سرویس جنگ نرم مشرق - امروزه جنگ نرم و نبرد اطلاعاتی یکی از ارکان اصلی قدرت هر کشوری محسوب میشود و بر خلاف گذشته که حکومتها برای کشورگشایی به حمله نظامی روی میآوردند، اکنون دولتها و حتی بازیگران غیردولتی برای مرزنَوَردی اقدام به انجام عملیاتهای اطلاعاتی میکنند. جنگ نرم نسبت به جنگ نظامی به مراتب کمهزینهتر و در عین حال مؤثرتر است و همین مسئله موجب شده تا قدرتهای بزرگ برای پیشبرد اهدافشان بیشتر به سوی جنگ غیرنظامی سوق پیدا کنند.
اندیشکدههای آمریکایی تا کنون بارها و بارها گزارشهای مفصلی را درباره ظرفیتهای دوستان و دشمنان آمریکا در جنگ نرم نوشتهاند. یکی از آخرین گزارشها در اینباره، گزارش ۳۰۰ صفحهای اندیشکده شناختهشده و تأثیرگذار «رَند» وابسته به دولت آمریکاست. این اندیشکده در گزارشی با عنوان «درسهایی از دیگران برای عملیاتهای آینده ارتش آمریکا درون و از طریق محیط اطلاعاتی[۱]»، عملیاتهای اطلاعاتی دوازده بازیگر غیردولتی را بررسی و از آنها درسهایی را برای ارتش آمریکا استخراج میکند. این دوازده بازیگر عبارتند از: چهار متحد (رژیم صهیونیستی، ناتو، کانادا و آلمان)، چهار بازیگر مهم دولتی (چین، کره شمالی، ایران و روسیه) و چهار بازیگر مهم غیردولتی (حزبالله، القاعده، داعش و سازمانهای مکزیکی قاچاق مواد مخدر). آنچه در ادامه میآید خلاصهای از نکات مهم گزارش رَند درباره عملیاتهای اطلاعاتی ایران و حزبالله است.
لازم به ذکر است که مشرق صرفاً جهت اطلاع نخبگان و تصمیمگیران عرصه سیاسی کشور از رویکردها و دیدگاههای اندیشکدههای غربی این گزارش را منتشر میکند و دیدگاهها، ادعاها و القائات این گزارش لزوماً مورد تأیید مشرق نیست.
ضعف ارتش آمریکا در محیط اطلاعاتی
اندیشکده رَند پیشگفتار گزارش خود را با این جمله آغاز میکند: «امروزه محیط اطلاعاتی برای [دستیابی به] نتایج عملیاتهای نظامی، پیچیدهتر، گستردهتر، فراگیرتر و مهمتر از هر زمان دیگری شده است. از آنجایی که ارتش آمریکا همان میزان برتریای را که در حوزه زمینی [و جنگ سخت] دارد، در حوزه محیط اطلاعاتی ندارد، جا برای تقویت و فرصت برای یادگیری از دیگران برای ارتش آمریکا وجود دارد.» این اندیشکده سپس پیش از آنکه به دوازده پروندهای بپردازد که اصل گزارشش را تشکیل میدهند، نُه پیشنهاد را خطاب به ارتش آمریکا مطرح میکند که در حقیقت نتیجه این گزارش هستند:
تأکید و اولویت بخشیدن به تأثیرات درون و از طریق محیط اطلاعاتی.
ترویج دیدگاهی درباره قدرت اطلاعاتی به عنوان بخشی از «تسلیحات ترکیبی» [استفاده ترکیبی از تسلیحات جنگی].
روتینسازی و استانداردسازی فرآیندهای مرتبط با عملیاتها درون و از طریق محیط اطلاعاتی به منظور دربرگرفتن و یکپارچهسازی آنها با سایر فرآیندهای روتین کارکنان.
گره زدن اهداف سیاسی، فیزیکی و شناختی به شکلی منسجم به یکدیگر و مخابره شفاف این اهداف ترکیبی به «نیروهای مانور» [مسئولان اخلال در تصمیمگیری دشمن].
