سرویس سیاست مشرق - «وبلاگ مشرق» خوانشی روزانه در لابهلای اخبار و مطالب رسانههای کشور است. ما درباره این خوانش البته تحلیلها و پیشینههایی را نیز در اختیار مخاطبان محترم میگذاریم. شنبه تا چهارشنبه ساعت ۷:۳۰ با بسته ویژه خبری-تحلیلی مشرق همراه باشید.
***
بهناز جعفری: تعصباتی مثل عدم «تعزیهخوانی زنان» کمرنگتر شود!
«بهناز جعفری»، از بازیگران تئاتر و سینما که چندی قبل نیز در جشنواره کَن حضور داشت، به تازگی در بخشی از یک مصاحبه با روزنامه شرق گفته است:
«در مصاحبههای مختلفی که در طول جشنواره کن داشتیم متوجه شدم که خود اروپاییها سالیانسال نتوانستند در رسیدگی به حقوق زنان با توجه به قوانین مدونی که دارند موفق ظاهر شوند و به سادگی از سنتهای رایج خود رهایی یابند. نمونه بارز آن فیلم «شکسپیر عاشق» است که زنها تا یک سنی اجازه بازی در صحنه تئاتر را نداشتند؛ اتفاقی که امروز در نمایشهای آیینی و سنتی ما مثل تعزیه نیز وجود دارد که نقش زنها توسط پسربچهها خوانده و اجرا میشود و من امیدوارم تا جایی که امکان دارد سایه این تعصبات و سنتها کمرنگتر شود.»[1]
*باید اذعان کرد که ایکاش سلبریتیها بگذارند «تعزیه»، این هنر اسلامی و ایرانی برای مردم باقی بماند.
ما قضاوت درباره اظهارات خانم جعفری و ایفای نقش و خوانندگی زنان در هنر تعزیه را بر عهده مخاطبان محترم وامیگذاریم...
***
طرح یک ادعای دیگر علیه قالیباف؛ زد و بند با پیمانکاران شهرداری برای جمنا
سایت خبرآنلاین به تازگی در گزارشی با عنوان «اسپانسر نداشتن جمنا را باور کنیم یا هزینههای انتخاباتیاش را؟» به صحبتهای غلامعلی حدادعادل درباره هزینههای مالی جمنا اشاره کرده است که میگوید: «پای جمنا در اداره وضعیت مالیاش می لنگد».
خبرآنلاین، سپس به فعالیتهای جمنا میپردازد و در بخشی از گزارش با اشاره به «محمدباقر قالیباف»، شهردار سابق تهران مینویسد:
«قالیباف مهره ای نبود که گفته شود باشد یا نباشد. او شهردار تهران بوده و ارتباطات خوبی داشت؛ شاید حتی بتوان پا را فراتر گذاشت و گفت که قالیباف اسپانسر خوبی هم برای جمنا بود. این گمانه را می توان از صحبت های محمود میرلوحی عضو شورای شهر تهران دریافت؛ او با انتقاد از هزینه هایی که اصولگرایان در انتخابات کردند، به خبرآنلاین گفت: واقعا اگر زمانی قرار باشد محاسبه شود که برای اینکه فردی از شهرداری به پاستور برود چه آقای قالیباف باشد و چه آقای احمدی نژاد چه هزینه هایی شده است سر به آسمان می گذارد! از آش رشتهها و شله زردهایی که آقای احمدی نژاد پخش می کرد که بگذریم بحث قرارداد بستن با پیمانکارها حکایت دیگری است. وقتی حجم قراردادهای عمرانی شهرداری تهران به اندازه حجم بوجه عمرانی دولت است می توان حدس زد چه اتفاقی رخ داده است. 50 درصد از قراردادهایی که بسته شده با ترک تشریفات بوده است و قراردادها را چندین برابر بیشتر با پیمانکاران خاص میبستند که نشان می دهد در پشت پرده زدو بند دیگری در جریان بود. برای مثال بخشی از کارهای انتخاباتی به آنها سپرده می شد.
