عباس عبدی طی یادداشتی با عنوان «راه‌حل چیست» در روزنامه اعتماد نوشت‌: «بحران موجود بیش از اینکه بحران دولت به معنای خاص قوه مجریه باشد، متوجه کلیت ساختار سیاسی است.

به گزارش مشرق، مدعیان اصلاحات نگران از موضع‌گیری‌های اخیر روحانی، برآنند فشار روانی را به روحانی سنگین کنند تا به واسطه حاشیه‌سازی جدید برای دولت، مجدداً دوقطبی‌های سیاسی گمراه‌کننده احیا شود و بدین ترتیب با ممانعت از اصلاح مسیر دولت از یک سو، سراب بودن آدرس رونق اقتصادی ازطریق توافق با شیطان بزرگ کتمان و زمینه برای تحمیل باج‌خواهی‌های جدید غرب به سرکردگی اروپا فراهم شود.

بیشتر بخوانید:

جدیدترین دستپخت محرمانه دولت

روز دوشنبه یازدهم تیرماه در گزارشی با عنوان «نه استیضاح نه چک سفید؛تعامل با دولت برای تأمین مطالبات ملت» با اشاره به تغییر لحن و ادبیات رئیس‌جمهور که از لزوم ایستادگی، عدم تسلیم مقابل آمریکا ،حفظ عزت ملی و وحدت سخن گفته بود و برخلاف پنج ساله گذشته که به فقدان روحیه جهادی به ویژه جهت تحقق اقتصاد مقاومتی متهم بود، این‌بار واژگان «گفتمان جهادی» همچون «مبارزه» و «خط مقدم» و «ایستادگی» را به استخدام گرفته بود ، نوشتیم که اگر رویکرد لفظی آقای روحانی با عملکرد او و دولتمردان نقض نگردد و در عمل تایید شود، جریان انقلابی آماده بیشترین حمایت‌هاست.

چرا که سرنوشت کشور و مقابله با شرارت دشمنان را مقدم بر اختلاف سلایق سیاسی می‌داند و اساسا همه دغدغه و نگرانی نیروهای انقلابی که آنها را تبدیل به منتقد کرده و به اعتراض واداشته، همین نقض عهدها و اصول و بی‌توجهی به مطالبات واقعی مردم و حاشیه‌سازی‌های بی‌مورد است.


اما در عین حال متذکر شدیم که اگر دولت به درستی به دنبال اصلاح مسیر است باید با طیف توجیه‌کننده تسلیم در برابر آمریکا و غرب مرزبندی صریح داشته باشد چرا که فراطیون مدعی اصلاح‌طلبی و نفوذی‌های متظاهر به همراهی با دولت، حتما خواهند کوشید به هر قیمت که شده و با تحرکات خود یا هل دادن دولت به ارتکاب رفتارهای اعتمادسوز، دولت را در موضع اتهام و غیر قابل اعتماد بودن برای نظام و انقلابیون نگه دارند و به عبارت دیگر دولت را از تغییر صحیح مسیر باز دارند.


پنهان کردن ناکارآمدی  نسخه اعتماد به دشمن


موضوعی که حتی نیاز به گذشت زمان نداشت و افراطیون مدعیان اصلاحات خیلی زود در مواضع و نوشته‌های خود بر این نکته صحه گذاشتند. آنان در مغالطه‌ای آشکار مدعی چرخش نیروهای انقلاب به سوی دولت شده‌اند و حال آنکه نیروهای انقلاب از اعلام تغییر مسیر دولت استقبال کرده و منتظر گام‌های عملی دولت هستند.


به عنوان نمونه حمیدرضا جلائی پور که چندی پیش فرزندش به اتهام مسائل امنیتی بازداشت شده، در مطلبی با عنوان «راه نجات کشور بازگشت به قاعده است» ضمن تکرار ادعاهای عناصر شبکه رسانه‌ای جریان ضد انقلاب در خارج از کشور می‌نویسد :« مشکل کشور، دولت روحانی یا «سیاست‌های سیاستی» در هیئت دولت نیست. مشکل کشور «سیاسی» است و حل آن در دست «هسته‌ اصلی قدرت» و در بیت است.»