تلاش هماهنگ با وزارت دفاع، و به طور عمومیتر دولت آمریکا، برای دستیابی به اختیارات گستردهتر با هدف عملیات در محیط اطلاعاتی تا یک گام پیش از دشمنی علنی.
وادار کردن نیروهای ذخیره به انجام عملیاتهای اطلاعاتی، عملیاتهای پشتیبانی اطلاعات نظامی و [عملیاتی کردن] دیگر ظرفیتهای اطلاعاتمحور.
تخریب یا جابهجایی دیوار آتش میان [عملیاتهای] امور عمومی و دیگر ظرفیتهای اطلاعاتمحور.
افزایش حجم و کارآمدی آموزش و تحصیل در زمینه عملیاتها درون و از طریق محیط اطلاعاتی و حوزه قدرت اطلاعاتی با هدف انعکاس اهمیت فزاینده این ظرفیتها برای ارتش و ملت آمریکا، و همچنین نقش بزرگتری که در درگیریهای آینده بازی خواهند کرد.
برداشتن گامهای لازم برای پر کردن شکافهای ظرفیتی موجود [میان آمریکا و بازیگران بینالمللی دیگر] در زمینههای کلیدی، از جمله فضای سایبری، نفوذ، امنیت عملیاتی، و فریب نظامی، از طریق گستردهتر، جذابتر و معتبرتر کردن زمینههای شغلی موجود در حوزه عملیاتهای اطلاعاتی و ظرفیتهای اطلاعاتمحور، و تخصصهای موجود در حوزه مشاغل نظامی.
عملیاتهای اطلاعاتمحور ایران
نویسندگان گزارش اندیشکده رَند توضیح میدهند که ایران بخش قابلتوجهی از منابع، توجه و انرژی خود را به فضای مجازی اختصاص داده است، اما «این کشور قابلیتهای سایبریاش را نه برای تهاجم واقعی، بلکه بیشتر برای به نمایش گذاشتن ظرفیتهایش و استفاده به عنوان بازدارندهای به کار میگیرد که شامل، هم «داشتن» ظرفیتهای تنبیهی [و تقابلی علیه دشمنان] میشود و هم نمایش عزم و اراده استفاده از این ظرفیتها. ایران از ظرفیتهای اطلاعاتمحور فنی خود نیز دقیقاً به همین شکل استفاده کرده است.»
کارشناسان آمریکایی رَند در زمینه جنگ نرم و نبرد اطلاعاتی همچنین اعتراف میکنند: «هکرهای ایرانی بسیار فراتر از تخریب ظاهری وبسایتها و یا «حملات توزیعشده منع سرویس» [DDoS که هدف آن ایجاد اختلال در خدمترسانی یک خدماتدهنده اینترنتی به کاربرانش است] پیشرفت کردهاند؛ این هکرها اکنون قادر هستند نرمافزارهای پیشرفتهای را برای بازرسی و یافتن نقاط ضعف، تزریق بدافزار، و به دست گرفتن کنترل سیستمهای آمریکایی طراحی کنند.»
در همینباره بخوانید:
ایران در آستانه دستیابی به فناوری نظامی هوش مصنوعی و «یورش فوجی» +عکس و فیلم
اندیشکده رَند که معتقد است «در کنار رهبر عالی و نزدیکان وی، سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، دومین نهاد قوی درون ایران است»، در خصوص ظرفیتهای اطلاعاتمحوری که در اختیار و مورد استفاده ایران هستند، مینویسد: «ایران عمدتاً بر اثر دو اتفاق مهم («جنبش سبز» سال ۲۰۰۹ و حمله استاکسنت در سال ۲۰۱۰) سرمایهگذاری خود در حوزه ظرفیتهای سایبری تهاجمی و تدافعی را به شکل چشمگیری افزایش داد. فضای سایبری مستقیماً در استراتژی گستردهتر ایران برای عملیات درون و از طریق محیط اطلاعاتی گنجانده شده و چنانکه کارشناسان میگویند: تهران فعالیتهای سایبری خود را با توجه به پیامهایی که میخواهد به دشمنان خود مخابره کند، تشدید یا تضعیف میکند.»