این صحبت وقتی در کنار اختلاف و دلخوری قالیباف و فاصله گرفتن او از این جمنا قرار می گیرد این گمانه را در ذهن تقویت می کند که شاید مشکل مالی امروز جمنا از نبود اسپانسری قوی مانند قالیباف و ... باشد»[2]
*پیش از این نیز تهمتی با عنوان «املاک نجومی» توسط اصلاحطلبان علیه قالیباف مطرح شد اما نهتنها حتی یک برگ از آن نیز به اثبات نرسید بلکه مشخص شد قالیباف پیش از اصلاحطلبان در حال پیگیری تخلفات برخی تعاونیهای شهرداری بوده است و مقامات قضایی کشور نیز بعد از بررسی بیشتر پرونده اعلام کردند که نه تنها هیچ فساد سازمان یافتهای در شهرداری تهران وجود نداشته است بلکه از چند تخلف رخ داده نیز هیچیک به شخص قالیباف مرتبط نبوده است.
پس از آن، محمدعلی نجفی، شهردار مستعفی تهران نیز اقدام به جمعآوری گزارشی گسترده علیه قالیباف تحت عنوان «گزارش 100 روزه» کرد.
گزارشی که آنهم به سرنوشت دروغ املاک نجومی مبتلی شد و حتی یک برگش نیز علیه قالیباف ثابت نشد.
جالب آنکه در تنها یک برگ از این گزارش که ادعایی علیه نیروی انتظامی مطرح شده بود؛ هنگامی که از سوی ناجا طرح شکایت شد؛ شهردار نجفی بلافاصله پا پس کشید و از این گفت که منظورش چیز دیگری بوده است!
اکنون نیز شاهد طرح مسئلهای دیگر به نام اسپانسری قالیباف برای جمنا آنهم از طریق زد و بند با پیمانکاران شهرداری تهران هستیم...
ادعایی که صد البته باید بررسی شود اما بعید نیست که آنهم به سرنوشت قضایای قبلی دچار شود.
صحبتهای میرلوحی علیه قالیباف البته مسبوق به سابقه است. او پیش از این نیز مدعی شده بود که قالیباف «خرابه» تحویل تهران داده و 100 استخدام غیر قانونی هم داشته است.
این عضو اصلاحطلب شورای شهر تهران در مقطعی دیگر نیز مدعی گم شدن 205 میلیون تومان در شهرداری تهران و در دوره قالیباف شده بود![3]
نکته قابل تأمل درباره اظهارات اصلاحطلبان علیه قالیباف آنست که هیچیک از این اظهارات تاکنون توسط نهادهای نظارتی، امنیتی و قضایی تأیید نشدهاند.
برخی محافل تحلیلی معتقدند، هدف از تخریب قالیباف، «ترور مدیریت جهادی» بعنوان نوشدارو و حلالمسائل تمام مشکلات کشور است.
مفهومی که اگر در جسم و روح مدیریت کشور تزریق شود، ایران اسلامی شاهد پیشرفتهای بزرگی خواهد شد.
***
عبدی: جامعه ایران به بنبست رسیده و نمیتواند به بقای خود ادامه دهد!
«انقلاب و حکومت جدید» زمزمه تازه اصلاحطلبان روی میز مشکلات کشور
«عباس عبدی»، فعال چپ و از تئوریسینهای اصلاحطلب به تازگی به خبرگزاری دولتی ایرنا گفته است:
«آنچه در باره جامعه ایران می دانیم این است که نهادهای اصلی در جامعه ما غیر کارکردی شده اند و با ادامه این روند جامعه نمی تواند به بقای خود ادامه دهد. درواقع به درختی میماند که به آن آب نمیرسد و به تدریج پژمرده و خشک میشود.»
او همچنین تصریح میکند: ما با یک بحران و بن بست مواجهیم که شواهد آن را از سالهای گذشته بارها در قالب فروپاشی اجتماعی یادآوری کردهام.[4]
*قبل از عباس عبدی، محمدرضا خاتمی و سعید حجاریان صراحتاً از حکومت بعدی ایران و زنده ماندن اصلاحات در این حکومت بعدی! صحبت کردهاند.[5]
غیر از این افراد، علیرضا بهشتی، دیگر فعال جریان چپ نیز چند ماه قبل از این گفت که نظام جمهوری اسلامی ایران دچار «بحران مشروعیت» شده است.[6]
جالب آنکه این اصلاحطلبان و مقامات دولتی هستند که به تازگی دست به تقبیح ناامید سازی میزنند و از این میگویند که ناامیدی سازی یک خیانت بزرگ و یا مثلا کار رقبای روحانی است!
