سرویس سیاست مشرق - اخیراً علیرضا علویتبار از تئوریسینهای جریان اصلاحات، طی یادداشتی در روزنامه اعتماد پس از بررسی وضعیت کنونی کشور، سعی میکند به خواننده بقبولاند که وضعیت کنونی کشور از مساله و مشکل بسیار فراتر رفته و به صورت بحرانی درآمده است. البته این رویه در بین اقشار مختلف اصلاح طلب تازگی نداشته و به یک رویه آشنا تبدیل شده، اما آنچه در این یادداشت با صراحت بیشتری به آن اشاره شده نتیجهای است که علوی تبار در پایان صحبتهای خود به آن میرسد.
وی بعد از آنچه خود اثبات وضعیت بحرانی کشور مینامد مینویسد: روشن شد که چرا نمیتوان وضعیت فعلی را عادی و متعارف تلقی کرد. حال باید توضیح دهیم که سیاست ورزی عادی و متعارف (که در این وضعیت جواب نمیدهد) چیست؟ و سپس توضیح میدهد که سیاست ورزی متعارف همانا تلاش برای:
۱. کسب آراء و به دست گرفتن نهادهای انتخابی حکومت
۲. مطالبه گری از طریق تشکلهای صنفی و نهادهای مدنی است و آنچه که در حال حاضر مورد نیاز است و نباید از آن غافل شد اعتراضهای خیابانی و اعتصاب است.
این در حالی است که حجاریان طی یادداشتی بر ضرورت اصلاح طلبی مصلحانه تاکید میکند و بیان میکند اصلاحات و اصلاح طلبی یک پروسه کمشدت، درازمدت و کم هزینه است. حجاریان تصریح میکند اصلاحات دنبال تغییر ساختار نیست و معتقد است نظام قابل اصلاح است، اما علوی تبار میگوید ایران نیاز به یک تغییر بنیادین دارد... باید جامعه خودمان را بسیج کنیم؛ ما به حضور جمهور احتیاج داریم، جمهور باید یک بار دیگر نقش خود را در بنیانگذاری ایفا کند.
ظاهراً اشخاص و چهرههای اصلاح طلب بنا دارند به هر وسیلهای شده سهمی از قدرت برای خودشان نگه دارند، گر چه به قیمت اختلاف میان شاخصترین افراد و احزاب، تخریب دولت، تضعیف نظام، سوءاستفاده از مشکلات مردم، اظهارات ضد و نقیض و هر چیز دیگری باشد. چنان که در اختلافات اخیر حزب اعتماد ملی نیز میبینیم، که عدهای یکی از اصلیترین مظاهر دموکراسی، یعنی حزب را تبدیل به فردگرایی و دیکتاتوری میکنند، در جلسه کنگره کودتا میکنند، به صورت غیر قانونی جلسه شورا مرکزی تشکیل میدهند، تا آنجا منتجب نیا قائم مقام حزب در نامه استعفای خود مینویسد این مرکز به سکوی قدرتطلبی و نردبان نیل به پستها و سمتهای دولتی و حکومتی به هر قیمت که شده تبدیل شده است و در پایان با توجه به استحاله قریب الوقوع حزب استعفای خود را تقدیم میکند. سؤال مهم این است که آیا مصداق این سخن یک حزب است یا یک جریان سیاسی؟