شبکههای خبری بینالمللی بازوهای قدرتمند رسانهای ایران
در ادامه، درباره فعالیتهای رسانهای ایران نیز میخوانیم: «اگرچه ایران به شدت در ظرفیتهای سایبری خود سرمایهگذاری میکند، اما شبکه خبری عربیزبان این کشور یعنی العالم، همچنان «محور ارتباطات استراتژیک تهران در جهان عرب» است. پیامهایی که ایران [در العالم و صدای و سیمای داخلیاش] مخابره میکند، اغلب به تئوریهای توطئه اشاره دارد و مدعی است که آمریکا و اسرائیل در تلاش هستند تا حکومت این کشور را تضعیف و آن را با دولتی طرفدار غرب و دوست با واشینگتن و تلآویو جایگزین کنند.»
ایران چندین شبکه خبری بینالمللی دارد که برای ترویج جهانبینی خود و تبلیغ فرهنگ و تمدن ایرانی از آنها استفاده میکند.این اندیشکده آمریکایی در اشاره به نمونههایی از اقدامات ایران در حوزه عملیاتهای اطلاعاتی، مینویسد:
«ایران از طریق "صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران" بیسروصدا به دنبال اجرای یک دستورکار توسعهطلبانه در مقیاس جهانی و تبلیغ فرهنگ و تمدن ایرانی در میان مخاطبان بینالمللیاش است. ایران علاوه بر شبکه خبری العالم که روی عراق، لبنان، فلسطین و آفریقا تمرکز دارد، چهار شبکه خبری بینالمللی دیگر نیز دارد، از جمله یک شبکه اسپانیاییزبان که در اسپانیا و آمریکای لاتین برنامه پخش میکند [«هیسپانتیوی»]، و یک شبکه ۲۴ ساعته انگلیسیزبان، یعنی پرستیوی که سال ۲۰۰۷ راهاندازی شد. عملیاتهای رسانهای بینالمللی ایران با وبسایتهایی تکمیل میشوند که هم به زبان مخاطبان هدف و هم به زبان فارسی در دسترس هستند.»
نویسندگان گزارش رَند یکی از مثالهای قابلتوجه از نمایش قابلیتهای ایران را پوشش مذاکرات میان واشینگتن و بغداد پس از عقبنشینی نیروهای آمریکایی از عراق میدانند و در این خصوص تصریح میکنند: «ایران میتواند عملیاتهای اطلاعاتیاش را متناسب با مخاطبان خاص و با هدف تمرکز بر مسائل مهم سیاستی، از جمله مذاکرات هستهای تهران با غرب و یا توافقنامه «وضعیت نیروها» میان ارتش آمریکا و دولت عراق، تنظیم کند. سال ۲۰۰۹ زمانی که مذاکرات در زمینه این توافقنامه [وضعیت نیروها] داشت انجام میشد، هم شبکه تلویزیونی العالم و هم شبکه «المنار» حزبالله، در تلاش برای خارج کردن کامل این توافقنامه از مسیر خود، برنامههای به شدت انتقادیای را پخش کردند.»
در همینباره بخوانید:
ایران از کشورهای قدرتمند در حوزه سایبری
رَند اذعان میکند که ایران در آینده به توسعه ظرفیتهای سایبری خود ادامه خواهد داد، چراکه تهران در حال حاضر بر این حوزه تمرکز کرده است و تلاشهایش در این زمینه ثمرهبخش نیز بودهاند. این اندیشکده مینویسد: «از ایران اغلب در کنار روسیه، چین و کره شمالی به عنوان بازیگری دولتی با ظرفیتهای مستحکم سایبری نام برده میشود.» رَند با اشاره به اینکه «غرب (و به طور خاص آمریکا) در حالت آمادهباش دائم مقابل حملات سایبری ایران قرار دارد» مدعی میشود: «ایران به عنوان بخشی از اقدامات خود، از سپاه پاسداران برای هدف قرار دادن سیستمهای کنترل صنعتی، هم در بخش عمومی و هم در بخش خصوصی، از جمله سیستمهای کنترل نظارت و جمعآوری اطلاعات استفاده کرده است که برای عملکرد تأسیسات و اتوماسیون صنعتی ضروری هستند.»