جدا از حس انتقام و تنفری که در قلم نویسنده مذکور مشهود است، عصبانیت از تغییر ادبیات رئیس‌جمهور و تصمیم دولت برای تغییر صحیح مسیر جوهره اصلی قلم وی است که کوشیده دولت را همچنان به حاشیه‌سازی‌، و نه اقدام و عمل برای حل مشکلات کشور ترغیب و تشویق کند.


یا مثلا عباس عبدی طی یادداشتی با عنوان «راه‌حل چیست» در روزنامه اعتماد نوشت‌: «بحران موجود بیش از اینکه بحران دولت به معنای خاص قوه مجریه باشد، متوجه کلیت ساختار سیاسی است. بنابراین راه‌حل نیز قرار گرفتن در جای رئیس‌جمهور یا هیچ کس دیگری نیست. بنده معتقدم که بحران ایران ریشه در وضعیت سیاسی آن دارد. »


این فعال سیاسی اصلاح‌طلب سپس با فرافکنی دلیل اصلی مشکلات فعلی کشور را نه سیاست غلط تسلیم‌طلبی، اعتماد به دشمن و تضعیف توان و ظرفیت‌های داخلی بلکه پسوند «اسلامی» جمهوری اسلامی دانسته و مدعی می‌شود : «با گذشت زمان...از یک سو برداشت «قید» بودن بر کلمه «اسلامی» بار شده و هم اینکه این قید خیلی بسته‌تر و غیرقابل قبول‌تر برای جامعه شده ضمن اینکه برداشت‌های مردم از اسلام نیز در سوی مخالف این قید رسمی؛ متحول شده.. تا این دو تعارض حل نشود، وضع موجود ادامه خواهد یافت. راه‌حل اساسی مشکلات جامعه پذیرش گفت‌وگو کردن درباره این دو مسئله کلیدی است..»


بزک‌ کنندگان  همچنان مشغول کارند


از سوی دیگر برخی آشنایان دولت هم همچنان در تلاشند راه‌حل مشکلات کشور را به بیرون مرزها مرتبط کنند و در تلاشی مضحک برای القای مقابله اروپا با آمریکا به جهت مقابله با تحریم‌های ثانویه این کشور هستند! و در این مسیر حتی موج خروج شرکت‌های اروپایی از ایران و اظهاراتی شبیه به آنچه که امانوئل ماکرون رئیس‌جمهور فرانسه داشت که برای حفظ شرکت‌های اروپایی در ایران با آمریکا سرشاخ نمی‌شویم را هم نادیده می‌گیرند!


در همین رابطه یکی از مشاوران رئیس‌جمهور در اکانت توئیتری خود با آب و تاب فراوان تلاش کرده سفر رئیس‌جمهور به دو کشور اروپایی را بسیار مهم و با اهمیت جلوه دهد و با اشاره به استقبال رئیس‌جمهور سوئیس از روحانی می‌نویسد :« دور اول مذاکرات رؤسای جمهور ایران و سوئیس به مدت ۲ ساعت به طور خصوصی برگزار شده است. سخنان روحانی در جمع ایرانیان حکایت از تفاهم متقابل و تلاش‌های مشترک دو کشور در مواجهه با یکجانبه‌گرایی آمریکا دارد.» اما پاسخ نمی‌دهد که اساسا این کشور در کجای معادلات اروپا قرار دارد ؟ و جدا از اینکه جزء بازیگران اروپایی برجام به حساب نمی‌آید، در شرایطی که بازیگران اصلی این توافقنامه اذعان می‌کنند که حاضر به رویارویی با آمریکا نیستند بلکه در موضوعات دیگر هم با این کشور علیه ایران هم نظر و هم عقیده اند، چه تاثیری بر روند اجرایی شدن آن می‌تواند داشته باشد ؟


یا روزنامه زنجیره‌ای بهار که راهکار ارائه شده از سوی رئیس‌جمهور مبنی بر ایستادگی در برابر آمریکا را پر هزینه دانسته و برجام منطقه‌ای و موشکی با اروپایی‌ها را به دولت پیشنهاد می‌دهد. این روزنامه در یادداشتی با عنوان «گفت‌وگو با جهان؛راهکار چهارم» با اشاره به سخنان روحانی در جمع مدیران اجرایی کشور می‌نویسد : «رئیس‌جمهور در این نشست از وجود سه گزینه برای رویارویی با فضای پس از خروج آمریکا از برجام سخن گفت. او اظهار کرد: گزینه اول تسلیم در برابر خواست آمریکاست که البته راهی غیرممکن و غیر عملی است.