اما مشخص نیست از نظر آنها تأکید خبرگزاری دولت بر مصاحبه درباره ناامیدی مردم ایران و یا احتمال انقلاب و فروپاشی در ایران، چه معنایی میتواند، داشته باشد؟!
در سرجمع این شواهد گفتنیست که پیش از این، کلیپی از سوی مرکز بررسیهای استراتژیک ریاستجمهوری با مدیریت حسامالدین آشنا منتشر شده است که در آن با تشبیه جامعه ایران به یک هواپیمای در حال سقوط هشدارهایی به «کاپیتان» داده میشود. (اینجا)
تمام این صحبتها در حالیست که مقام معظم رهبری اخیراً درباره پروژه «ناامیدسازی» هشدارهایی را مطرح کردهاند.
معظمله در دیدار با دانشجویان نیز تصریح کردند:
«امیدتان را اصلاً نباید از دست بدهید. اینکه همینطور دائماً یأس را بیایند تزریق بکنند در داخل جامعه -که دارد میشود این کار- این کاری خصمانه است؛ حالا ممکن است آن کسی که این کار را میکند، واقعاً دشمن نباشد امّا کار دشمنانه دارد میکند هر کسی که یأس را [تزریق میکند] که «آقا نمیشود، فایده ندارد، همه چیز بههم ریخته است»؛ نه، این کار [دشمنانه است].»[7]
تحلیلگران معتقدند یک جریان خاص سیاسی در ایران طی 5 سال گذشته دست به سیاهنمایی گستردهای از شرایط کشور و بویژه از مسئله اقتصادی زده است تا بتواند پروژه «اعتراض ظالمانه» را در خیابانها شکلدهی کند.
پروژهای که پیشلرزه آن در دیماه 96 رخ داد و کسانی به خیابانها آمدند که جملگی شاغل بودند و شعارهایشان نیز نه اقتصادی که سیاسی بود...
سیاهنمایی اشاره شده در کنار بزرگنمایی از مشکلات کشور توانسته این فضا را در ذهن برخی القا کند که اوضاع ایران بحرانیست و به بنبست! رسیده است.
این در حالیستکه ایران اسلامی مثل تمام کشورهای دیگر جهان اگرچه دچار مشکلاتی از جنس سوء مدیریت و ناکارآمدی برخی مدیران و عدم اعتماد و اتکاء به توان درونی هست اما با بحران مواجه نیست و در مسیر پیشرفت قرار دارد.
نرخ بیکاری 12 درصدی فعلی در ایران طی 7 سال گذشته کاهشی 2 درصدی را نشان میدهد. اقتصاد ایران به گواه صندوق بینالمللی پول در رتبه هجدهم جهانی قرار دارد و ضریب جینی یا همان شاخص شکاف طبقاتی در ایران هم هماکنون در رتبهای بهتر از چین، روسیه و حتی آمریکا قرار دارد.
سن امید به زندگی در ایران نیز به گواه بانک جهانی عدد 76 سال را نشان میدهد.
جالب آنکه جریان خاص اشاره شده هرگز اقدام به بیان این شاخصها نمیکند و صرفاً مشغول اظهار مقولاتی است که با هیچ بخشی از واقعیتهای کشور تطابق ندارند و هدفی غیر از سیاهنمایی تعمّدی برای آنها متصور نیست.
اینکه خط سیر اشاره شده به هدف خود یعنی «حکومت بعدی» برسد یا خیر؟! مقولهای است که میزان ورود خواص و روشنگری آنها، سرنوشتش را مشخص میکند.
***
1_ http://sharghdaily.ir/fa/main/print/188659
2_ https://www.khabaronline.ir/detail/775542/Politics/parties