اندیشکده وابسته به واشینگتن ادامه میدهد:
«در واکنش، آمریکا نیز ماه مارس سال ۲۰۱۶ گام بیسابقهای برداشت و چندین شهروند ایرانی را که ادعا میکرد به عنوان هکر برای سپاه پاسداران و دولت ایران کار میکنند، مورد تعقیب قانونی قرار داد. این هکرها متهم به انجام حملات سایبری علیه اهدافی در آمریکا هستند که از این قرارند: «بورس نیویورک» [بزرگترین بورس اوراق بهادار در دنیا]، «نزدک» [NASDAQ، دومین بورس بزرگ اوراق بهادار در دنیا]، «جیپی مورگان چیس» [بزرگترین بانک آمریکا و دومین بانک ارزشمند دنیا]، «بانک آمریکا» [دومین بانک بزرگ آمریکا]، و «ایتیاندتی» (AT&T، بزرگترین کمپانی ارتباطاتی دنیا)، و همچنین «سَد خیابان بومن» در منطقه «رای» در نیویورک، جایی که هکرها دسترسی ازراهدور و غیرمجاز به رایانهای پیدا کردند که درهای ذخیره سد را کنترل میکرد.»
قدرت ایران در محیط اطلاعاتی، بازدارندهای قوی مقابل آمریکا
قدرت ایران در محیط اطلاعاتی به عنوان بازدارندهای قوی، غرب و آمریکا را وادار کرده تا پیش از رقص شمشیر مقابل تهران، عواقب این کار را با دقت بسنجند.صرفنظر از اینکه ادعاهای رَند درباره حملات سایبری هکرهای ایران علیه اهداف آمریکایی صحت داشته باشد یا نداشته باشد، این اندیشکده در بخشی از گزارش خود با موضوع «درسهایی از عملیاتهای ایران درون و از طریق محیط اطلاعاتی» به کارآمدی این عملیاتها اذعان میکند و هشدار میدهد:
«ظرفیتهایی که ایران در انجام عملیات درون و از طریق محیط اطلاعاتی، به خصوص در عرصه سایبری، از خود نشان داده، کافی است تا آمریکا و غرب وقتی «رقص شمشیر» مقابل تهران را سبک و سنگین میکنند، [برای بررسی ظرفیتهای ایران در محیط اطلاعاتی] «مکثی جدی» بنمایند. بر همین اساس، منطقی است که نتیجه بگیریم، ظرفیتهای ایران بازدارندهای مؤثر مقابل دستاندازی غربیها محسوب میشوند، به خصوص از آنجایی که این کشور همچنان منابع قابلتوجهی را به توسعه بیشتر این ظرفیتها اختصاص میدهد.»
رَند در توضیح «ویژگیهای متمایزکننده» عملیاتهای ایران درون و از طریق محیط اطلاعاتی مینویسد: «ایران از مخابره پیام به عنوان نوعی عملیات اطلاعاتی استفاده میکند و عموماً در نزدیکی مرزهایش تهاجمیتر است. حوادث متعددی در اینباره قابلتوجه هستند. سال ۲۰۰۷، نیروهای دریایی ایران، ۱۵ نفر از ملوانان و تفنگداران دریایی انگلیس را در حال انجام مأموریت روتین بازرسی کشتیهای تجاری در آبهای عراق، به زور اسلحه دستگیر کردند. ایران ادعا کرد که این نیروها به طور غیرقانونی وارد آبهای این کشور شدهاند. این حادثه همان زمانی اتفاق افتاد که تهران به خاطر عدم همکاری با بازرسیهای آژانس بینالمللی انرژی اتمی، تحت فشار شدیدی از سوی شورای امنیت سازمان ملل قرار داشت.»