راه دوم ایستادگی در برابر آمریکا در کنار اختلافات داخلی است که این راه برای کشور هزینه‌های بسیار دارد و مهلک است. رئیس‌جمهور راهکار سوم را ایستادگی در برابر آمریکا به طور یکپارچه و رفع اختلافات داخلی و آماده شدن دولت و مردم برای دوران سخت نامید اما باید دانست در کنار سه گزینه مطرح شده از سوی دکتر روحانی راهکار چهارمی هم وجود دارد راهکاری که می‌توان کشور را از رویارویی با شرایط سخت در امان نگه دارد و در عین حال نگاه تحسین آمیز و اعتماد برانگیز جهانیان را به خود جلب کند. این راهکار گفت‌وگو با پنج کشور باقیمانده و متعهد به برجام در مورد نکات مورد تردید آنهاست!»


تلاش برای احیای دوقطبی‌های کاذب


مدعیان اصلاح‌طلبی برآنند که به جای قرار گرفتن در جایگاه پاسخگویی و یا دست‌کم عذرخواهی از مردم به خاطر وعده‌های دروغ و تحمیل مشکلات معیشتی گسترده فشار روانی را به روحانی سنگین کنند تا به واسطه حاشیه‌سازی جدید در دولت، مجدداً دوقطبی‌های سیاسی گمراه‌کننده احیا شود و بدین ترتیب با ممانعت از اصلاح مسیر دولت از یک سو، سراب بودن آدرس رونق اقتصادی ازطریق توافق با شیطان بزرگ کتمان شود و ازسوی دیگر، فضای سیاسی برای تحرکات رادیکال‌تر همین افراطیون مدعی فراهم شود.


 این در حالی است که تجربه تلخ ۵ ساله گذشته و مسیراشتباه قبلی دولت در توافق با آمریکا به واسطه واگذاری امتیازات هنگفت، بزرگ‌ترین پروژه مشترک روحانی و اصلاح‌طلبان بود و آنچه اکنون دیده می‌شود حاصل کارنامه دولتمردانی است که به نسخه‌های مسموم عناصر شبه‌اصلاح‌طلب مدعی کاپیتالیسم و لیبرالیسم عمل کردند.


ضرورت فاصله گذاری دولت با جریان سیاسی آلوده


بدیهی است جریان‌ آلوده سیاسی که دولت طی این۵ سال هرگز حاضر به فاصله‌گذاری با آنها نشده، از موضع‌گیری‌های اخیر روحانی نگرانند، بنابر این همان‌گونه که در گزارش قبلی نیز به آن‌اشاره شد ، مانند همیشه می‌کوشند ضمن راهزنی و مصادره به مطلوب رای مردم، خود را وکیل مدافع و مالک رای مردم جا بزنند و به واسطه دوپینگ با فشار دشمن، آقای روحانی و دولتش را تحت فشار قرار داده و به تقابل با گفتمان انقلاب و رویکرد نظام وادار کنند، طیفی که همیشه گفته، دولت را صرفا یک رحم اجاره‌ای برای ادامه بقاء می‌داند! بنابر این اگر رئیس‌جمهور واقعا به دنبال اصلاح مسیر گذشته و حل مشکلات کشور است باید با این جریان مرزبندی صریح داشته باشد.

منطقا او نمی‌تواند جمع نقیضین کند؛ همچنان‌که اعضای دولت جمهوری اسلامی نمی‌توانند هم وفادار به نظام و انقلاب و قانون اساسی باشند و هم با اضداد و معارضان آن کنار بیایند. اینجاست که دولت و شخص رئیس‌جمهور می‌توانند اعتماد جبهه نیروهای انقلاب و ارکان نظام را جلب کنند و با اقتدار به جنگ دشمن و اخلالگران اقتصادی بروند و یا خدای ناکرده، مرزهای کمرنگ شده با بدخواهان را پررنگ نکند و از فشار آنها منفعل شوند که در این صورت طبیعتا، در نقشه آنها افتاده و درگیری و مجادله و مقابله را به درون جبهه خودی آورده‌ است.
 

منبع: کیهان