به گزارش مشرق، کار تیم ملی در جام جهانی 2018 به پایان رسید، آن هم با ثبت بهترین نتایج تاریخ فوتبال ایران. یک پیروزی برابر مراکش، شکست مقابل اسپانیا و تساوی با پرتغال باعث شد ایران 4 امتیازی شود و در رتبه سوم جدول گروه خود قرار بگیرد. نمایش تیم ملی تحسین خیلیها را برانگیخت و خیلیها برای کیروش و شاگردانش ایستاده، کف زدند.
هنوز شیرینی این اتفاق را لمس میکردیم که بار دیگر کیروش به آتش اختلافات دامن زد و کام همه را تلخ کرد. انگار عادت کردهایم به «زهر مار» کردن روزهای خوبمان؛ انگار که یک پرتغالی از ما حرفهایتر شده در تلخ کردن روزهای خوبمان؛ انگار همانقدر که در کارش حرفهایست، در حاشیهسازی هم استاد است. ما ایرانیها -خیلیهایمان- دعوایی هستیم و بر سر کوچکترین مسئله در کوچه و خیابان، هنگام رانندگی، در مترو و تاکسی و اتوبوس به هم میپَریم اما کیروش نشان داده از ما دعواییتر است؛ با دکمه بالای پیراهنش که بیشتر اوقات - زمانی که کروات نمیزند- باز است و آماده برای دعوا.
درباره مسائل فنی کیروش حرفی نداریم؛ چه اینکه در گذشته به گواه آرشیو نوشته و گفتهایم که درباره مسائل فنی این مربی که تجربه سالها حضور در رئال مادرید و منچستریونایتد را دارد بحثی نیست، آنچه مورد بحث است رفتارها و صحبتهای اوست؛ نکتهای که بارها و بارها تکرار شده است. کیروش در یکی از نشستهای خبری در سالهای اولیه حضورش در ایران در واکنش به حرفهای پرویز مظلومی سرمربی وقت استقلال گفته بود: "از من انتظار نداشته باشید که جواب همکارم را در رسانهها بدهم. اگر قرار به این کار باشد، پشت درهای بسته مشکلاتمان را حل میکنیم". (نقل به مضمون). او که روزی اینگونه صحبت میکرد حالا اجازه نمیدهد که 24 ساعت از شادی مردم بگذرد و پایش به ایران برسد. او تسویه حساب را از همان روسیه آغاز کرد. خیلیها اعتقاد داشتند با توجه به نتایج تیم ملی و اتفاقات ماههای گذشته کیروش پس از بازگشت به ایران منتقدانش را از لبه تیغ بگذارند، اما او خیلی سریعتر از اینها دست به کار شد و در اولین گام سراغ برانکو رفت و حرفهای تندی علیه او بر زبان آورد تا گام اول را برای تسویه حساب بردارد. (اگر چه برخی هم اعتقاد دارند مخاطب حرفی که کیروش درباره عدم حضور پسرش در تیم ملی زد شفر بوده اما این موضوع را نمیتوان با قاطعیت تایید یا رد کرد.)
این برای اولین بار نیست که چنین اتفاقی رخ داده و با روحیهای که از کیروش سراغ داریم به نظر میرسد آخرین بار هم نباشد به خصوص اینکه مدیران فدراسیون فوتبال هم تماشاگران خوبی بودند، هستند و -احتمالاً- خواهند بود؛ تماشاگرانی که برایشان کسب موفقیت و 5 ستاره شدن ظاهراً به هر قیمتی ارزش دارد چرا که تاکنون - همانند فدراسیون قبلی- نتوانستهاند جلوی حاشیههای اینچنینی را بگیرند یا اینکه نخواستهاند.
حال این فدراسیون در آستانه عقد قراردادی جدید با کیروش است، هر چند تاج گفته که پیش از جام جهانی با این مربی تفاهم کرده است اما از مدت قرارداد حرفی نزد. صحبت درباره این است که با او قرارداد 6 ماهه امضا شود یا دو ساله یا چهار ساله. فارغ از اینکه مدت قرارداد چقدر است، چیزی که اهمیت دارد این است که فدراسیون قراردادی ببندد که بتواند حاشیههای کیروش را کنترل کند، اینکه او اجازه نداشته باشد علیه مافوقش حرف بزند (کاری که در چند سال اخیر به دفعات انجام داده) و رفتارها و صحبتهایی انجام دهد که خارج از حوزه وظایف و اختیارات یک مربی حرفهای است. همانطور که پیشتر هم نوشته بودیم او یک مربی حرفهای با رفتار غیر حرفهای است.
اکنون این فدراسیون فوتبال است که باید در قرارداد جدید همه موارد را مدنظر قرار دهد و البته شهامت برخورد با کیروش در صورت تخطی از بندهای قراردادش را داشته باشد از جمله اینکه در یکی از بندهای قراردادش آمده است: «سرمربی همچنین میپذیرد که در هیچ مصاحبه یا کنفرانس خبری درباره مسائل فدراسیون فوتبال بدون موافقت کتبی و هماهنگی با روابط عمومی صحبت نکند بهاستثنای پرسش و پاسخهای مربوط به وضعیت تیم ملی در زمین فوتبال». سؤال این است که آیا فدراسیون برخوردی در این باره با کیروش کرده و اگر پاسخ مثبت است چرا او همچنان به روند گذشتهاش ادامه میدهد؟ آیا قرار است همچنان به این روند ادامه و مانند گذشته در حاشیه جولان دهد و فدراسیون، همانند گذشته «ساکت» باشد؟ آیا کیروش، «تاج»ِ فدراسیون فوتبال ایران است؟