربوط می‌شد. دسترسی عراق از هر نقطه این مناطق به جاده اصلی اهواز حمیدیه و سوسنگرد بستان سبب محاصره سایر نیروها در قسمت‌های غربی منطقه می‌شد. دشمن موقعیت سوسنگرد و ارتفاعات الله اکبر را راهی برای دسترسی به شهر اهواز می‌دانست و این منطقه را بارها مورد تعرض خود قرار داده بود.

این عملیات در منطقه عمومی سوسنگرد با هدف تصرف ارتفاعات الله اکبر در ساعت 4 بامداد مورخه 31 اردیبهشت 60 با رمز «یا رسول الله(ص)»آغاز شد و تا صبح روز پنجم خرداد ماه 1360 ادامه یافت. فرماندهی عملیات را فرمانده لشکر 92 زرهی اهواز از نیروی زمینی ارتش به‌نام سرلشکر شهید «مسعود منفرد نیاکی» بر عهده داشت.

نیروهای خودی در محورهای تعیین شده با سرعت پیشروی کرده و تپه‌های الله اکبر را به تصرف خود در آوردند و عملیات با کسب نتایج همچون آزادسازی 100 کیلومتر مربع تپه‌های الله اکبر و منطقه شهیطیه (شحیطیه) از اراضی شمال سوسنگرد و انهدام کامل یگانهای دشمن، کشته و زخمی شدن بیش از 300 نفر از نیروهای دشمن ،اسارت 550 نفر از نیروهای بعثی عراق، انهدام حدود 100دستگاه تانک و نفربر،دو دستگاه تانک «تی 62»، 10 دستگاه نفربر «پی ام پی 1» و به غنیمت گرفتن مقدار زیادی تجهیزات و مهمات دشمن به پایان رسید. همچنین دهکده «آلبوعفری شمالی» (چهار کیلومتری جنوب سوسنگرد) که در اشغال عراقی‌ها بود آزاد شد.

در این عملیات 39 نفر از نیروهای خودی شهد شیرین شهادت را چشیدند و با بال‌های ایمان و تقوا به سوی پروردگار خویش پر کشیدند و 156 نفر نیز مجروح شدند. در منطقه عملیاتی سوسنگرد دو گردان از تیپ 1 مکانیزه لشکر 1 عراق حضور داشتند که یک گردان آن حدود 50 درصد استعداد خود را از دست داد.

تداوم وضعیت نیروهای ایرانی و عراقی در غرب رودخانه کرخه به‌ویژه در منطقه شوش چندان به نفع رزمندگان ارتش اسلام نبود. هر چند عراقی‌ها در این منطقه به اجبار زمین گیر و متوقف شده بودند ولی برای خروج نیروهای متخاصم در این محور، 45 دقیقه قبل از عملیات الله‌اکبر، عملیات آفندی یک روزه تحت عنوان تپه‌های انگوش توسط لشکر 21 حمزه (ع) ارتش جمهوری اسلامی ایران طراحی و اجرا شد، که نسبت به موارد مشابه بسیار موفقیت آمیزتر بوده و نتایج بهتری را حاصل کرد.

یگان‌های اقدام کننده در ساعت مقرر به دشمن نزدیک شده و آن‌ها را غافلگیر کردند و موفق شدند با وارد کردن تلفات و ضایعات به دشمن تپه‌های مشرف به آبادی «زغن» و «انگوش» را تصرف کنند.این عملیات نیز که با رشادت‌ها و دلاوری‌های نیروهای ایرانی با موفقیت‌های تأثیرگذار به انجام رسید، از آن دسته عملیات‌هایی است که اهمیت و حساسیت آن همواره مورد کم لطفی قرار گرفته است.

در اهمیت این عملیات می‌توان به موقعیت شهر دزفول اشاره کرد که به طور متناوب زیر آتش توپخانه دشمن قرار داشت و در نتیجه‌ی آن افراد زیادی به شهادت رسیده و منازل مسکونی نیز تخریب شدند.

در نهایت این عملیات با کسب نتایج زیر به پایان رسید رسید:

تپه‌های مشرف به آبادی انگوش به تصرف رزمندگان اسلام درآمد و تثبیت شد و سر پل منطقه غرب شوش نیز توسعه قابل ملاحظه‌ای یافت.

بیش از 210 نفر از نیروهای دشمن کشته و حدود 150 نفر مجروح و 126 نفر نیز از دشمنان اسلام و ایران عزیز به اسارت درآمدند.