اندیشکده آمریکایی رَند همچنین یادآور میشود: «ژانویه سال ۲۰۱۶، نیروی دریایی ایران ۱۰ نفر از ملوانان آمریکایی را پس از آنکه موتور قایقشان با مشکل مواجه شد و وارد آبهای این کشور شدند، بازداشت کرد. ایرانیها از این عملیات بازداشت، فیلمبرداری کرده و این فیلم را در تلویزیون دولتی خود نشان دادند. در یکی از کلیپهای پخششده، یکی از ملوانان آمریکایی به خاطر این اتفاق عذرخواهی میکند. این بازداشت تنها چند روز پیش از موعد احتمالی اجرایی شدن توافق هستهای انجام شد و احتمالاً هدف از این کار، حفظ آبرو یا مخابره این پیام بود که «ایران خود را تسلیم غرب نخواهد کرد.»
درسهایی که ارتش آمریکا باید بگیرد
کارشناسان آمریکایی اندیشکده رَند یکی از درسهای مهمی را که ارتش آمریکا باید از عملیاتهای ایران در محیط اطلاعاتی بگیرد، استفاده تهران از ظرفیتهای فنی اطلاعاتمحور به منظور مخابره پیام و در نتیجه باز شدن راههای جدیدی مقابل این کشور برای واکنش به تهاجم در حوزههای گوناگون میدانند. گزارش رَند بار دیگر متذکر میشود: «ایران سرمایهگذاریهای قابلتوجهی را در حوزه ظرفیت انجام عملیاتهای سایبری آغاز کرده است. این کشور مانند دیگر بازیگران دولتی، از تواناییهای سایبری خود به شکل تهاجمی استفاده میکند. با این حال، ویژگی خاص این کشور، استفادهاش از ظرفیتهای سایبری بیشتر برای مخابره پیام و بازدارندگی تا تجاوز واقعی است. ایران با نمایش قسمتی از ظرفیتهای سایبریاش به دشمنان بالقوه این کشور، امیدوار است آنها را وادار کند از برخی از انواع تجاوزها علیه تهران صرفنظر نمایند.»
نویسندگان گزارش، فصل ایران را نهایتاً با این جملات به پایان میرسانند: «ایران در برونسپاری، استفاده از شبهنظامیان نیابتی و شعبه زدن [و گسترش شبکه وابستگانش] با هدف گسترش دامنه ظرفیتهای اطلاعاتمحورش عالی است. نیروی قدس سپاه پاسداران یک یگان نخبه نظامی است که حکومت ایران از آن برای آموزش نیروهای نیابتی در خارج از این کشور به عنوان ابزاری در جهت ترویج سیاست خارجی و امنیتی تهران در سراسر خاورمیانه استفاده میکند. ایران از جمعیتهای شیعه و نیروهای چریکی غیردولتی در عراق، یمن، لبنان، سوریه، بحرین و نقاط دیگر حمایت میکند؛ اگرچه تهران اغلب تسلط کاملی روی این نیروها ندارد، اما تهدید و واقعیت این نیروهای نیابتی، تأثیرات مهمی در محیط اطلاعاتی دارد.»
حزبالله لبنان قویترین بازیگر غیردولتی در محیط اطلاعاتی
اندیشکده آمریکایی رَند در فصل جداگانهای به ظرفیتهای عملیاتی حزبالله در محیط اطلاعاتی نیز میپردازد. در این بخش از گزارش، با اشاره به اینکه «حزبالله طی چند دهه گذشته، ارتش خود را حرفهای کرده و درکی جامع را از ارزش تأثیرات درون و از طریق محیط عملیاتی به دست آورده است» اذعان میکند که ظرفیتهای اطلاعاتمحور حزبالله، فاصله میان این سازمان (که زمانی یک ارتش شبهنظامی محلی بود) با ارتش رژیم صهیونیستی را اندک کرده است. خلاصه نکات مهم گزارش رَند درباره ظرفیتهای اطلاعاتی حزبالله از این قرار است:
حزبالله بیش از هر بازیگر غیردولتی دیگری اهمیت عملیاتهای اطلاعاتی را درک میکند و عملیاتها در حوزه محیط اطلاعاتی را به عنوان نوعی مبارزه تلقی مینماید. حزبالله با این شعار و باور عمل میکند که «اگر فیلمش را نگرفتی، اصلاً نجنگیدهای.» اواخر سال ۱۹۹۴، سربازان حزبالله همراه با یک فیلمبردار، به یکی از تأسیسات نظامی اسرائیل در لبنان نفوذ کردند و پرچمی را در آن به اهتزاز درآوردند. سپس فیلم این عملیات را منتشر کرده و با آن یک کودتای رسانهای انجام دادند.
