از همان وقتی که در سال 1982 (1361) کفۀ جنگ به نفع ایران سنگین شد، و [پس از] ورود ایرانی‌ها به [خاک عراق] و اشغال شبه‌جزیرۀ فاو اوضاع برای عراق هراس‌آور شد.

گروه جهاد و مقاومت مشرق - احمد منصور می پرسد: در 18 جولای 1988 (27 تیر 1367) عراق اعلام کرد که آتش‌بس را پذیرفته است و در 8 آگوست 1988 (17 مرداد 1367)، رسماً بین عراق و ایران آتش‌بس اعلام شد، آن هم پس از هشت سال جنگ پیوسته که طولانی‌ترین جنگ نظامی در قرن بیستم خوانده شده است. چه چیز صدام را _ پس از هشت سال سرسختی و نپذیرفتن اتمام جنگ _ مجبور کرد که آتش‌بس را بپذیرد؟

و در جواب، حامد الجبوری (رئیس‌دفتر احمد حسن البکر و صدام و وزیر امور خارجه وقت عراق) می گوید: از همان وقتی که در سال 1982 (1361) کفۀ جنگ به نفع ایران سنگین شد، و [پس از] ورود ایرانی‌ها به [خاک عراق] و اشغال شبه‌جزیرۀ فاو توسط آن‌ها، سپس رد شدن‌شان از مرز عراق در بخش العماره و ورودشان به خاک عراق در آن‌جا و اشغال بخش راه اصلی بغداد _ بصره، اوضاع برای عراق هراس‌آور شد و شروع به هزار جور حساب و کتاب کرد. یعنی کفۀ جنگ تماماً به سمت ایران سنگین شد. در همین اوضاع آمریکا حس کرد عراق در آستانۀ سقوط قرار گرفته است، لذا تصمیم به دخالت گرفت.

آمریکا چطور دخالت کرد؟ قانون اساسی آمریکا _ آن‌طور که هست و بعدها [هم] در رسانه‌های آمریکایی خواندم _ به رئیس‌جمهور آمریکا این اختیار را می‌دهد که در هر کجای دنیا وارد نبرد شود. یعنی طبق آن‌چه آن‌ها «rules of engagement» یا «قواعد درگیری» می‌خوانند، این اختیار را به او می‌دهد که ابتدا وارد نبرد شود و بعد موضوع را با کنگره در میان بگذارد؛ نه برعکس. خب حالا باید در آینده چه توجیهی برای ورود به جنگ در کنار عراق ارائه می‌کرد؟ به موجب همان قواعد نبرد، باید یک نوع تجاوز یا ضربۀ نظامی به نیروی آمریکایی وجود می‌داشت.

- بله، به عنوان بهانه‌ای مثلاً برای دفع تعدی.
+ که برای دفع تجاوز وارد نبرد شود. این engagement [این‌طور ایجاد شد که] یک درگیری به وجود آمد. به این شکل که یک هواپیمای ساخت فرانسۀ متعلق به [نیروی هوایی] عراق، با چند موشک یا یک موشک اگزوست، به ناوچۀ آمریکایی «استارک» در آب‌های خلیج [فارس] حمله کرد و 37 سرنشین آن کشته شدند.

- با هماهنگی آمریکایی _ عراقی؟
+ البته بعدها همه‌چیز آشکار شد، چون [در آن زمان] عراق رسماً بابت این حادثه عذرخواهی کرد و گفت که ناخواسته بوده است و «نزار حمدون» که آن موقع کفیل وزارت خارجه بود به واشنگتن رفت و به خانواده‌های قربانیان غرامت پراخت شد، لذا مسئله سرّی نبود.

- ولی [این‌طور] اعلام شد که حمله از سوی ایران بوده و آمریکا به این شکل وارد جنگ شد؟
+ اصلاً قبل از این‌که اعلام شود چه کسی حمله کرده است، مهم این بود که چنین تهاجمی نسبت به نیروهای آمریکایی رخ داده، حالا چه از طرف عراق و چه از طرف ایران؛ مهم این است که تجاوزی علیه نیروهای آمریکایی حاضر در خلیج [فارس] رخ داده بود، به همین دلیل آمریکا وارد جنگ شد.

- درکنار عراق؟
+ در کنار عراق. و بعد هم شد آن‌چه که بعدها در قضیۀ آزادسازی فاو، پس از فشار سنگین آمریکا پیش آمد و الی آخر...

آنچه خواندید، سطرهایی از کتاب «زیر پوست جنگ» از انتشارات نارگل بود. «وحید خضاب» در این کتاب روایت سه نیروی سابق بعثی یعنی «صلاح عمر العلی»(از اعضای شورای رهبری حزب بعث)، حامد علوان الجبوری(رئیس‌دفتر احمد حسن البکر و صدام و وزیر امور خارجه وقت عراق)، نزار عبدالکریم الخزرجی(فرمانده سپاه یکم و سپاه هفتم ارتش عراق در زمان جنگ با ایران) را گردآوری و ترجمه کرده است تا نگاه آنها را از مقدمات، سیر و سرنوشت جنگ ارائه کند.