در این عملیات همچنین دو دستگاه تانک به همراه سه قبضه خمپاره‌انداز و دو دستگاه خودروی دشمن منهدم شد و مقادیر قابل توجهی سلاح، مهمات و وسایل و تجهیزات دشمن به غنیمت درآمد.

نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی ایران که از آغاز جنگ تحمیلی نقش پر رنگ و مهمی را در دفاع از مرزها و کیان جمهوری اسلامی ایران به‌عهده داشت در این روز سرنوشت‌ساز نیز مأموریت‌های خود را که پشتیبانی از عملیات نیروی زمینی در منطقه الله اکبر و غرب سوسنگرد بود به بهترین نحو به اجرا گذاشت.

شرح دلاور مردی و ایثار رزمندگان اسلام طی دوران دفاع مقدس در برابر حجوم همه‌جانبه‌ی استکبار و خصم جهانی که این‌بار دستانش را از آستین حزب بعث عراق بیرون آورده بود، چنان تلخ و شیرین است که آدمی را میان اشک‌ها و لبخندها معلق می‌دارد.

امیر سرلشکر شهید مسعود منفرد نیاکی از فرماندهان دلیر و شجاع ارتش جمهوری اسلامی ایران همواره مسئولیت‌ها و مأموریت‌های محوله را به نحو شایسته اتمام رساند و امورات سازمان را به مسائل شخصی ترجیح می‌داد. او به همسرش می‌گفت: «این سربازانی که هم اکنون در مصاف با دشمن بعثی هستند همه فرزندان من هستند و من وظیفه دارم در کنار آنها باشم، همراه با آنها بجنگم، دشمن را ناکام کنم و پیروزی را برای اسلام و مردم فداکار خود به ارمغان بیاورم.»

این جملات که حاکی از صلابت، ایمان و اخلاص کامل است جملاتی است که شهید سرلشکر مسعود منفرد نیاکی فاتح قهرمان جبهه‌های جنوب و متخصص بزرگ نبردهای زرهی، در آغاز عملیات الی بیت المقدس هنگامی که از مرگ دختر نوجوانش آگاه شد در پاسخ به همسر خود ادا نمود و گفت :«فرزند از دست رفته‌ام کسانی را دارد که در کنارش باشند ولی من نمی‌توانم در این بحبوحه جنگ، فرزندان سرباز خود را تنها بگذارم‌.»

سرلشکر منفرد نیاکی فرمانده «لشکر 92» زرهی اهواز همواره در خط مقدم و در کنار سربازان خود می‌جنگید و به آنها روحیه می‌داد و آنها را به پیشروی و انهدام دشمن تحریک می‌کرد. او در کنار افسران و درجه داران و سربازان رشید خود در لشکر اهواز موفق شده بود در عملیات‌های «طراح»، «طریق القدس»، «تنگه چزابه»، «فتح المبین»، «والفجر مقدماتی» و «والفجر یک» به همراه سایر رزمندگان به قلب دشمن بتازد و با وارد نمودن ضربات سنگین بر پیکر ارتش متجاوز بعثی، خاک پاک خوزستان را از لوث وجود آنان پاک سازد.

این فرمانده شجاع و مردمی ارتشی با استفاده از دانش نظامی وسیعی که با طی دورههای سه ساله دانشگاه افسری مقدماتی و عالی رسته زرهی، فرماندهی و ستاد و دانشگاه پدافند ملی به‌دست آورده بود، و این دانش وسیع را با خلاقیت به تعهد، شجاعت و قدرت مدیریت کم نظیر در جبهه‌های نبرد، به منصه‌ظهور گذارده بود مورد توجه و عنایت مقام معظم رهبری که در آن زمان عهده‌دار ریاست جمهوری بودند قرار داشت‌. به‌طوریکه در پاسخ به درخواست ارتش جهت ادامه خدمت، این فرمانده رشید در دوران بازنشستگی ضمن موافقت مقرر فرمودند، شایستگی خدمات ممتد وی در جبهه‌های نبرد مورد توجه قرار گیرد. پس از این فرمان سرلشکر منفرد نیاکی به سمت جانشین رئیس اداره سوم ستاد مشترک ارتش جمهوری اسلامی ایران منصوب شد.

از آن‌جا که مقدر شده بود با لباس زیبای شهادت این جهان را ترک کند، ششم مرداد 64 به هنگام نظارت بر عملیات تمرینی لشکر 58 ذوالفقار پس از سی و سه سال سربازی به درجه رفیع شهادت نایل آمد.»

منبع: ایسنا