حزبالله کمپهای تابستانی برای کودکان و برنامههای گسترده کمکهای عمومی را در مناطق تحت کنترلش دارد و بسیاری از این فعالیتها مستقیماً با اقدامات این سازمان در جهت جذب نیرو و حفظ مشروعیت سیاسی و حمایت بالای مردمی از دستورکارش مرتبط هستند.
حزبالله مجلات و هفتهنامههای متعددی را داشته یا دارد که از جمله آنها العهد، البلاد، الوحده، الاسلامیه و السبیل هستند. این سازمان همچنین شبکههای رادیوی متعددی از جمله «صدای الاسلام»، «صدای مظلومین» و النهار، و دو شبکه تلویزیونی به نامهای المنار و الفجر را دارد. حزبالله وبسایتهایی هم دارد که گاهی از آنها با عنوان «کاتیوشاهای سایبری» (اشاره به راکتهای روسی) یاد میشود و برنامههای گسترده این سازمان را منعکس میکنند.
حزبالله سال ۲۰۱۰ برای گسترش تعاملش با نسل جوانتر یک بازی ویدیویی آنلاین را منتشر کرد که بازیکنان در آن علیه دشمنان حزبالله و به ویژه ارتش رژیم صهیونیستی میجنگیدند. پیش از آغاز خود بازی، بازیکنها برای تمرین هدفگیری، به یک سری از سیاستمداران شناختهشده اسرائیلی شلیک میکردند.
در نتیجه تلاشها و موفقیتهای حزبالله در زمینه تقویت ظرفیتهای فنیاش، ارتش اسرائیل استفاده نیروهایش از تلفن همراه برای تماس با خانوادههایشان را ممنوع کرد، چراکه میترسید حزبالله با شنود این مکالمات، اطلاعات ارزشمندی را به دست بیاورد.
حزبالله با استفاده از ابزارهای سادهای مانند دوربینهای فیلمبرداری، تأثیر حملاتش علیه اسرائیل را چند برابر و ضربات ویرانگری را به اسرائیلیها وارده کرده است؛ تا جایی که یکی از ناظران سازمان ملل میگوید: «۷۵ درصد از جنگ حزبالله، نوارهای ویدیویی بودهاند.»
شبکه المنار سال ۲۰۰۰ با هدف مستقیم تخریب روحیه ارتش، سیاستمداران و شهروندان [سرزمینهای اشغالی] اسرائیل، یک سری برنامه تحت عنوان «نفر بعدی کیست؟» را پخش کرد. حزبالله به خوبی میدانست این برنامه که کشته شدن سربازان و عقبنشینی نیروهای اسرائیلی در اثر حملات حزبالله را نشان میداد، چه تأثیری روی شهروندان [سرزمینهای اشغالی] اسرائیل میگذارد، چراکه آنها به روحیه نجات [و شکستناپذیری] و سنت نظامی خود افتخار میکنند.
گزارش اندیشکده رَند، هم درباره ایران و هم درباره حزبالله به نقاط قوت بیشتری نیز اشاره میکند که پرداختن به همه آنها از حوصله این گزارش خارج است. برای خواندن متن کامل این گزارش، میتوانید از لینک ارائهشده در ابتدای همین مطلب استفاده کنید.
[۱] Lessons from Others for Future U.S. Army Operations in and Through the Information Environment Link